اخبار

دکتر حسن لاهوتیان در نشست «مبانی، رویکردها و نوآوری‎های کلامی شهید صدر» به تبیین نوآوری‎های کلامی شهید صدر پرداخت.

وی گفت: خیلی متفکران ما دیدگاه‎های مشابه شهید صدر از حیث کلامی داشته‎اند، اما به‌خاطر اینکه اینها مبانی خودش را پیدا نکرده، مورد توجه قرار نگرفته است.

وی افزود: مثلاً در مسئلۀ جبر، اصولیین قائل‌اند مسئلۀ جبر یک پاسخ متفاوتی با آنچه فیلسوفان می‎گویند دارد. بحثی را تحت عنوان سلطنت بیان می‎کنند. در آثار محقق نائینی و آقای خوئی نمی‎توانیم ارتباطی با این برقرار کنیم، چون اینها مبانی لازم خودش را ندارد.

توسعه شهید صدر در مواد قضایا و طرح عنوان سلطنت

وی ادامه داد: مثلاً در قاعده وجوب: «الشیء ما لم یجب لم یوجد» می‎گویند این را قبول نمی‎کنیم. انسان نسبت به افعال خودش سلطنت دارد و وجوب بر او حاکم نیست. ما با نگاه فیسلوفانه قبول نمی‎کنیم و می‎گوییم قاعدۀ عقلی قابل تخصیص نیست.

دکتر لاهوتیان افزود: شهید صدر در همین بحث اولا بین مسئله کلامی جبر و مسئله فلسفی جبر تفکیک کرده. از حیث کلامی می‎پرسیم فاعلِ افعال انسان کیست؟ خدا یا انسان؟ اینجا امر بین الامرین مطرح می‎شود. اما یک مسئله فلسفی جبر داریم که طبق قاعده وجوب، هر کاری و هر معلولی وقتی موجود می‎شود که ضرورت پیدا کند. ما هم مثل دیگر علت‎ها در سلسله این علت‎ها وجوب پیدا می‎کنیم، فعالیت ما هم ضرورت پیدا می‎کند.

وی افزود: شهید صدر برای سلطنتی که ما بر افعال خودمان داریم در فلسفه مبنای فلسفی درست کرده.

او ادامه داد: در جایی که می‎گوییم مواد قضایا امتناع، وجوب و امکان است، شهید صدر در این حصر خدشه می‎کند. نسبت چهارمی تحت عنوان سلطنت بیان می‌کند که در رابطه بین انسان و افعال خودش است. هر فاعل مختاری با افعال خودش نسبت سلطنت دارد.

طرح توالد ذاتی و جایگاه احتمال در اندیشه شهید صدر

او گفت: مبنای دوم همین نظریه معرفت‎شناختی و توالد ذاتی است و احتمال کلاً در نظام فکری شهید صدر خیلی نقش ایفا کرده. در نظریه شناخت ایشان هست. در اصولشان احتمال را از باب حق‌الطاعه استفاده می‎کند و مطلق احتمال را منجز می‎داند. یک جای دیگر هم استفاده کرده که کلامی است.

وی ادامه داد: وقتی وارد بحث کلام می‎شویم و سؤال می‎کنیم اصلاً چرا باید سمت شناخت خدا و معرفت دین و خدا برویم؟ در کتاب کلامی از قاعده وجوب شکر منعم یا دفع ضرر محتمل که عقلاً واجب است، استفاده می‎کنند. شهید صدر در بحث حسن و قبح شرعی آنجا که به اشاعره اشکال می‎شود، از اشاعره دفاع می‎کند. می‎گوید نیاز به این دو گزاره نداریم و حتی کسانی که قائل به حسن و قبح عقلی هستند هم آنچه وجوب معرفت را برایشان ایجاد کرد، احتمال بود.

اعم دانستن واقعیت از وجود

دکتر حسن لاهوتیان در ادامه گفت: مبنای سومی شهید صدر دارد و خیلی این مبنا را تکرار می‎کند. «العالم الواقع اوسع من عالم الوجود»؛ این عبارت خیلی در آثار ایشان تکرار شده. شهید صدر قائل است واقعیت اعم از وجود است. در تاریخ فلسفی و کلامی خودمان معتزله قائل به این هستند. در کتب مرسوم فلسفی، دیدگاه معتزله را در تساوق شیء و وجود مطرح می‎کنند.

وی ادامه داد: طرح این مطلب که واقعیت اعم از وجود است و واقعیت‎‌هایی داریم که موجود نیستند، ممکن است خیلی عجیب به نظر برسد.

دکتر لاهوتیان افزود: گاه اشکال می‎کنند که شهید صدر بین نفس‌الامر منطقی و نفس‌الامر واقعی خلط کرده و نفس‌الامر را نفهمیده، درحالی‌که این در تقریرات درس خارج شهید صدر هست. شهید صدر آنجا بحث فیلسوفان را هم ذکر می‎کند.

نقد تلقی رایج از معقولات فلسفی

وی افزود: مبنای چهارم تعریفی است که از معقولات فلسفی دارند. معروف است که معقولات فلسفی عروضشان در ذهن است و اتصافشان در خارج. شهید صدر بارها با این مخالفت کرده و گفته این بی‌معناست. صدرا هم همین حرف را دارد که با اعتراض حاجی سبزواری مواجه شده. شهید صدر هم مثل ملاصدرا همین تعریف را از معقولات فلسفی دارد.

وی گفت: معقولات فلسفی‎ای که صدرا ارائه می‎دهد، در حاشیه محقق سبزواری اعتراض می‎کند که این حرف کلاً قواعد فلسفی را به هم می‎ریزد. می‎گوید این خلاف بداهت هم هست. طبق مبنای شهید صدر این اشکال سبزواری به ملاصدرا شاید وارد باشد، اما به شهید صدر وارد نمی‎شود. اشکال این است که قائل‌اید امور عدمی هم باید در خارج باشد. شهید صدر می‎گوید امور عدمی هم در خارج هستند. حاجی می‎گوید این خلاف بداهت است.

برهان نظم

دکتر لاهوتیان گفت: برهان نظم برای شهید صدر جایگاهی پیدا می‎کند که برهان صدیقین برای صدرا دارد. این برهان این‎قدر برای او اهمیت دارد.

نقد شهد صدر بر استدلال بر نبوت

وی افزود: در بحث اثبات نبوت، شهید صدر از همین توالد ذاتی استفاده کرده. یک اشکالی دارد به برهانی که از ابتدای علم کلام بوده و از آن استفاده می‎شده. متکلمین می‎گویند معجزه دلیل بر نبوت است، چون اگر خدا به یک فرد کاذب معجزه دهد، او مردم را گمراه می‎کند. گمراه کردن مردم قبیح است. خدا هم فعل قبیح انجام نمی‎دهد. این استدلال معروفی است که در باب رابطه معجزه و نبوت است.

دکتر لاهوتیان ادامه داد: شهید صدر می‎گوید این مقدمه قبح اضلال به چه درد استدلال شما می‎خورد؟ آنکه می‎آید معجزه می‎آورد و می‎خواهد گمراه کند، آیا معجزه‎اش دلالت بر نبوت می‎کند یا نه؟ اگر کرد نیازی به قبح تضلیل نداریم. قبل از اینکه بحث هدایت و تضلیل مطرح شود، بحثمان این است که آیا معجزه دلالت بر نبوت می‎کند یا نه. اگر کرد که کرد. اگر دلالت می‎کند، پس یک منشأ دیگری دارد. خود ایشان با توالد ذاتی نبوت را اثبات می‎کند. بحث جالبی هم در باب اعجاز قرآن دارند.

وی تأکید کرد: در امامت هم توالد ذاتی قابل پیگیری است. برخی شاگردان شهید صدر این را پیگیری کرده‎اند.

حسن و قبح در اندیشه شهید صدر

دکتر لاهوتیان همچنین گفت: از ولایت و سلطنت در بحث حسن و قبح استفاده می‎کنند. شیهد صدر حسن و قبح را خیلی جامع و متقن بحث کرده. نظر خودشان در ابتدا حسن و قبح عقلایی بود و متمایل به دیدگاه محقق اصفهانی بودند. در چند ماهی که درسشان حسن و قبح بود، از طرفداران حسن و قبح عقلی شدند. دیدگاه خود شهید صدر در واقع با این بحث‎ها متحول شد. بحث‎های بسیار دقیقی است.

وی افزود: بحث معناشناسی اخلاقی و معنای حسن و قبح را بحث می‎کنند. معنای مشهوری هست که حسن فعلی است که فاعل آن مستحق مدح است. قبیح نیز فعلی است که فاعل آن مستحق قدح است. شهید صدر این تعریف را رد می‎کنند و تعریف دیگری ارائه می‎دهند. حسن و قبح ضرورت‎های اخلاقی هستند که در لوح واقع ثابت‌اند. از جمله واقعیاتی هستند که وجود نیستند. برخی واقع‎ها واقع بالوجود هستند و برخی واقع بالذات. حسن و قبح واقع بالذات است. در خارج نباید دنبال آنها بگردیم.

وی تأکید کرد: برخی اساتید ما مثل آقای مصباح، حسن و قبح را ضرورت بالقیاس و یا برخی مثل دکتر حائری ضرورت بالغیر می‎دانند.

نتیجه‎گرایی اخلاقی در اندیشه شهید صدر

دکتر حسن لاهوتیان گفت: شهید صدر برای اولین بار در تاریخ فلسفه به نفع غایت‎گرایی و نتیجه‎گرایی اخلاقی برهان می‎آورند و نقد می‎کنند. اینجا می‎توان نتیجه گرفت ملاصدرا واقع‎گرای اخلاقی است.

وی افزود: در معرفت‎شناسی اخلاقی، مباحث عقل عملی را با وظیفه‎گرایی کانت مقایسه کنید. اشکالاتی که به کانت شده را با نگاه شهید صدر می‎توان پاسخ داد.

گزارش تصویری این نشست را اینجا ببینید

در نشست «مبانی، رویکردها و نوآوری‎های کلامی شهید صدر» که با همکاری بنیاد فرهنگی امامت در قم برگزار شد، پس از حجت‌الاسلام خسروپناه، حجت‌الاسلام سبحانی درباره مبانی، روش‌ها و نوآوری‎های شهید صدر سخن گفت.

شهید صدر استثنایی در میان اندیشمندان اسلامی

حجت‌الاسلام محمدتقی سبحانی بیان کرد: شهید صدر انصافاً یک نابغه و استثناء در بین اندیشمندان ما بود. متأسفانه در آستانۀ اوج بلوغ علمی دچار آن صدمه و فاجعه شهادت ایشان شدیم. من به‌عنوان کسی که از خوانندگان فعال آثار ایشان است، تردید ندارم اگر ایشان سال‎هایی می‎ماند و هم‎چنان اندیشه می‎کرد و می‎گفت و می‎نوشت، ما امروز میراث گرانسنگ بیشتری در اختیار داشتیم.

وی افزود: بحث‎های مهم و اساسی شهید صدر همچنان مکتوم و مخفی مانده است. چون موضوع جلسه بحث ولایت و توجه به سیره و آرمان‎های اسلامی اهل‎بیت(ع) است، سعی می‎کنم در ضمن اینکه به این موضوع می‎پردازم و یک طرح‌واره‎ای از اندیشه‎های شهید صدر را عرض می‎کنم، به پاره‎ای از نوآوری‎های تأسیسی بنیادی شهید صدر هم اشاره کنم. شاید سبب شود طرحی جدید در مطالعات اعتقادی و کلامی ما گشوده شود.

