اخبار
نکته‌ها و خاطره‌هایی از سال‌ها مراوده علمی، اجتماعی و سیاسی با شهید آیت‌الله سیدمحمدباقر صدر

شهید آیت‌الله سیدمحمدباقر حکیم در عداد یاران و مراودان دیرین شهید آیت‌الله‌العظمی سیدمحمدباقر صدر بود و از منش علمی و عملی وی گفتنی‌های فراوان داشت. او در دهه 1370 و طی گفت‌وشنودی، شمه‌ای از این خاطرات را بیان نمود. این مصاحبه تاریخی که می‌تواند مستند و دستمایه مناسبی برای محققان زندگی شهید صدر باشد، هم‌اینک پیش روی شماست.

با تشکر از حضرتعالی به لحاظ شرکت در این گفت‌وشنود، طبعا اولین سؤال ما این است که از چه دوره‌ای و چگونه با شهید آیت‌الله سیدمحمدباقر صدر آشنا شدید؟

بسم‌الله الرحمن الرحیم. الحمدلله رب العالمین و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین(ع). در سال 1334، یکی از طلاب علوم دینی که شهید آیت‌الله سید محمدباقر صدر را می‌شناخت، از مقام علمی ایشان ستایش زیادی کرد. من در آن زمان نزد یکی از عالمان نجف، درس کفایه را می‌خواندم و تصمیم گرفتم در درس ایشان در مسجد هندی حاضر شوم و ببینم کیفیت درس ایشان چگونه است که این دوست طلبه ما را این‌گونه شیفته خود کرده است. در درس شرکت کردم و دیدم نحوه تدریس و فهم عمیق از کتاب کفایه در آن، کاملاً با روحیه من سازگار است. البته ایشان قبلاً هم این درس را تدریس کرده بودند، ولی آن تدریس پیوسته و کامل نبود و شاید این دوره‌ای که من در آن شرکت کردم، اولین دوره پیوسته و مستمر درس کفایه ایشان بود.

هم‌‌درس‌هایتان در آن درس چه کسانی بودند؟

برخی را به‌یاد می‌آورم، از جمله شیخ عباس اخلاقی، سید فخرالدین ابوالحسن، شیخ عبدالعالی مظفر و سید نورالدین اشکوری که گاهی می‌آمدند. البته بعضی دیگر هم گاهی در درس ایشان شرکت می‌کردند.

آیا همه توانمندی و جایگاه علمی ایشان را درک می‌کردند؟

خیر، ایشان در محافل علمی چندان شناخته‌شده نبودند و فقط طلبه‌های فاضلی که از جنبه علمی پیشرفت کرده بودند عظمت علمی ایشان را درک می‌‌کردند. افرادی هم که از نزدیک با ایشان تماس داشتند، از جمله پسرعمویشان سیدموسی صدر، آیت‌الله سید موسی شبیری زنجانی، آیت‌الله سید محمد روحانی و شاگردان خصوصی آیت‌الله‌العظمی خویی بخشی از عظمت این شخصیت بی‌نظیر را دریافته بودند. بسیاری بر این اعتقاد بودند که پیشرفت علمی شهید صدر، ابداً عادی و معمولی نیست که سخنی درست به نظر می‌رسید.

از شرایط خانوادگی و تربیتی شهید آیت‌الله صدر برایمان بگویید. چون ظاهراً ایشان به این جنبه اهمیت زیادی می‌دادند.

بله، ایشان رنج‌های فراوانی دیده بودند که گاهی درباره آنها با من صحبت می‌کردند. می‌گفتند: در کودکی خدمتگزار باوفا و صدیقی داشته‌اند که او را به‌اندازه پدر و مادرشان دوست داشتند. پدر شهید صدر ویژگی‌‌های برجسته‌ای داشتند. ایشان از خاندان بزرگی بودند و به‌لحاظ علمی از امتیازات فراوانی برخوردار بودند، ولی شهید صدر خیلی کوچک بودند که ایشان از دنیا می‌رود و همان فردی که اشاره کردم (و اگر اشتباه نکنم نامش عبدالحسین بود) رسیدگی به شهید صدر را به عهده می‌گیرد.

نکته جالب این است که ظاهراً بعضی از اقوام شهید صدر مایل بودند که ایشان راه دیگری غیر از تحصیلات حوزوی را اختیار کند؛ زیرا نبوغ و استعداد فوق‌العاده‌ای داشتند و همه مطمئن بودند که ایشان به موقعیت ویژه‌ای دست پیدا می‌کند. همه فکر می‌کردند که ایشان راه پسردایی‌هایشان، جعفر آل‌یاسین و عزالدین آل‌یاسین را دنبال می‌کنند و مدارک دانشگاهی و علمی بالایی می‌گیرند. خانواده و اقوام این‌گونه پیش‌بینی می‌کردند که اگر ایشان همین مسیر را دنبال کند، هم از لحاظ علمی به مقامات بالایی دست پیدا می‌کند و هم به‌لحاظ معیشتی از رفاه بیشتری برخوردار می‌شود و فقر و سختی گذشته ایشان از بین می‌رود؛ مخصوصاً که بعضی از افراد خاندان صدر از قبیل سید محمدصادق صدر و سید محمد صدر، در دستگاه دولت موقعیت‌های خوبی داشتند، اما زندگی در حوزه‌های علمیه بسیار سخت بود؛ مخصوصاً اگر طلبه‌ای بود که کسی به‌لحاظ معیشتی به او کمک نمی‌کرد.

نظر خود ایشان چه بود؟

می‌گفتند از همان کودکی دلم می‌خواست راه اجداد خود، یعنی تحصیل علوم دینی را دنبال کنم. می‌گفتند: جز مادرم، کسی با این فکر موافق نبود و مرا یاری نمی‌کرد. مادر ایشان در این مسیر رنج‌های فراوانی را تحمل کرده بودند.

معاش خانواده ایشان در نبود پدر، چگونه تأمین می‌شد؟

ایشان می‌گفت: معاش خانواده از طریق مضاربه و به‌سختی تأمین می‌شد، اما حتی نزدیک‌ترین اشخاص به  خانواده هم از این موضوع اطلاع نداشتند! نکته جالب این است که حتی دایی ایشان آیت‌الله شیخ محمدرضا آل‌یاسین، از مراجع بزرگ آن دوره، تصور می‌کردند که این خانواده از لحاظ مالی کاملاً بی‌نیاز هستند، ولذا به آنها کمک مالی نمی‌کردند! این در حالی بود که ایشان همسایه خواهرشان بودند و فوق‌العاده هم به سید علاقه داشتند و به علم و فضیلت او معتقد بودند، منتهی عزت نفس شهید صدر مانع از این می‌شد حتی با دایی خود از سختی‌ها و نیازهای زندگی خود حرف بزنند! خانواده صدر با خاندان سید شرف‌الدین در لبنان پیوند داشتند که شاخه‌ای از آنها به ایران رفتند و در اصفهان ساکن شدند. آنها در خانواده‌های معروف علمی ریشه دارند و از بزرگ‌ترین خاندان‌های علمی در ایران بودند که در اصفهان زندگی می‌کردند.

فعالیت‌های علمی و فرهنگی شهید آیت‌الله صدر در چه زمینه‌هایی بود؟

ایشان در علوم مختلف اسلامی فعالیت می‌کردند. بخشی از این فعالیت‌ها به حوزه احکام اسلامی، بخشی به فلسفه اسلامی و قسمتی به تاریخ اسلامی و نیز تفسیر مربوط می‌شود. ایشان در همه این زمینه‌ها، نوآوری‌های بسیار داشتند؛ مثلاً در احکام اسلامی توانستند نظریه اقتصاد اسلام را ارائه و مبانی این نظریه را تدوین کنند. ایشان نظریه‌های سرمایه‌داری و سوسیالیستی را نقد و درستی نظریه اسلام را در این زمینه اثبات کرده‌اند.

ایشان در زمینه فلسفه توانستند مکتب‌های فلسفی معروفی چون ماتریالیسم دیالکتیک را نقد و بررسی کنند و پایه‌های استقرا را در منطق، استوار سازند و این روش را در اکتشافات فقهی و اصولی به‌کار گیرند و در علم کلام هم از آن استفاده کنند. بالاترین کشف علمی شهید صدر، استفاده از روش دانشمندان علوم تجربی، در مقام استدلال بر وجود خداوند است. ایشان در زمینه فقه و اصول هم توانستند مجموعه‌ای از قواعد اصولی و فقهی را تدوین و فقیهان را در راه استنباط احکام شرعی کمک کنند. در زمینه جامعه‌شناسی، ایشان مجموعه‌ای از قوانین حاکم بر تاریخ و آنچه را که از قرآن در این زمینه استنباط می‌شود و نظریه قرآنی را درباره فلسفه تاریخ کشف کردند. به این ترتیب شهید صدر را می‌توان از بزرگ‌ترین نویسندگان اسلامی در دهه اخیر دانست که آثار ایشان مورد توجه و تکریم اکثر دانشمندان اسلامی و غیراسلامی است.

