اخبار

نخستین دورۀ جایزه جهانی شهید صدر (ره)  از سوی سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی با هدف ایجاد مرجعیت علمی حوزه‌های علمیه در علوم اسلامی در پژوهش‌های آکادمیک، انگیزه بخشی در اندیشه‌ورزان حوزۀ علوم انسانی و ایجاد رویکرد جهانی‌اندیشی در پژوهش‌های این حوزه برگزار شد.

درباره علت نام‌‌گذاری این جایزه به شهید والامقام سید محمدباقر صدر آمده است:

آیت‌الله سید محمدباقر صدر شخصیتی کم‌نظیر […] نه‌تنها برای محافل علمی‌دانشگاهی جهان اسلام، بلکه برای همه بخش‌های اسلام‌شناسی، ایران‌شناسی، عراق‌‌شناسی، عرب‌شناسی و دانشکده‌های شرق‌شناسی جهان کاملاً شناخته شده است و اساساً جایگاه یکی از نظریه‌پردازان شاخص اندیشه اسلامی معاصر را دارا می‌باشد؛ ازاین‌رو اختصاص جایزه به‌نام ایشان کاملاً معنادار و موجه می‌نماید.

در آیین اختتامیۀ این جایزه با قرائت پیام آیت‌الله‌العظمی مکارم شیرازی و سخنرانی مدیر حوزه‌های علمیۀ قم، آیت‌‌الله اعرافی، برگزیدگان معرفی شدند.

دبیر جایزه جهانی شهید صدر با بیان اینکه ۴۲۳ اثر به دبیرخانه جایزه شهید صدر رسید اظهار داشت: از کشور‌های مختلف آثاری به دبیرخانه رسید و پس از بررسی آثار در کمیته‌های هشت‌گانه، داوران دیدگاه‌های خود را به رؤسای کمیته‌ها ارائه و در شورای کمیته‌ها برندگان مورد ارزیابی قرار گرفت که در نهایت در شورای سیاست‌گذاری افراد برگزیده انتخاب شدند. افزون بر برندگان داخلی، از کشور لبنان و عراق افرادی به عنوان برنده معرفی خواهند شد.

در این دوره هیچ‌یک از آثار حائز رتبۀ اول نشد و دیگر برگزیدگان این دوره عبارت‌اند از:

نفر دوم: سیدحمیدرضا حسنی از ایران برای نظریه «روش‌شناسی اجتهادی شهید صدر به‌مثابۀ روش تولید علوم انسانی‌اسلامی»

نفر سوم: ابوالقاسم علیدوست از ایران برای نظریه «جایگاه مصلحت در فرایند استنباط در فقه»

شایسته تقدیر: طیبه دهقان‌پور از ایران برای نظریه «بازخوانی و بومی‌سازی نظریه سرمایه فرهنگی پیر بوردیو با تکیه بر مبانی فلسفی علامه طباطبایی»

شایسته تحسین: خالد غفوری الحسنی از عراق با نظریه «اطروحة لتصویر منهج البحث فی العلوم الاسلامیة من خلاق الافادة من المنهجین التجریبی و الاحصائی»

شایسته تحسین: محمود حکمت‌نیاز از ایران برای نظریه «مبانی آزادی بیان و ساختار حقوقی آن»

شایسته تحسین: حبیب فیاض از لبنان برای نظریه «فلسفة التدین/ نظریة الاولیة للانتقال بالحبث»

برگزیده ویژه بخش شهید صدر: حجت‌الاسلام‌والمسلمین سعید بهمنی برای نظریه «نظریه مفاهیم بنیادین قرآن؛ رهیافتی برای بازآفرینی علوم انسانی براساس قرآن»

در این مراسم از دو کتاب «جایزه جهانی شهید صدر؛ اهداف، رویکردها، ضرورت‌ها و امتیازات» و «آثار برگزیده نخستین دوره جایزه جهانی شهید صدر» که شامل نظریه‌ها و اندیشه‌های علوم انسانی‌اسلامیِ شایسته ارائه جهانی است، رونمایی و فراخوان دومین دوره این رویداد نیز منتشر شد.

 

 

حجت‌الاسلام‌والمسلمین رضا اسلامی در یادداشت «چرا الگوهای وارداتی اقتصادی ناکارآمدند؟» به بررسی الگوی مطلوب اقتصادی از دیدگاه شهید صدر پرداخته که در سال ١٣٩۴ در سایت مرکز حفظ و نشر آثار آیت‌الله خامنه‌ای منتشر شده است.

رهبر معظم انقلاب در خطبه‌ی نماز جمعه‌ی تهران، به تاریخ ٢١ فروردین ۶۶ درباره‌ی شهید آیت‌الله صدر، بیانات مفصلی فرمودند که بخشی از آن بدین شرح است:

نکته‌اى که من روى آن مى‌خواهم تکیه کنم این است که حادثه‌ى شهادت این بزرگوار دو بعد دارد؛ یک بعد همینى است که گفتم، خسارت؛ یک ضایعه‌اى بود براى جهان اسلام. واقعاً «ثلُم فى الاسلام ثلمه» که «الّا یسودها شى‌ء» یک ثلمه‌اى و رخنه‌اى ایجاد کرد و ضرر بزرگى زد؛ این یک بُعد قضیه است… بعد دوم قضیه بعد سازنده‌ى این حادثه‌ى بزرگ است، این یک شهادت است؛ یک خون است؛ آن هم خونى به این طهارت، به این نفاست. اینجور این عنصر نفیس و عزیز که وجودش براى اسلام نافع بود و خودش هم مى‌دانست؛ ماند در عراق و مبارزه کرد و مقاومت کرد و تسلیم نشد تا جان خودش را داد، آن هم با این وضع. یقیناً یک بله‌ى کوچک، یک گوشه‌ى چشم نشان دادن، یک حرکت حاکى از نوعى سازشکارى جان او را حفظ مى‌کرد، مى‌توانست خودش را نگهدارد، اما او قبول نکرد؛ حاضر نشد. او به ملت خودش و مردم خودش و پیروانش توصیه کرد گفت: «ذوبوا فى الأمام الخمینى کما ذاب هو فى الاسلام» گفت شما در امام عزیز امت اسلامى ذوب بشوید، همچنانى که او خودش را در اسلام ذوب کرد؛ همان‌طورى که او خودش را تسلیم اسلام کرد تسلیم او بشوید؛ این چه روشن‌بینى عمیق و عظیمى است!؟ این چه شجاعتى است که انسان در عراق زیر سایه‌ى سنگین کدر ظلمانى آن حکومت مجرم و رژیم پلیسى و اختناق شدید بنشیند و اینجور قوى حرف بزند و از انقلاب اسلامى ایران و از رهبر این انقلاب ستایش بکند!؟ این شخصیت برجسته‌ى اوست؛ مقاومت او، شجاعت او، صراحت او، صمیمیت و انصاف او، و بالأخره شهادت او الگوست، براى همه مخصوصاً براى مجاهدین عراقى و ملت عراق بطور عموم از او درس بگیرند، خاطره‌ى شهادت او را زنده نگهدارند.

ایشان همچنین در پیامی که برای کنگره‌ی بزرگداشت شهید صدر در سال ١٣٧٩ ارسال کردند، چنین آورده‌اند:

از میان چهره‌های برجسته‌ی حوزه‌های علمیه در دهه‌های اخیر، مرحوم آیت‌الله شهید سید محمدباقر صدر قدس‌سره، یکی از ممتازترین و شگفت‌انگیزترین آن‌هاست… از جنبه‌ی علمی، جامعیت و تحقیق و نوآوری و شجاعت علمی را یکجا دارا بود. در اصول، در فقه، در فلسفه و در هر آنچه با این دانش‌ها ارتباط می‌یابد، در زمره‌ی بنیان‌گذاران و صاحبان مکتب محسوب می‌شد.

 طرح‌ریزی نظام اقتصادی اسلام، کار بزرگ شهید صدر

از جمله نوآوری‌های این شخصیت بزرگ، طرح بحث نظام اقتصادی اسلام در قالب یک مکتب جامع‌الاطراف و راه‌گشا بود. طبعاً این بحث، مقدمه‌ای درباره‌ی ضرورت مطالعه‌ی سیستماتیک آموزه‌های دینی را می‌طلبید که شهید صدر بدان وارد شدند و حتی از ارتباط نظامات مختلف در درون دین سخن ‌گفتند؛ مثل ارتباط نظام اقتصادی با نظام سیاسی و نظام امور عبادی؛[1] چنان‌که برخی اشکالات وارد بر بحث خود را که از سوی برخی افراد ابراز شده بود نیز محل نظر قرار داده و درصدد پاسخ برآمدند.[2] و نیز در مقالات ارسالی به نشریات، پاره‌ای از این مباحث را انعکاس دادند که نشان از اهتمام ایشان به طرح آن‌ها بود.[3]

شهید صدر نگاه نظام‌واره به آموزه‌های دینی را در چند جا مورد توجه قرار داده است. نخست و مفصل‌تر از همه‌جا، در طرح اقتصاد اسلامی به‌عنوان نظامی رقیب برای دیگر نظامات اقتصادی و سپس در تفسیر قرآن و نیز در سیره‌ی امامان معصوم سخن گفته[4] و فوق همه‌ی این‌ها در معرفی روش استنباط فقهی، نگاه جامع‌نگر فقها را معرفی کرده است.[5] بنابراین در چهار بخش، دیدگاه‌های ایشان را می‌توان پیگیری کرد و ما اکنون به بخش اول می‌پردازیم.

پرهیز از الگوهای وارداتی

در مقدمه‌ی چاپ دوم کتاب «اقتصادنا»، شهید صدر نخست از دو جریان حاکم در غرب، یعنی نظام اقتصادی سوسیالیستی و سرمایه‌داری سخن می‌گوید که ادعای امامت برای جهانیان را دارند و کشورهای فقیر و مسلمان را به دنبا‌له‌روی خود می‌خوانند. آن‌گاه الگوگیری و تبعیت از این نظام‌های غربی را در سه شکل و سه مرحله‌‌ی مترتب و متوالی توضیح می‌دهند. اول، تبعیت سیاسی کشورهای اسلامی از الگوی غرب؛ طوری‌که مستقیماً اقتصاد خود را بدان‌ها سپرده باشند. دوم، تبعیت اقتصادی با فرض استقلال سیاسی؛ طوری‌که خود زمامدار امور اقتصادی خود باشند، ولی در عمل، میدان اقتصاد آن‌ها جولانگاه غرب باشد. سوم، تبعیت از منهج و تفکر اقتصادی غرب، هرچند که در سیاست و اقتصاد، خود را مستقل بدانند. اینجاست که اقتصاد غربی، الگوی اقتصاد کشورهای اسلامی می‌شود و استفاده از تجارب آن‌ها در قالب نظام سرمایه‌داری یا سوسیالیستی، لازم می‌گردد. البته در کشورهای اسلامی، الگوی اقتصاد سرمایه‌داری، زودتر مطرح شد و نظام سوسیالیستی در ضدیت با آن و با فرض لزوم ایمان به امامت غرب، برای مردم جهان پیدا شد.

این هر دو نظام، ناکامی خود در ارائه‌ی الگوی موفق برای کشورهای دیگر را مستند به وجود موانع و فقدان شرایط لازم می‌کنند و بدین ‌سبب، اجازه‌ی طرح این فکر را نمی‌دهند که اصل نظام اقتصادی آن‌ها ناکارآمد است.

سپس شهید صدر اضافه می‌کنند که البته رشد اقتصادی، نیازمند الگوی مناسب است، ولی معنایش لزوم پیروی از الگوهای غربی نیست. الگوی پیشرفت باید مبتنی بر قابلیت‌ها و «استعدادهای داخلی» باشد و در این میان، «اراده‌ی مردم»، عامل تعیین‌کننده است، زیرا تا خود مردم رشد نکنند، اقتصاد آن‌ها هم رشد نمی‌کند و به تعبیری دیگر، بدون رشد فرهنگ دینی و عزم ملی، رشد اقتصادی میسر نیست.

شرط بنیادین برای موفقیت و پیشرفت

تعبیر زیبای شهید صدر چنین است:

حرکت همگانی امت شرطی بنیادین برای موفقیت‌آمیز بودن هرگونه رشد و مبارزه‌ی فراگیر برضد عقب‌ماندگی است، زیرا حرکت امت، نمایانگر رشد و نشان‌دهنده‌ی بالندگی اراده و رها شدن استعداد‌های درونی آن است و چنانچه امت، خود رشدی نکند، نمی‌تواند به فرایند رشد، دست یابد. بنابراین رشد ثروت در بیرون و بالندگی امت در درون، می‌بایست در یک راستا حرکت کنند.[6]

از اینجا می‌توانیم اهمیت و عمق بیانات مقام معظم رهبری درباره‌ی تکیه بر عزم و اراده‌ی ملی، بسیج نیروهای داخلی، تکیه بر الگوی اسلامی-ایرانی پیشرفت، اقتصاد مقاومتی، کار و سرمایه‌ی داخلی و مانند آن‌ها را دریابیم.