مواجهه شهید صدر با مکتب‎های رقیب

استاد سبحانی تصریح کرد: شهید صدر دغدغه بنیادی در حوزۀ اندیشه و فکر اسلامی دارد. آغازگر حرکت علمی او یک مواجهه نسبت به انحرافات و مکتب‎های رقیب است. اقتصادنا و فلسفتنا در اوائل دهه سوم زندگانی او نوشته شد. هر دو کتاب، پاسخی است به دو مسئله اساسی عصر او؛ مسائل بنیادینی که از غرب آمده: مارکسیسم و لیبرالیسم. شهید صدر با فلسفتنا و اقتصادانا هم طرحی از اندیشۀ اسلامی را ارائه می‎کند و هم پاسخی بنیادین به یک موج جدید از اندیشه‎های فکری و فرهنگی دارد.

توجه شهید صدر به مسائل روز

وی افزود: نهاد و بنیاد اندیشۀ صدر بر محور تفکر، بینش و اعتقادسازی بنا شده است. اگر کسی می‎خواهد شهید صدر را قرائت کند، این عنصر باید به‌عنوان عنصر اصلی شخصیت او مورد توجه قرار گیرد. هرجا صدر در روال طبیعی حوزۀ علمیه در فقه و اصول با یک مسئلۀ فکری برخورد می‎کند، یا مسیر درسش را تغییر می‎دهد یا درسش را تعطیل می‎کند یا در اولین فرصتِ تعطیلیِ درس، به آن بحث می‎پردازد. این در طول زمان با حیات علمی شهید صدر تا آخرین لحاظات حیات او همراه است.

لزوم مطالعۀ روش‎شناسی و نظریۀ امامت شهید صدر

استاد سبحانی گفت: در آثار مختلف او چه در محاضرات چه در رساله‎های کوتاه چه لابه‎لای رساله‎های اصولی او کاملاً روشن است که او مسئله امامت و ولایت دارد و به جد روی موضوع فکر می‎کند.

وی افزود: شهید صدر در بحث امامت را باید از دو منظر مطالعه کرد. یکی به‌لحاظ رویکرد امامتی او که به روش‎شناسی ویژۀ شهید صدر در حوزۀ مطالعات اسلامی برمی‎گردد و دوم به نظریۀ امامت شهید صدر. هر دو عنوان در نظر ایشان دائم در حال رشد و تکامل است.

قابل نقد بودن نظریۀ امامت شهید صدر

استاد محمدتقی سبحانی ادامه داد: از همان محاضرات، یا دیگر آثارشان اندیشۀ امامت ایشان روشن است. یک نظریه را تا آخرین بحث که در الاسلام یقود الحیاة است، می‎خواهند پیش ببرند. این کتاب بعد از پیروزی انقلاب اسلامی و به‌عنوان طرحی برای جمهوری اسلامی نوشته شد. در مقدمه که مسئلۀ استخلاف الهی را مطرح می‎کنند، گریزی به مسئله امامت هم دارند. این بخش خودش یک بحث مستقلی می‎خواهد. حتماً نکات بسیار دقیق و توجهات ویژه‎ای به امامت و ولایت دارد و البته نقدهایی هم به اندیشه ایشان وارد است. ممکن است بتوان گفت اگر ابتدا و انتهای نظریه ایشان را جمع کنیم، در یک نظریه واحد قابل‌جمع نیست.

جدایی‎ناپذیری رسالت و امامت

استاد سبحانی گفت: طرح نظریۀ امامت شهید صدر تبیین امامت از درون اصل رسالت است. تمام تلاش ایشان این است که نشان دهد امامت چیزی جز رویۀ دوم رسالت نبوی نیست. بدون رسالت، امامت را نمی‎توان فهمید و بدون طرح امامت، فهم دقیق رسالت، روشن و واضح نمی‎شود. ایشان چه در بحث‎های تاریخی، چه بحث‎های تبیینی و اعتقادی، دنبال بیان این نکته است که رسالت و امامت جدایی‎ناپذیر است. در نگاه ایشان اگر کسی فهم درستی از رسالت پیامبر داشته باشد، بی‌تردید امامت را تأیید می‎کند.

وی تصریح کرد: در طرح نظریۀ امامت، ایشان معتقد است اگر کسی رسالت پیامبر و سیره و سخنان آن حضرت را به‌صورت واقعی و موضوعی دنبال کند، بی‌تردید حکم می‎کند حتماً طرحی برای بعد از پیامبر پیش‎بینی شده تا این رسالت به سرانجام خودش نزدیک شود.

وی افزود: در کتاب «ائمة اهل البیت و دورهم فی تحصین الرسالة الاسلامیة» اهل‌بیت را باید در تقویت و استمرار اسلام دید. حرف اصلی ایشان هم همین است. اگر کسی تاریخ اسلامی را مطالعه کند و گزینه‎های فراروی جامعۀ پیامبر را پیش رو بگذارد، متوجه می‎شود تنها گزینه، طرحی برای وصایت است.

ماجرای نقد شریعتی بر شهید صدر و پاسخ ایشان

وی ادامه داد: مرحوم صدر کتاب «بحث حول الولایة» را در نقد اندیشه‎های عبدالله فیاض در باب بنیاد تشیع که امامت است نوشته. وقتی این کتاب به ایران آمد، شریعتی به این مقدمه نقد نوشت. وقتی این به نجف رسید، ایشان یک پاسخ مفصل نوشت و گفت در ایران باید چاپ شود. آن‌چنان فضا به نفع دکتر شریعتی داغ بود که نزدیکان شهید صدر که می‎دانم چه کسانی بودند، توصیه کردند این پاسخ‎ها نباید در ایران چاپ شود. دوستان متن کتاب عبدالله فیاض و نقدهای شهید صدر در کتاب «بحث حول الولایة» و نقدهای شریعتی را به آن بخش ببیند. شریعتی طرحی دارد و می‎خواهد طرحش را کنار طرح شهید صدر بگذارد. طرح شریعتی می‎خواهد بین وصایت و شورا جمع کند و نقدش از این منظر به شهید صدر است. این مجموعه گویای نگاه عمیق و دقیق شهید صدر به مسئلۀ ولایت و وصایت است. خود این قابل مطالعه است. این بحث نظریه امامت از دیدگاه شهید صدر بود.

بررسی روش‎شناسی شهید صدر

استاد سبحانی سپس به بحث دوم یعنی روش‎شناسی شهید صدر پرداخت و گفت: بخش دوم به نظرم مهم‌تر است و سرآغاز یک نگاه مطالعاتی جدید به حوزۀ مطالعات اسلامی است.

این استاد حوزه و دانشگاه تأکید کرد: مرحوم صدر یکی از شخصیت‎های نادری است که در دوران معاصر ما به مسئلۀ روش‎شناسی و متدولوژی توجه کرده. حتی در بین اندیشمندان نوگرای حوزه کمتر کسی داریم که بحث روش‎شناسی را دنبال کرده باشد و نوآوری داشته باشد.

روش اصولی و روش منطقی

وی افزود: دو روش معمول در حوزه علمیه داریم؛ یکی علم اصول و دیگری منطق. اصول را فعلاً کنار می‎گذاریم. خودش داستانی دارد که شهید صدر در بحث منطقِ فهم متن و استنباط چه نگاهی دارد؛ آیا مسلک اصولیین را به‌تمام‌معنا پذیرفته یا حاشیه دارد یا تأسیس‎هایی دارد. این در جای خودش را بیان بحث شود.

مواجهه شهید صدر با دو منطق حاکم در منطق استدلال

استاد سبحانی گفت: در منطق استدلال نه منطق استنباط، مرحوم صدر در عصر خودش با دو منطق حاکم مواجه است. یکی منطق استدلالی ارسطویی و دوم منطق تجربی پوزیتویستی. می‎توانید به کتاب مبانی منقطی استقرا یا رساله‎ای که قبل از آن با عنوان “التأسیس للمنطق الذاتی” نوشت مراجعه کنید. حتماً این رساله را قبلاً بخوانید.

وی افزود: ایشان وقتی درس اصول می‎دهند، در مباحث قطع و ظن با پرسش‎هایی مواجه می‎شوند. مسائل روز را در درس مطرح می‎کنند. بحث بالا می‎گیرد. ایشان احساس می‎کند با این بحث‎های جاری اصولی این سؤالات قابل پاسخ نیست. درس را تعطیل می‎کنند یا درس به تعطیلات می‎خورد. یک گعده علمی تشکیل می‎دهند. آثار غربی‎ها و مسلمین را می‎بینند و بحث می‎کنند که مبنای حجیت قطع کجاست. ما این را راحت در اصول می‎گوییم و رد می‎شویم. قطعی که می‎گوییم هم قطع شخصی و روان‎شناختی است. این به هم ریختن اساس حجیت است. قطع در تفسیر برخی اصولیان معاصر نفی حجیت قطع است. اصلاً نفی حجیت فقه است. قطع شخصی روان‎شناختی که از ادله برای فرد قطع حاصل می‎شود و این را مبنای فهم دین قرار می‎دهد، قابل‌قبول نیست. این پرسش برای مرحوم صدر جدی می‎شود. بحث از گعده به درس خارج می‎آید. یک بار تقریر می‎شود. اولین بار رساله التاسیس للمنطق الذاتی را می‎نویسند. می‎گویند دو منطق داریم. منطق ارسطویی و منطق پوزیتویستی.

نقد منطق ارسطویی

استاد سبحانی با اشاره به دو منطق ارسطویی و پوزیتویستی ادامه داد: از دیدگاه شهید صدر این دو منطق کافی نیست و باید منطق جدیدی را تأسیس کرد. تعبیر ایشان این است که منطق ارسطویی توالد موضوعی دارد. اصطلاح توالد موضوعی و توالد ذاتی دارند. نقص بزرگ منطقی ما در حوزه استدلال این است که ارسطو آمد برای صورت، منطق و متدولوژی ارائه داد اما برای ماده کار ارسطو ناتمام ماند. تنها در صناعات خمس آن هم در برهان و جدل به ماده پرداخت. مرحوم صدر منطق ارسطو را از حیث ماده نقد می‎کند. شیوه و رویکرد ارسطو در تبیین موضوع استدلال کافی نیست. اسم این منطق جدید را توالد ذاتی می‎گذارد.

ریشه مبانی قطع اصولی

استاد سبحانی افزود: مبنای قطع اصولی ما کجاست؟ این را به تفصیل در جامعةالمصطفی در دکتری بحث کردم. قطع اصولی ما یک امر حادثی است که ریشه‎اش در یقین کلامی یعنی آثار شیخ مفید و سایر بغدادی‎های ماست. وقتی آنها می‎گفتند یقین، آن یقین همین توالد ذاتی است که مرحوم صدر می‎گوید.

ترجیح منطق متکلمانه توسط شهید صدر

وی گفت: مرحوم صدر در میانه دو یقین یعنی یقین ارسطویی و یقین متکلمانه یقین دوم را ترجیح می‎دهد. می‎گوید اولی را قبول داریم اما محدودیت دارد و مشکل تفکر را حل نمی‎کند. منطق مکمل، منطق توالد ذاتی است.

طرح مسئله استقرا

وی ادامه داد: شهید صدر در مبانی منطقی استقرا نشان می‎دهد یکی از راه‎های مهم استقراست. از حساب احتمالات استفاده می‎کند و روشن می‎کند راه و روش رسیدن به یقین لزوماً روش ارسطویی نیست.

وی گفت: ایشان معتقد است این منطق است که راه را در حوزۀ مطالعات اسلامی بازمی‎کند. منطق استقراءِ او با کل اندیشۀ او گره خورده است. معتقد است با منطق ارسطویی یا پوزیتویستی نمی‎توان فقه و تاریخ و عقاید را پیش برد.