تحلیل شما از نقش شهید آیت‌الله صدر در مورد انقلاب اسلامی عراق چیست؟

ایشان را می‌توان پایه‌گذار فعالیت‌های فکری و طرح‌های تشکیلاتی حرکت اسلامی در عراق و حتی پدیدآورنده انقلاب اسلامی در عراق دانست.

دلایل شما برای چنین ادعایی چیست؟

با توجه به نظریه‌هایی که ایشان از مکتب اسلام استنباط کرده و ارائه داده‌اند و نیز برداشت ایشان از جهان‌شمول بودن اسلام و موارد بسیار دیگر، می‌توان دریافت که ایشان پایه‌گذار فکر حرکت اسلامی در عراق هستند. ایشان توانستند طرح مرجعیت صالح را ارائه کنند. ایشان رهبری امت را تنها متعلق به فقهای آگاه به اسلام، یعنی دنباله خط پیامبران و ائمه اطهار علیهم‌السلام می‌دانستند. این خط، محور رهبری را در اسلام شکل می‌دهد و بر همین پایه، ایشان طرح مرجعیت صالح را بنا گذاشتند که بر مبنای آن، نقاط علمی و راهبردی این حرکت تبیین می‌شود؛ به همین دلیل ایشان با تمام وجود در کنار حرکت مرجعیت آیت‌الله‌العظمی امام سید محسن حکیم قرار گرفتند؛ زیرا مرجعیت ایشان در ایجاد تحولات فرهنگی و سیاسی در عراق سهم بسیار بزرگی داشت. شهید صدر با نقش و تأثیر تشکیلات سیاسی در اسلام و ارتباط آنها با رهبری مرجعیت و تأثیر این تشکیلات در امت اسلامی به‌خوبی آشنا بودند و مبانی فکری و تشکیلاتی را با دقت تبیین کردند.

ایشان همچنین در ایجاد انقلاب اسلامی در عراق سهم بزرگی داشتند و درواقع پدیدآورنده این انقلاب بودند؛ زیرا مجموعه‌ای از اقدامات خود را در ارتباط با ایجاد حرکت اسلامی در عراق به‌کار گرفتند و به همین دلیل هم تصمیم گرفتند از مرجعیت و رهبری امام خمینی دفاع کنند. ایشان انقلاب اسلامی را تأیید کردند؛ چون رهبر این انقلاب یک مرجع و سرآغاز آن از حوزه علمیه بود.

از موضع‌گیری ایشان در قبال انقلاب اسلامی بیشتر برایمان بگویید.

شهید صدر در شناسایی انقلاب اسلامی ایران در عراق تلاش زیادی کردند و با همه توان و امکان خود در خدمت انقلاب اسلامی قرار گرفتند و حتی نماینده‌ای را خدمت امام فرستادند که اعلام کنند: همه توان و امکان خود را در خدمت انقلاب و رهبری آن قرار خواهند داد. شهید صدر در بُعد فکری و فرهنگی هم، به نگارش قانون اساسی برای جمهوری اسلامی و نظریه فکری اسلامی پرداختند و آن را در دوره‌ای که قرار بود قانون اساسی ایران نوشته شود، برای امام خمینی فرستادند. جالب اینجاست که این قانون شباهت زیادی به قانون اساسی تدوین‌شده توسط مجلس خبرگان داشت.

شهید صدر در بُعد سیاسی هم، ملت‌های اسلامی را به حمایت از انقلاب ایران و رهبر آن دعوت کردند و به‌رغم دشمنی عراق با ایران، در نجف به پشتیبانی از انقلاب اسلامی، طلاب را به راهپیمایی تشویق کردند. ایشان در تأیید انقلاب تلگراف‌های متعددی را به ایران فرستادند و برای شهادت شهید آیت‌الله مطهری مجلس فاتحه برگزار کردند که تنها مجلس فاتحه‌ای بود که برای شهید مطهری در نجف برگزار شد.

ایشان صراحتاً اعلام کردند که آماده جنگ مسلحانه و درگیری نظامی با رژیم بعث عراق هستند و حاضرند خون خود را در راه نابودی طاغوت و اقامه حکومت اسلام و تحکیم پایه‌های اسلام در عراق هدیه کنند.

نظر ایشان درباره وحدت اسلامی چه بود؟

ایشان معتقد بودند که تفرقه در بین فرقه‌های مختلف اسلامی توسط استعمار و برای تضعیف مسلمانان به‌وجود آمده است؛ به همین دلیل ایشان بدون توجه به گرایش‌های مذهبی، از موضع کلان اسلامی کار می‌کردند و زمانی هم که با ملت عراق حرف می‌زدند، سنی و شیعه را یکسان مورد خطاب قرار می‌دادند و می‌گفتند: مسئله ما اسلام است و اختلاف مذاهب اسلامی در حدی نیست که در برخورد کلی ما نسبت به قضایای اصلی اسلام تأثیر بگذارد.

 

 

به مناسبت ایام سالگرد شهادت شهید صدر بخش فقه و معارف پایگاه اطلاع‌رسانی مقام معظم رهبری در پرونده «متفکر نابغه» به معرفی ابعاد مختلف شخصیت شهید صدر می‌پردازد، در این مطلب گفتاری از حجت‌الاسلام‌والمسلمین محسن اراکی، از شاگردان شهید صدر، درباره ویژگی‌های معنوی، علمی و سیاسی شهید صدر آمده است.

* استاد بزرگوار، شهید اسلام و مسلمین آیت‌الله العظمی حاج سید محمدباقر صدر (قدس الله نفسه الزکیه) در همه ابعاد گستره وجودی شخصیت خود، ممتاز، کم‌نظیر یا بی‌نظیر بود. بُعد علمی شخصیت ایشان دارای شعبه‌های مختلف و دامنه‌‌ای گسترده است؛ بعد اخلاقی، بعد اندیشه و رفتار سیاسی، رفتار خانوادگی، معاشرت با مردم، طلاب، شاگردان و سایر شخصیت‌ها و علمای معاصر خود، رفتار سیاسی با طاغوت‌های زمان، همگی از ابعاد شخصیتی ایشان است که هر یک به‌تنهایی شایسته تحقیق و بررسی است و باید درباره آن سخن‌های بسیار گفته و مطالب فراوان نوشته شود. آنچه تاکنون در این باره نوشته و گفته شده در مقایسه با شایستگی شخصیت این مرد عظیم و بزرگ، بسیار اندک است.

ایشان در بعد اخلاقی فردی بی‌نظیر یا کم‌نظیر بود؛ در همه جنبه‌های رفتاری متواضع بود و هیچ‌گاه خود را از دیگران برتر نمی‌دانست. رفتارش واقعاً خاکسارانه بود و در تواضعش با دیگران خاطرات بسیاری از ایشان وجود دارد. مردی خودساخته بود و اخلاصش در علم و عمل کم‌نظیر و به واقع درس‌آموز بود.

* جلوه‌هایی از سلوک معنوی شهید صدر

مدتی نماز جماعت را خدمت شهید صدر حاضر می‌شدیم؛ ایشان با وجود اینکه همه شرایط نماز فراهم بود، یعنی وقت نماز شده بود و تعداد زیادی از مأمومین حاضر بودند، حدود پنج دقیقه قبل از شروع، در محل نماز می‌نشست و تأمل می‌کرد. برای من سؤال پیش آمده بود که فلسفه یا حکمت این تأمل چیست. وقتی از ایشان پرسیدم، فرمودند: «نماز ایستادن در برابر خدا و سخن گفتن با خداست؛ باید خود را برای این کار آماده کنیم، فکرمان را صاف و نیتمان را خالص کنیم، خود را برای چنین کاری آماده کنیم که کار بزرگی است و سخن گفتن با عظیم و بزرگترین بزرگان است». شیخ محمدرضا نعمانی که از همراهان ایشان تا روزهای آخر بود نیز نقل می‌کند که یک بار همین سؤال را از شهید صدر می‌پرسد و ایشان پاسخ می‌دهد که «من از کودکی با خودم عهد کرده‌ام جز با حضور قلب نماز اقامه نکنم و به همین دلیل گاهی مجبور می‌شوم دقایقی صبر کنم تا افکاری که در ذهن دارم را کنار بزنم و حالت صفا و انقطاع برایم ایجاد بشود تا به نماز بایستم.»

شهید صدر (رحمه‌الله) حالت معنوی عجیبی داشت. یکی از بستگان ایشان در خواب می‌بیند حضرت امیر مؤمنان علی (علیه‌السّلام) به او می‌فرماید: «به سید محمدباقر بگو چرا چند وقت است به درس ما نمی‌آید؟» وی خواب را برای آقای صدر نقل می‌کند، ایشان می‌فرماید: «من هر روز قبل از درس به حرم امیرالمؤمنین (علیه‌السّلام) می‌رفتم و چون ایشان باب علم نبی‌‌(صلّی‌الله‌علیه‌وآله) است، در حرم می‌نشستم و از ایشان مدد می‌خواستم و فکر می‌کردم؛ چند وقتی است به علت بنایی و تعمیر خانه موفق نشدم که به‌ این‌ منظور به حرم مشرف شوم؛ به احتمال زیاد خواب شما به این مناسبت بوده است.» به خاطر اخلاص ایشان بود که چنین جایگاه و پایگاهی نزد ائمه اطهار و امیر المؤمنین (علیهم‌السّلام) پیدا کرده بود.