شهید صدر ادامه می‌دهد که برخلاف نظر اقتصاددانان غربی یا غرب‌زده، باید گفت که الگوهای اقتصادی وارداتی بدون لحاظ فرهنگ و استعدادهای داخلی، به‌هیچ‌وجه راه‌گشا نیست. علاوه بر آنکه تاریخ و تجربه‌ی حاصل از حضور استعمارگران در کشورهای فقیر، ما را بدان‌ها بدبین و حساس کرده است. اما اینکه برخی احزاب و جریانات سیاسی به‌سوی ملی‌گرایی رفته‌اند نیز خطاست، چون ملی‌گرایی مبنای فکری و فلسفی لازم برای اقتصاد را تأمین نمی‌کند. ما برای یک اقتصاد سالم، نیازمند مبانی فکری، فرهنگی و اعتقادی خاصی هستیم که ملی‌گرایی نسبت بدان، لابشرط و خنثی است.[7]

این سخن شهید صدر در واقع به اسلامی‌سازی اقتصاد به‌عنوان یک شاخه از علوم انسانی اشاره دارد، چون ما نمی‌توانیم نظام اقتصادی معینی برای خود تعریف کنیم، بدون آنکه مبانی آن را آماده کرده باشیم. البته شهید صدر در خلال بحث، میان علم اقتصاد و مکتب اقتصادی تفاوت می‌گذارد و علم اقتصاد را به‌عنوان مفسر پدیده‌ها و بیان‌کننده‌ی رابطه‌ی علّی‌ومعلولی میان دو چیز معرفی می‌کند، ولی تأکید دارد که علم اقتصاد، روشی برای حل مسائل ارائه نمی‌کند.[8] بدین لحاظ می‌توان گفت: در تفکر شهید صدر، علم اقتصاد در حدی که از طریق تجربه و استقرا به نتایج قطعی رسیده باشد، علمی است که مانند فیزیک و شیمی رابطه‌های واقعی را براساس منطق تجربی بیان می‌کند و نسبت به مبانی مختلف، لابشرط و خنثی است و حتی اگر به نتایج قطعی نرسد، به همان درصدی که وجود رابطه‌ی واقعی میان دو چیز را کشف کرده، قابل قبول است، ولی پاسخ‌گوی مشکلات اقتصادی ما نیست. درست مثل آنکه می‌گوییم: آب در صفر درجه منجمد می‌شود و در صد درجه جوش می‌آید، ولی اینکه ما الآن نیازمند کدام هستیم و چه هدفی برای استفاده از آب سرد یا جوش داریم، از محدوده‌ی علم فیزیک بیرون است. البته علم اقتصاد و مذهب اقتصادی در تفکر ایشان، دو قلمرو ذاتاً منفک از هم ندارند، بلکه موضوع و مجالات هر دو واحد است و تنها در شیوه و اهداف، از یکدیگر جدا می‌شوند.[9] تعبیر دقیق ایشان در نهایت، چنین است:

مکتب اقتصادی شامل هر اصل بنیادین در زندگی اقتصادی است که با اندیشه‌ی عدالت اجتماعی سروکار دارد. اما علم دربردارنده‌ی هر نظریه است که واقعیتی از زندگی اقتصادی را به‌گونه‌ای جدا از هر اندیشه‌ی پیشین یا آرمان عدالت، تفسیر می‌نماید.[10]

و باز در تفکیک میان مکتب اقتصادی و قوانین موضوعه در زمینه‌ی اقتصاد می‌فرماید که مکتب اقتصادی پایه و مبنای قانون می‌تواند باشد، ولی خود آن نیست. بدین‌ترتیب متمرکز بر تبیین نظام اقتصاد اسلامی می‌شود که پاسخ‌گوی مشکلات اقتصادی و راه‌گشای حیات اقتصادی سالم و صحیح است.[11]

و از آنجا که بر مبناپذیر بودن هر نظام اقتصادی و هر مکتب اقتصادی تأکید دارد، درباره‌ی مکتب اقتصادی اسلام، وجود دو شاخصه‌ی مهم، یعنی حلال و حرام را شاهد درستی دیدگاهش درباره‌ی لزوم تبیین مکتب اقتصادی اسلام می‌داند.[12]

 ناسازگاری الگوی اقتصادی غرب با جوامع اسلامی

اما ظهور الگوی التقاطی در برخی کشورها تحت عنوان سوسیالیسم عربی، ناشی از عدم ایمان به جامعیت دین برای حل مشکلات است و شهید صدر، که به‌خوبی این مشکل را ریشه‌یابی کرده است،[13] با نگاهی آسیب‌شناسانه می‌فرماید که الگوی اقتصادی غرب در قالب یکی از دو نظام معروف، اساساً با مبانی اعتقادی مسلمانان نمی‌سازد.[14]

علاوه بر آنکه گفته شد رشد اقتصادی همراهی و هم‌فکری مردم را می‌خواهد و امری تحمیلی نمی‌تواند باشد.[15] حداقل آن است که ما نباید ارتباط اقتصاد و اخلاق را نادیده بگیریم. اکنون که ما می‌توانیم از بستر اعتقادی و دینی خود برخیزیم و دستورات دینی را پشتوانه‌ی اقتصاد خود قرار دهیم و بدان رنگ قدسیت بپوشانیم، چرا به‌سوی اقتصاد غربی برویم که همه‌چیز در آن رنگ مادیت و زمینی دارد؛ غرب مادی‌گرایی که حتی مسیحیت را نیز زمینی کرده است. و باز شهید صدر به چند زبان و چند بیان تأکید می‌کند که نظام اقتصادی غرب مبتنی‌ بر ارزش‌های فکری حاکم در آنجا و مبانی انسان‌شناسی مورد قبول آن‌هاست،[16] بلکه این نظام اقتصاد آن‌هاست که انسان و جهان و اخلاق را پایه‌ریزی می‌کند.[17]

هماهنگی نظام اقتصادی با نظام اخلاقی و اجتماعی

آخرین سخن ایشان در مقدمه‌ی کتاب، که ناظر به کل مباحث محسوب می‌شود، آن است که نظام اقتصادی ما با نظام اخلاقی و نظام روابط اجتماعی به‌ناچار باید هماهنگ باشد و الگوهای وارداتی، این هماهنگی را مختل می‌کند.[18]

اما در تفاصیل بحث، همین مطلب را شهید صدر در قالب زمینه‌های شکل‌گیری مکتب اقتصادی اسلام بیان کرده و از سه عنصر یاد نموده است. اول عقیده، دوم مفاهیم که براساس عقیده شکل می‌گیرد و نظام ارزشی را نشان می‌دهد. چنان‌که مفهوم تقوا براساس اعتقاد به توحید شکل می‌گیرد و سوم عواطف که براساس دو عنصر پیشین شکل می‌گیرد و ارزش‌گذاری و اجلال و احترام به شخص متقی را باعث می‌شود.[19]

تا اینجا تأکید بر شناسایی مبانی دینی و طراحی نظام اقتصادی اسلام براساس مبانی، مورد توجهِ خاص بوده است تا کسی خیال نکند که ما الگوی پیشرفت بدون رعایت فرهنگ ملی و اعتقاد دینی خود می‌توانیم داشته باشیم و در مواضع متعدد با استفاده از آیات و روایات، این امر را توضیح داده و به‌نوعی ارتباط مکتب اقتصادی با نظام سیاسی اسلام و دیگر نظامات را تبیین کرده‌اند و جالب آنکه معتقدند تنها با همین نگاه نظام‌واره به تعالیم دینی است که می‌توان راه‌ جمع میان سودجویی فردی انسان و تأمین منافع اجتماعی پیدا کرد؛ در جایی ‌که نظام‌های رقیب در حل این مشکل درمانده‌اند.[20]

این مقدار گوشه‌ای بود از دیدگاه شهید صدر درباره‌ی نظام‌سازی که پرداختن بدان، در شرایط حاضر البته ضروری است؛ چراکه اکنون نظام جمهوری اسلامی امیدبخش ملت‌های مظلوم جهان شده است و توقع آن می‌رود که الگویی جدید و جامع براساس فقه اسلامی ارائه کند که جایگزین الگوهای رقیب و ازکارافتاده باشد.

 

پی‌نوشت‌ها

[1]. موسوعه الامام الشهید سید محمدباقر صدر، ج١٧، ص۱۶۳ و ج۳، ص۳۴.

[2]. همان، ج١٧؛ ومضات، ص۶۲؛ بارقه‌ها، ص ۶۵.

[3]. موسوعه الامام الشهید سید محمدباقر صدر، ج١٧، ص۹۱.

[4]. همان، ج٢٠، ص١٠٧ و ص١٢٨.

[5]. همان، ج١٩، ص٢۶.

[6]. همان، ج٣، اقتصادنا، ص۲۱؛ اقتصاد ما، ج١، ص ٢٠.

[7]. همان، ص٢٢و٢٣.

[8]. همان، ص۴۱۷.

[9]. همان، ص۴۱۹.

[10]. همان، ص۴۲۱.

[11]. همان، ص۴۲۳.

[12]. همان، ص۴۲۴.

[13]. همان، ص۲۳.

[14].  همان، ص۲۵.

[15].  همان.

[16].  همان، ص۲۷.

[17]. همان، ص۳۱.

[18]. همان، ص۳۴.

[19].  همان، ص۳۳۸.

[20]. همان، ص۳۴۰ـ۳۶۰.

حجت‌الاسلام والمسلمین الهی خراسانی: تفسیر ترتیبی و موضوعی ارتباطی طولی دارند

حجت‌الاسلام والمسلمین الهی خراسانی تفسیر ترتیبی را با تفسیر موضوعی شهید صدر دارای ارتباط طولی عنوان کرد و گفت: تفسیر ترتیبی در مقدمه تفسیر موضوعی، نیازمند استفاده مفسر از اصول فقه است.

به گزارش روابط عمومی پژوهشگاه شهیدصدر، حجت‌الاسلام والمسلمین مجتبی الهی خراسانی در نهمین نشست از سلسله نشست‌های تخصصی تفسیر موضوعی شهید صدر با عنوان «کارآیی دانش اصول فقه در تفسیر موضوعی (با تأکید بر دیدگاه‌های علامه شهید صدر)» که عصر سه‌شنبه در دفتر تبلیغات اسلامی خراسان رضوی برگزار و به صورت مجازی پخش شد، بحث خود را به سه قسمت عمده کارآیی دانش اصول فقه در مجموعه استنطاق و استنباط معارف اسلامی، بحث دوم کارآیی اصول فقه در تفسیر موضوعی و بحث سوم چالش‌های این مسیر تقسیم کرد.

حجت‌الاسلام والمسلمین الهی خراسانی درباره نقش دانش اصول فقه در گزاره‌های اسلامی گفت: از دانش اصول فقه انتظار می‌رود که اصول استدلال فقهی را تأمین کند؛ بنابراین در نگاه اول یک دانش طریقی برای تسهیل، مستندسازی و روش‌مند‌سازی فعالیت علم فقه است؛ اما بافت اصول فقه از چند دسته گزاره تشکیل شده است؛ یک دسته از این گزاره‌ها شبیه گزاره‌های معرفت‌شناسانه است، یعنی تعیین منابع معتبر در استنباط گزاره‌های احکام، مانند آیات قرآن، احادیث و قلمرو عقل است و اینکه چگونه می‌توانیم به این‌ها استناد کنیم.

وی ادامه داد: بخشی از گزاره‌های اصول فقه از جنس روش‌شناسی است، یعنی چگونگی استناد روشمند و کسب معرفت از این منابع؛ بخش‌هایی از گزاره‌ها هم اصول موضوعه‌ای است که در استدلال فقهی به عنوان مقدمات استفاده می‌شود.

حجت‌الاسلام والمسلمین الهی خراسانی ابراز داشت: مجموعه دانش اصول فقه در عمل، منطق استدلال و استناد را در دانش فقه تأمین می‌کند؛ این منطقی که تأمین می‌کند و بحث‌های معرفت‌شناسانه، روش‌شناسانه و اصول موضوعی را شامل می‌شود به طور غالب و عام در استدلال و استناد گزاره‌های شریعت به کار گرفته می‌شود.

وی بیش و پیش از همه گزاره‌هایی از اصول فقه را که به کار سایر دانش‌ها می‌آید جنبه‌های معرفت‌شناسانه و روش‌شناسانه دانست و افزود: دانش اصول فقه در وضعیت فعلی می‌تواند از متون دینی مانند قرآن، روایات و حتی متن ادراکات عقلی و عقلایی انسان‌ها در استنباط هر گزاره‌ای که به حوزه مسئولیت اخلاقی و قانونی اعتبار دارد کمک کند اما در خارج از آن حوزه چه در آیات قرآن و چه در روایات که بحث تاریخی است، گزارش یک امر واقعی است، یا سنت‌های تکوینی است برای این به لحاظ معرفت‌شناسی و روش‌شناسی صلاحیت ورود ندارد.