پذیرش برهان نظم مبتنی‌بر استقراء

استاد سبحانی ضمن اشاره به منزلت استقراء در مباحث شهید صدر، افزود: اینکه این را در مسئلۀ وجود خدا تمام می‎کند و نشان می‎دهد برهان نظم یک برهان استدلالی یقینی است، از همین باب است. از نگاه ارسطویی برهان نظم یقینی نیست؛ یا تثمیل است یا استقراء. خیلی تلاش شده دلیل نظم را برهانی کنند؛ اما نشده، چون مبتنی‌بر مشاهدات و استقراء مصادیق است. از دیدگاه منطق ارسطویی برهان نظم، برهان نیست. فیلسوفان در هیچ اثر فلسفی نامی از این برهان نیاورده‎اند. چون حداکثر جدلی است، نه برهانی. مرحوم صدر در مقدمۀ الفتاوی‌الواضحة می‎گوید برهان نظم، برهان است و یقینی است، اما مبتنی‌بر منطق توالد ذاتی، نه منطق ارسطویی.

مشکل فقدان روش‎شناسی صحیح برای مطالعات اسلامی

وی افزود: از نگاه شهید صدر بسیاری از مطالعات اسلامی مکتوم مانده. دلیلش هم این است که روش‎شناسی درست برای مطالعات اسلامی نداریم.

نقد دیدگاه رایج اصولی در باب قطع

استاد سبحانی با اشاره به دیدگاه اصولی معروف در باب قطع گفت: گفته‎اند قطع چه از پریدن کلاغ حاصل شود، چه از چیز دیگر حجت است. شهید صدر می‎گوید قطعی که از تواترات و تجربیات حاصل می‎شود، با قطعی که از پریدن کلاغ حاصل می‎شود فرق دارد.

نقد کم‎اعتنایی بینادی حوزه به روش‎های تاریخی

استاد سبحانی تأکید کرد: مشکل اصلی ما در حوزۀ مطالعات تاریخی چیست؟ چرا تاریخ از منظومۀ مطالعات دینی ما بیرون رفت؟ موج جدید نقد، نقدهای تاریخی است. حوزۀ علمیه از بنیاد نسبت به روش‎های تاریخی کم‎اعتنا و کم‎مهر است؛ چون منطق تفکر ما مطالعات تاریخی را یقینی نمی‎داند؛ چون در مقدمات برهان قرار نمی‎گیرد؛ علوم ظنی است. به چه دردی می‎خورد؟!

وی افزود: قرآن کریم بسیاری از ادله و شواهد خودش را از تاریخ می‎آورد. مرحوم صدر معتقد است از طریق منطق توالد ذاتی می‎توان مطالعات تاریخی را احیا کرد. «بحث حول الولایة»، «ائمة اهل البیت و دورهم فی تحصین الرسالة الاسلامیة» و… همه مطالعۀ تاریخی است. تمام مباحث شهید صدر در حوزۀ ولایت و امامت ناظر به تاریخ است.

نگاه شهید صدر به تاریخ

استاد سبحانی گفت: می‎خواهم بگویم رویکرد روش‎شناختی ایشان به تاریخ چیست. ایشان تاریخ را منبع و مصدر می‎داند، نه اینکه صرفاً عبرت باشد. استدلال ایشان بر حقانیت ولایت و امامت مبتنی‌بر یک تحلیل تاریخی است که از منطق توالد ذاتی ایشان برمی‎خیزد. روش‎شناسی ایشان جمع شواهد و قرائن است که مجموعۀ اینها به شما یقین ذاتی می‎دهد. از تاریخ بر حقانیت امیرالمؤمنین و وجوب نص استدلال می‎کند.

وی افزود: مرحوم صدر در امامت عامه از تاریخ استفاده می‎کند. بحث حول المهدی اثبات وجود نص است. اثبات شرط عصمت است. اثبات یک طرح امامت عامه است. می‎گوید اگر کسی رسالت اسلامی و سیرۀ پیامبر و واقعیت‎های بعد پیامبر را مطالعه کند، یقین می‎کند پیامبر هم به‌صورت پیشینی و هم پسینی نگاهش مبتنی‌بر امامت بوده.

استاد سبحانی افزود: ایشان در کتاب امامان اهل بیت یک استدلال تاریخی بر حقانیت می‎کند. امامان اهل بیت، امامت خاصه است با نگاه تاریخی. چون این نگاه و رویکرد را نمی‎شناسیم، نمی‎توانیم تشخیص دهیم که ایشان به‌صراحت و اشاره می‎گوید بحثم برای اثبات ولایت اهل‌بیت است.

وی گفت: نقدهای تند نسبت به خلافت دارد. فدک در تاریخ چیست؟ فدک برای ایشان فقط یک نمونه است. صدیقۀ طاهره محور نقد را فدک می‎گذارند. مرحوم صدر نشان می‎دهد فدک در تاریخ بزرگ‌ترین علامت نقد خلافت خلفا است. نشان می‎دهد اینها اعتنایی به سنت پیامبر نداشتند. نقدها از منظر تاریخی آن‎قدر روان، منطقی، معتدل و روش‎شناسانه است. ما یک موج استبصار در جهان عرب تحت‌تأثیر آثار شهید صدر داریم. کسانی رهبر فکری بودند در مراکش و… .

دو روش اصلی امامت‎پژوهی

حجت‌الاسلام محمدتقی سبحانی گفت: امامت در تاریخ تفکر شیعه روش‎های مختلفی داشته. دو روش مهم امامت‎پژوهی داشتیم: امامت‎پژوهی کلامی یا تطبیقی که از شیخ مفید و هشام و مؤمن‌الطاق تا دوران معاصر بزرگان زیادی داشته. در دوران معاصر هم بزرگ‌ترین شخصیت علامه میرحامد حسین و مدرسۀ لکنهو بود. ادامه این راه هم در آثار مرحوم مظفر، علامه امینی و… است.

وی افزود: خط دوم، مطالعات درون‎متنی یا امامت تبیینی بوده. اینها معرفةالامام است. این را بیشتر محدثان ما داشتند؛ کلینی، علامه مجلسی، ضیاءالعالمین، مرحوم شفتی، اثبات‌الولایۀ مرحوم نمازی و….

لزوم طرح مطالعات تاریخی امامت

استاد سبحانی تأکید کرد: خط دیگری باید گشوده شود که خط مطالعات تاریخی امامت یا تاریخالامامة است. انه به این معنا که از امامت گزارش کنیم. باید ادله اثبات امامت را چه در امامت عامه چه خاصه، از درون واقعیت جهان اسلام بگیریم. می‎توان از درون متن تاریخ و مستندات تاریخی با آن واقعیت رسالت پیامبر، واقعیت اتفاقات بعد از پیامبر و واقعیت حیات پیامبر، اثبات کرد حقانیت از آنِ اهل‎بیت است.

وی در خاتمه گفت: یکی از سرآمدان آغازگر این رویکرد روش‎شناسی، مرحوم علامه شهید صدر است. متأسفانه شاگردان ایشان هم در ادامه این اندیشه‎ها تلاشی نکردند.

حجت‌الاسلام‌والمسلمین دکتر خسروپناه در نشست «مبانی، رویکردها و نوآوری‎های کلامی شهید صدر» که در قم و با همکاری بنیاد امامت برگزار شد به روش‌شناسی آثار کلامی شهید صدر پرداخت و گفت:

شهید صدر یک مکتب فکری است

حجت‌الاسلام‌والمسلمین خسروپناه در نشست «مبانی، رویکردها و نوآوری‌های کلامی شهید صدر» بیان کرد: شهید صدر یک شخص نیست؛ یک مکتب فکری است که نوآوری‎ها و نظریه‌‎پردازی‌‎های فراوانی داشته است. ایشان انصافاً شخصیتی بود که از زمان خودش جلوتر بود. حجاب معاصرت از موانع درک انسان‌های بزرگ است.

وی همچنین افزود: بحثی که دوستان ترتیب دادند، پژوهشی درباره ولایت است و نگاهی که شهید صدر به مسئله ولایت و امامت دارد.

استاد خسروپناه در تبیین این بحث در ابتدا خلاصه‌‎ای از کتاب «پژوهشی درباره ولایت» را مورد اشاره قرار داد و به تحلیل روش‎شناسی شهید صدر در این کتاب پرداخت.

تشیع یک اصل بود، نه یک پدیدۀ عارضی

حجت‌الاسلام خسروپناه در این نشست که به همت بنیاد امامت و در سالن اجتماعات این بنیاد برگزار شد، تصریح کرد: شهید صدر در کتاب پژوهشی درباره ولایت به چند نکته کلیدی اشاره دارد. یکی اینکه تشیع را نباید یک پدیدۀ ناگهانیِ شکل‎گرفته در طول تاریخ دانست. تشیع یک امر اتفاقی نیست که از طریق عبدالله‌بن‌سبا و فعالیت‎های حزبی او یا به هر دلیل به‌صورت تصادفی و رَندوم ایجاد شده باشد. تشیع یک اصل بود، نه یک پدیدۀ عارضی در جامعه اسلامی.

اینکه شیعیان به‌لحاظ تعداد و جمعیت کمترند، این اندک بودن نسبیِ افراد دلیل بر این نیست که بگوییم استثناء است و اصل نیست. تشیع یک واقعیت استثنائی نیست؛ یک اصل است. زمینه‎هایش از زمان نبی مکرم اسلام پدید آمد.

توضیح شهید صدر در مورد خلط میان اصطلاح و شکل‎گیری محتوا و نقد دیدگاه مدرسی طباطبایی

استاد خسروپناه تأکید کرد: شهید صدر این نکته را هم اشاره می‎کنند که اصطلاح شیعه و تشیع کِی به‌وجود آمد. او می‎گوید این را با محتوای تشیع خلط نکنید. برخی مواقع اصطلاح بعداً شکل می‎گیرد. آقای مدرسی طباطبایی در کتاب فرایند تکامل این خلط را دارد. می‎گوید چون اصطلاح عصمت به‌صورت یک بار معنایی خاص در زمان خاصی شکل گرفته پس این اعتقاد در زمان ائمه بین اصحابه نبوده است. این خلطِ بین شکل‎گیری اصطلاح و شکل‎گیری محتواست. این را شهید صدر توضیح می‎دهد.

پرسش شهید صدر از ولادت مذهب تشیع و شکل‎گیری گروه شیعه

او افزود: شهید صدر دو سؤال مطرح می‎کند. این دو سؤال این است که اولاً مذهب تشیع چگونه ولادت یافت و ثانیاً گروه شیعه چگونه پدید آمد.

تبیین تشیع به‌مثابۀ رهاورد طبیعی اسلام

وی در ادامه تصریح کرد: شهید صدر تحلیل زیبایی را بیان می‎کند که تشیع رهاورد طبیعی اسلام است. چون اسلامی که رسول الله بیان و معرفی کرد، این بود که جامعه جاهلی را به جامعه اسلامی دعوت کرد. این رهاورد بزرگی بود و بعد از وفات پیامبر باید استمرار پیدا می‌کرد و رسول الله هم به این نکته توجه داشت. پیامبر غیر از مقام عصمت و وحی به‌عنوان یک شخصیت تأثیرگذار اجتماعی به این توجه داشت که فرصت کافی برای حل تمام‎عیار این مسئله در زمان او وجود ندارد که جامعۀ جاهلی کاملاً جامعۀ اسلامی شود. این خودش را در حجةالوداع نشان داد.