* قدرت ذهنی ویژه شهید صدر

از امتیازات عجیب شهید صدر این بود که اگرچه درس استاد یا درس خودش را نمی‌نوشت، به شکل عجیبی نسبت به همه مطالب حضور ذهن داشت. استاد بزرگ ما آقای آیت‌الله سید کاظم حائری نقل می‌کنند که در مباحث قطع، شهید صدر پیش از درس، اشکالی از درس قبل به آیت‌الله خوئی (رحمه‌الله) وارد می‌کند و ایشان جواب می‌دهد؛ دوباره اشکال می‌کند و دوباره جواب می‌شنود؛ این کار تا هفت بار ادامه پیدا می‌کند و پس از سؤال یا اشکال هفتم زمان درس می‌شود و آیت‌الله خوئی درس را شروع می‌کنند؛ جالب است که شهید صدر (رحمه‌الله) تمام این هفت سئوال و جواب را در ذهن ثبت کرده بود، بدون اینکه یادداشتی برداشته باشد.

البته حافظه ایشان درباره تمام مطالبی که می‌شنید و می‌گفت اینگونه بود؛ نقل قول‌هایی که ایشان از اساتید می‌کردند، بیشتر نقل قول‌های از روی حافظه بود و هم درس خودش و هم درس استادانش را در ذهن خود به شکل عجیبی ضبط می‌کرد. این قدرت حفظ یا ضبط ذهنی، علاوه بر استعداد طبیعی ناشی از نورانیتی بود که خدای متعال به این مرد عنایت کرده بود.

* نوآوری‌های علمی شهید صدر

شهید صدر در هر عرصه علمی که وارد شده، علاوه بر احاطه و دقت، ابتکارات و ابداعات علمی کم‌نظیر یا بی‌نظیری بر جای گذاشته است. ایشان در علوم مختلف مانند فقه، اصول، فقه نظام، نظام اقتصادی و مباحث اجتماعی و فلسفی ابتکارات زیادی داشت. «فلسفتنا»یی که تدوین کرد، انقلابی در عالم فلسفه به‌ویژه در جهان عرب بود. در عرصه‌های دیگر هم این‌طور بود؛ «الأسس المنطقیة للاستقراء» ایشان انقلابی بنیادین در منطق فکر بشری است که متأسفانه ارزش آن دانسته نشده و درست ترویج نشده است. البته عظمت این تألیف یکی از دلایل عدم شهرت آن است؛ زیرا  بسیار تخصصی است و دربردارنده مجموعه‌ای از مباحث جدید فلسفی، ریاضیاتی و حساب‌احتمالاتی است. شهید صدر در این کتاب اصول معرفت‌شناختی را تغییر می‌دهد و بنیاد جدیدی را برای معرفت تجربی پی‌ریزی می‌کند.

در فقه نیز ایجاد روش استنباطِ فقهِ نظام یکی از نوآوری‌های مهم ایشان است. ایشان برای نخستین بار در فقه به استنباط نظام از منابع فقهی اقدام و نظریه‌ نظام اقتصادی را مطرح کرد؛ نظامی که با روش‌های اجتهادی و استنباطی متعارف، از منابع و متون استخراج شده است. در این نظام از احکام فقهی ابواب مختلف، نظام فقهی اقتصادی منسجمی ارائه شده است که براساس آن حاکمیت می‌تواند به‌صورت نظام‌مند و سیستماتیک، ساختار‌هایی را برای مدیریت بازار، مدیریت تولید، مدیریت توزیع و مدیریت مصرف در جامعه ایجاد کند.
یافتن نظام اقتصادی منسجمی که بتواند جامعه را مبتنی‌بر معارف اسلامی مدیریت کند، نوآوری شهید صدر بود و هیچ فقیهی، چه شیعه و چه سنی در این تراز وارد نشده و هیچ‌یک از فقها استنباط فقه نظام نداشته‌اند.

* بنیان‌گذاری فعالیت تشکیلاتی

شهید صدر به کار تشکیلاتی معتقد بود؛ نخستین کسی که در جهان تشیع کار تشکیلاتی را بنیان نهاده، مرحوم صدر بوده است؛ در عراق این کار تشکیلاتی بسیار بنیادین را پایه‌ریزی کرد که البته بعدها معتقد شد هرچند باید زیر نظر مرجعیت کار کند، اما نباید به حوزه‌ها وارد شود.

از همان اساسنامه اولیه‌ای که شهید صدر طراحی کردند این کار تشکیلاتی باید زیر نظر ولی فقیه می‌بود؛ ازاین‌رو مرحوم شهید صدر قبل از دهه چهل، بحث ولایت فقیه را در عرصه سیاست وارد کرد. کار تشکیلاتی شهید صدر هم پیش از دهه چهل انجام گرفت و ایشان از همان وقت در عرصه سیاست مخلصانه و شجاعانه وارد شد تا درنهایت این تلاش‌ها منجر به شهادت این بزگوار شد. شهادت مرحوم شهید صدر به‌واقع شهادت انتخابی بود؛ خودشان این راه را انتخاب کردند و می‌دانستند که شهید می‌شوند و با این علم، راه جهاد و مقاومت را در پیش گرفتند و به آن شکل فجیع به شهادت رسیدند.

* باور عملی شهید صدر به مقام ولایت‌امری امام خمینی

آیت‌الله العظمی سیّد محمدباقر صدر عراقی بود، اما هنگامی‌ که قیام امام برپا شد در نامه‌ای به شاگردان خود نوشت: «ذوبوا فی الامام الخمینی کما ذاب هو فی الاسلام…» و اعلام کرد که: «از این پس از مرجعیّت من سخن نگویید. امروز پرچم در دست امام خمینی است و او رهبر جهان اسلام است و همه باید از این پرچم حمایت کنیم.» این روحیه‌ی کسی است که در اسلام و اهداف اسلامی فنا می‌شود و جهانی فکر می‌کند، آنچنان که ائمه‌ی اطهار فکر می‌کردند.

همچنین بنده به یاد دارم که مدتی بعد از پیروزی انقلاب حجت‌الاسلام‌والمسلمین آقای سید باقر مهری از شاگردان شهید صدر به نمایندگی از ایشان به ایران آمده و پیامی را از طرف ایشان برای امام آورده بود. بنده پیگیری کردم و وقتی از امام (رحمه‌الله) گرفتیم و با هم در قم به خدمت امام خمینی رسیدیم. در این جلسه آقا شیخ مرتضی شریعتی نیز حضور داشت.

پیام شهید صدر این بود که «شرایطی پیش آمده که من احساس تکلیف کردم با رژیم صدام مواجه شوم و مقابله کنم، ممکن است این مقابله منجر به شهادت من شود؛ چون شما (امام خمینی) مقام ولایت امری دارید، می‌خواهم این کار با اجازه شما باشد، اگر اجازه می‌فرمایید من این راه را ادامه دهم، وگرنه با توجه به شرایطی که امروز بر من حاکم شده است، می‌توانم از عراق خارج شوم». امام خمینی (رحمه‌الله) فرمودند: «بگویید ایشان استقامت کنند و خدا با ایشان است». این پیام به شهید صدر رسید و ایشان عمل کردند.

مرحوم شهید صدر در آن روزگار در سطح مرجع عام شیعیان بود و دامنه مرجعیت گسترده‌ای داشت؛ در عراق، ایران، افغانستان، پاکستان، لبنان، کشورهای حاشیه جنوبی خلیج فارس و سطح دنیا مقلدین بسیاری داشت، اما برای انجام اقدامی سیاسی که مقابله با رژیم بعثی بود، خود را مکلف به اذن‌گرفتن از مرجعی که ولی امر بود می‌دانست. این نشانه‌ی تواضع، تدین و تقوای فوق‌العاده ایشان بود. ایشان حقیقتاً تقوا و اخلاص عجیبی داشت و همه کارهایش را با نیت خالصانه انجام می‌داد.

از خدای متعال می‌خواهیم مقام ایشان را عالی‌تر کند. یاد ایشان و افکارشان که همگی ناب است باید زنده بماند؛ به‌ویژه اینکه افکار ایشان در جهان عرب به واقع حیات‌بخش و انقلاب‌آفرین است؛ بنابراین همه جا به‌ویژه در جهان عرب باید بیشتر به افکار ایشان پرداخته شود. امیدواریم خدای متعال به همه ما توفیق ادامه دادن راه ایشان را بدهد؛ راه شهید صدر همان  تعالیم و آموزه‌های بلند ائمه معصومین (علیهم‌السّلام) و راه امام صادق (علیه‌السّلام) و امتداد سیره علوی، فاطمی و حسینی است. ما باید این آموزه‌ها را خوب فرا بگیریم، خوب تبیین و خوب به آن‌ها عمل کنیم.