حجت‌الاسلام والمسلمین الهی خراسانی با مطالب پیش گفته درباره تبیین کارآیی دانش اصول فقه در تفسیر موضوعی قرآن گفت: بخش‌هایی از تفسیر موضوعی درباره امور اخلاقی و قانونی است، یعنی دنبال همین‌ها هستیم، دنبال عامل مسئولیت اخلاقی، نظریه اخلاقی قرآن کریم، اخلاق اقتصادی در قرآن کریم، نظریه انسان‌شناسانه در حوزه محرک‌های اخلاقی هستیم که خیلی از این‌ها به طور مستقیم در حوزه مسئولیت اخلاقی و قانونی جای می‌گیرد بنابراین منطق اصول فقه در استنباط این‌ها مؤثر است.

وی در بیان نکته‌ای دیگر ابراز داشت: این نکته شاید مفروض کسانی است که دائم تکرار می‌کنند که اصول فقه به درد تمام معارف اسلامی می‌خورد، چون مصرح نیست، اصول فقه به مثابه یک مدل یا نمونه می‌تواند برای استنباط سایر گزاره‌های غیر فقهی هم استفاده شود.

حجت‌الاسلام والمسلمین الهی خراسانی با تأکید بر اینکه اصول موضوعه، اصول موضوعه مسئولیت اخلاقی و قانونی است افزود: به هر حال همه آنچه که در اصول موضوعه بحث می‌کنیم چون اصول موضوعه است، قابل نادیده گرفتن نیست؛ بنابراین اگر در فهم یک آیه که به طور مستقیم به احکام کاری ندارد، یکی از این اصول نقض شود، می‌تواند به عنوان عامل سلبی عمل کند.

وی گزاره‌های اسلامی را دارای پیوستگی و ارتباطی زنجیره‌وار توصیف کرد و ابراز داشت: هستی‌شناسی، معرفت‌شناسی و گزاره‌های دیگر قرآن با هم مرتبط هستند؛ شکل یکپارچه‌ای دارد؛ قرآن مدعی است که این‌ها با هم سازگار هستند و هیچ اختلافی به معنای ناسازگاری با هم ندارند.

حجت‌الاسلام والمسلمین الهی خراسانی نتیجه گرفت: بنابراین طبیعی است که اگر این گزاره بخواهد به نقض یک مسئولیت اخلاقی در جای دیگر منتهی شود، قواعد حاکم بر مسئولیت اخلاقی می‌تواند جلوی تولد این گزاره را بگیرد، چون شما می‌دانید لازمه این گزاره این است که این گزاره در حوزه مسئولیت اخلاقی است؛ لازمه این امر تکوینی شما، استناد آن به خداوند متعال است؛ شما می‌توانید این لوازم را از طریق اصول موضوعه، کنترل و امتحان کنید و بعد شاهد این می‌شوید که گزاره اولیه شما درست یا نادرست بوده است.

وی در ورود به تفسیر موضوعی از مقایسه آن با تفسیر ترتیبی شروع کرد و گفت: در تفسیر ترتیبی می‌توانیم از مباحث الفاظ کمک بگیریم و قواعد حاکم بر فهم دلالات را برای فهم آیات قرآن استفاده کنیم؛ تفسیر ترتیبی قرآن از نگاه شهید صدر مراحلی دارد که ابتدا مفردات و ترکیبات همان آیه است، بعد سیاق، بعد موقعیت در سوره و بعد در منظومه آیات است که از این قسمت آخر به عنوان تفسیر قرآن به قرآن نام می‌برند؛ بعد از آن صدق این فهم را با توجه به تعبیرات معصومین هم انجام می‌دهد.

حجت‌الاسلام والمسلمین الهی خراسانی درباره تفسیر موضوعی اظهار داشت: نقطه آغاز در تفسیر موضوعی، آیات نیست؛ تفسیر ترتیبی قرآن به مثابه خشت‌های خام و مواد برای تفسیر موضوعی استفاده می‌شود؛ شهید صدر بین تفسیر موضوعی و ترتیبی، نسبتی طولی قائل است یعنی تفسیر ترتیبی مقدمه‌ای برای تفسیر موضوعی است؛ یعنی قبل از اینکه هر آیه‌ای بخواهد در تفسیر موضوعی مشارکت کند، باید اقدامات تفسیر ترتیبی به طور کامل درباره آن طی شده باشد؛ پس مسائل صغروی اصول فقه در تهیه مواد خام تفسیر موضوعی نقش دارد.

وی روش تفسیر موضوعی شهید صدر را روشی موازی و از جنس روش‌های پارالل و نه تک‌خطی عنوان کرد و توضیح داد: از دو نقطه متفاوت، دو فعالیت آغاز می‌شود، یک نقطه پرسش‌های بشری و یک نقطه تفسیر ترتیبی است؛ هیچ کدام بر هم مقدم نیستند؛ دو نقطه آغاز مستقل است و این‌ها در یک جا به هم می‌پیوندند.

حجت‌الاسلام والمسلمین الهی خراسانی تصریح کرد: درست است که اصول فقه در تولید همه دانش‌های بشری نقش ندارد، اما دانش اصول فقه یک ساز و کاری را برای فقه معلوم کرده است که فهمی را برای پرسش در استنباط احکام قائل شده است؛ یعنی جایی را برای پرسش ایجاد کرده است؛ یا بیش از این جایی را برای نقش عقلانی پرسش باز گذاشته است و ترازی را برای عقلانیت فهم مقرر کرده است؛ اصول فقه می‌گوید در مواجهه با هر کلام مطالبات شنونده و پرسش‌های ذهنی شنونده بر فهم او سایه می‌اندازد.

از این منظر نیز اصول فقه در تفسیر موضوعی نقش‌آفرینی خواهد داشت.

وی ادامه داد: اگر فهم پیشینی بین او و گوینده مورد توافق باشد ممکن است هم او بر اساس این تفاوت قبلی این فهم را بفهمد و هم گوینده حق دارد بر اساس آن فهم مشترک سخن بگوید؛ درباره اینکه آیا کلمات و ظهورات برای کسی که مقصود به تخاطب یا افهام یا حاضر است حجت است؟ این سوالات درباره همه آیات قرآن معنادار است و پاسخ‌های اصول فقه به طور کامل قابل بازسازی برای سایر عرصه‌ها است.

حجت‌الاسلام والمسلمین الهی خراسانی درباره مراحل تفسیر موضوعی قرآن از نگاه شهید صدر ابراز داشت:‌ تفسیر موضوعی شهید صدر از سه مرحله استظهار و استنباط و استنطاق، در واقع مرحله استنطاق است؛ در حالی که سقف تفسیر ترتیبی آیات، مرحله استنباط است.

وی توضیح داد: تلاش روشمند برای فهم گزاره‌های اسلامی در سه مرحله است؛ یا استظهار که بسندگی به ظهورات متن است، بالاتر از آن استنباط است که همه عوامل مؤثر در فهم متن اعم از دلالت الفاظ از قبیل سیاق و غیره را شامل می‌شود و مرحله بعد استنطاق است که صحبت درباره تفسیر موضوعی پا گذاشتن به دنیای استنطاق است.

 

حجت‌الاسلام والمسلمین الهی خراسانی گفت: شما در استنطاق می‌پرسید و وقتی پرسیدید، می‌آیید و مواد خام خود را بررسی می‌کنید؛ نه به این معنا که تفسیر ترتیبی را مرحله دوم می‌گذارید، بلکه بعد از پرسش سراغ خزانه تفسیر ترتیبی می‌روید و از آورده‌های تفسیر ترتیبی دست به گزینش می‌زنید؛ ازاین‌رو مرحله دوم گزینش از خزانه‌ای است که قبل از گزینش و بدون تأثیرپذیری از پرسش‌ها فراهم شده است؛ درواقع با یک نگاه استقلالی این آورده‌ها و مواد خام از تفسیر ترتیبی استنتاج شده است که حالا در مرحله دوم به سراغ گزینش‌گری از آورده‌های تفسیر می‌روید.

وی ادامه داد: معیار این گزینش‌گری این است که هر گزاره‌ای از آیات که به شکل ترتیبی استنباط شده است و احتمال کاربرد در ساخت نظریه قرآنی را دارد، گزینش اولیه می‌شود و مفسر در این گزینش اولیه هم حداکثری عمل می‌کند؛ یعنی فقط آنچه را که یقین دارد به کارش می‌آید نمی‌برد بلکه هر آنچه را که احتمال می‌دهد به کارش بیاید با خود می‌برد؛ بنابراین در این مرحله دوم نیازمند تراکم اطلاعات قرآنی هستیم.

حجت‌الاسلام والمسلمین الهی خراسانی افزود: در مرحله سوم که شهید صدر آن را مقارنه می‌نامد، این‌ها را باید کنار هم بگذاریم و با هم مقایسه کنیم و ربط این‌ها را درک کنیم که به نظرم همان آنتولوژی مفاهیم امروز است؛ در مرحله بعد معنادهی می‌کنید که دلالتی را از کل این‌ها کشف می‌کنیم که از آن به عنوان نظریه تعبیر می‌کنیم؛ این بعد، زمانی نیست بلکه همه این مراحل به طور مرتب رفت‌وبرگشت می‌شود؛ که در این رفت‌وبرگشت‌ها ممکن است در مراحل قبلی و استفاده از مواد اصول فقه تغییراتی ایجاد شود.

وی درباره استنطاق گفت: در استنطاق شما درباره واقعیتی فارغ از دلالت بحث می‌کنید؛ وقتی شما به استنطاق توجه می‌کنید، آخرین رهاورد استنطاق یک نظریه قرآنی چیست؟ مطلبی است که بخش‌هایی از آن در قالب آیات با این نظم بیان شده است؛ این واقعیتی است، مانند کوه یخی که استظهار و استنباط شما آن قسمت بیرون از آب را نشان می‌دهد اما در استنطاق شما کل پیکره کوه یخ را کشف می‌کنید؛ ازاین‌رو است که این موضوع مقداری جنبه هرمنوتیکی پیدا می‌کند که به این خاطر برخی تلاش کرده‌اند که فرآیند استنطاق شهید صدر را با هرمنوتیک گادامر توضیح دهند؛ البته بد نیست، هرچند شهید صدر متأثر از گادامر نبوده است؛ به سراغ آن رفته‌اند چون به درستی درک کردند که این چیزی بیش از فهم مراد گوینده است، چون فهم مراد گوینده یعنی آنچه می‌خواهد بگوید، در حالی که در استنطاق سوال این است که آن چیزی که نمی‌خواهد بگوید، اما واقعیت دارد چیست؟

حجت‌الاسلام والمسلمین الهی خراسانی ادامه داد: شما در نظریه قرآنی و استنطاق می‌خواهید به آن چیزی برسید که شاید قرآن نخواسته است همه آن را در همه ابعاد در این آیه بگوید؛ اما وقتی کنار هم می‌گذارید و روابط را کشف می‌کنید متوجه می‌شوید که زیر آن چه خبر است.

وی درباره رهاورد دیگر تفسیر موضوعی گفت: این تفسیر می‌تواند پرسش‌های ما را سازماندهی کند و صورت‌بندی جدیدی از پرسش‌ها به ما بدهد؛ یعنی شاید ما متوجه شدیم که پرسش‌های بشری ما باید به گونه‌ای دیگر هم طرح شود، ما این عامل را هم باید در پرسش اضافه می‌کردیم، تغییر پرسش باز می‌تواند به فهم ما یک جهت جدید بدهد.

حجت‌الاسلام والمسلمین الهی خراسانی توضیح داد: یک رهاورد روش استنطاقی شهید صدر در تفسیر موضوعی، دسترسی ما به عینیت آن چیزی است که در قرآن یا سنت مطرح است نه به دلالت آیات، دوم اینکه مبتنی بر تجربه بشری است و خاستگاه آن تجربه بشری و صورت‌بندی پرسش‌ها به وسیله دانش‌های بشری است؛ این پرسش‌هایی هم که شهید صدر می‌گوید ساده نیست، کوئسشن نیست بلکه پرابلم است؛ و اگر بگوییم فرضیه اشتباه نکرده‌ایم؛ بنابراین در تفسیر موضوعی که تا مرز استنطاق جلو می‌رود شما فرضیه‌های مختلف بشری را تا انتها می‌روید و بر می‌گردید؛ شاید ابتدا وقتی یک فرضیه را عرضه کردید ببینید که این فرضیه با این نظریه قرآنی در نمی‌آید، وقتی فرضیه را عوض می‌کنید، نظریه قرآنی را قابل کشف می‌بینید.