وی افزود: تمام ریشه‎ها و زمینه‎ها و بسترهای جاهلیت باید از بین می‌رفت و این زمان می‎بُرد. چگونه اتفاق می‎افتد؟ وقتی مسئله ولایت مطرح شود. نبی اسلام به‌طور طبیعی چند راهکار پیش رو داشت. یک راهکار این بود که سکوت کند و به همان هدایت و راهبری خودش بسنده کند. بگوید ان‎شاءالله انحرافی در امت اتفاق نمی‎افتد. این کاملاً غلط بود. چون علائم فراوان عدم بلوغ امت مشاهده می‎شد. آن‎قدر عدم بلوغ آشکار است که می‎بینید خلیفۀ اول تصمیم می‎گیرد به نص خودش خلیفۀ دوم را تعیین کند. چطور خلیفۀ اول این را متوجه می‎شود، اما نبی مکرم اسلام باید سکوت کند و با سکوتش امت را به حال خودش رها کند؟! یا خلیفۀ دوم شورا تعیین می‎کند.

اقدامات نبی اکرم نشان می‎دهد فرض اول، فرض غلطی است و سکوت نکرده. پس حتماً باید یک موضع ایجابی داشته باشد. این هم دو راه دارد. یک راه در قالب نظام شورایی است. اگر این بود، باید پیامبر امت را برای نظام شورایی آماده کند. پیامبر باید جزئیات قانونی و مفاهیم فکری و مبانی نظری و قوانین اجرایی و شورا را برای ادارۀ جامعه بیان کند. اما ما اینها را مشاهده نمی‎کنیم. مسلمانان به شخص پیامبر اتکا دارند. به حاکم متکی هستند و به او اتکا دارند.

استاد خسروپناه افزود: رابطه امت با نبی گرامی اسلام نشان می‎دهد که یک رابطه مدرس و مربی نیست. فقط یک معلم نیست. نبی اسلام به تعلیم آموزه‎های دین پرداخته، به تربیت مسائل اخلاقی و سلوکی پرداخته، اما پیامبر غیر از این، شأن فرماندۀ جنگ و رئیس دولت هم هست. اتکای امت به پیامبر هم در عرصه تعلیم است، هم تربیت و هم فرمانده نظامی و هم دولتمرد و حاکمی که ادارۀ جامعه را به عهده دارد. سیره امت و امام و امت و پیغمبر این‎گونه بود. اینها نشان می‎دهد پیامبر در قالب نظام شورایی موضع ایجابی نداشته است.

وی پس از رد موضع ایجابیِ پیامبر در خصوص نظام شورایی افزود: می‎ماند یک فرض و آنکه پیامبر موضع ایجابی در مورد تعیین مصداق امام داشته باشد. آن هم تعیین امیرالؤمنین علی‌بن‌ابی‌طالب(ع) است. تشیع به این شکل تحقق پیدا کرد.

برهان سبر و تقسیم

استاد خسروپناه با ذکر این مقدمه به بررسی روش‎شناسی شهید صدر در این بحث پرداخت. او گفت: شهید صدر این بحث را مستند به حوادث تاریخی با برهان سبر و تقسیم و به‌صورت تحلیلی ارائه می‎کند. روش ایشان در کتاب «پژوهشی در باب ولایت»، یک روش برهانی‌تاریخی است؛ برهان سبر و تقسیم است. در چگونگی پیدایش تشیع با مستندات تاریخی با همین برهان بحث می‎کند. شهید صدر بدون اینکه آسیبی به بحث تقریب بزند و بخواهد تعابیر تندی نسبت به اهل‌سنت داشته باشد، این را بیان می‎کند. یک عالم اهل‌سنت هم این را بخواند، منطقی و برهانی می‎تواند حقانیت تشیع را بپذیرد.

تبیین شهید صدر از نحوه به‌وجود آمدن شیعه

این استاد حوزه و دانشگاه افزود: پرسش دوم این است که شیعه چگونه به‌وجود آمد؟ شهید صدر نشان می‎دهد پیدایش شیعه دقیقاً بعد وفات رسول الله تحقق پیدا کرد. می‎گوید دو دسته صحابه پیغمبر بودند. یک گروه طرف‌دار اجتهاد در مقابل نص بودند و یک گروه پایبند به نص. یک گروه برایشان راحت بود که بگویند در مقابل این نص حرف دیگری داریم. این گروه برای اینکه تزِ اجتهاد در مقابل نص را مستقر ‎کنند، باید اولاً سنت پیامبر را تعطیل می‎کردند.

استاد خسروپناه با تأکید بر اینکه این بحث به این شکل در کتاب شهید صدر نیست و این تفصیل از ناحیه ایشان است، افزود: دقیقاً مقابل ثقلین ایستادند. سنت پیامبر کنار رفت. دوم اینکه کتابت حدیث هم تعطیل شد. سوم اینکه نقل حدیث هم تعطیل شد. این سه کار است. دیدم برخی، اینها را یک کار حساب می‎کنند. اینها سه کار متفاوت است. در مقابل این سه کار سلبی، یک کارهای ایجابی هم انجام دادند. رأی و اجتهاد در مقابل نص را به عنوان یک اصل اصول فقهی و هرمنوتیکی تحقق دادند. دوم اینکه یک نهادی در دارالخلافه راه انداختند به‌عنوان نهاد قصه‎گویی. قصه‏ها هم همان اسرائیلیات بود که شید صدر به این اسرائیلیات اشاره دارد. حتی متأسفانه دامن شیعه را هم گرفت و برخی منابع شیعه هم به آن مبتلا شد. البته منایع اهل‌سنت خیلی بیشتر. در صحیح بخاری و صحیح مسلم خیلی فراوان از اسرائیلیات در توصیف خدای سبحان و انبیا و… استفاده کردند. فرهنگ مسیحیت و اندیشۀ یهود هم آمد.

مواجهه امامان با کج‌روی زنجیره‎ای

وی  افزود: در واقع یک اتفاقی افتاد به‌نام کج‌روی زنجیره‎ای. شیهد صدر در کتاب امامان اهل‌بیت به این نکته پرداخته. این کار سلبی و ایجابی یک کج‌روی زنجیره‎ای بود. از زمان حیات پیامبر هم شروع شد. وقتی اواخر عمر نبی مکرم اسلام است و می‎فرماید قلم و دوات بیاورید تا مطلبی بنویسم که گمراه نشوید، آن شخص می‎گوید: «ان الرجل لیهجر!» این همان اجتهاد در مقابل نص است و از زمان خود پیامبر شروع شد.

استاد خسروپناه ادامه داد: کل آموزه‎های پیامبر و حتی قرآن این‎گونه زیر سؤال می‎رود. با قصه غرانیق و… هم همین اتفاق افتاد. اینها همه استمرار همین جملۀ «ان الرجل لیهجر» است.

حجت‌الاسلام خسروپناه با تأکید بر اینکه اینها واقعیت‎های تاریخی است و تهمت یا سخن غیراخلاقی نیست، گفت: اینها در تاریخ طبری است. در منابع خود این آقایان است. اجتهاد در مقابل نص از زمان حیات نبی مکرم اسلام شروع شد و یک عده از خواص که درک می‎کردند، مقابل این قصه ایستادند. ابان‌بن‌تغلب از امام صادق علیه‌السلام سؤال کرد آیا کسانی بودند مقابل این جریان بایستند؟ فرمودند: بله. 12 نفر ایستادند. مخالفت با جریان انحراف و کج‌روی بود نه فقط خلیفه. حضرت، خالدبن‌سعید، ابوذر غفاری، مقدادبن‌اسود، بریده اسلمی و ابی‌بن‌کعب و ابوایوب انصاری و… را نام می‎برند.

روش جریان‎شناسی

استاد خسروپناه تأکید کرد: شهید صدر در اینجا دارد از روش جریان‎شناسی استفاده می‎کند. دو جریان را بیان می‎کند. این جریان، مقابل یک جریان زنجیره‎ای کج‌روی است که شهید صدر در آثار دیگر به آن پرداخته.

برخورداری از وجدان رها؛ شرط پذیرش توحید

پس از کتاب «پژوهشی درباره ولایت» نوبت به روش‎شناسی دیگر آثار شهید صدر رسید. استاد خسروپناه تأکید کرد: شهید صدر در آثار دیگرشان باز به این مسئله پرداخته و از روش‎های دیگری استفاده کرده است. مثلاً کتاب مقدمۀ اعتقادی فتاوی‌الواضحة که با عنوان «اعتقاد ما» ترجمه شده، این بحث را مقدمتاً باز می‎کند. می‎گوید اگر انسان‎ها با وجدان آزاد و رها بودند، ساده‎ترین استدلال برای ایمان آوردنشان به خالق کافی بود؛ اما این اندیشه مدرن مانع از وجدان آزاد و بی‎آلایش شده است.

وی افزود: من زمانی فکر می‎کردم در زمان ما دیگر جاهل قاصر نباشد. اگر جاهلی هم هست، با وجود این امکانات، جاهل مقصر است. بعد که در این دو دهۀ اخیر توفیق داشتم گفت‎و‎گوهای مختلفی با رهبران و ادیان داشتم، دیدم جاهل قاصر هم کم نیست. آن‎قدر رسانۀ مقابل شبهه‎پراکنی می‎کند که خیلی سخت است واقعاً انسان وجدان آزاد و رها داشته باشد.

وی ادامه داد: در برخی روشنفکران خودمان هم هستند. وقتی براهین اثبات خدا و یا حقانیت پیامبر را مطرح می‎کنند، مدام اشکال می‎کنند؛ اما وقتی تبارشناسی فوکو یا تلورانس جان لاک یا قرارداد اجتماعی هابز را می‎خواهند بگویند، به‌گونه‎ای می‎گویند که انگار اشکالی ندارد. هرجا شبهه‎ای در مورد دینداری هست، همان طرف غش می‎کنند.

روش استقراء

استاد خسروپناه گفت: شهید صدر در استدلالی که برای اثبات وجود خدا آورده، از همان اسس المنطقیة یعنی روش استقرا استفاده کرده که وقت ندارم آن را اینجا باز کنم. از روش استقرایی توالدی، نه روش اگوست کنت یا پوزیستویسم منطقی یا پساپوزیتویسم پاپر و…. یک روش استقرایی مبتنی بر توالد موضوعی و ذاتی است. یک روشی است که در بحث‎های اعتقادی به آن پرداخته. پدیده‎های هماهنگ را به عنوان دلیل ذکر می‎کند. برای بحث امامت ندیدم از این روش استفاده کند، اما به نظر می‎رسد امکان استفاده هست. اگر دانشجو یا طلبه‎ای آمادگی داشته باشد، می‎تواند بحث ولایت را با روش استقرای شهید صدر تبیین کند.

روش ساختارگرایی جامعه‎شناختی

وی ادامه داد: یک روش دیگری شهید صدر در بحث حول المهدی دارد. تحلیل عقلایی می‎کند که آیا ممکن است کسی عمر زیادی داشته باشد؟ اصلاً چرا باید عمر زیادی داشته باشد و چرا ظهور نمی‎کند؟ از یک روش ساختارگرایی جامعه‎شناختی استفاده کرده. ساختارهای جامعه اسلام را تحلیل می‎کند. ما نگاه فردی داریم و می‎گوییم افراد آماده نیستند. شهید صدر یک بحث ساختاری و اجتماعی دارد.

لزوم تحلیل روش‎های شهید صدر بر پایه مبانی فلسفی او

استاد خسروپناه افزود: ما وقتی روش ساختاری می‎گوییم، ساختارگرایی دورکیم به ذهن نیاید. آن مبانی خودش را دارد. روش استقرایی شهید صدر هم با بقیه فرق دارد و مبانی خودش را دارد. شهید صدر در کتاب‌هایش مبانی خودش را بیان کرده. حتماً باید روش‎ها را با آن مبانی فهمید. نه ساختارگرایی که مثلاً در اسکاچ پُل یا دورکیم است.

بررسی کتاب فدک در تاریخ

وی گفت: در کتاب فدک در تاریخ که شهید آن را در نوجوانی تدوین کرده و بعد تکمیل شده، شیوه تاریخی را پی‌گیری کرده است. روش جدید نیافتم. اما باز این روش تاریخی مارکس یا وبر نیست. روش تاریخی شهید صدر مبتنی بر مبانی خاص خودش است.