شهید صدر افزون بر کتاب‌های تخصصی به مطالعه داستان علاقه‌مند بود و به طور ویژه قصه‌های پلیسی را دوست داشت و ادبیات مصری و لبنانی را بر ادبیات عراق ترجیح می‌داد و از آن‌ها متأثر بود و خواندن «بینوایان» ویکتور هوگو را دوست داشت.

به شاگردانش سفارش می‌کرد که تفسیر «المیزان» علامه محمدحسین طباطبایی را بخوانند. او معتقد بود «المیزان» بهترین و برترین کتاب‌های دوران است و رکودی که تفسیر شیعه پس از طبرسی با آن مواجه شد، توسط علامه طباطبایی از میان رفت و او تفسیر شیعی را با «المیزان» دوباره احیا کرد.

شهید صدر دیگران را به مطالعه سیره پیامبر(ص) بسیار تشویق می‌کرد و می‌فرمود: اسلام فرد تنها با مطالعه سیره پیامبر(ص) کامل می‌شود. او همچنین کتاب‌هایی که در ایران چاپ می‌شد، به ویژه آثار علامه طباطبایی و شهید مطهری را پیگیری می‌کرد و مجله «مکتب اسلام» را می‌خواند. از کتاب‌های حسن البنا و سیدقطب خوشش می‌آمد و برای ارسطو، ابن سینا، جان مینارد کینز و لایبنیتس احترام خاصی قائل بود.

شیخ نجیب سویدان به یاد دارد که رمان «الحی اللاتینی» را از شهید صدر امانت گرفته است. این اثر رمانی عاشقانه است که ماجرای سفر جوانی لبنانی به فرانسه را روایت می‌کند؛ جوانی که می‌خواهد با سفر به غرب زندگی تازه‌ای را آغاز کند. شیخ محمد فرحات نیز نقل می‌کند که یک بار شهید صدر از او حال برادر کوچکترش، زید را می‌پرسد و او شکایت می‌کند که وی وقت خود را به خواندن کتاب‌های «آرسن لوپن» می‌گذراند، اما شهید صدر این اعتراض را نمی‌پذیرد و پاسخ می‌دهد: من خودم این کتاب‌ها را می‌خوانم؛ اگر این کتاب‌ها را نخوانیم چطور می‌توانیم بفهمیم که چه چیزهایی در این کتاب‌ها برای فرزندان ما منتشر می‌کنند؟!

سیدحسین موسی که همواره تازه‌های نشر را پیگیری می‌کرده است، به یاد دارد که یک بار، دو کتاب جدید را پیدا می‌کند که گمان می‌کرده هیچ‌کس آن‌ها را ندیده است. آن دو کتاب را برای شهید صدر می‌برد، اما او پاسخ می‌دهد که آن‌ها را خوانده است.

بسم الله الرحمن الرحيم‏
حضرة العلامة البحّاثة الحجة السيد هادي الخسروشاهي دامت ألطافه‏
السلام عليكم ورحمة الله وبركاته‏
وبعد، فما كان أشوقني إلى رسالة كريمة منكم أقرأ فيها روحكم العالية وألمس ألطافكم الرفيعة وأحسّ عواطفكم الأخوية حتى منّ الله عليّ بما أرجوه قبل بضعة أيام، فوصلني كتابكم العزيز فسررتُ به سروراً كثيراً وشكرتُ لكم ألطافكم الكثيرة على المخلص، وساءني جدّاً عدم وصول جوابٍ لكم على رسالتكم الثانية مع العلم بأني بادرتُ في حينه إلى كتابة الجواب على الرسالة الثانية وأرسلته بالبريد، فكان البريد هو السبب في تأخّرها وفي خجلي معكم لا كثرة أشغالي، فإن أشغالي بالرغم من كثرتها لا تعيقني عن المبادرة إلى التشرف بالجواب على رسائل أخوية عالية عزيزة على قلبي قريبة إلى روحي كرسائلكم الكريمة.

وقد أخبرتكم في جوابي على رسالتكم الثانية أني أرحّب كل الترحاب بالترجمة [لکتاب الإمام علي صوت العدالة الإنسانية] إذا كانت مقرونة بالتعليق اللازم من وجهة النظر الإسلامية، أسأل الله أن يوفّقكم في جهادكم العلمي الشامخ وينجز على يديكم الكريمتين الترجمة بالشرط المذكور ويجعل من قلمكم أداة توجيه وهداية للمسلمين.

وقد سرّني بصورة خاصة بحثكم القيم عن تاريخ العراق الجهادي وموقف العلماء فيه، فلعمري إن من الضروري لنا اليوم إبراز هذه الجوانب التاريخية من حياتنا التي تبرهن على المواقف الجبّارة التي لعبها الإسلام ضد الاستعمار والمستعمرين متمثلًا في علمائه وقادته الفكريين.

وأما كتاب اقتصادنا فقد صدر الجزء الأول منه حديثاً، وسوف أرسل إليكم ثلاث نسخ منه: إحداها لفضيلتكم، والأخرى أرجو تقديمها إلى [مجلة] «مكتب اسلام» الذي أرجو أن يكتب رأيه في الكتاب مفصلًا تحت إشرافكم، ونسخة ثالثة لسيدنا المعظم آية الله الحجة السيد محمد حسين الطباطبائي أرجو منكم التفضل عليّ بتقديمها إليه بالنيابة عني، ويا حبذا لو ساعده وقته على أن يتفضل بكتابة بحث حول الكتاب وإرساله إليّ.
وختاماً تقبّلوا أرفع وأزكى الحيّات الأخوية والعواطف الروحية من‏ مخلصكم محمد باقر الصدر.

ترجمه:

بسم الله الرحمن الرحیم
حضرت علامۀ محقق حجت‌الاسلام‌والمسلمین سید هادی خسروشاهی دامت‌الطافه

سلام علیکم و رحمت الله و برکاته
چقدر مشتاق یکی دیگر از نامه‌های ارجمند شما بودم تا در آن روح بلندتان را بخوانم و محبت‌های والایتان را لمس و عواطف برادرانه‌تان را حس کنم؛ تا اینکه خداوند چند روز پیش بر من منت نهاد و امیدم محقق شد و نامۀ ارزشمند شما به‌دستم رسید و مرا بسیار شادمان کرد. از محبت‌های بسیار شما بر این ارادتمندتان تشکر می‌کنم. همچنین از اینکه جواب نامۀ دومتان به شما نرسیده، بسیار ناراحت شدم. بدانید که به‌محض دریافت نامۀ دومتان، پاسخش را نوشتم و با پست ارسال کردم. بنابراین علت تأخیر جواب و مایۀ شرمساری من پُست بود، نه فراوانی کارها؛ زیرا کارهایم بااینکه بسیار زیادند، هرگز مرا از افتخار نوشتن جواب نامه‌هایی مانند نامه‌های شما بازنمی‌دارند؛ نامه‌هایی برادرانه و ارزشمند که برای قلبم عزیز و به روحم نزدیک هستند.

در جواب به نامۀ دوم شما برایتان بیان کردم که من از ترجمه [کتاب الإمام علی صوت العدالة الإنسانية] کاملاً استقبال می‌کنم، مشروط بر اینکه دارای توضیحات لازم از لحاظ دیدگاه اسلامی باشد. از خداوند می‌خواهم شما را در جهاد علمی والایتان موفق بدارد و ترجمه را با رعایت شرط یادشده به‌دست مبارکتان تحقق بخشد و قلم شما را ابزار ارشاد و هدایت مسلمانان قرار دهد.

پژوهش ارزشمند شما درباره تاریخ جهادی عراق و جایگاه علما در آن مرا به‌طور ویژه خرسند کرد. به جان خودم سوگند امروز بر ما واجب است که این جنبه‌های تاریخی از سرگذشتمان را بیان کنیم و مواضع محکمی را که اسلام در قامت علما و رهبران فکری‌اش برضد استعمار و استعمارگران داشته است نشان دهیم.

جلد اول کتاب اقتصادنا به‌تازگی چاپ شده که سه نسخه از آن را برایتان خواهم فرستاد: یکی برای جنابتان، دیگری برای تقدیم به مجلۀ «مکتب اسلام» که امیدوارم نظرش را تحت اشراف شما درباره کتاب به تفصیل بنویسد و نسخۀ سوم برای سرور معظم آیت‌الله سید محمدحسین طباطبایی که از شما می‌خواهم به من لطف کرده و به نیابت از من کتاب را به ایشان تقدیم کنید. چقدر خوب می‌شد اگر وقت ایشان اجازه می‌داد مطلبی درباره کتاب بنویسند و برای من بفرستند.
در پایان برترین و خالصانه‌ترین درودهای برادرانه و عواطف روحی را از ارادتمندتان محمدباقر صدر پذیرا باشید.