وی درباره اصول فقه گفت: ما به لحاظ اصولی برای اینکه چگونه این گزینه‌های محتمل را کشف کنیم پیشنهادی نداریم؛ اصول فقه برای اینکه چگونه مقایسه کنیم و ارتباط علی معلولی و وجودی بین مفاهیم برقرار کنیم پاسخی ندارد؛ اصول فقه برای اینکه چگونه با نظریه رفت و برگشت را تأمین کنیم، با نظریه چگونه برویم و پرسش‌های خود را اصلاح کنیم پاسخی ندارد؛ این‌ها کارهایی است که ما باید انجام دهیم؛ چالش جدی ما همان مرحله به دست آوردن روابط از تراکم اطلاعات قرآنی است که یک مسیر استقرائی است که اصول فقه هنوز برای روش‌های استیاد و استقرا پیشنهادی ندارد.

حجت‌الاسلام والمسلمین الهی خراسانی در پاسخ به اینکه آیا اصطلاح استنطاق، آورده ابداعی شهید صدر است یا ما این را در دانش اصول و تفسیر داشته‌ایم؟ گفت: اصطلاح استنطاق را شهید صدر از امیرالمؤمنین علی(ع) وام گرفته‌اند و در مقدمه کتاب خودشان هم اشاره و استناد کرده‌اند. کاربست عملی این اصطلاح هم بدون استناد به این واژه از زمانی که مباحث تفسیر موضوعی یا استنباط‌هایی که به صورت گسترده مبتنی بر آیات است، به طور عملی انجام شده است؛ شکل گرفته؛ تفسیرهای موضوعی، امثال سید قطب، عبده، رشید رضا و بحث‌ٌهای علامه طباطبایی و بعضی دیگر وجود داشته است؛ اگر چه گفته می‌شود آغازگر تفسیر موضوعی با این عنوان شهید صدر است؛ اما اینکه این فرآیند تفسیر موضوعی را استنطاق بنامند، پیش از شهید صدر سراغ ندارم. سه گانه استظهار، استنباط و استنطاق سه گانه شهید صدر است.

دکتر موسوی:

تفسیر موضوعی شهید صدر از پارادایم‌های جهانی برتر است.

دکتر موسوی پارادایم‌های مختلف سیصد سال گذشته را تشریح کرد و در ادامه گفت: با توجه به اینکه پارادایم‌های کلان جهان منشأ تجربی و منطقی ندارند، تفسیر موضوعی شهید صدر با تکیه بر قرآن، برتر است.

به گزارش روابط عمومی پژوهشگاه شهید صدر، دکتر هادی موسوی در هشتمین نشست از سلسله نشست‌های تخصصی تفسیر موضوعی شهید صدر با عنوان «کارکردشناسی تفسیر موضوعی شهید صدر در حوزه علوم انسانی و نظام اجتماعی» که عصر یکشنبه در پژوهشگاه تخصصی شهید صدر در قم برگزار و به صورت مجازی پخش شد، درباره دوره جدید و مدرن سخن گفت و با اشاره به جریان‌های پست‌مدرن و پسا مدرن گفت: تفاوتی ادبیاتی بین آثار شهید صدر و آنچه امروز تحت عنوان علوم انسانی و علوم اجتماعی به آن‌ها پرداخته می‌شود وجود دارد.

دکتر موسوی درباره نسبت این موارد گفت: آیا می‌توان گفت که شهید صدر درباره این پارادایم‌ها صحبتی داشته است و یا حداقل یک چارچوب را به ما ارائه کرده است که بتوانیم راجع به این‌ها فکر کنیم؟ آیا بحث از رویکردها از بحث پارادایم‌های علوم انسانی کفایت می‌کند؟

وی ادامه داد: بحث پارادایم‌های علوم انسانی کل آن چیزی است که در جهان غرب یعنی اروپا و آمریکا با عنوان علوم انسانی با شاخه‌های مختلف از جامعه‌شناسی و اقتصاد گرفته تا علوم تربیتی و مدیریت و دیگر رشته‌ها را شامل می‌شود؛ در واقع بحث پارادایمی بحث کلان راجع به شاخه‌های مختلف علوم انسانی و اجتماعی است.

وی با بیان کامل ایده پارادایم اظهار داشت: پارادایم علم به لحاظ مفهومی مجموعه‌ای از پیش فرض‌های متافیزیکی و فلسفی علم است که بر اساس آن هویت نظری و عملیاتی علم تعریف می‌شود؛ یعنی علم وابسته به پارادایم است و روش‌شناسی علمی به وسیله این پیش‌فرض‌هایی هستند که در درون پارادایم طراحی می‌شود؛ بنابراین علم به پارادایم متکی است و با تعبیر صریح‌تر همیشه علم در خدمت پارادایم است.

دکتر موسوی درباره ایده رویکرد شهید صدر در مقابل ایده پارادایم گفت: ایده رویکرد یک هویت کلان فکری است که پشتوانه‌های روشی علم، پشتوانه‌های روشی و نظری اجتهاد و نظام علم را در درون خود تعیین و منطق علمی حوزه‌های مختلف در استفاده از نظام اجتماعی را به ما ارائه می‌کند.

وی ادامه داد: شهید صدر در 1960 یعنی در اقتصادنا به صورت فنی به این موضوع پرداخته است؛ گرچه قبل از اقتصادنا در آثار دیگر شهید صدر هم وجود داشته است، اما در اقتصادنا به عنوان یک اصطلاح فلسفه علمی و به عنوان یک چارچوب نظری بحث شده است.

وی توضیح داد: در مقاله‌ای که در نشریه اندیشمندان مسلمان در دانشگاه تهران منتشر شد این را توضیح دادیم؛ تقارن تاریخی ایده رویکرد و پارادایم در چیستی علوم انسانی آمده است؛ آنجا تبیین شد که ایده رویکردی که شهید صدر مطرح کرد، چه ظرفیت‌ها و مزایایی دارد، اما علی رغم آن ایده پارادایم شهرت بیشتری در بین جامعه علمی دارد؛ تلاش ما این است که از چارچوب‌های شهید صدر که در آثار و کتبی مانند السنن التاریخیه آمده است استفاده کنیم.

دکتر موسوی درباره پارادایم‌های امروزه سخن گفت و افزود: ادبیات قبلی شهید صدر در وضعیت جدید وجود ندارد؛ ملاک این ایده پارادایمی چیست؟ این ایده پارادایمی تلاش می‌کند به علوم انسانی یک نظم علمی بدهد؛ با این مسأله شروع می‌کند که آیا علوم انسانی تابعی از علوم طبیعی است؟ و این پرسش را مطرح می‌کند که آیا روش‌های علوم طبیعی را می‌توانیم در علوم انسانی به کار بریم؟ در برابر این ملاک و پرسش ملاک و پرسش دیگری مطرح می‌شود که علوم انسانی تابعی از علوم طبیعی نیست بلکه هویتی متمایز از علوم طبیعی دارد چون انسان هویتی متمایز از اشیاء و طبیعت و موجوداتی مانند کیاهان و حیوانات دارد.

وی درباره نسبت تفسیر موضوعی و سوال پیش گفته اظهار داشت: سوال اینکه تفسیر موضوعی چه نسبتی با این سئوال دارد؟ آیا درست است که ما این تفسیر را در برابر این سئوال قرار دهیم؟ و آیا تفسیر موضوعی شهید صدر می‌تواند به این سئوال پاسخ دهد؟ و در صورت پاسخ بلی هست یا خیر؟ روش‌های تحقیق را می‌توانیم در تفسیر موضوعی یا علوم انسانی که تفسیر موضوعی پیشنهاد می‌کند استفاده کنیم؟

وی توضیح داد: بحث از اینجا شکل می‌گیرد که اگر این سوال را در برابر تفسیر موضوعی قرار دهیم، یک سری مشکلات و تکثر آراء پیش می‌آید و ما برای استخراج پاسخ شهید صدر با مشکلاتی مواجه می‌شویم؛ همانطور که شهید صدر می‌گوید تجربه بشری را مطالعه کنیم و سوالی از آن استخراج کنیم و به قرآن عرضه کنیم تا سوال تفسیر موضوعی ما باشد، برای این کار لازم است که سوال خود را بازنگری کنیم.

دکتر موسوی روال شهید صدر را متفاوت از روال دیگر اندیشمندان جهان برشمرد و گفت: شهید صدر از دوگانه‌ای که اجرای روش‌های علوم طبیعی در علوم انسانی قابل اجرا هست یا نه به سراغ دوگانه دیگری می‌رود که آیا پذیرش قانونمندی تاریخ مستلزم نفی اراده انسان هست و پذیرش اراده انسان مستلزم نفی قانونمندی تاریخ است؟ که اگر یک جمله از هر دو این‌ها در بیاوریم دو دسته اصلی از رویکردها یا به تعبیر جدید دو دسته اصلی از پارادایم‌ها را می‌توانیم در برابر همدیگر ببینیم؛ پارادایم‌هایی که قائل هستند اراده انسانی داریم و قانون داشتن تاریخ را قبول می‌کنند و برعکس.

وی تاریخ دویست ساله فلسفه علم اروپا را توضیح داد و گفت: این یک ملاک اصیل فلسفه علمی است بدون اینکه بازی‌های قدرت بخواهد در آن دخیل باشد؛ شهید صدر این را برای ما تعریف کرده است؛ در یکی از بحث‌های تفسیر موضوعی وقتی می‌خواهد به بحث قانون برسد، می‌گوید که یک پنداری در بین متفکران اتفاق افتاده است و این پندار موجب شکل‌گیری پارادایم‌هایی بود که می‌گفتند ما یا باید قائل به قانون تاریخی شویم و اراده انسان را نفی کنیم و یا باید قائل به اراده انسان شویم و قانون تاریخی را نفی کنیم.

وی ابراز داشت: شهید صدر با روش تفسیر موضوعی که آن را در سنت‌های تاریخی پیاده می‌کند، تاریخ را در جریان علم حفظ می‌کند، قانون‌مندی تاریخ را هم بیان می‌کند و انسانی بودن و تمرکز بر اذهان انسانی را در این کار نشان می‌دهد و اراده انسان و آن چیزی که دویست سال از جریان تاریخ علم را به خود مشغول کرد، اراده انسان را در کنار این قانومندی حفظ می‌کند و آن را به شکل فنی توضیح می‌دهد و در کنار این‌ها ربانی بودن همه آن عنصرها و نسبتشان با خدا را نشان می‌دهد.

دکتر موسوی اظهار داشت: تفسیر موضوعی شهید صدر توانست بر تفسیر سنت‌های تاریخی که یکی از سوالات مهم و اساسی بود فائق آید؛ این کار به وسیله باز تعریف سئوالی که برای متفکران پیش آمده بود حاصل شد؛ علاوه بر آن برای نظم موقعیتی هم پیشنهاد داشت که مثل‌های اعلای اجتماعی آن را برای جوامع در طول تاریخ می‌شمارد و ما می‌توانیم حتی در موقعیت خاص تاریخی از آن استفاده کنیم.

وی درباره اشکال عمده مطرح شده تصریح کرد: اینکه دانشمندان علوم اجتماعی از طریق روش‌های علمی به این نتایج رسیده‌اند اما شهید صدر از طریق قرآن به این نقطه رسیده است سوالی قابل تأمل است؛ یعنی شما چطور می‌توانید قائل شوید که سنت‌های تاریخی یک موضوع از موضوعات تفسیر موضوعی اعتباری بیش از پارادایم‌ها دارد؟ سوال خوب است اما برای پی بردن به پاسخ آن کافی است ادبیات فلسفه علمی و روش‌شناسی سیصد سال اخیر فلسفه غرب و علوم اجتماعی غرب را بخوانید.

وی نظریه‌های علمی را دارای لایه‌های مختلف برشمرد و گفت: یک سطحی از نظریه‌ها به اسم نظریه‌های نظریه‌سازان معروف هستند و وبر و دورکیم و دیلتای و کنت و این‌ها از این دسته‌اند؛ نظریه‌هایی از سنخ نظریه‌های نظریه‌سازان دارند؛ مطالعه این بحث در کتاب‌های فلسفه علمی، ویژگی این نظریه‌ها، شواهد تجربی کمی دارند و مشخص نیست که این نظریه‌ها کاملاً چگونه ساخته می‌شوند؟ بیش از اینکه این نظریه‌ها شواهد علمی داشته باشند، مقبولیت اجتماعی دارند.

دکتر موسوی گفت: مراجعه به آثار پوپر، درباره جریان علم می‌گوید که علم خادم پارادایم است و پارادایم علم را تعریف می‌کند، پوپر می‌گوید ما برای انتخاب نظریه‌های کلان که به عنوان پیش‌فرض‌های ما محسوب می‌شوند نه استدلال تجربی و نه استدلال عقلی داریم بلکه انتخاب می‌کنیم؛ و این انتخاب وارد جریان علم می‌شود.