روش کل‎گرایانه

وی همچنین به روش کل‎گرایانه به‌عنوان یکی دیگر از روش‎های شهید صدر پرداخت و گفت: آخرین مطلب، رویکرد کل‎گرایانه‎ای است که در بحث امامت دارد و می‎گوید باید امامان را یک کل به هم پیوسته ببینیم. این در مقابل رویکرد جزءگرایانه به امامان است. شبیه بحث‎های مقام معظم رهبری در انسان 250 ساله است. خیلی هم زیبا است.

استاد خسروپناه افزود: یک جریان کج‌روی از زمان پیامبر شروع شد. شهید صدر امامان را در سه مرحله تصویر کرده. مرحله مصون‎سازی در برابر کج‎روی که از امیرالمؤمنین شروع شد تا امام سجاد. مرحله دوم، مرحله تشکیل یک جریان ایجابی است. بحث‎های مذهب جعفری از امام باقر(ع) شروع شد. در ادامه مرحله اول، تشیع عمیق‎تر و تفصیلی‎تر می‎شود. در مرحله سوم، مرحله گسترش و آمادگی برای در دست گرفتن حکومت است که از زمان امام کاظم به بعد است.

گزارش تصویری نشست را اینجا بینید

ضرورت بازشناسی مجدد روش‎‌های کلامی شهید صدر و فرصت‌‎های ارزشمندی که این بازشناسی فراروی ما قرار می‎دهد، موضوعی بود که محوریت نشست «مبانی، رویکردها و نوآوری‌‌های کلامی شهید صدر» را به خود اختصاص داد. سخنرانان جلسه کوشیدند ضمن تشریح دیدگاه‌های شهید صدر، با نگاهی درجه دو، از روش‌های او و قابلیت‌های این روش‌ها برای پیشبرد مطالعات اسلامی در عصر حاضر پرده بردارند.

این نشست در روز یک‌شنبه ١٢مرداد ١٣٩٩ با همکاری بنیاد فرهنگی امامت با حضور حجت‌الاسلام‌والمسلمین خسروپناه، حجت‌الاسلام‌والمسلمین دکتر محمدتقی سبحانی و دکتر حسن لاهوتیان در قم برگزار شد.

بیستمین قسمت از فصل جدید از برنامه‌ی تلویزیونی «مصیر» کاری از گروه اجتماعی شبکه چهار سیما، یک‌شنبه ١۵ تیرماه با موضوع «کارکرد امروز اندیشه شهید سید محمدباقر صدر برای امت اسلامی» با اجرای محمدمهدی ابراهیمی نصر روی آنتن رفت.
فصل جدید برنامه تلویزیونی مصیر با هدف بازخوانی و نقد اندیشه متفکران اسلامی، به بررسی ابعاد فکری اندیشمندان بزرگی چون؛ شهید صدر، علامه طباطبایی، آیت‌الله طالقانی، امام خمینی (ره) و… می‌پردازد.
میهمان این قسمت از برنامه، آیت‌الله دکتر احمد مبلغی، استاد درس خارج حوزه علمیه قم، عضو مجلس خبرگان رهبری، رئیس مرکز تحقیقات اسلامی مجلس شورای اسلامی و رئیس دانشگاه مذاهب اسلامی بودند.

آیت‌الله مبلغی در پاسخ به این سؤال که ویژگی متمایزکننده شهید سید محمدباقر صدر از سایر اندیشمندان چیست، بیان کرد: شهید صدر یک سری ویژگی‌های شخصیتی داشتند که به ساختن اندیشه ایشان منتهی شده است و آن ویژگی‌ها قابل‌توجه هستند.

یکی از آنها نبوغ ایشان است. این نبوغ در اندیشه‌های ایشان دیده می‌شود، چون این اندیشه‌ها فراتر از نگاه‌های کلیشه‌ای و تکراری به‌سمت نوسازی و نوآوری حرکت می‌کند.

ویژگی دوم این است که ایشان یک ذهن منسجم و دستگاه‌مندی داشتند. وقتی شما یک اندیشه‌ای از ایشان می‌بینید تک نیست بلکه مجموعه‌ای از لوازم و ملزومات و مجموعه‌ای از اندیشه‌های هم‌خوان و هماهنگ با اندیشه ارائه‌شده توسط ایشان وجود دارد. چون ایشان منسجم فکر می‌کردند در اکثر موارد با یک جمله می‌توان به پیش‌فرض‌ها و نوع نگاه ایشان پی برد. لذا نظریه‌پردازی براساس اندیشه ایشان راحت است. گاهی ایشان نظریه‌ای را مشخصا نگفته‌اند اما به‌دلیل همان ذهن منسجم جملاتی در نوشته‌ها و سخنانشان هست که اگر آن را ادامه دهید و روی آن فکر کنید به یک اندیشه عمیق و ژرف می‌رسید و با سایر اندیشه‌های ایشان هم تایید می‌شود. من همیشه می‌گویم که لازم نیست فقط نظریات ایشان را تکرار کنیم؛ بلکه باید به این سمت برویم که نظریات ناگفته ایشان که در بین اندیشه‌هایشان هست را ادامه دهیم و کشف کنیم. برای مثال ملاصدرا و علامه طباطبایی و امام خمینی در اصول یک ذهن دستگاه‌مند داشته‌اند؛ به همین دلیل می‌توانیم شخصیت‌های اندیشه‌ای آنها را واکاوی کنیم.

ویژگی سوم ایشان انصافشان است. به تعبیری انسان اخلاقی بهتر می‌اندیشد. روح و نفس ایشان یک روح و نفس طیبه و پاکیزه‌ای بوده است و به بهتر اندیشیدن ایشان کمک می‌کرده است؛ به بهتر دیدن و بهتر شنیدن حرف‌های دیگران کمک می‌کرده است. اخلاق فقط مربوط به رفتار نیست، اخلاقی بودن به ذهن انسان آفاق جدید می‌بخشد. برای مثال محقق اردبیلی انسان اخلاقی بوده است و این اخلاق در اجتهاد او تأثیر می‌گذاشته و به او فضا می‌داده که فکر کند و از حالت کلیشه‌ای و ذهن بسته خارج شود. من این سه ویژگی را برای شهید صدر ذاتی می‌بینم.
آیت الله مبلغی ادامه داد: ایشان ویژگی‌های دیگری دارند که ویژگی‌های روشی ایشان بوده تا خوب بیندیشند؛ یعنی چارچوبی داشته‌اند تا بتوانند ارائه و ابداع فکر کنند. یکی از این ویژگی‌ها این است که برای ایشان مطالعه، بیش از آنکه تتبع و فرو رفتن در اقوال و اندیشه‌ها باشد، تفکر بوده است؛ یعنی مطالعه به ایشان فرصت می‌داده و فصلی را می‌گشوده است تا فکر کنند. معروف است که ایشان وقتی قرار بوده است درسی را حاضر کنند بعد از مطالعه، به آن می‌اندیشیدند و گاهی اگر نظرشان تا شروع کلاس تکمیل و پخته نمی‌شده، قبل از شروع صبر و تامل می‌کردند تا به نتیجه برسند. این گشودن فصل اندیشیدن کنار تتبع از او چنین شخصیت مهمی ساخته ست. ویژگی دوم که شهید مطهری هم داشته‌اند، به کشاکش آوردن اندیشه‌هاست. مرد قهار و نیرومند و مهم و قهرمان میدان تناظر و به کشاکش آوردن اندیشه‌ها، شهید سید محمدباقر صدر است. وقتی ما اصول، فقه، اقتصاد، فلسفه، اندیشه‌های اجتماعی و اندیشه‌های فلسفه علمی ایشان را می‌بینیم متوجه می‌شویم که ایشان چقدر اندیشه‌های دیگران به مصاف هم می‌آورده است و این کشاکش و تناظر را ادامه می‌داده است تا ابداع و ابتکار و اندیشه جدید بیرون بجهد و شکل بگیرد و بتوانند حرف اساسی و تازه‌ای بزنند.
آیت‌الله مبلغی درباره ویژگی‌های اندیشه شهید سید محمدباقر صدر بیان کرد: چند ویژگی می‌شود برای اندیشه‌های ایشان یعنی کتاب‌ها و مقالات و … ذکر کرد. یک ویژگی این است که نسبت عمیقی با واژه نو دارد؛ یعنی یا نوآوری یا نوسازی می‌کند. در کلام ایشان حرف تکراری وجود ندارد. سایر اندیشه‌ها در سخنان ایشان ابعاد جدیدی پیدا می‌کند. مثلا ایشان از قاعده فهم عرفی، قاعده فهم اجتماعی می‌سازد که حرکت بزرگی است. ویژگی دوم این است که اندیشه ایشان به دنبال حل مشکل و مساله است. حرف غیرقابل‌فهم یا غیرقابل‌اجرا در اندیشه ایشان بسیار کم وجود دارد. یک رویکرد برجسته و کاملا آشکار و عمیقی در افکار ایشان مشاهد می‌شود که حرفشان ثمره عملی داشته باشد. ویژگی سوم این است که اندیشه ایشان به‌شکل جزءجزءگویی است و نه سربسته‌گویی؛ لایه‌لایه‌ها را از هم باز می‌کردند و می‌شکافتند و یک مساله را به چند مساله خرد تبدیل می‌کردند. این تجزیه کردن علامت نبوغ و علم و پیشرفت علم است که در عین حال منظومه‌ای هم بوده است؛ یعنی نظم‌بخش، مجموعه‌ای، اجتماعی و جهت‌بخشی هم داشته‌اند.

ویژگی چهارم این است که فکر ایشان از یک بُعد عمیق تاریخی برخوردار است؛ زیرا ایشان فکرشان را براساس نگاه به گذشته شکل داده‌اند. فکر ایشان اصیل است. هم اصالت و هم معاصرت دارد. یک پای نگاه ایشان به امروز و زندگی امروز است و یک پای نگاهشان به گذشته و تاریخ است.
آیت‌الله مبلغی در پاسخ به این سؤال که جمع ویژگی‌های شهید سید محمدباقر صدر در دانش‌های اسلامی منجر به چه اتفاقاتی می‌شود توضیح دادند: یک نقشی که ایشان داشته‌اند، نقش تأسیسی و ایجادی است. ایشان حوزه‌هایی از دانش‌های اسلامی را گشوده است که تا به حال نبوده است. برای مثال در فقه ایشان نظریه فقه را به استنباط رایج و سنتی اضافه کردند. در صد سال اخیر بسیاری از اندیشمندان درباره نظریه فقهی صحبت کرده‌اند اما شهید صدر اولین نظریه فقهی را داده‌اند. مکتب اقتصادی ایشان موج جدیدی را ایجاد کرده است و بحث اقتصاد اسلامی بعد از نظریه ایشان به دانشگاه‌ها راه یافت. در حوزه کلام، بحث مجتمعنا حوزه تأسیسی ایشان است. بخش دیگری از کار ایشان شناسایی ظرفیت سایر اندیشه‌های اسلامی بوده است. در واقع تأسیس نکرده‌اند، اما بارورسازی کرده‌اند و توسعه داده‌اند و کارکردبخشی کرده است. اگر محصل‌گویی (تقریر بیان کسی و نه نقل قول) شهید صدر را با سایر افراد مقایسه کنیم، می‌بینیم که محصل‌گویی ایشان یک اندیشه را به‌سمت متناظرسازی سایر اندیشه‌ها می‌برد و آن‌چنان نقل به معنا می‌کند که علم را توسعه می‌دهد.