 

متفکران متناسب با انقلاب اسلامی نداشتیم

به گزارش روابط عمومی موسسه خانه کتاب،  نشست رونمایی و نقد دو کتاب «اعتقاد ما» و «انسان و عبادت» به قلم شهید محمدباقر صدر عصر دیروز (یکشنبه ۲۲ دی) از سوی کارگروه ویرایش متون دینی انجمن «ویرایش و درست‌نویسی» و پژوهشگاه تخصصی شهید صدر از سوی موسسه خانه کتاب و با همکاری انجمن علمی گروه علوم اجتماعی اسلامی دانشگاه تهران در سرای اهل قلم  برگزار شد.
در این جلسه حجت‌الاسلام والمسلمین محمدحسین ملک‌زاده، مترجم کتاب «اعتقاد ما»؛ نرگس خسروی، مترجم کتاب «انسان و عبادت»؛ عبدالله نصری، عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبایی و راضیه حقیقت، دبیر کارگروه ویرایش متون دینی حضور درباره شهید صدر سخن گفتند.

آثار شهید صدر باید به زبان‌های دیگر معرفی شود

حجت‌الاسلام والمسلمین محمدحسین ملک‌زاده، استاد حوزه و دانشگاه در این نشست گفت: شهید صدر از بزرگ‌ترین اندیشمندان در دوران اسلامی در زمان نزدیک ما بود. مدرسه و مکتب عظیمی را بنیاد نهاد و افق‌هایی را به روی عالمان شیعه برای اولین‌بار به ثبت رساند. این دانشمند جهان اسلام نظریات خود را در کتاب «الفتاوی الواضحة» را به عنوان رساله علمیه خود منتشر کرد.
او افزود: در این کتاب ما با یک مسئله تازه از فقه و مسائل فقهی روبرو هستیم. با اینکه این کتاب در یک جلد منتشر شد، اما توانست جمع زیادی را به پیروان شهید صدر اضافه کند و بسیاری تحصیل‌کردگان برای حل این مسائل به شهید صدر مراجعه می‌کردند. این کتاب بیان استوار و موجز دارد که مقدمه آن به صورت جداگانه بارها به چاپ رسیده است.

حجت الاسلام ملک‌زاده با بیان اینکه ترجمه‌های ناقصی از آثار شهید صدر صورت گرفته است، تصریح کرد: آثار شهید صدر باید به زبان‌های دیگر معرفی شود تا بشریت با علم و معرفت او هرچه بیشتر آشنا شود. شهید صدر قائل به جامعیت دین بود. او در آثارش به دو نوع دلیل می‌پردازد؛ دلیل علمی و دلیل فلسفی. دلیل علمی طبق تعریف شهید صدر بر حس، تجربه و تفکر می‌پردازد و از روش استقرایی پیروی می‌کند.
این استاد حوزه علمیه ادامه داد: زمانی کتاب «الاسس المنطقیة للاستقراء» را در دانشگاه امام صادق (ع) تدریس می‌کردم، متوجه شدم به غیر از من هیچ‌کس در دانشگاه این کتاب را تدریس نکرده است. این کتاب از شاهکارهای شهید صدر است که در ریاضیات و منطق نوآوری‌های زیادی دارد و به دلایل مختلف مجهول‌القدر باقی مانده است.
او با اشاره به تخصص شهید صدر در علوم مختلف گفت: شهید صدر علاوه بر علوم انسانی، جدیدترین قسمت‌های نظریات ریاضی را خوانده بود و آن‌ها را نقد و اصلاح کرده بود. یکی از خروجی‌های علمی شهید صدر کتاب «اعتقاد ما» است. ادبیات رایج شهید صدر با ادبیات رایج کتب حوزوی متفاوت است. آنچه در حوزه کار می‌شود متونی است که ادبیات آن، ادبیات کهن است. ادبیات شهید صدر ادبیات امروز است.

شهید صدر، معارف دینی را با شیوه نوین مطرح می‌کند

نرگس خسروی، مترجم کتاب «انسان و عبادت» درباره این کتاب گفت: کتاب «انسان و عبادت» بخشی از کتاب «الفتاوی الواضحه» است. شهید صدر، معارف دینی را با شیوه نوین مطرح می‌کند. این کتاب از قلم روان برخوردار است و مخاطب را با معارف دینی آشنا می‌کند که برای فهم متن دچار مشکل نشود.
او افزود: این کتاب در ابتدا به رساله‌های علمیه انتقادات را وارد می‌کند که از دو جهت این رساله‌ها ایراد دارند که برای مثال رساله‌ها شیوه علمی ندارند و برای مخاطبان مناسب نیستند. مشکل دیگر رساله‌ها از نظر شهید صدر این است مساله‌ها روز در آن نیامده و تقسیم‌بندی علمی ندارد. موضوعات و فتواها طبق تقسیم‌بندی قدیمی وارد شده و ادبیات رساله‌ها تنها مخصوص طلاب علوم دینی است.مترجم کتاب «انسان و عبادت» با تاکید بر اینکه به اعتقاد شهید صدر رساله‌ها در گذشته به این شکل نگارش می‌شده که برای مخاطب کاربرد داشته باشد، افزود: در محتوای رساله‌ها در گذشته مسائل اعتقادی مطرح شده است و بیشتر تکالیف فرعی و احکام اموال را در محتوای خود داشتند. بخشی هم مربوط به عبادت است که آخر رساله نگارش شده است.

غفلت از نابغه جهان اسلام

در ادامه عبدالله نصری، استاد فلسفه دانشگاه علامه طباطبایی، به آشنایی خودش با محمدباقر صدر اشاره کرد و گفت: آشنایی من با شهید صدر به آغاز دهه ۵۰ برمی‌گردد که دانشجوی علوم اقتصادی بودم و در دانشگاه با دانشجویان و استادان گروه‌های چپ بحث‌هایی زیادی داشتیم. آن زمان کتاب «اقتصاد ما» به تازگی ترجمه شده بود. من با دقت کتاب را خلاصه کردم.
او ادامه داد: اوایل انقلاب اسلامی برخی کتاب‌های شهید صدر را جمع‌آوری و ترجمه کردم. بعد از گذشت سال‌ها شهید صدر فراموش شده است، در حالیکه او نابغه جهان اسلام بود. من زمانی که شروع به نگارش کتاب اندیشه‌های صدر کردم دو بحث برایم مطرح بود؛ نخست بحث هرمنوتیک و دوم بحث اجتهاد بود. ما در حال حاضر نمی‌دانیم افق فکری شهید صدر چگونه بوده است. ما متاسفانه نه تنها در معرفی او، بلکه در معرفی تمام شخصیت‌هایمان کوتاهی کرده‌ایم.
نصری با توجه به اینکه حتی کتابی درباره شخصیت علامه طباطبایی برای ترجمه هم‌اکنون در دست نیست، بیان کرد: هم‌اکنون حتی کتابی که درباره علامه طباطبایی و علمای دیگر باشد برای ترجمه به زبان‌های دیگر نداریم. ما چرا نباید ده‌ها کتاب و صدها کتاب درباره اندیشه‌های شهید صدر نداشته باشیم و به قدری در این زمینه از غرب عقب هستیم که قابل ملاحظه نیست. برای مثال آن‌ها صدها کتاب درباره داستایوسفکی دارند. در حالیکه بسیار مهم است شخصیت شهید صدر را در سطوح مختلف معرفی و او را با سایر اندیشمندان و متفکران غربی مقایسه کنیم.این استاد فلسفه ادامه داد: شهید صدر نوآوری‌های زیادی داشت و رساله علمیه می‌نوشت. رساله فقهیه نحوه دین‌ورزی ماست. زمانی دین‌ورزی درستی داریم که معرفت دینداری داشته باشیم. شهید صدر چند ویژگی مهم داشت؛ نخست اینکه او یک متفکر امروزی است. یکی از بزرگترین معضلات ما این است که متفکران متناسب با انقلاب اسلامی نداشتیم و از نظر اندیشه‌ای دچار فقر شده‌ایم.
او با بیان خدمات محمدباقر صدر در نجف اشرف تصریح کرد: درست در دهه ۳۰ این استاد بزرگوار حلقه‌ای در نجف تشکیل می‌دهد که ارتباط متفکران آنجا با جهان بود. از علامه جعفری نقل شده است که شهید صدر یکسال پای درس او می‌آمد و با مباحث جدید فلسفی آشنا می‌شد. در حقیقت توجه شهید صدر به نیازهای زمان بود و در عین حال توجه به سنت داشت.
نصری در پایان بیان کرد: با تمام توجهی که شهید صدر به سنت داشت آن را بت نمی‌کرد و به دستاوردهای جدید دنیا احترام می‌گذاشت و با شخصیت‌های مختلف جهان ارتباط داشت. از ویژگی‌های مهم شخصیتش این بود که همواره دنبال واقعیت بود و با دیدن اوضاع ایران و عراق اندیشه‌های ابتکاری را مطرح می‌کرد.