وی سوال کرد: حال شما از این جریانات پارادایمی یا اعتبار معرفتی برآمده از قرآن به واسطه ادله عقلی و استدلال علمی شهید صدر کدام را بالاتر می‌دانید؟ محتواهای تفسیر موضوعی رویکرد علمی می‌سازند و پارادایم‌ساز هستند.

وی در بیان نکته‌ای گفت: روش تفسیر موضوعی با یک مسأله بزرگ شروع می‌شود، ما نباید این مسأله بزرگ را دست کم بگیریم و فکر کنیم که برای هر مسأله‌ای به سراغ قرآن رویم و پاسخ درست و سر راست بگیریم؛ برای به دست آوردن این مسأله بزرگ که موضوع تفسیر موضوعی است، لازم است کل تجربه بشری را تا دوره خود مطالعه کنید و یک مسأله غنی شده با کل تجربه بشری بیابید.

دکتر موسوی گفت: آنچه که پیشینه واقعی تفسیر موضوعی است، نه کارهایی است که در جریان بیداری اسلامی در اطراف ما اتفاق افتاده است، پیشینه واقعی تفسیر موضوعی رویکردهایی هستند که در جهان علم وجود دارند و این پارادایم‌هایی هستند که در جهان علم وجود دارند و این رویکرد شهید صدر هم بدیل آن‌ها نیست، به خاطر همان تعبیری که راجع به آن‌ها داشت که همه این پارادایم‌ها در یک پنداری گیر افتاده‌اند که یا باید قانون تاریخ را بپذیرند و اراده انسان را نفی کنند و یا باید اراده انسان را نگه دارند و قانون را نفی کنند.

وی ابراز داشت: این بحث سنت‌های تاریخی که خروجی تفسیر موضوعی شهید صدر محسوب می‌شود، به تعبیر فلسفی تباین ذاتی با همه این پارادایم‌ها دارد؛ نقطه مشترک همه آن پارادایم‌ها که سوبجکتیویته حاکم بر دوره مدرن هست را پیدا می‌کند و در برابر آن یک ملاک علمی قرار می‌دهد که اگر علم بخواهد در درون جامعه وارد شود، و انسان و جامعه را شناسایی کند باید چه ملاکی داشته باشد و این ملاک را در ویژگی‌هایی که ایشان در تفسیر موضوعی اشاره می‌کند شاهد هستیم.

وی درباره نظام اجتماعی گفت: بخش عمده‌ای از رویکرد از سنخ علم و شناسایی است، اما نظام اجتماعی از سنخ عمل است، همانطور که مذهب اجتماعی و اقتصادی از سنخ عمل است؛ نظام اجتماعی تلاش می‌کند یک نظم اجتماعی و اقتصادی در جامعه ایجاد کند، از طریق آن بر جامعه حاکم شود و ایده‌های خود را وارد جامعه کند؛ شهید صدر وقتی می‌خواهد از نظام‌های اجتماعی یاد کند بر خلاف رویکردهای علمی از چهار نظام اجتماعی یاد می‌کند، نظام سرمایه‌داری دموکراتیک، نظام اشتراکی یا سوسیالیسم، نظام کمونیسم و نظام اسلامی.

صوت جلسۀ هشتم را اینجا گوش کنید (مخصوص شرکت‌کنندگان در دوره)

آیت‌الله مبلغی: حوزه‌های علمیه باید با استفاده از تفسیر موضوعی شهید صدر پاسخگوی سؤالات روز جامعه باشند.

آیت‌الله مبلغی پرداختن به تفسیر موضوعی شهید صدر و صحبت درباره چیستی آن را دارای اهمیت ارزیابی و تصریح کرد: در این حد پرداختن به تفسیر موضوعی شهید صدر کافی نیست؛ حوزه‌های علمیه باید با جدیت بیشتر در موضوعات مختلف از این تفسیر استفاده کنند و پاسخگوی سئوالات روز جامعه باشند.

به گزارش روابط عمومی پژوهشگاه شهید صدر، آیت‌الله دکتر احمد مبلغی از اساتید درس خارج حوزه علمیه و نماینده مجلس خبرگان رهبری در هفتمین نشست از سلسله نشست‌های تخصصی تفسیر موضوعی شهید صدر با عنوان «چارچوب‌های سه‌گانه فکری، گرایشی و اخلاقی و نقش آن‌ها در تفسیر موضوعی» که عصر سه شنبه در اندیشگاه فرهنگی سازمان اسناد و كتابخانه ملی برگزار و به صورت مجازی پخش شد، در مقدمه، تفسیر را بحثی مهم و حساس و دارای دایره‌ای اعم و گسترده توصیف کرد و گفت: همه اجتهادات فقها و تلاش‌هایی که مفسران درباره نصوص قرآنی و حدیثی انجام می‌دهند در حوزه تفسیر می‌گنجد.

آیت‌الله مبلغی در اشاره‌ای به مسائل دیگر پیرامون تفسیر گفت: زمان متن و مفسر از اهمیت بالایی برخوردار است؛ گاهی فاصله متن و ماتن به هزار سال می‌رسد؛ با تفاوت زمانی، شرایط اجتماعی هم متفاوت می‌شود یعنی متن و مفسر برای دو جامعه جدا هستند.

وی ابراز داشت: اگر بپذیریم شکل‌گیری متن بی‌ارتباط با شرایط اجتماعی نیست و نیز بپذیریم فهم و تفسیر بدون تأثر از شرایط اجتماعی رخ نمی‌دهد، این جامعتین، یعنی جامعه زمان صدور متن و جامعه زمان تحقق فهم، دخالت می‌کنند؛ حال چون تفاوت بین دو جامعه وجود دارد، عمل تفسیر سخت می‌شود، چون نقطه عزیمت به سمت تفسیر و پیش‌داوری‌ها و پیش‌فرض‌ها با شرایط خاص زمان صدور متن متفاوت است؛ انطباق این‌ها بر هم نیازمند روش دقیق، علمی، هوشمندانه و ناظر به چالش‌ها است.

نماینده مجلس خبرگان رهبری اظهار داشت: بر اساس کلمات، نکته‌ها و مواجهه‌ها در کتاب‌ها و بحث‌های مختلف، می‌توان نظریه‌ای را به شهید صدر نسبت داد: شهید صدر می‌گوید، پاسخ گرفتن از قرآن امکان پذیر است؛ پیچیده است و با چالش‌های علمی مواجه است؛ اگر چه در دسترس است اما امکان اشتباه و خطا در آن کم نیست؛ تفسیر برای دستیابی به موفقیت باید اطلاعات کافی داشته باشد و این اطلاعات را تجزیه و تحلیل کند؛ باید استحضار نصوص کرد یعنی نصوص را احضار کنید تا به نتیجه دست پیدا کنید؛ حتماً باید قبل از استحضار نصوص چارچوب‌های فکری را با نگاهی تنقیحی و دقیق بنا کنیم.

آیت‌الله مبلغی درباره تفسیر موضوعی گفت: هنوز تفسیر موضوعی شهید صدر جایگاه خود را در حوزه‌های علمیه پیدا نکرده است؛ این تفسیر موضوعی در حوزه‌های علمیه برپا و فعال نشده است.

وی به تقسیم‌بندی تفاسیر به تجزیئی و توحیدی از سوی شهید صدر اشاره کرد و گفت:‌ تفسیر تجزیئی پراکنده‌گرا و به دنبال تفکیک نصوص است؛ در این تفسیر رابطه اجزا در ذهنیت مفسر محل توجه قرار نمی‌گیرد تا از دل این رابطه و ارتباط و پیوندی که این‌ها با هم دارند، معناهایی را خلق کند و بسازد.

نماینده مجلس خبرگان رهبری در توضیح تفسیر توحیدی ابراز داشت: تفسیری یکپارچه ساز که اجزاء را می‌بیند و کوشش می‌کند آن‌ها را با نظمی منطقی کنار هم قرار دهد تا سخن واحد جای جای قرآن را به صورت یک اندیشه اساسی بشنوید؛ در این تفسیر شما باید از روشی پیروی کنید که قدرت و توان یکپارچه سازی متن‌های از هم دور افتاده در ظاهر را داشته باشد.

آیت‌الله مبلغی تصریح کرد: اگر حوزه‌های علمیه تفسیر موضوعی را بشناسند و آن را به کار گیرند، مشکل نسل کنونی در ارتباط با استفاده از قرآن حل می‌شود؛ حوزه علمیه باید پای کار بیاید و این تفسیر موضوعی را فراتر از یک کالبد‌شناسی، ظاهرشناسی و تعریف‌گرایی پیش ببرد؛ مهم‌تر از اینکه گفته شود نظر شهید صدر چیست، آن است که شما این تفسیرهای موضوعی را برپا کنید. نخست مشکلات و مسائل جامعه را کشف و کسب کنید، و طبق روالی که شهید صدر ارائه می‌کند به سمت قرآن برویم و دست به کار تفسیرهای موضوعی متعدد شویم.

نماینده مجلس خبرگان رهبری در بیان سه مبنای تفسیر موضوعی شهید صدر گفت: نخست اینکه قرآن دارای افکار کلان، بزرگ و عمیق درباره واقعیت‌های هستی، عقایدی و اجتماعی است؛ مبنای دوم اینکه قرآن در موارد بسیار این کلان اندیشه‌ها را در تک آیه‌ها منعکس نکرده است، لذا شما باید مجموعه آیاتی را در یک روند تجمیعی، تحلیلی، توحیدی کنار هم قرار دهید تا به فکر اساسی قرآن برسید؛ و سومین مبنا اینکه انسان می‌تواند این آیات به ظاهر منتشره را در کنار هم قرار دهد و بر اساس آن طبق یک روش دقیق، نظریه‌پردازی و مراد مجموع اجزای آن را کشف و کسب کند.

وی به مشکل تحمیل رأی به قرآن در تمام تفاسیر اشاره کرد و افزود: در تفسیر موضوعی هم چون با اطلاعات پیشینی به سراغ قرآن می‌آیید در معرض تحمیل رأی هستید؛ اما اگر تفسیر موضوعی آنچنان که شهید صدر می‌گوید، به دقت اجرا شود و تحت مواظبت و کنترل قرار گیرد، پر رفت‌و‌برگشت و پر سؤال باشد این مشکل پیش نمی‌آید.

نماینده مجلس خبرگان رهبری ادامه داد: پرونده‌ای که در تفسیر موضوعی از مسأله خود می‌سازید باید دارای اطلاعات کافی باشد، اندیشه‌های بشری را در بر داشته و تجارب بشری در آن موجود باشد.

نماینده مجلس خبرگان رهبری درباره چارچوب‌های موجود در اندیشه شهید صدر و نقش آن در تفسیر موضوعی ابراز داشت: شهید صدر معتقد است هیچ عمل تفسیری رخ نمی‌دهد مگر اینکه با یک چارچوبی شکل گیرد؛ این چارچوب‌ها گاهی درست است و گاهی انسان را به خطای در فهم می‌کشاند؛ در تفسیر موضوعی ایشان به دو چارچوب توجه می‌کند، یکی چارچوب موضوعی را بسازید، و دوم باید چارچوب‌های فکری بنا کنید.

آیت‌الله مبلغی چارچوب‌های فکری، گرایشی و اخلاقی را انواع پذیرفته‌شده چارچوب در دیدگاه شهید صدر عنوان کرد و اظهار داشت: چارچوب فکری، یعنی اندیشه‌ای را از پیش گرفته‌اید، مطابق با اندیشه به سمت متن و نص می‌روید و تفسیر می‌کنید، حال درستی یا نادرستی تفسیر ناشی از درستی یا نادرستی آن چارچوب است.

وی در توضیح چارچوب فکری شهید صدر گفت: چارچوب‌های فکری تفاوت‌ها و گونه‌هایی دارد، چارچوب لغوی که شناخت درست لغت لازم و شناخت اشتباه آن خطرناک است، چون معنایی اشتباه را به قرآن تحمیل می‌کنید؛ چارچوب‌های فلسفی و فقهی نیز از دیگر زیر مجموعه‌های چارچوب‌های فکری است.

نماینده مجلس خبرگان رهبری چارچوب گرایشی را مربوط به مطالعه گرایش خاصی مانند چارچوب‌های مذهبی و انسانی توصیف کرد و درباره چارچوب اخلاقی گفت: نوعی از چارچوب است که به خاطر هویت خاص آن، که از رفتار انسان ناشی می‌شود تغییراتی را به وجود می‌آورد؛ ایشان معتقد است اگر چارچوب اخلاقی را برپا نکنیم، بسیاری از مفاهیم اسلامی قدرت و قابلیت تطبیق‌پذیری خود را از دست می‌دهد.