آیت‌الله مبلغی درباره ابداعات روشی شهید سید محمدباقر صدر در علوم اسلامی تشریح کردند: اصولا ابداع بدون روش امکان‌پذیر نیست. نوابغ فکری بدون مکتب نیستند و لُب یک مکتب، روش و مباحث روشی است. شخصیت روشی شهید صدر هم مهم است و ما باید در کنار توجه به خروجی‌های فکری ایشان، به روش ایشان توجه کنیم. ایشان در فقه یک روش فعال و دقیقی داشته‌اند. عناصری که در این روش بوده‌اند را می‌توانیم ذکر کنیم. ایشان از تاریخ به‌خوبی استفاده می‌کردند و تاریخ را سه مقطع می‌دیده‌اند؛ تاریخ صدور حدیث یا نص، تطور تاریخ و تاریخی که فقیه در آن می‌زیسته است. از ایشان چندین نظریه اساسی درباره روش معطوف به تاریخ می‌توان استخراج کرد. عنصر دوم این است که ایشان فهم را تحت‌تأثیر عوامل مختلف می‌دیده است. برای مثال نظریه تأثیرپذیری فهم فقیه از نظریات کلامی و تکوینی، بحث مهمی است که ایشان ارائه می‌کند. اگر بخواهیم روش ایشان را به‌صورت خلاصه تعریف کنیم می‌توانیم بگوییم روش ایشان معطوف به استفاده از تاریخ _که این استفاده از تاریخ در ذیل چند نظریه قابل بازتعریف است_ و استفاده از کلام و استفاده از نظریات علمی بوده است. در تفسیر هم ایشان یک روش ابداعی دارند که معروف است. تفسیر موضوعی ایشان غیر از سایر تفسیرهای موضوعی است که می‌شناسیم. ایشان یک مکانیزمی را ارائه کرده‌اند که یک رابطه‌ای بین جامعه با همه مسائلی که دارد و قرآن برقرار می‌کند. در فلسفه هم ایشان روش خاصی را ابداع کرده‌اند که می‌شود بر اساس استقرا این روش را بازتعریف کنیم.

آیت‌الله احمد مبلغی در پایان دراین‌باره که کدام بخش از اندیشه شهید سید محمدباقر صدر برای امت اسلامی امروز کارکرد بیشتری دارد گفت: ایشان دو پروژه اصلی و اساسی داشتند. یک خط معطوف به شیعه و یک خط معطوف به امت. خط معطوف به امت با این پیش‌فرض بود که چه شیعه چه سنی، یک حقیقت و واقعیت است. بخشی از اندیشه ایشان در مسیر منتهی به ایجاد زیرساخت‌های دانشی و جامعه‌سازی برای امت بوده است. اقتصادنا، فلسفتنا و مجتمعنای ایشان در همین راستا بوده است. برای همین می‌بینیم که امت با اندیشه‌های ایشان خوب گره خورده است. اقتصادنا و فلسفتنا در دانشگاه‌های معتبر اهل‌سنت تدریس می‌شده است. یکی از اساتید مصری به من می‌گفت ما اندیشه‌های شهید صدر را در دانشگاه پیگیری می‌کنیم. ادبیات امت‌محور ایشان در این آثار در اوج است. مادامی که امت نباشد، نه شیعه‌ای و نه سنی‌ای نمی‌تواند در حرکت‌های جهانی و امروزی قرار بگیرد و دوام پیدا کند.

نقد و بررسی افکار و اندیشه‌های استاد شهید آیت‌الله سید محمدباقر صدر در شبکه ۴ سیما

برنامه تلویزیونی مصیر که بررسی اندیشه متفکران انقلاب اسلامی را موضوع گفت‌وگوهای علمی و شخصیت‌محور خود قرار داده، از این هفته به اندیشه و سیرۀ استاد شهید آیت‌الله سید محمدباقر صدر می‌پردازد.

این برنامه با همکاری پژوهشگاه تخصصی شهید صدر و گروه اجتماعی شبکه چهار سیما تهیه شده و پس از چهل سال برای نخستین بار در سیمای جمهوری اسلامی و در چند قسمت به نقد و بررسی تخصصی آرا و اندیشه‌های این اندیشمند بزرگ جهان اسلام خواهد پرداخت.

علامه شهید سید محمدباقر صدر از چهره‌های کم‌نظیر جهان تشیع است که به نبوغ، نوآوری، نظام‌واره‌گی، اصالت و معاصرت شهره است و آثار او در دهه‌های گذشته همواره از متون اصلی علوم اسلامی در سراسر جهان اسلام و یکی از منابع اصلیِ توجه به اندیشۀ دینی در جهان علم و اندیشه بوده است. آثاری چون فلسفتنا و اقتصادنا در زمرۀ مشهورترین آثار اوست که به چندین زبان دنیا ترجمه شده است.

مصیر در چهلمین سالگرد شهادت علامه سید محمدباقر صدر سراغ پرسش‌هایی از این دست رفته است:
چرا این شخصیت کم‌نظیر جهان تشیع همچنان ناشناخته مانده؟
ابعاد اندیشه‌های او چیست و چه کاربردی برای امروز امت اسلام دارد؟
نوآوری‌های او در عرصه اقتصاد، فرهنگ، فلسفه و معرفت‌شناسی و فقه و علوم اسلامی چیست؟

این مجموعه‌برنامه با حضور شخصیت‌هایی چون آیت‌الله دکتر احمد مبلغی، دکتر محسن اسماعیلی، دکتر محمدجواد توکلی، دکتر احسان خاندوزی، دکتر هدایت جلیلی، حجت‌الاسلام سعید بهمنی، حجت‌الاسلام عباسعلی شاملی به موضوعاتی مانند نظریه‌پردازی قرآن‌بنیان، ساختار قانون‌گذاری در نظام اسلامی، فلسفه تاریخ و تحول فرهنگی، اقتصاد اسلامی و نوآوری‌های روشی و مبنایی علامه صدر در علوم انسانی پرداخته است.

نخستین قسمت از این مجموعه‌برنامۀ تلویزیونی مصیر از روز یکشنبه هشتم تیرماه ساعت۲۱ و تکرار آن روز بعد ساعت ۲ بامداد و ۱۲ ظهر پخش خواهد شد. مصیر هفت هفته با همین موضوع ادامه دارد.

«شرح صدر»؛ جامع‌ترین زندگی‌نامه استاد شهید آیت‌الله سید محمدباقر صدر به زبان فارسی منتشر شد.

به گزارش روابط عمومی پژوهشگاه تخصصی شهید صدر کتاب «شرح‌صدر؛ سیری در زندگی، زمانه و اندیشۀ استاد شهید آیت‌الله سید محمد باقر صدر» با ترجمۀ اسماء خواجه‌زاده منتشر شد.

کتاب «شرح‌صدر» ترجمه کتاب «شهید الاُمة و شاهدُها» اثر شیخ محمدرضا نعمانی از شاگردان و همراهان شهید سید محمدباقر صدر است. او تنها کسی بود که توانست به‌دور از چشم مزدوران بعثی در دوران حصر، همراه شهید صدر و خانواده‌اش باشد و این فرصت استثنایی سبب شد او تنها کسی باشد که روایت‌هایی دست اول را از یکی از مهم‌ترین دوره‌های زندگانی آن شهید والامقام ثبت و ضبط کند.

شیخ محمدرضا نعمانی در مقدمه کتاب می‌نویسد:

هنوز آن عصری را که با استاد بالای پشت‌بام منزلشان رو به گنبد منور حرم امیرالمؤمنین علیه‌السلام نشسته بودیم به یاد دارم. به خودم جرئت دادم و از این آرزو با او صحبت کردم و گفتم: «من احساس میکنم باید خودتان زندگینامه‌تان را بنویسید. شما بهتر از هر کس دیگری می‌توانید این کار را بکنید، چون سیرۀ علمی و سرگذشت جهادی و سختی‌های زندگی شما به‌گونه‌ای است که اگر کسی غیر از خودتان آنها را بنویسد، باورش برای دیگران سخت است». نمونه‌هایی از این اتفاقات را هم برشمردم و گفتم: «اهل‌بیت علیهم‌السلام هم بارها به‌دلیل ضرورت‌هایی از خودشان سخن گفته‌اند و مثلاً امیرالمؤمنین علیه‌السلام بر فراز منبر از خودش و پیشینۀ جهادش در راه اسلام سخن گفت. امام حسین و امام سجاد علیهماالسلام هم همین کار را کردند و این کارها هرگز به خودخواهی و شهرت‌طلبی تفسیر نشد. درباره شما هم چنین نخواهد شد؛ به‌ویژه اینکه شما معتقدید پایان کارتان شهادت خواهد بود».

شهید صدر با اندکی درنگ، پاسخ داد: «خون من سرگذشت مرا شرح خواهد کرد. من جز خدمت به اسلام چیز دیگری نمیخواهم و امروز اسلام به خون من بیشتر از شرح‌حالم نیاز دارد؛ اما تو که سال‌ها با من زندگی کردی و در این ابتلائات حضور داشتی و در مراحل مختلف مبارزه بودی، اگر خدا خواست و زنده ماندی چیزهایی که دیدی و شنیدی را بنویس».

شیخ محمدرضا نعمانی پیش از این، خاطرات خود را در کتابی با نام «سنوات المحنة و ایام الحصار» گرد آورده بود، اما دسترسی به اسناد گردآوری‌شده در پژوهشگاه شهید صدر، فرصتی را فراهم آورد که در اثر جدید با تکیه بر این اسناد کتابی گسترده‌تر، دقیقتر و موثق‌تر درباره زندگانی شهید صدر به رشتۀ تحریر درآورد.

در این کتاب تلاش شده است با ترجمه‌ای روان و تنظیم دوباره عناوین و چینش کتاب، اثری مناسب خوانندگان فارسی‌زبان فراهم شود و به همین منظور در مواردی توضیحاتی از سوی مترجم نیز درباره برخی از نکات مبهم برای خوانندگان ناآشنا به فضای عراق در دوران حیات شهید صدر و اوضاع رژیم بعث به کتاب افزوده شده است.

این کتاب در هشت فصل و با استفاده از متن ده‌ها نامه و پیام از شهید صدر به شرح زندگی پرفرازونشیب و سراسر شگفتی و شکوه استاد شهید آیت‌الله سید محمدباقر صدر پرداخته است. فصل‌های این کتاب عبارت‌اند از:

خاندان صدر؛

شخصیت علمی شهید صدر؛

شخصیت اخلاقی شهید صدر؛

حوزه و مرجعیت در زندگی شهید صدر؛

اندیشۀ سیاسی و جهادی شهید صدر؛

مبارزه با حکومت بعث؛

شهید صدر و انقلاب اسلامی ایران؛

از حصر تا شهادت.

چاپ نخست این کتاب در ۴٣٢ صفحه و در قطع وزیری توسط پژوهشگاه تخصصی آیت‌الله شهید صدر منتشر و روانه بازار کتاب شده است.

برای خرید آنلاین این کتاب با  ٢٠ درصد تخفیف ویژه تا پایان خردادماه به قسمت فروشگاه سایت پژوهشگاه مراجعه فرمایید.

 

 

 

آنچه از شهید صدر درباره امام خمینی(ره) معروف شده،‌ جمله‌ای است که از اولین روزهای پیروزی انقلاب از شاگردان شهیدصدر در ایران نقل شد و شهرت یافت: «ذوبوا فی الامام الخمینی کما ذاب هو فی الاسلام». اما این همه آنچه شهیدصدر درباره امام خمینی گفته،‌ نیست. در نامه‌ها و نوشته‌های شهید صدر تعابیر گوناگونی درباره انقلاب اسلامی ایران و به‌طور ویژه امام خمینی(ره) وجود دارد که بیانگر مفاهیم ارزشمندی در تاریخ انقلاب اسلامی است. شاید آن‌قدر حمایت شهید صدر از امام و انقلاب برجسته و پررنگ بوده است که ظرافت‌ها و آموزه‌های این کنش تاریخی شهید صدر که برخاسته از عمق معرفتی و فقاهتی او بوده، به‌خوبی نمایان نشده است. در ادامه تنها به چند نمونه از تعابیر موجود در اسناد تاریخی اشاره می‌شود.