ترجمه‌ها غالبا گرته‌برداری است

راضیه حقیقت، دبیر کارگروه ویرایش متون دینی «انجمن ویرایش و درست‌نویسی» در پایان این نشست گفت: از آبان‌ماه امسال کارگروهی را برای نقد کتاب‌های دینی برگزار کرده‌ایم و امیدواریم با این نگاه ویرایش متون دینی را عمیق‌تر نگاه کنیم. ترجمه‌هایی از عربی به فارسی شده است ایراداتی دارد و غالبا بخشی از این آثار گرته‌برداری است.
او سپس به برخی مشکلات دو کتاب «اعتقاد ما» و «انسان و عبادت» اشاره کرد و افزود: کتاب «اعتقاد ما» با توجه به اینکه استدلالی بود و به لحاظ ساختاری جمله‌ها بی عیب و نقص بود. از لحاظ ویرایش صوری، اصول یکدستی رعایت شده بود. در کتاب شیوه کاماگذاری در جملات پایه و پیرو به درستی انجام شده بود.
حقیقت سپس به کتاب «انسان و عبادت» اشاره و اضافه کرد: کتاب «انسان و عبادت» متنی روان دارد به گونه‌ای که خواننده احساس نمی‌کند متنی ترجمه شده است و این از نکات قوت کتاب است. رسم‌الخط فرهنگستان زبان و ادب فارسی رعایت شده و معنی برخی واژه‌ها در پانوشت آمده است.

 

گزارش تصویری نشست را اینجا ببینید

کتاب «انسان و عبادت» نوشته‌‎هایی از رساله عملیه استاد شهید آیت‌الله سید محمدباقر صدر با نام الفتاوی الواضحه است که در آن، جنبه‌هایی از موضوع عبادت در اسلام بررسی شده است.

شهید صدر در پایان جلد اول رساله عملیه‌اش که بخش عبادات شریعت اسلامی را در بر می‌گیرد، برای تبیین سیمای کلی عبادت در اسلام، بخش ویژه‌ای را در نظر گرفته و مطالب ناب و ارزشمندی را در این باره به مقلدان ارائه کرده است.

آیت الله صدر در این بخش ابتدا به این موضوع می‌پردازد که چرا عبادت نیازی همیشگی برای همه انسان‌هاست و چه نقشی در مسیر تمدنی انسان ایفا می‌کند. سپس ویژگی‌های کلی عبادات را تبیین می‌کند و از این رهگذر فهمی دقیق‌تر و عمیق‌تر از مفهوم و کارکرد عبادت را به دست می‌دهد تا مکلفی که می‌خواهد از طریق رساله عملیه به همین احکام عمل کند، دیدگاهی روشن‌تر داشته باشد و آگاهانه‌تر عبادت کند.

در بخشی از این کتاب در صفحه ۶۲ درباره «فراگیری عبادت» آمده است: با ملاحظات عبادات گوناگون در اسلام، در می‌یابیم که عبادت، همه ابعاد زندگی را دربرمی‌گیرد و محدود به گونه‌های معینی از مناسک نیست. عبادت تنها به اعمالی گفته نمی‌شود که همچون رکوع، سجود، ذکر و دعا نشانه‌های تعظیم خداوند متعال را در خود دارند؛ بلکه عبادت همه بخش‌های فعالیت انسانی را دربر می‌گیرد. برای نمونه جهاد هم عبادت است و هم فعالیت‌های اجتماعی. زکات هم عبادت است و هم فعالیت اجتماعی مالی. خمس نیز در عین اینکه عبادت است، فعالیتی اجتماعی اقتصادی است. روزه نیز با اینکه عبادت است نوعی نظام غذایی را شکل می‌دهد. وضو و غسل هم بخشی از عبادات هستند، در حالی که به نظافت بدن مربوط می‌شوند.

در بخش دیگری می‌خوانیم: فراگیر بودن عبادت بیانگر رویکرد کلی تربیت اسلامی است که به دنبال آن است که آدمی را در همه کار‌ها و فعالیت‌هایش با خداوند متعال پیوند بزند و همه کار‌های شایسته را در هر شکل و زمینه‌ای که هستند به عبادت تبدیل کند. تربیت اسلامی به منظور ایجاد پایه‌ای استوار برای این رویکرد، عبادات همیشگی را در زمینه‌های گوناگون فعالیت آدمی توزیع کرده است، تا بدین وسیله زمینه‌ای تمرینی را برای انسان فراهم کند که روح عبادت را در همه کار‌های شایسته‌اش بدمد و تا زمانی که به عملی صالح برای خداوند مشغول است، روح مسجد را در پیکر مزرعه یا کارخانه یا فروشگاه یا اداره خود جاری کند.

بهترین نمونه تئوریسین بودن مرحوم شهید صدر نظریات ایشان در رابطه با حوزه و لزوم نهادینه کردن مرجعیت است. می‌فرمود این‌طور نباشد مرجعیت یک کوشش فردی باشد و یک راه طولانی را طی کند تا در آخر عمر آیا مرجع بشود یا نشود! در رابطه با مرجعیت، «مرجعیت رشید» را مطرح کرد؛ مرجعیتی که به مسائل سیاسی و اجتماعی روز اشراف داشت و می‌توانست به مشکلات مردم پاسخ مقتضی بدهد.

به گزارش خبرنگار اجتهاد، مراسم رونمایی از کتاب «حوزه و بایسته‌ها؛ گفتارها و نوشته‌های شهید آیت‌الله سید محمدباقر صدر درباره حوزه، روحانیت و مرجعیت» با سخنرانی آیت‌الله محمدعلی تسخیری، رئیس شورای عالی مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی در جمع اساتید و فضلای حوزه علمیه مشهد، در دفتر تبلیغات اسلامی خراسان رضوی برگزار شد.

شاگرد برجسته علامه شهید صدر در این مراسم به تبیین خصوصیات و تئوری‌های علمی شهید صدر پرداخت و گفت: مرحوم شهید آیت‌الله صدر در علوم مختلف وارد شده و تألیفات ارزشمندی بر جای گذاشته است. ایشان در هر موضوعی که وارد می‌شود، تئوری‌ها ارائه داده است؛ تئوری می‌تواند یک قاعده‌ کلی را ارائه دهد تا در موارد گوناگون انجام و تطبیق نماید.

تدریس «اقتصادنا» در دانشگاه ام‌القری مکه

آیت‌الله تسخیری در ادامه با اشاره به جایگاه کتاب «اقتصادنا» گفت: دکتر احمد محمدعلی رئیس بانک توسعه اسلامی جده -که طبق مذهب خود متعهدترین بانک اسلامی به اجرای احکام اسلامی است- به من گفت، زمانی که دانشجو بودیم وقتی کتاب «اقتصادنا» منتشر شد تحول و یک انقلابی در تصور ما به وجود آمد، حتی دانشگاه‌هایی که با آنان ارتباط داشتیم را تکان داد. دانشگاه ام‌القری مکه با اینکه تفکر وهابی دارد و برای گسترش تفکر وهابیت ساخته شده است، مجبور شد «اقتصادنا» را به‌عنوان کتاب درسی قرار دهد. دانشجویانی که آمده بودند وهابیت را درس بگیرند مجبور شدند روایات، تئوری‌ها و مطالب اهل‌البیت (علیهم‌السلام) را بخوانند؛ بنابراین ورود کتاب «اقتصادنا» به دانشگاه ام‌القری تئوریسین بودن مرحوم شهید صدر را به‌خوبی می‌رساند.

نظریه شهید صدر در تفسیر موضوعی قرآن کریم

وی پس از اشاره‌ای گذرا به نظرات منطقی و مبانی منطق استقراء شهید صدر به تبیین شیوه تفسیری این متفکر بزرگ اسلامی پرداخت و اظهار کرد: به‌طور معمول دو نوع تفسیر است: تفسیر ترتیبی و تفسیر موضوعی. ترتیبی آیه به آیه تفسیر می‌شود و موضوعی، یک موضوع را مانند تقوا به‌عنوان موضوع مطرح می‌شود و آیات تقوا را تفسیر می‌کند تا به یک نتیجه‌ای برسد. ایشان یک تفسیر موضوعی به شکل دیگر مطرح کرده است. این عالم مفسر یک موضوعی را در نظر می‌گیرد که درباره آن تئوریسین‌ها نظراتی داده‌اند و مناقشات زیادی مطرح شده است، بعد مهم‌ترین سؤالات، حتی اگر نظریه‌های انسانی باشد را می‌آورد و وارد عرصه قرآن کریم می‌شود. خود را اول پاکیزه می‌کند و در محضر قرآن می‌آید و این سؤالات را که در رابطه با این موضوع است مطرح می‌کند و مخلصانه به‌عنوان یک شاگرد ممتاز در محضر قرآن می‌نشیند، سؤالات را طرح و جواب را دریافت می‌کند و در نهایت مجموعه این اجوبه، تئوری قرآنی می‌شود که اسمش را نظریه استنطاق گذاشته است.