آیت‌الله مبلغی درباره نقش چارچوب‌ها در تفسیر موضوعی گفت: چارچوب نقش مثبت و منفی دارد؛ بدون چارچوب انسان نمی‌تواند تفسیر کند؛ انسجام درون یک چارچوب را به عنوان تفسیر موضوعی خلق می‌کنید و آن را به تکامل می‌رسانید، بعد تحلیل خود را بر اساس آن چارچوب منسجم همراه با سوالات روی قرآن می‌برید تا به یک انسجام و وحدانیت مفهومی برسانید؛ این چارچوب است که خلق می‌کند، البته اگر این چارچوب نادرست باشد، ممکن است شما را از حقیقت دور یا قوانین علم نما را به شما ارائه کند.

نماینده مجلس خبرگان رهبری در پاسخ به اینکه آیا توقیفی بودن چیدمان آیات را که به عنوان مثال سیاق‌بندی آیات را شکل می‌دهد، می‌توان به عنوان یک چارچوب و پیش‌فرض در تفسیر موضوعی لحاظ نمود؟ گفت: حتماً چنین است، سیاق بر دو قسم است، یکی سیاق درون آیه که حتماً باید مورد توجه قرار گیرد و یک حوزه آماده و مستعد در اختیار مفسر است؛ یکی هم سیاق آیات متوالی پشت سر هم است؛ اگر ثابت شود که نظم آیات، نظم دقیق تنزیلی است می‌توان از سیاق آیات استفاده کرد؛ لذا اول باید احراز هم جواری و بعد سیاق‌سازی شود.

آیت‌الله مبلغی در پاسخ به مرز تفسیر موضوعی شهید صدر با هرمنوتیک ابراز داشت: در بعضی اندیشه‌های هرمنوتیک نسبیت پذیرفته شده است که هیچ گاه حقیقت ثابتی نداریم، در یک نگاه مفسر است که متن را تغذیه می‌کند و فرآورده تفسیر عمل مفسر است؛ شهید صدر این را قبول ندارد و مانند دیگر فقها و عالمان دین معتقد است که اول، شارع مراد دارد و دوم مراد او قابل کشف است؛ کشف مراد باید با روش دقیق انجام شود تا این کشف رخ دهد، و چهارم خطای در کشف هم در موارد بسیار رخ می‌دهد؛ بنابراین اساساً نسبیت گرایی در اینجا وجود ندارد.

وی ادامه داد: و اما در ارتباط با مفسر، شهید صدر کلماتی در ارتباط با مفسر تفسیر موضوعی ارائه کرده است که تصور می‌شود به هرمنوتیک نزدیک می‌شود؛ چون یک عمل پر چالش است که مستمع نباش، و این تعابیر تصور می‌شود که باید دخالت کنی و این دخالت مفسر نقش دارد؛ در حالی که اگر شما می‌خواهید استنطاق کنید باید پرسشگری داشته باشید نه اعطای معنایی، ممکن است که در هرمنوتیک بگویند که مفسر معنایی را می‌دهد، اینجا بحث است که زوایای معانی را باز کن تا بتوانی درباره آن معنا سوال و پرسشی را مطرح کنی و جوابی را بگیری؛ این بسط معانی است نه اعطای معانی.

 

صوت جلسۀ هفتم را اینجا گوش کنید (مخصوص شرکت‌کنندگان در دوره)

عضو هیئت علمی جامعة المصطفی العالمیه: تفسیر موضوعی شهید صدر حرکت از واقعیت اجتماع به متن است.

حجت‌الاسلام‌ و‌ المسلمین میرزایی از آشنایی کامل شهید صدر با تحولات اجتماعی جامعه خود و جهان اسلامی صحبت کرد و گفت: تفسیر موضوعی شهید صدر حرکت از واقعیت به متن است.

به گزارش روابط عمومی پژوهشگاه شهید صدر، حجت‌الاسلام‌ و‌ المسلمین محمدعلی میرزایی، عضو هیئت علمی جامعة المصطفی العالمیه در ششمین نشست از سلسله نشست‌های تخصصی تفسیر موضوعی شهید صدر با عنوان «مناسبات متن و عینیت در روش تفسیر موضوعی از دیدگاه شهید صدر» که عصر امروز در اندیشگاه فرهنگی سازمان اسناد و كتابخانه ملی برگزار و به صورت مجازی پخش شد، شهید صدر را باورمند به کارآمدی اندیشه‌های قرآنی در عرصه نظری، معرفتی و عینی جامعه اسلامی دانست و گفت: شهید صدر باور دارد که قرآن کریم باید به عنوان متن مرجع، تأسیسی و الهام آفرین معرفتی در شکل‌گیری علوم دینی و انسانی نقش‌آفرینی کند.

عضو هیئت علمی جامعه المصطفی العالمیه ادامه داد: هر وقت از اسلامی‌سازی شناخت بحث می‌کنیم بدون تردید شهید صدر یکی از مبتکران و پیشگامان اسلامی‌سازی علوم است؛ البته تعبیر اسلامی‌سازی در ادبیات شهید صدر کم است اما پروژه کارآمدسازی علوم انسانی، عقلی و اجتماعی به وسیله مرجعیت علمی قرآن را پیگیری می‌کند.

وی یکی از مهمترین طرح‌ها و پروژه‌های فکری شهید صدر را آوردن علوم دینی به عینیت‌های اجتماعی عنوان کرد و افزود: اندیشه‌های شهید صدر یکی از عمیق‌ترین لایه‌های نظری مدافع نظریه ولایت فقیه و جمهوری اسلامی است.

حجت‌الاسلام‌ و‌ المسلمین میرزایی توصیه‌های مقدمه قانون اساسی ارائه شده به وسیله شهید صدر را مورد توجه قرار داد و ابراز داشت: برخی چالش‌های سال‌های گذشته، عمل نکردن به توصیه‌های شهید صدر است بنابراین بازگشت به نکات شهید صدر بسیار مهم است.

عضو هیئت علمی جامعه المصطفی العالمیه افزود: برخی فکر می‌کنند شهید صدر صرفاً منطق ارائه و آموزش اصول فقه را ارائه کرده است، در حالی که خود محتوا هم اساسی است؛ یعنی ده‌ها مبحث نوین و بکر در اصول فقه به وسیله این شهید بزرگوار بازسازی شده است.

وی تصریح کرد: به طور کلی مرجعیت فکری، فلسفی و اندیشه سیاسی تمدنی شهید صدر در جهان اسلام جا افتاده است؛ جریان‌های اسلامی در مغرب عربی و بویژه تونس و عراق باز تولید جریان سیاسی اخوان المسلمین تلقی شده است و تردیدی نیست شهید صدر به عنوان یک مرجع فرا مذهبی و در پروژه تمدن‌سازی اسلامی نقش آفرینی کرده است.

حجت‌الاسلام‌ و‌ المسلمین میرزایی از بی‌توجهی به اندیشه‌ها و چارچوب فکری شهید صدر در جریان اسلام‌گرایی معاصر انتقاد کرد و ابراز داشت: دلیل مواجهه کشورهای اسلامی عربی با آسیب‌های اسلام‌گرایی سیاسی به دلیل جدی نگرفتن اندیشه، تولید ایده و خلاقیت فکری و فلسفی بزرگانی مانند شهید صدر بوده است.

عضو هیئت علمی جامعه المصطفی العالمیه ادامه داد: نباید تلقی کرد اسلام‌گرایی شهید صدر و امثال ایشان با چالش مواجه شده است؛ اساساً غلبه امر سیاسی بر امر فکری، فلسفی یا قرآنی، غلبه امر قدرت و امر رفتن به سمت دولت‌سازی‌هایی که در مصر و جاهای دیگر بود باعث شد که محتوا که ثقل اصلی اندیشه‌های شهید صدر است مورد غفلت قرار گیرد.

وی توضیح داد: اگر شهید صدر با زمانه خود ارتباط نداشت و مسائل روزگار خود را هضم نمی‌کرد و به دنبال ارائه راه حل نبود، قطعاً نمی‌توانست این آثار را با این گرایش‌ها تولید کند؛ به دو دلیل این بحث اهمیت دارد؛ نخست مناسبات متن و عینیت در تفسیر قرآن از نگاه شهید صدر؛ اولاً در بین مفسران اجتماعی، سیاسی و به روز ما مانند سید قطب، مرحوم طالقانی و حتی مرحوم علامه طباطبایی، شهید صدر بهترین تفسیر را از مناسبات متن و عینیت ارائه داده است. بنابراین یک پدیده مرجع و با اهمیت است.

حجت‌الاسلام‌ و‌ المسلمین میرزایی در بیان دومین وجه اهمیت بحث گفت: دو وضعیت آسیبی و موقعیت تضعیف کننده اندیشه دینی در جهان اسلام اتفاق افتاد؛ یکی وضعیت متن‌گرایی و متن‌زدگی و در متن غرقه شدن و غفلت از واقعیات بیرونی انسان، عقل، زمان، مکان، تحول و تاریخ بود؛ انسان یعنی مفسر قرآن در طول تاریخ، هر قدر هم که تلاش کند، امکان اینکه از نقطه خلأ قرآن را بفهمد وجود ندارد؛ به هر صورت زمان و مکان اینقدر قدرت دارند که اجازه نمی‌دهند انسان خارج از آن دو حرکت کند ولی این مقدار کافی نیست؛ باید آگاهانه نقاط عزیمت مکانی، زمانی و اجتماعی و تمدنی را انتخاب کرد و از این نقاط بیرونی به سمت متن حرکت کرد و این غلبه داشته است.

عضو هیئت علمی جامعه المصطفی العالمیه تصریح کرد: غالب تفسیرهایی که تا قبل از شهید صدر در جهان اسلامی داشتیم متن‌گرا بوده است. در تفسیر ترتیبی متن‌گرایی یک امر مسلم است، متن‌گرایی به معنای متن زدگی و مغلوب کامل متن شدن و بی‌توجهی به واقعیت است که در اینجا واقعیت با ما بازای خارجی آن ارتباط دارد.

وی گفت: شهید صدر در تفسیر خود گزاره‌های دینی یعنی احکام، هم نظریه‌های دینی و هم نظام‌ها را مطرح می‌کند؛ اگر یک نظریه، گزاره یا یک نظام در بیرون مورد آزمایش قرار گرفت و پیامدشناسانه سراغ واقعیت بیرونی رفتیم و این نتیجه مثبت نبود، حتماً این تناقض در رابطه متن و تفسیر و واقعیت باید برداشته شود، چون شما نمی‌توانید این را به دین نسبت دهید؛ پس اولین وجه اهمیت ورود به این مسأله همین آسیب ظاهر گرایی است و بیشترین حرکت متن‌گرایی که به ظاهر‌گرایی منجر می‌شود، بیشترین ظهور و بروز این در تفسیر به خاطر غلبه روش تفسیر ترتیبی است.

حجت‌الاسلام‌ و‌ المسلمین میرزایی درباره آسیب سلفی‌اندیشی گفت: منظور اهل سنت نیست، بلکه هر انسانی در هر مذهبی اگر در مواجهه با متن، سیاق، شرایط تاریخی تحقق متن و شکل‌گیری متن را نداند و نسبت پیامدگرایانه متن با واقعیت‌های بیرونی را هم نداند و بخواهد این متن را تفسیر کند، لاجرم در تله جمودگرایی خواهد افتاد.

عضو هیئت علمی جامعه المصطفی العالمیه درباره آسیب عقل‌گرایی بنیادین یا عقل‌گرایی خود پایه و مستغنی از متن ابراز داشت: اگر ما به متن کم توجهی کنیم و همیشه متن را بر واقعیات بیرونی عرضه کنیم، آن وقت بخواهیم متن را با واقعیات بیرونی کاملاً اصلاح و ویرایش کنیم و سر و ته متن را بزنیم تا موافق واقعیات بیرونی باشد، خطر این زمانی پیش می‌آید که با یک واقعیت بیرونی سر و کار نداریم؛ شهید صدر قائل بود که باید واقعیات را شناخت و از آن‌ها شروع کرد، اما قائل به این نبودند که باید متن را برای سازگاری با امر واقع قیچی، ویرایش یا مورد اهمال قرار دهیم.

وی تصریح کرد: تفسیر متن‌گرا و عینیت‌گرا اگر در مسیر انحراف قرار گیرد، خروجی سلفیت یا نگاه سکولاریستی به معنای فلسفی خواهد داشت.

حجت‌الاسلام‌ و‌ المسلمین میرزایی درباره تفاوت اصلی تفسیر موضوعی و تفسیر ترتیبی یا تجزیئی از بیان شهید صدر گفت: در تفسیر موضوعی مفسر مسأله خود را از بیرون و متن عینی جامعه و انسان به سطح قرآن کریم می‌آورد، برای مثال معضل اندیشه سیاسی یا مسأله عدالت در مکاتب مختلف را بر قرآن عرضه می‌کند.