نهضت ملت ایران به رهبرى آیت‏‌الله خمینى یکى‏ از بزرگ‌ترین ذخایر و قوای تاریخ معاصر اسلام

شهیدصدر در آذرماه ١٣۵٧ در پیامی خطاب به ملت ایران می‌نویسد:

صادقانه‏‌ترین و واقعى‏‌ترین هویت یک ملت، هویتى است که آن را در عرصه جهاد و ایثار و ازخودگذشتگى به نمایش مى‏‌گذارد و واضح‏‌ترین و آشکارترین نمایشى که یک ملت مى‏‌تواند از هویت مبارزه‏‌اى خود به ظهور برساند، نمایشى است که ملت مسلمان ایران ارائه کرده و در نبردهاى شریف خود، هویت اسلامی‌اش را متجلى ساخته است؛ چه این‏که در تمام این حماسه‏‌ها بسیج مردم تحت لواى اسلام انجام مى‏‌پذیرفت و عواطف و دل‏‌هاى مردم بر محور اسلام متحد مى‏‌گشت و این نیروهاى معنوى و مرجعیت صالح بودند که ملت را در این مبارزه مقدس رهبرى مى‏‌کردند. ملت مسلمان ایران همواره هویت جهادى اصیل خود را نشان داده است، اما نهضت زنده و معاصر آن به رهبرى مرجع دینى حضرت آیت‏‌الله خمینى، به‌دلیل استمرار روبه‏‌رشد و حجم فداکارى‏‌ها و مقاومتى که از خود بروز داده، بهترین تجلى این هویت است و ما باور داریم که این هویت جهادىِ مؤمنانه که ملت ایران با آن خود را شناسانده و می‌شناساند، یکى‏ از بزرگ‌ترین ذخایر و قوایى است که اسلام در تاریخ جدید خود به‌دست آورده است.

 

سقوط امام خمینی، سقوط همه کیان دینی است

شادی حاصل از پیروزی انقلاب در نامه‌های شخصی شهیدصدر نیز بازتاب یافته است. او در آستانه پیروزی انقلاب اسلامی در نامه‌ای خطاب به پسرعمویش آیت‌الله مستجابی می‌نویسد:

پسرعمو جان! چقدر در این دوران به تجدید آن لحظات و دیدارهایمان احساس نیاز می‌کنم؛ در این دوران سرنوشت‌ساز از تاریخ ایران عزیز و در موج این شادی بزرگی که همۀ ما را غرق خود کرده است و ما همگی سرمستیم از پیروزی مردم مسلمان ایران و تحقق اهداف عظیم آن در برپایی حکومت اسلامی به رهبری امام خمینی و هم‌یاری همۀ نیروهای نیکوکار و علمای اعلام. بیان احساسات درباره این پیروزی در کلمات نمی‌گنجد؛ زیرا احساسات امتی است که از دیرباز در انتظار این فتح مبین بوده است… .

شهیدصدر در همان ایام در نامۀ دیگری خطاب به آیت‌الله مستجابی می‌نویسد:

در اواسط ماه محرم بیانیه‌ای درباره رویدادهای ایران آماده کردیم، ولی چون همان‌طور که شما هم گفتید ابزارها در اختیار ما نبود، ترجیح دادیم که بیانیه را از طریق تماس تلفنی به بیت آقای خمینی در پاریس برسانیم. بیانیه را کاملاً پشت تلفن خواندیم و گفتیم که این بیانیه در اختیار شماست و می‌توانید آن را به فارسی هم ترجمه و به هر دو زبان چاپ کنید… من احساس کردم که آقای خمینی در شرایطی حساس و تعیین‌کننده قرار گرفته و باید بدون درنظرگرفتن هرگونه ویژگی شخصی و از جنبه دینی از او حمایت کرد؛ زیرا در شرایط فعلی سقوط او ـ خدایی نکرده ـ به‌معنای سقوط همۀ کیان دینی است.

آیت‌الله‌العظمى خمینى و هدایت کشور از ظلماتِ جهل به نورِ اسلام

شهید صدر همچنین هنگامی که امام خمینی(ره) قصد بازگشت به ایران را داشتند و بختیار فرودگاه‌های کشور را برای جلوگیری از ورود ایشان بسته بود، در پیامی اعتراضی خطاب به بختیار می‌نویسد:

جناب آقاى دکتر بختیار، به نمایندگى از مرجعیت و علماى نجف اشرف اقدام شما در بستن فرودگاه‏‌هاى کشور را در زمانى که آیت‌الله‌العظمى خمینى قصد بازگشت به ایران دارند، به‏‌شدت محکوم مى‏‌کنم. این اقدام در حالى صورت مى‏‌پذیرد که میلیون‏‌ها نفر از برادران مسلمان در ایران و سراسر جهان منتظر بازگشت ایشان هستند تا ایشان نقش رهبرى ملت را به عهده بگیرند و مسئولیت تاریخى و اسلامى عظیم خود را ایفا کنند و کشور را از ظلمات جهل و بى‏‌دینى به نور اسلام و پرتوهاى ایمان هدایت فرمایند.

همۀ وجود و امکانات خود را در خدمت آن وجود بزرگ و نهضت مقدس اسلامى مى‏‌گذاریم

شهید صدر پس از ورود امام خمینی به ایران در ١۶ بهمن ١٣۵٧ پیام تبریکی به ایشان صادر کرده و در بخشی از آن چنین می‌گوید:

حضرت آیة الله العظمى الإمام المجاهد الخمینى دام‌ظله

این نامه را به حضرت‏عالى در یکى از حساس‏‌ترین لحظات تاریخ اسلام مى‏‌نویسم تا بدین وسیله اعتماد و مباهات بى‏‌نهایت خود را به پیروزى‏‌هاى بزرگ ملت مسلمان ایران اظهار کنم؛ پیروزى‏‌هاى پى‏‌درپى و چشمگیرى که با رهبرى خردمندانه آن حضرت صورت گرفت و برنامه نجات‏‌بخش اسلامى را به‌جاى دو تمدن و ایدئولوژى متقابل شرق و غرب به بشریت عرضه داشت؛ پیروزى شکوهمندى که با همت بلند ملت مسلمان ایران به رهبرى حکیمانه آن حضرت تحقق پیدا کرد و این سرزمین اسلامى را از لوث شبح طاغوت زمان پاک کرد و شرافت و کرامت جریحه‏‌دارشدۀ ملت مسلمان ایران را از نو احیاء و زنده کرد… در این هنگام که با امید و دعاى فراوان از درگاه الهى چشم‌به‌راه مراحل بعدى پیروزى این نهضت عظیم اسلامى هستیم، همۀ وجود و امکانات خود را در خدمت آن وجود بزرگ و نهضت مقدس اسلامى مى‏‌گذاریم و از خداوند متعال خواستاریم که بر عمر و عزت آن حضرت بیفزاید و آرزوهاى دیرینه و بزرگ ما را در سایۀ مرجعیت و رهبرى آن حضرت محقّق بفرماید، ان‌شاءالله.

هرچه توان، ظرفیت و استعداد دارید در راه این انقلاب خرج کنید

اندکی پیش از پایان سال ١٣۵٧ شهید صدر در نامه‌ای به شاگردانش که پیش از آن، از عراق اخراج شده بودند، آنها‌ را به حمایت همه‌جانبه از ایران فراخوانده و به آنها دستور می‌دهد که با تمام وجود در خدمت انقلاب و امام باشند:

فرزندان و عزیزانم! خداوند شما را با چشمان همواره بیدارش حفظ کند.

السلام علیکم جمیعاً و رحمة الله و برکاته‏

این نامه را در این لحظات باعظمت براى شما مى‏‌نویسم؛ لحظاتى که اسلام به‌دست ملت مسلمان ایران و به رهبرى امام خمینى دام‌ظله و همکارى دیگر نیروهاى نیکوکار و علماى اعلام، به پیروزى قاطع و بى‏‌نظیرى دست یافته است؛ زمانى که رؤیاها به حقیقت بدل شدند و آرزوها محقق گشتند و اندیشه‏‌ها همچون آتشفشانى بر سر ستمگران فرود آمدند تا صورت عمل به خود گرفته و حکومت حق و اسلام را بر روى زمین به‌پا نمایند. اسلامى که ظالمان و استعمارگران آن را در شیشه محبوس کرده بودند، به قدرت بازوان ایرانى جوانى که از مرگ نمى‏‌هراسند و خشونت طاغوت‏‌ها عزمشان را سست نکرده است، این شیشه را شکسته و از آن بیرون آمده است تا زمین را زیر پاى همه‏ ظالمان به لرزه درآورد و در دل همۀ مسلمانان در شرق و غرب زمین، روحى نو و امیدى تازه بدمد. تکلیف هریک از شما و هر کسى که بخت با او یار شده تا در سایه این تجربه اسلامىِ پیش‌گام زندگى کند، این است که هرچه توان، ظرفیت و استعداد دارد در راه این انقلاب خرج کند؛ زیرا وقتى بنائى براى اسلام به‌پا مى‏‌شود، هزینه کردن براى آن پایانى ندارد و آن‏گاه که نهضتى با قدرت اسلام پرچم مى‏‌افرازد، بذل و فداکارى حد و اندازه نمى‏‌شناسد و عملیات ساخت بناى جدید به ظرفیت‏‌هاى هرچند ناچیز همه نیاز دارد. هم‏چنین لازم است روشن باشد که همگى باید گِرد مرجعیت امام خمینى که آرزوهاى اسلام را امروز در ایران محقق کرده است، جمع شوید و براى آن فداکارى و از منافع آن دفاع کنید و همان‌همه که آن مرجعیت خود، در هدف بزرگش ذوب شده است، شما نیز در آن ذوب شوید، که مرجعیت صالح یک شخص نیست، بلکه یک هدف و راه است و هر مرجعیتى که این هدف و راه را محقق کند، همان مرجعیت صالح است که باید با اخلاص کامل براى آن کار کرد. میدان و عرصه مرجعیت در ایران باید از هرچیزى که مى‏‌تواند مرجعیت حکیمانه رهبرى را تضعیف کند و یا نقشى در حراست از آن نداشته باشد، دور بماند.