دبیرکل اسبق مجمع جهانی اهل‌بیت (ع) افزود: نظریه استنطاق از حضرت امیر (علیه‌السلام) گرفته شده است؛ «ذَلِکَ الْقُرْآنُ فَاسْتَنْطِقُوهُ» یعنی آن را به حرف در بیاورید. از او بخواهید که با شما حرف بزند بدون اینکه از خودتان چیزی اضافه کنید. هو لَمْ یَنْطِقْ، به این آسانی قرآن با شما صحبت نمی‌کند، اولاً باید صفای نفس داشته باشید و ثانیاً قدرت علمی شناخت ابعاد سؤال و بعد سؤالات را مطرح کنید و اگر این‌طور شد شما می‌توانید جواب‌ها را از قرآن بخواهید.

مشکل اقتصادی بشریت در نگاه شهید صدر

این شاگرد شهید صدر در ادامه با بیان اینکه در اقتصاد یکی از مهم‌ترین سؤالات، مشکلات اقتصادی انسان است، ابراز داشت: توماس رابرت مالتوس می‌گوید مشکل اقتصاد این است که رشد بشریت خیلی سریع‌تر از رشد طبیعت است، یعنی طبیعت که توسعه می‌یابد نمی‌تواند دنبال رشد بشریت برود. وقتی که این‌طور باشد پس یا باید رشد بشریت را کم کنید یا باید به فکر رشد طبیعت که همسان رشد انسان باشد، باشید. این تفکر نظرات مخربی در مسیر اقتصادی به وجود آورد. آقای صدر می‌گوید قرآن به‌طور خیلی واضح جواب می‌دهد آیه «وَسَخَّرَ لَکُمْ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَمَا فِی الْأَرْضِ»، آیاتی از نعمت‌ها را ذکر می‌کند تا برسد به آیه شریفه «وَ آتاکُمْ مِنْ کُلِّ ما سَأَلْتُمُوهُ وَ إِنْ تَعُدُّوا نِعْمَتَ اللَّهِ لا تُحْصُوها إِنَّ الْإِنْسانَ لَظَلُومٌ کَفَّارٌ». خداوند هر آنچه را که نیاز دارید چه تکوینی و نیازی در طبیعت قرار داده است و طبیعت هیچ جا متحیر نمی‌ماند و برای شما عظمت و قوانین الهی را نشان می‌دهد که بتواند کل نیازها را اشباع کند. ایشان دائم آیات قبلی وَسَخَّرَ را می‌آورد و همه این نعمت‌های الهی که به نفع بشریت هستند را ذکر می‌کند و بعد می‌فرماید مشکل کجاست؟ مشکل این است که انسان هم ظلم در توزیع دارد و هم کفر در نعمت می‌کند. «إِنَّ الْأِنْسَانَ لَظَلُومٌ کَفَّار»ٌ، ظلوم صیغه مبالغه است و این نظریه را توسعه می‌دهد؛ با اینکه قرآن کتاب قانون نیست و نمی‌خواهد علم اقتصاد به ما نشان دهد ولی در این مسیر برخی از نظریه‌های علمی مطرح می‌شود.

رهبر حزب کمونیست عراق در مقابل نظرات شهید صدر بی‌پاسخ ماند

عضو مجلس خبرگان رهبری با ذکر خاطرات ایام زندان در دوران صدام و رژیم بعث عراق بیان داشت: زمانی که در زندان و اتاق شکنجه صدام بودیم، تقریباً چهل و اندی روز شکنجه می‌شدیم، در یک اتاق کوچک حدود ۱۰ نفر بودیم که نمی‌توانستیم راحت بخوابیم؛ آنجا با رهبر حزب کمونیست عراق زندانی بودیم و با او در رابطه با مارکسیسم و تئوری ماتریالیسم صحبت می‌کردیم. چند تا از اشکالات آقای صدر را مطرح کردم و واقعاً سر جایش ماند و نمی‌توانست جواب دهد. ما شاگرد بی‌مقداری بودیم ولی مرحوم آقای صدر حتی از یک مسئله کوچک نمی‌گذشت. ایشان در علوم مختلفی که وارد می‌شود بیشتر دنبال قواعد اصلی و تئوری است، مثلاً در بحث تنجیس و متجنس، به عام فوقانی می‌رود تا آن ریشه قاعده را به دست بیاورد و به یک نتیجه قاطع برسد.

طرح «مرجعیت رشید» از سوی شهید صدر

آیت‌الله تسخیری در بخش دیگری از سخنان خود به طرح اندیشه‌های شهید صدر در باب نهاد مرجعیت و حوزه پرداخت و گفت: بهترین نمونه تئوریسین بودن مرحوم شهید صدر نظریات ایشان در رابطه با حوزه و لزوم نهادینه کردن مرجعیت است. می‌فرمود این‌طور نباشد مرجعیت یک کوشش فردی باشد و یک راه طولانی را طی کند تا در آخر عمر آیا مرجع بشود یا نشود! در رابطه با مرجعیت، «مرجعیت رشید» را مطرح کرد؛ مرجعیتی که به مسائل سیاسی و اجتماعی روز اشراف داشت و می‌توانست به مشکلات مردم پاسخ مقتضی بدهد.

شاگرد شهید صدر در ادامه نظرات اصلاحی علامه شهید درباره حوزه و کتب آموزشی تبیین و خاطرنشان کرد: مرحوم استاد تئوری‌ اصلاح کتب حوزوی‌ و حتی اصلاح رساله عملی را طرح کرد و در نوشته‌های ایشان است، می‌گفت این قسمت رساله عملیه را تغییر دهید تا همه بتوانند مرادشان را بیابند؛ مثلاً شما می‌خواهید بدانید که سقط جنین حلال است یا حرام؟ از کجا باید پیدا شود. استاد شهید منهجیت رساله را به نظام عبادات و معاملات و رفتار فردی و اجتماعی تغییر داد و یک تقسیم چهارگانه داشت و در رساله عملیه «الفتاوی الواضحه» مطرح کرد. در مقدمه آن یک بحث زیبایی در رابطه با مرسل و رسول و رسالت دارد و در آخر یک بحثی در رابطه با عبادات دارد و سؤالاتی مطرح می‌کند که چرا عبادات ما در عصر فضا و توسعه علمی همانند قدیم است؛ ایشان توضیح می‌دهد که این تابع نیاز انسان است و عبادات نیاز انسان را جواب می‌دهد و نیاز انسان در رابطه با خالق عوض نمی‌شود.

حلقات شهید صدر در چارچوب اصلاح کتب حوزوی

آیت‌الله تسخیری افزود: حلقات شهید صدر در چارچوب اصلاح حوزه مطرح می‌شود. ایشان می‌فرمود، هر کتابی که درس می‌گیریم و می‌خوانیم، این فکر آن استاد است؛ کتاب برای تدریس تألیف نشده است، بلکه برای تبیین مواضع خود تألیف شده است. مرحوم صدر در حلقات ثلاثه، کل مسئله‌ها را در ذهن حلاجی کرده و به سه سطح بیان کرده است و انسان کاملاً احساس می‌کند که یک فرد عالم این مسئله را حلاجی کرده است.

رئیس شورای عالی مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی همچین با اشاره به پیام مقام معظم رهبری به کنگره بزرگداشت شهید آیت‌الله سید محمدباقر صدر، به جمع حاضر گفت: رهبری در پیامشان فرمودند که طلاب جوان از رفتار و ایده‌های مرحوم شهید صدر الگو بگیرند، قطعاً آقای صدر یک الگوی مناسبی برای طلاب جوان است.

آیت‌الله تسخیری در پایان سخنان خود به کتاب تازه منتشر شده «حوزه و بایسته‌ها؛ گفتارها و نوشته‌های شهید آیت‌الله سید محمدباقر صدر درباره حوزه، روحانیت و مرجعیت» ترجمه حجت‌الاسلام سید امید مؤذنی اشاره کرد و افزود: آقای مؤذنی با فکر و اندیشه‌های شهید صدر آشنایی دارد، مطمئن هستم که این کتاب می‌تواند برای حوزویان مفید باشد و نیز معتقدم اینجا هم تئوریسین بودن شهید صدر را در امور علمی و عملی خواهید دید.

آیین رونمایی از کتاب «حوزه و بایسته‌ها؛ گفتارها و نوشته‌های شهید آیت‌الله سید محمدباقر صدر درباره حوزه، روحانیت و مرجعیت» با حضور آیت‌الله محمدعلی تسخیری، رئیس شورای عالی مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی توسط «شبکه علمی و اطلاع‌رسانی اجتهاد» در دفتر تبلیغات اسلامی خراسان رضوی برگزار خواهد شد.

در این مراسم که مترجم اثر حجت‌الاسلام سید امید مؤذنی، معاون پژوهشگاه تخصصی شهید صدر حضور دارد، آیت‌الله تسخیری از شاگردان شهید صدر با موضوع «طرح شهید صدر در باب نهاد مرجعیت» به سخنرانی می‌پردازد.