عضو هیئت علمی جامعه المصطفی العالمیه ادامه داد: در دوگانه قرآن سنت، قرآن بر روایات مرجعیت دارد؛ در دوگانه متن و عینیت هم عینیت بر متن عرضه می‌شود؛ شهید صدر می‌گوید تفسیر باید حرکت من الواقع الی النص باشد؛ یعنی باید از عینیت به متن باشد نه از متن به عینیت.

وی گفت: شهید صدر در زمان خود با مباحث سبک‌شناسی و زبان‌شناسی به صورت کامل آشنا بوده است که النص در استفاده در دوگانه النص والواقع در زمان شهید صدر برجسته بوده است؛ وقتی شهید صدر از متن صحبت می‌کند، یک بار معاصر و مدرن را هم قصد می‌کند؛ البته شهید صدر نگاه هرمنوتیک فلسفی، مدرن یا گادامری نمی‌کند؛ وقتی شهید صدر از متن یا نص صحبت می‌کند، مباحثی را مطرح می‌کند که متن را با تفسیر گفتمانی در یک بستر وسیع‌تری از نگاه کلاسیک یا سنتی به متن مورد مطالعه، تفسیر و واکاوی قرار می‌دهد.

حجت‌الاسلام‌ و‌ المسلمین میرزایی ابراز داشت: اگر بخواهیم در قرآن کریم نگاه تولید نظریه داشته باشیم باید این متن را در ذیل نگاه به عینیت و معطوف به واقعیت تفسیر کنیم و یکی هم اینکه این متن را توحیدی و وحدتی و مجموعه‌ای و یک پارچه ببینیم که راه آن تفسیر موضوعی است که موضوع را باید مطرح کرد و کل قرآن را در آن موضوع آورد و از زاویه کل قرآن به آن موضوع نگاه کرد و آن موضوع هم باید با واقعیت بیرونی نسبتی داشته باشد؛ یعنی مسأله‌های زندگی باشد؛ این مسأله کلیدی است که نتیجه این روش به تعبیر شهید صدر تضمین عنصر فاعلیت یا کارآمدی است.

صوت جلسۀ ششم را اینجا گوش کنید (مخصوص شرکت‌کنندگان در دوره)

نخستین کارگاه سطح مقدماتی مدرسه تخصصی «فرصت صدرخوانی» با عنوان «درآمدی بر شخصیت و سیره علمی شهید صدر» در ١۵ تیرماه ١۴٠١ با حضور حجت‌الاسلام‌والمسلمین مجتبی الهی خراسانی، استاد حوزه و دانشگاه برگزار شد.

حجت‌الاسلام‌والمسلمین الهی خراسانی در نشست درآمدی بر شخصیت و سیره علمی شهید صدر بیان کرد:

نبوغ و جنبۀ خانوادگی شهید صدر

به‌عنوان مقدمه درباره جنبه‌ای از زندگی شهید صدر صحبت می‌کنم که اکتسابی نیست و ما را نرسد جز اینکه درباره آن سخن بگوییم.

به تعبیر مقام معظم رهبری شهید صدر از معدود متفکران اسلامی معاصر است که با دقت در کلمه باید او را نابغه نامید؛ این نبوغ به‌لحاظ قدرت ذهنی، تراوشات فکری، سرعت انتقال، حافظه و هوش بسیار سرشار است که در جنبه‌های مختلف زندگی ایشان قابل بررسی و تعقیب است.

افراد تیزهوش زیاد داریم، اما نبوغ تعریفی دارد که حتی در تست‌های امروزی قابل رهگیری نیست؛ مانند اینکه کسی در پانزده سالگی درباره نظریات منطقی یا ریاضی فکر کند و چیزی بنویسد یا در هجده سالگی آرای اجتهادی خود را درج کند و در حدود بیست تا ۲۲ سالگی به مقام اجتهاد نائل آید که به تعبیر محقق خراسانی، صاحب کفایه رضوان‌الله‌علیه معدود کسانی موفق می‌شوند به این مقام برسند، این‌ها هم ابعادی از این نبوغ است.

البته جنبۀ خانوادگی ایشان هم بسیار ممتاز است که جنبه اکتسابی ندارد و صحبت درباره آن بهره‌ای برای ما نخواهد داشت؛ به تعبیر مرحوم آیت‌الله قاضی‌زاده خراسانی علامه شهید صدر متعلق به پرافتخارترین خاندان علمی شیعه در طول تاریخ است که از سید مرتضی آغاز می‌شود و طی نسل‌های مختلف پرافتخار به صدرها ختم می‌شود.

خصوصیات الگوپذیر شهید صدر

صحبت کردن از شهید صدر کار آسانی نیست و این فرصتِ فشرده تنها مدخلی بر اندیشه و افکار شهید صدر است. ابتدا درباره زندگیِ چندبعدی شهید صدر نکاتی عرض می‌کنم، بعد به‌سراغ شخصیت شهید صدر و سپس کارنامۀ فکری و علمی ایشان می‌روم.

سه بُعد کلی در زندگی شهید صدر پررنگ‌تر از ابعاد دیگر است؛ چنان‌که شاید بتوان گفت این‌ها سه خصوصیت برجسته ایشان است. این خصوصیات درس‌آموز و اکتسابی است: شهید صدر را به‌عنوان «استاد والا»، «متفکر نواندیش» و «مصلح اجتماعی» مورد بررسی قرار می‌دهیم.

شهید صدر، استاد والا

شهید صدر شاگردان محقق، پرشور، آگاه و مجاهدی تربیت کرد که اغلب آن‌ها پرچمداران علم، فرهنگ و جهاد بودند و هستند و بعد از استادشان راه علمی، فکری و اجتماعی ایشان را ادامه دادند.

بخش‌هایی از جنبۀ استادی ایشان عبارت است از: ایجاد توازن آموزشی میان رشته‌های دینی و اسلامی؛ جبران خلأ تفسیر و تحقیق در منظومۀ آموزشی خود؛ ارائۀ برنامۀ جدید برای دانش‌های حوزوی، فقه، اصول، فلسفه، اقتصاد و تفسیر؛ تأکید مستمر بر بازنگری متون درسی و ایفای سهم خود به‌عنوان مؤلف کتاب‌های درسی متفاوت اصولی و علوم دیگر؛ ابداع شیوه‌های پژوهش گروهی برای شاگردان.

شهید صدر، متفکر نواندیش

از جنبه دیگر، ایشان یک متفکر نواندیش است؛ تبیین و تفسیری نو برای مفاهیم و مقولات کهن علوم اسلامی ارائه داده است؛ بخش‌هایی از دیدگاه‌های پیشگامان علوم اسلامی در فقه و اصول و رجال و تفسیر را بازسازی کرده است؛ بیان و تحلیل تازه‌ای برای پدیده‌ها از منظر اسلام ارائه کرده است؛ صورت برهان‌ها را در استدلال‌ها تغییر داده و در مجموع بخش‌های پراکنده میراث علمی را در مجموعه‌های مختلف منظومه‌سازی کرده و راه‌های نوینی برای اندیشۀ اسلامی گشوده است که در کارنامه فکری و علمی ایشان مشهود است.

شهید صدر، مصلح اجتماعی

شهید صدر در بخشی دیگر از زندگی مصلح اجتماعی است. در سال ۱۳۷۷ هجری قمری عده‌ای از علمای روشن‌بین و آینده‌نگر مانند آیت‌الله شهید سید مهدی حکیم، شیخ مهدی سماوی و سید طالب رفاعی به این نتیجه رسیدند که باید علاوه‌بر روشنگری نسل جوان، کمک کنند تا یک حزب اسلامی در مقابل حزب بعث به‌وسیله جوانان تأسیس شود و در آن سال چنین کردند.

شهید  صدر طرح‌هایی برای تبیین و نقش‌آفرینی جدید برای نهاد مرجعیت «به‌عنوان نظریه مرجعیت صالحه» ارائه دادند. این طرح شبیه‌ترین ایده و نظریه به نهاد ولایت فقیه به‌جای منصب ولایت فقیه است که همچنان در کشور ما یک ایدۀ تازه است.

ایشان طرح‌هایی برای هماهنگ‌سازی حوزه‌های علمیه در یک رابطه تشکیلات شبکه‌ای حوزه‌های بزرگ و کوچک انجام دادند. تبیین اصل جدایی‌ناپذیری دین از سیاست، پیشگامی در مداخلات سیاسی، ایجاد فضا در مناظره و پاسخ‌گویی بهنگام در برابر شبهات روز و مهم‌تر از همۀ این‌ها، احیای روح مسئولیت عالمان اسلامی تا مرز ایثار و جهاد و شهادت و تأکید بر لزوم تشکیل حکومت اسلامی، حمایت از نهضت اسلامی ایران به رهبری امام راحل (ره) و توجه دادن به ابعاد مختلف اجتماعی اسلام مانند اقتصاد، سیاست، تربیت و ارتباطات اجتماعی از دیگر اقدامات ایشان بود.

توجه به رسالت اجتماعی

شهید صدر توانست بین تخصص علمی و رسالت اجتماعی جمع کند. در ایفای رسالت اجتماعی لحن ایشان مانند یک رهبر و فرماندۀ اجتماعی یا پرچمدار نهضت انقلابی با طنین صدای خاص رهبران است و با حماسه انقلابی و ادبیات فاخر و آهنگین و گاهی مسجع سخنرانی می‌کند، گویا عمری رئیس احزاب مختلف سیاسی بوده و تنها رهبری پویش‌های اجتماعی را بر عهده داشته و باورنکردنی است که همین شخص دقیق‌ترین تأملات فلسفی و عمیق‌ترین تفکرات اصولی و نوآوری‌های فقهی را رقم می‌زند.

نیازمداری و جامعیت شهید صدر

وی نیازمدار بود؛ گاهی درس فقه خود را تعطیل می‌کرد و تفسیر می‌گفت؛ گاهی به بحث حدیث می‌پرداخت و درعین‌حال حقیقت‌جویی را فراموش نکرد؛ گاهی حقیقت قربانی مصلحت و نیاز می‌شود و گاهی حقیقت بهانه‌ای برای فرار از نیاز.

جمع بین جامعیت دانشی در حوزه‌های مختلف و عمق تخصصی در هریک از علوم در ایشان حیرت‌انگیز است؛ در عین اینکه در فعالیت علمی به‌طور کامل متقن، محکم، روشمند و مستدل عمل می‌کند، ولی باز هم به نوآوری متصل است.

مکتب‌سازی و تاریخ‌نگری

وی مکتب‌سازی و تاریخی‌نگری را نیز در اندیشه خود دارد؛ معدود کسانی مانند علامه طباطبایی، شهید مطهری و شهید صدر را داریم که در عین تسلط بر گذشته، رو به آینده مشغول مکتب‌سازی شوند؛ البته شاید اندازه‌های افکاری که در شهید صدر می‌بینیم بیشتر به مقیاس مکتب نزدیک باشد و از اندازه‌های مکتب و مرز نظریه عبور کرده باشد و از این منظر شاید از دیگر متفکران معاصر چند قدمی پیش باشد.

کارنامۀ علمی و اندیشه‌ای شهید صدر

حجت‌الاسلام‌والمسلمین الهی خراسانی در بخش دوم از بیانات خود در نشست درآمدی بر شخصیت و سیره علمی شهید صدر افزود: بخش آخر عرایض بنده درباره کارنامه فکری و علمی شهید صدر است؛ پنج قسمت از کارنامه فکری ایشان را گزینش کرده‌ام که در مجموعه سی سال که با اندیشه شهید صدر محشور هستم، احساس می‌کنم نسل جدید علمی ما به آن نیازمندتر است.

معرفت‌شناسی و روش‌سناسی

منظور از معرفت‌شناسی همان است که گفته می‌شود شناسایی و تبیین منابع معرفت، دادن یک ضابط برای یک نظریه موجه، یعنی معرفت موجه و ضوابط معرفت موجه و احیاناً ضابط درستیِ قضایا، صدر است؛ شهید صدر در همۀ این حوزه‌ها حرف دارد.

در منابع معرفت ضمن پا فشردن بر منبع عقل و ابطال نظریات پوزیتیویست‌ها و حس‌گرایان و علاوه‌بر آن برای استفاده از برهان نظم در علم کلام، استفاده از اجماع و تواتر در علم فقه و علم اصول و حتی نظریه تحویل سند در علم رجال، نظریه خاصی را در توجیه معرفت بیان کرده‌اند که به نظر برخی، نوعی سازگاری میان معرفت روانشناختی و معرفت علمی است که در آن اتکا به ظرفیت ذهنی مغز در معرفت و تمایز آن با احتمالات ریاضی است.

برخی معتقدند که ایشان توانسته نوعی ذات‌گرایی در معرفت را ابداع کند که این ذات‌گرایی در معرفت یا «المعرفة الذاتیة» فصل جدیدی را در برهان‌های اثبات خداوند و در اثبات قضایای عقلی خواهد گشود.