در این حوادث ایمان ملت به رهبری حکیمانۀ شما بیشتر می‌گردد

در ١٢ اردیبهشت ١٣۵٨ آیت‌الله مطهری به شهادت رسید. شهید صدر که از هر فرصتی برای ابراز حمایت از انقلاب بهره می‌گرفت به این مناسبت اولین ـ و بنا بر برخی منابع تاریخی تنها ـ مراسم ختم برای این اندیشمند بزرگ را در نجف اشرف برگزار کرد. در این ایام شهید صدر آیت‌الله سید محمود هاشمی شاهرودی را به‌عنوان نمایندۀ تام‌الاختیار خود به ایران فرستاده و به او اجازه داده بود که در صورت لزوم، هر پیام یا تلگرامی که صلاح دانست از سوی شهید صدر صادر کند. آیت‌الله شاهرودی نیز بلافاصله پس از ترور شهید مطهری پیامی صادر می‌کند که وقتی متن آن به اطلاع شهید صدر می‌رسد، می‌گوید: «سید محمود بسیار کار خوبی کرده است». متن آن پیام نیز که خطاب به امام خمینی صادر شده به این شرح است:

«اقدامات تجاوزکارانۀ مستمری را که در برابر چهره‌های برجستۀ این شجرۀ مبارک و قله‌های فکری و علمی انقلاب اسلامی ظفرمند شما شده را شدیداً محکوم و تأکید می‌کنیم که حاصل این حوادث چیزی جز این نیست که ایمان ملت مسلمان ایران عزیز به اسلام و به رهبری حکیمانۀ شما بیشتر می‌گردد و پایبندی‌شان به راه خداوند متعال فزونی می‌گیرد. خداوند ما را به دوام عمر شریف شما بهره‌مند گرداند و دیگر شما را به داغ فرزندان عزیز و مجاهدتان ننشاند. والسلام عليكم ورحمة الله وبركاته‏. النجف الأشرف ـ محمد باقر الصدر»

نور اسلام بار دیگر به‌ دست شما تابیدن گرفته است

امام خمینى(ره)در اوایل خرداد ١٣۵٨ به‌دلیل شایعاتى که درباره تصمیم شهید صدر براى خروج از نجف به‌وجود آمده بود، تلگرامى به شهید صدر فرستاد. شهید صدر نیز به‌رغم همۀ خطرات و تهدیداتی که از جانب حزب بعث برای او وجود داشت در پاسخ به امام نوشت:

محضر امام مجاهد، حضرت آیت‏‌الله‌العظمى سید روح‌الله خمینى دام‌ظله

تلگرام کریمانۀ شما را که تجلیگر پدرى و عنایت معنوى شما به نجف اشرف بود دریافت نمودم. این شهر از لحظه جدایى از شما در فضاى پیروزى‏‌هاى بزرگتان زندگى می‌کند. من از رهنمود شریف شما نفحه‏‌اى روحانى مى‏‌گیرم و هم‏چنین به عمق مسئولیت حفظ کیان علمى نجف اشرف پی مى‏‌برم. مایلم به این مناسبت سلام و تحیت میلیون‏‌ها نفر از مسلمانان و مؤمنان عراق عزیزمان را به اطلاعتان برسانم؛ اینان که در نور اسلام، که بار دیگر به‌دست شما تابیدن گرفته است، پرتوى هدایت‏گر براى تمام جهان یافته‌اند و نیز نیرویى معنوى براى درهم‏‌کوبیدن استعمارگران کافر و به‌طور خاص‏ استعمار آمریکایى و آزادسازى تمام جهان از همۀ انواع جنایت‏‌هاى آن و در رأس همه آن‏ها جنایت اشغال سرزمین مقدسمان فلسطین. از خداوند متعال مسئلت مى‏‌کنم که ما را به بقاى وجود گران‏‌بهاى شما بهره‏‌مند فرماید. والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته.

امام خمینى، رهبر بزرگ جهان اسلام

در چهارم خرداد ماه نیز شهید صدر در واکنش به ترور آیت‌الله هاشمی رفسنجانی پیامی صادر کرد:

سوءقصد جنایت‌بار به آن مجاهد نستوه و آن عزیزى که زندگانی‌اش با مبارزه علیه طاغوتیان عجین گشته باعث تأثر بیش از حد این‌جانب شد. مى‌دانم که روحیۀ انقلابی آن رزمندۀ عزیز را هیچ نیرویى نمى‌تواند بشکند و بندگان صالح خدا که با تمام نیرو در راه خدا قدم برداشته‌اند و دل به او بسته‌اند از هیچ خطر و رنجى ابا ندارند. من وجود چنین روحانیت والایی را به آن مجاهد روحانى عزیز و فرزند گران‌قدر رهبر بزرگ جهان اسلام امام خمینى تبریک گفته، سلامت و بقاى آن جناب را از خداوند متعال مسئلت دارم.

همه ظرفيت‏‌ها در چارچوب رهبرى حكيمانۀ امام خمينى ریخته شود

شهيد صدر در اواسط خرداد ١٣۵٨ و در واکنش به جنجال‌های قوم‏‌گرايى كه رژيم عراق، اندكى پس از پيروزى انقلاب اسلامى ايران در منطقۀ خوزستان به‌پا كرده بود، پیامی به ایرانیان عرب‌زبان ساکن خوزستان نوشت و آنها را به گردآمدن حول محور امام خمینی فراخواند:

ملت عزيز مسلمان و مجاهد عرب ايران!

السلام عليكم و رحمة الله و بركاته.

اما بعد، من به‌نام اسلام با شما سخن مى‏‌گويم و شما و همه مردم بزرگ ايران را به اين فرامى‏‌خوانم كه روح برادرىِ اسلامى را متجلى كنيد؛ روحيه‏‌اى كه در تاريخ اسلام بهترين الگوى هم‌بستگى و همكارى را در جامعۀ پرهيزكاران محقق كرد؛ جامعه‏‌اى كه در آن هيچ مسلمانى بر ديگرى برترى و فضلى نداشت، مگر به تقوا؛ جامعۀ عماربن‌ياسر و سلمان فارسى و صهيب رومى و بلال حبشى؛ جامعۀ دل‏‌هايى آباد از انديشه و ايمان و فراتر از همه حدومرزهاى زمينى و دل‌هاى باز و گشايش‏‌يافته به‌نام اسلام و رسالت آسمان. پس بايد همۀ دل‏‌ها متحد گردد و همۀ ظرفيت‏‌ها ذوب شده و در چارچوب رهبرى حكيمانۀ امام خمينى و در راه برپايى جامعۀ اسلامى عظيمى كه مشعل قرآن كريم را به همۀ جهان خواهد برد، ریخته شود.

شما منار و مشعل اسلام هستید و  عطای شما براى مسلمانان در طول تاریخ الگوى عظیم مجاهدان خواهد ماند

پس از تشدید فشارهای حزب بعث به شهید صدر، امام خمینی(ره) تلگرام دیگری برای ایشان فرستاد که شهید صدر آن را از رادیو شنید. شهید صدر امکان پاسخ از طریق تلگراف را نداشت؛ ازاین‌رو در اولین تماسی که از ایران توسط خبرنگار روزنامه «جمهورى اسلامى» با ایشان گرفته شد، به پیام امام پاسخ داد:

محضر امام مجاهد حضرت آیت‌الله‌العظمى سید روح‌الله خمینى دام‌ظله

تلگرام شما را که تفقد پدرانه‏‌اى از من بود شنیدم، ولى چون کنج خانه افتاده‏‌ام و نه مى‏‌توانم کسى را ببینم و نه کسى مى‏‌تواند مرا ببیند، نمى‏‌توانم از طریق تلگراف پاسخ شما را ارسال کنم و ازاین‌رو تنها چیزى که از دستم برمى‏‌آید این است که از خداوند متعال مسئلت کنم که شما را که منار و مشعل اسلام هستید حفظ فرماید و دین حنیف را به مرجعیت پیشروى شما محفوظ بدارد. هم‏چنین از خداوند متعال مى‏‌خواهم سختى‏‌هایى را که در راه او متحمل می‌شویم از ما بپذیرد و به ما توفیق حفظ عقیده و آرمان‏‌هاى والاى امت را بدهد؛ زیرا حیات هر انسانى تنها به همان اندازه‏‌اى است که از وجود و زندگى و افکارش به امت مى‏‌بخشد و شما از وجود و حیات و فکرتان آن‏‌چنان عطایى براى مسلمانان داشتید که در طول تاریخ الگوى عظیم مجاهدان خواهد ماند.

والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته.

ایران هستۀ اولیۀ حکومت بزرگ اسلام است

آنچه گذشت بخشی از تعابیر شهید صدر در اسناد مکتوب ‌است. شهید صدر در کتاب اسلام راهبر زندگی که آن را از اساس برای جمهوری اسلامی ایران نوشته‌، به تحلیلی جامع از نقش انقلاب ایران در تاریخ معاصر اسلام و نیز رهبری امام خمینی پرداخته است. افزون‌براین در خاطرات و گفته‌های شفاهی که از شهید صدر نقل شده است، تعابیر بسیار بلندی درباره انقلاب اسلامی ایران و امام خمینی نقل شده است. یکی از معروف‌ترین این تعابیر که چند تن از شاگردان شهید صدر در مجالس مختلف از او شنیده‌اند، این عبارت مشهور است: «اگر امام خمینی به من دستور دهد که به روستایی در ایران بروم و در آن فعالیت کنم، ذره‌ای درنگ نمی‌کنم». این‌گونه عبارات بسیار فراوان است که گردآوری آنها نیاز به پژوهشی مفصل دارد. در پایان به یک عبارت از گفت‌وگوی شهید صدر با سید حسن شبّر بسنده می‌کنیم: «امام خمینی حفظه‌الله هیبت استعمار جهانی را درهم‌ شکسته است و پس از انقلاب امام، دیگر کشورهایی که خود را ابرقدرت می‌دانستند، ابرقدرت نخواهند ماند. پس از این، ابرقدرت حکومتی است که اسلام به‌پا خواهد کرد و ایران هستۀ اولیۀ این حکومت را شکل می‌دهد».

برای مطالعه اسناد نک: احمد ابوزید العاملی، محمدباقر الصدر، السيرة و المسيرة في حقائق و وثائق، ج۴و۵.

به گزارش روابط عمومی پژوهشگاه تخصصی شهید صدر، کتاب «جامعۀ ما (مجتمعنا) در اندیشه و آثار شهید سید محمدباقر صدر» نوشته سید منذر حکیم و با ترجمه مسعود فکری توسط انتشارات سروش منتشر و راهی بازار نشر شد.

این‌کتاب دربردارنده مجموعه گفتارهای آیت‌الله شهید سید محمدباقر صدر درباره دیدگاه اسلام به جامعه و چارچوب‌ اسلامی فهم مسائل اجتماعی است.
شهید صدر خود در پی آن بود که پس از نگارش فلسفتنا، کتابی با عنوان مجتمعنا نگاشته و دیدگاه‌ اسلام درباره جامعه را در آن بیان کند، اما پرسش‌های فکری رایج در محافل علمی و درخواست‌‌های متعدد نخبگان باعث شد که ایشان به تألیف کتاب اقتصادنا بپردازد و نگارش مجتمعنا را به پس از آن موکول کند. اما در نهایت افزایش درگیری‌ها با حزب بعث و دستگیری‌ها و مزاحمت‌های متعدد، مانع از آن شد که علامه صدر بتواند کتابی در تراز اقتصادنا و به‌شیوه تطبیقی و با مقایسه دیدگاه اسلام با مکاتب رایج بشری، در موضوع جامعه از دیدگاه اسلام بنویسد. بنا به خاطرات یاران شهید صدر مهمترین مانع در این زمینه این بود که به دلیل شرایط مبارزه با رژیم بعث، شهید فرصت کافی برای بررسی منابع دست اول غربی در این زمینه نداشت؛ زیرا منابع ترجمه‌شده در آن زمان به زبان عربی را برای این موضوع کافی نمی‌دانست و امکان ترجمه آثار مدنظر نیز توسط نزدیکان ایشان فراهم نبود.
حجت‌الاسلام والمسلمین سید منذر حکیم که از شاگردان شهید صدر و از پیروان مکتب اوست برای استفاده هرچه بیشتر علاقه‌مندان به میراث فکری شهید صدر از اندیشه‌های اجتماعی وی، بخش‌های مرتبط در کتاب‌های گوناگون شهید صدر را گردآورده و کتاب حاضر را تدوین کرده است. هرچند این کتاب آنچه مقصود علامه صدر از «مجتمعنا» بوده است را تأمین نمی‌کند، تا حد شایانی می‌تواند به آشنایی بیشتر با دیدگاه‌های اجتماعی علامه صدر کمک کند.
این کتاب اکنون توسط دکتر مسعود فکری به فارسی برگردانده شده و توسط انتشارات سروش در ۵٠٠ صفحه و به قیمت ۶۵هزار تومان به بازار نشر روانه شده است.