همچنین، حجت‌ا‌لاسلام والمسلمین مجتبی الهی خراسانی، استاد خارج فقه و اصول علمیه مشهد با موضوع «ابعاد اندیشه اصلاحی شهید صدر درباره حوزه علمیه» به سخنرانی خواهد پرداخت.

یادآوری می‌شود، آیین رونمایی از کتاب «حوزه و بایسته‌ها؛ گفتارها و نوشتارها درباره حوزه، روحانیت و مرجعیت» با حضور اساتید، اندیشوران، فضلا و طلاب حوزه علمیه خراسان، پنج‌شنبه ۲۱ آذرماه ۹۸ از ساعت ۱۷:۳۰ در اتاق جلسات دفتر تبلیغات اسلامی خراسان رضوی برگزار می‌گردد.

گفتنی است، این نشست علمی توسط «شبکه اجتهاد» و با همکاری پژوهشگاه تخصصی شهید صدر، اداره کل آموزش دفتر تبلیغات اسلامی خراسان رضوی و مرکز آخوند خراسانی برگزار می‌شود.

 

به گزارش شفقنا، آیت الله علی‌اکبر رشاد رئیس پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی در همایش فلسفۀ فقه نظام‌ساز که در آذر ماه ١٣٩٨ برگزار شد، با اذعان به اینکه ساختار فقه کنونی با فقه نظام‌ساز متناسب نیست، گفت: درساختاری که برای فقه نظام‌ساز طراحی شده ابواب فقه از ۵۲ باب به ۱۵۲ باب افزایش یافته و همچنان این ابواب قابلیت افزایش را دارند.

وی در توضیح طرح پیشنهادی افزود: تابستان امسال ساختاری را برای مسائل مربوط به فقه نظام ساز طراحی کردیم. درباره جزئیات فقه نظام‌ساز هم بحثهایی درحال انجام است. یکی از بحثها، نقد ساختار فعلی فقه است. آیا این ساختار می تواند متناسب با فقه نظام‌ساز باشد؟ ساختار رایج الگوی مرحوم محقق حلی در کتاب شرایع است. عموم علماء از ایشان پیروی کرده‌اند. این الگو ۵۲ باب دارد.

آقای رشاد الگوی فقه نظام‌ساز را روایتی از امام صادق علیه السلام دانست و گفت: حضرت فرمودند أُصُولُ الْمُعَامَلَاتِ تَقَعُ عَلَى أَرْبَعَهِ أَوْجُهٍ مُعَامَلَهُ اللَّهِ وَ مُعَامَلَهُ النَّفْسِ وَ مُعَامَلَهُ الْخَلْقِ وَ مُعَامَلَهُ الدُّنْیَا. این چهاربخش از اهمیت برخوردار است و حضرت ذیل هر رابطه هفت رابطه خرد را قرار داده اند. حدیث مشکل سندی دارد و به لحاظ فنی مورد اعتماد نیست اما فی المجموع شمیم ولایت دارد. این حدیث چه از معصوم صادر شده باشد و چه صادرنشده باشد، الگو دقیقی را پیش رو ما قرار می‌دهد. در مباحثی که این الگو را پیاده کرده‌ایم، اشکالی وجود نداشته و اگر اشکالی مطرح شده آن را پاسخ داده‌ایم.

وی با توجه به اینکه اعتقاد دارد ساختار فقه کنونی با فقه نظام‌ساز متناسب نیست افزود: جوهر فقه نظام ساز، فقه ارتباطات و فقه روابط و فقه مناسبات است. فقه نظام ساز فقه «فرد به شرط لا» نیست؛ بلکه فقه «فرد به شرط شیء» است. یعنی فقه جماعت، جامعه و مجتمع به شرط پیوند به دیگران و رابطه با دیگران است. غالب فقه کنونی فرد به شرط لا است. فرد خودش و خودش است. چطور نماز بخواند و چطور روزه بگیرد. این فقه به شرط بودن حکومت و جامعه نیست. برای طراحی فقه نظام ساز، فرد هم باید به شرط شیء دیده شود. طبعا ذات نظام، ترکیب و یک عنصر اجتماعی است. فقه نظام‌ساز وقتی معنا پیدا می کند که پای جامعه در میان باشد.

وی در تعریف فقه در الگوی فقه نظام‌ساز گفت: ما فقه را یک دستگاه رفتاری جامع که خودش مرکب از سلسله نظامات خرد است تعریف می کنیم. فقه، کلان نظام‌هایی است که ذیل آن خرده نظام‌هایی قرار دارد و ذیل خرده نظام‌ها ریزنظام‌هایی قرار دارد و ذیل آن زیرنظام‌ها قراردارند. فقه الارث یک خرده نظام است. فقه مشتمل بر نظامهای سلوکی گوناگون که از مصادر و منابع تشریع اسلامی با کاربست روش معتبر و با غایت تنظیم شئون حیات انسان در آن استفاده می شود، است. این فقه شامل تکالیف، حقوق و وضعیات است.

وی افزود: این فقه چهاربخش اصلی دارد؛ بخش اول به ارتباط انسان با خداوند می پردازد. مجموعه ای از مناسک و روابط و رفتار در این بخش تنظیم می شود. رابطه عبد و رب در اینجا بررسی می گردد. این بخش مجموعه‌ای از نظامهای خردتر است. البته همیشه این ساختارها حالت استقرائی دارد. در ساختار ما فقه ۱۵۲ باب شده است. بحشی از ابواب را هم احتیاطا به دلیل اینکه شاید برخی خوششان نیاید مطرح نکرده ایم. فقه نماز، فقه روزه، فقه حج و فقه مسائل معنوی در اینجا بحث شده است.

وی ادامه داد: قسم دوم به رابطه انسان و خودش می پردازد. فقه پژوهش و تحقیق نیز دارای احکام است. وقتی می خواهیم حقیقتی را کشف کنیم، باید این کشف در چهارچوب احکام صورت گیرد. فقه ایدئولوژی و مسائل کلام را داریم. فقه طب و سلامت و فقه نظافت و فقه خوردن و آشامیدن و بحث تراریخته‌ها و تصرفاتی که در صنایع غذایی می شود و فقه ورزش و تفریحات سالم همه در این قسم بررسی می گردد.

وی افزود: قسم دیگر به رابطه انسان با خلق خداوند می پردازد. این بخش به دو بخش تقسیم شده است. بخشی به آنچه به انسان مربوط می شود و بخشی برای آنچه که به غیر انسان مربوط می شود. در این بخش فقه تعلیم و تربیت و فقه اخلاق و آداب و فقه تذکیه، فقه طلاق و نکاح و احکام پدر و مادر، احکام مربوط به فرزندان، فقه الاطفال و غیره قرار دارد. فقه الاجتماع و ما یتعلق به نیز در این قسم قرار دارد که خود دایره وسیعی دارد. ما فقه تولی و تبری نداریم اما در این زیرمجموعه دیده شده است. روابط ما با دنیا و روابط ما ادیان و مذاهب و ملل و اقوام همه باید در این چهارچوب معنا شود. فقه مدیریت و سازمان نیز بسیار گسترده است. فقه سیاست را نیز که در این زیرمجموعه هست ساختار مفصلی دارد. فقه قوه مجریه و فقه دیپلماسی و مناسبات با جهان در اینجا بحث می شود. ما معتقدیم حداقل باید پنج قوه داشته باشیم. در شرایط فعلی جهان قوه فرهنگی نباید زیرمجموعه سایر قوا باشد چون برنده‌تر از هرچیز دیگری است. فرهنگ حساس و تعیین کننده است و قدرتها با فرهنگ و اصول الگوشناختی و تغییر در سبک زندگی مردم، به اداره آنها می‌پردازند و سبک زندگی را صادر می‌کنند. اگر فرهنگ دست دولت باشد تاثیرات خود را خواهد داشت. در قانون اساسی ما به صورت نسبی این موضوع لحاظ شده و لذا صدا و سیما زیرمجموعه دولت نیست. اما باید کل فرهنگ از بقیه قوا منفک شود. مسائل امنیتی و اطلاعاتی نیز نباید زیرمجموعه سایر قوا باشد.

آقای رشاد گفت: قسم چهارم مربوط جهان آفرینش و بحثهای ارزشی مربوط به دنیا و آخرت است. برخی گمان کرده اند دنیا به معنای بین الملل است. فقه هنرهای زیبا و فقه صنایع هنری و فقه مسکن و طرق و فقه فن آوری و تکنولوژی و فقه زیست فناوری و فقه مهارتها همه در این زیرمجموعه قرار می گیرند. برای فقه زیست فناوری ساختاری مشخص شده که دایره گسترده ای دارد. با این الگو فقه هم از نظر کمی و هم از نظر کیفی تغییر می کند. ۱۵۲ باب شده و همچنان می توان این بابها اضافه شود.

 

صوت سخنرانی را اینجا بشنوید