حجیت استقرا از منظر شهید صدر

از سوی دیگر بنیاد فلسفه حسی و تجربی را ایشان جابه‌جا کرده است؛‌ ضمن ابطال نظریه تجربه‌گراها و حس‌گراها، برای حجیت استقرا راه‌های معرفت‌شناختی پیدا کرده است که از اینجا وارد حوزۀ روش‌شناسی می‌شود.

مکتب‌سازی اسلامی در علوم انسانی

حوزۀ دوم از کارنامۀ ایشان مکتب‌سازی اسلامی در علوم انسانی است؛ مهم‌ترین کارنامه ایشان در این حوزه، دو کتاب فلسفتنا در حوزه فلسفه و اقتصادنا در حوزه اقتصاد است؛ ایشان نشان داد که اسلام و معارف اسلامی به‌خوبی ظرفیت‌ها و درون‌مایه‌های تأسیس یک یا چند مکتب در فلسفه و اقتصاد را دارد و همین مدل از حرکت به‌سمت فعال‌سازی ظرفیت معارف اسلامی در حوزه مکتب‌سازی می‌تواند در سیاست و جامعه‌شناسی و تربیت تکرار شود. ازاین‌جهت می‌توان گفت که شهید صدر الهام‌بخش مکتب‌سازی اسلامی در علوم انسانی است.

شهید صدر نشان داده است که ما می‌توانیم مکتب مستقلی در مقابل لیبرالیسم و مارکسیسم داشته باشیم؛ فلسفه‌های لیبرال و هگلی را می‌توانیم نقد کنیم و یک مکتب یا مکتب‌هایی فلسفی بر اساس دیدگاه‌های خودمان بنا کنیم.

ایشان به‌راحتی رابطه مکتب‌سازی و اجتهاد را بیان کرده است؛ امکان استفاده کسی را که درصدد ساخت مکتب است از آرای اجتهادی دیگران را فراهم کرده و توجیه معرفت‌شناختی آن را توضیح داده است.

بازنگاری فقه

بخش دیگری از کارنامۀ ایشان معطوف به فقه است؛ ایشان فقه را هم بازنگاری کرد؛ یعنی تعریف فقه، رسالت فقه، ساختاری که ایشان برای فقه قائل است و مفاهیم تازه‌ای که در حوزه فقه وارد کرده است، بخشی از پروژه بازنگاری ایشان است؛ مفاهیمی مانند اموال عامه در برابر اموال خاصه، سلوک عام در برابر سلوک خاص و اینکه فقه فعلاً به افعال مکفان نمی‌پردازد بلکه متکفل کشف هرچیزی است که شریعت برای تنظیم زندگی انسان آورده است و سپس عرضه این‌ها به‌شکل نظام‌مند.

وی بین حکم فقهی و قانون متکی بر حکم فقهی تفکیک قائل شده که حتی اکنون برخی از متفکران ما در خلط میان این دو گرفتار هستند و دیگران را هم گرفتار می‌کنند؛ این‌ها بخش‌هایی از عملی است که ایشان در فقه انجام داده است.

پیکربندی مجدد اصول استنباط

آخرین بخش، پیکربندی مجدد اصول استنباط است؛ ایشان در اصول استنباط نوآوری‌های فراوانی دارند، به تعبیر بعضی از محققان معاصر دست‌کم هجده نظریه وسیع و در مجموع شاید نزدیک دویست رأی تازه آورده‌اند؛ ولی این جنبه‌ها را کنار تلاش ایشان می‌گذارم برای اینکه اصول استنباط و اصول فقه را پیکربندی مجدد کنند.

نظم تازه‌ای که به اصول داده‌اند باعث می‌شود که طلبه و مجتهد امروز ما با یک ساختار ذهنی منظم و روشمند استنباط کند؛ حسب تجربه ما چنین فراگیری منطق استنباط، متفکر ما را از غلتیدن در دام مغالطات و جدل‌ها و التقاط‌های رهزن تا حد زیادی مصون نگه می‌دارد و از اعجاب و شیفتگی نسبت به فضاهای اثباتی جدید دور می‌کند.

 

 

شایان ذکر است که مدرسه تخصصی کشوری «فرصت صدرخوانی» به‌همت اندیشکدۀ حقوق بشر و شهروندی دانشگاه امام صادق(ع) با همکاری پژوهشگاه تخصصی شهید صدر و دیگر همکاران در ۴ سطح مقدماتی، متوسطه، پیشرفته و اختصاصی (فقه و حقوق) در حال برگزاری است.

سطح مقدماتی مدرسه تخصصی «فرصت صدرخوانی» با عنوان «مقدمه‌ای درباره ظرفیت‌های اندیشه‌ای شهید صدر در ارتقای علوم انسانی» با حضور حجت‌الاسلام‌والمسلمین سید امید مؤذنی، معاون پژوهش پژوهشگاه تخصصی شهید صدر برگزار شد.

حجت‌الاسلام‌والمسلمین سید امید مؤذنی، در نشست «مقدمه‌ای درباره ظرفیت‌های اندیشه‌ای شهید صدر در ارتقای علوم انسانی» بیان کرد:

کاربرد سیرۀ رفتاری شهید صدر در علوم انسانی

سنجش نقش شهید صدر در ارتقای اندیشه‌ای علوم انسانی مستلزم کار پژوهشی گسترده‌ای است که از ظرفیت‌های رشته‌ها و شاخه‌های مختلف علوم انسانی، کسانی که احاطه کافی بر اندیشه‌های شهید صدر دارند گرد هم آیند و در رشته‌های خودشان و اتفاقات بین‌رشته‌ای بررسی کنند که چه عرصه‌هایی از اندیشه شهید صدر می‌تواند تفاوت‌ها و تطورهایی را در آنچه امروز فضای علمی دارد ایجاد کند.

سیرۀ شهید صدر به‌طور خاص می‌تواند در بحث‌های علوم انسانی کاربرد داشته باشد و بسیار جای کار دارد؛ برای مثال در علوم سیاسی، اتفاقی که در سیرۀ شهید صدر افتاده است، فرایندی که ایشان از تحزب گذشته و با مرجعیت و انقلاب اسلامی مسیر رسیدن جامعه به حکومت را طی کرده، یک تجربه واقعی است که می‌تواند به ما که در دل یک حکومت اسلامی هستیم کمک کند.

برخی از ویژگی‌های شخصیتی شهید صدر

فارغ از توصیف‌های مختلفی که از شهید صدر شده، می‌توان ویژگی‌هایی را در اندیشه ایشان رصد کرد:

ایشان اندیشه با اصالتی دارد؛ اصالت به این معنا که شهید صدر با رویکرد اکتشافی مبتنی بر متن دینی، یعنی قرآن‌محوری، و روش اصولی، یعنی اصول فقه و تأکید بر جایگاه بی‌بدیل فقه و روش فقهی، اندیشمندی به‌طور کامل اصیل و با پایۀ اسلام است.

از مهم‌ترین ویژگی‌های شهید صدر نوآوری و پیشتازی است؛ عرصه‌ای نیست که شهید صدر به آن وارد شده باشد، مگر اینکه در آن نوآوری داشته و ابداعی را در سطوح مختلف ایجاد کرده است.

کل‌نگری یا جامع‌نگری یکی دیگر از ویژگی‌های شهید صدر است. او یک ساحت علمی را با نگاه به تمام ابعاد و زوایای آن بررسی می‌کند؛ رویکردهای تطبیقی یا مقارنه‌ای یا مقایسه‌ای شهید صدر به‌شکل بسیار برجسته‌ای درون مذهب و هم میان مکاتب مختلف بحث‌ها را به چالش با هم می‌برد.

یکی دیگر از ویژگی‌های شهید صدر روش و ساختارمندی اوست. در اندیشمندان معاصر کسانی که بحث‌هایی را ارائه کرده باشند کم نداشته‌ایم؛ اما اینکه این افراد توانسته باشند بحث‌های خود را هم در حوزۀ روش، منضبط و درست پیش برده باشند و هم ارائه‌شان ارائه‌ای ساختارمند باشد و با منطقی درست ساختار ایده خود را چیده باشند، کم است.

ثبات اندیشه به این معنا که شهید صدر در عین تطور و پیشرفت، یک بستر بنیادین و ثابتی را در اندیشه‌های خود دارد که می‌توانید از اولین تا آخرین اثر شهید صدر نوعی ثبات را در این تطورات ببینید.

تأثیر نوآوری‌های شهید صدر در علوم انسانی

حجت‌الاسلام‌والمسلمین مؤذنی در ادامه نشست «مقدمه‌ای درباره ظرفیت‌های اندیشه‌ای شهید صدر در ارتقای علوم انسانی» افزود: وقتی می‌خواهیم شهید صدر را از دیگر اندیشمندان ممتاز کنیم به‌طور طبیعی باید آن بخش‌هایی از اندیشه شهید صدر را موردتوجه قرار دهیم که شهید صدر دستاورد جدیدی داشته و نقطه‌ای از مرز دانش را پیش برده است.

اگرچه دستاوردها و نوآوری‌های شهید صدر در علوم حوزوی همگی مستقیم یا غیرمستقیم در علوم انسانی مؤثر است؛ دست‌کم در پنج سطح در معرفت دینی، نوآوری و ابداعاتی را داشته که همگی در علوم انسانی مؤثر و راه‌گشاست:

نوآوری در مکتب‌سازی

گسترده‌ترین سطح نوآوری شهید صدر، سطح «مکتب» است؛ تعریف مکتب را سطحی از معرفت مستدل می‌داند که حاوی مجموعه‌ای از نظریه‌های کلان باشد که ذیل خود بتواند مجموعه‌ای از ساخت‌های نظری را شکل دهد و به‌طور کامل با تفسیرهای دیگر از عرصه‌های زیستی متفاوت باشد. خلاصه اینکه مکتب، سطحی از معرفت است که مجموعه‌ای از نظریه‌ها را در دل خود دارد، نه صرفاً مجموعه‌ای از نظرها.

شهید صدر مکاتبی در فقه، اصول، اقتصاد، تفسیر موضوعی و فلسفه آفریده که بسیار پُردامنه است و می‌توان پژوهش‌های زیادی در آن انجام داد.

نوآوری‌های نظریه‌ای

نوآوری‌های نظریه‌ای ایشان به دو دسته کلان و خُرد تقسیم می‌شود؛ این‌ها بسیار زیاد است و حداقل فهرست اجمالی بنده حدود شصت نظریه کلان در ابعاد مختلف معرفت، فلسفه و فقه و تفسیر است که می‌تواند تغییرات اساسی در فضای معرفتی ما به‌وجود آورد.

این نظریه‌ها مانند: منطق ذاتی که شهید صدر در آن، استقرا را از لایۀ عدم اعتبار و لاحجیت به حجیت و از یقینی نبودن به یقینی بودن می‌رساند؛ نظریۀ سنت تاریخی دین که از بحث‌های بسیار پرظرفیت است که گسترش دامنه این بحث و پیدا کردن ابعاد بعدی آن، منطق تحول اجتماعی را به‌دست می‌دهد؛ نظریۀ استخلافت که همه بحث‌هایی که ایشان در حوزۀ علوم سیاسی انجام می‌دهد رگ‌وریشه‌ای از این نظریه است؛ منطقةالفراغ که تئوری حکمرانی ولی‌فقیه است.

نوآوری در عرصۀ دیدگاه‌ها

عرصۀ دیگر از نوآوری‌های شهید صدر عرصۀ دیدگاه‌هاست؛ یعنی نظراتی که شهید صدر درباره مسئله‌ها ارائه کرده است. برای مثال نظریۀ قرن اکید شهید صدر در اصول که نظریه‌ای معرفت‌شناسانه و نیز زبان‌شناسانه است و از چگونگی نسبت لفظ و معنا بحث می‌کند؛ کار بین‌رشته‌ای، بین معرفت‌شناسی، زبان‌شناسی و روان‌شناسی است.

نوآوری‌های شهید صدر در عرصۀ روش‌ها

عرصۀ بعدی نوآوری‌های شهید صدر که از مهم‌ترین کارهای ایشان است، جایی است که شهید صدر دست ما را باز کرده و به غنای معرفتی روش دینی کمک کرده است؛ برای مثال روش استنطاق در تفسیر موضوعی که بنیاد نظریه‌پردازی دینی است و چگونگی رسیدن به تعریفِ دین‌بنیاد از هستی را به ما می‌دهد.

حجت‌الاسلام‌والمسلمین در پایان نشست خود در دوره مقدماتی مدرسۀ صدرخوانی افزود: آنچه در این جلسه ارائه کردم مقدمه‌ای بر ظرفیت‌های اندیشۀ شهید صدر در علوم انسانی است؛ دقیقاً به این معنا که زمینه‌های ابتدایی را برای آغاز ارتباط ما با شهید صدر به‌مثابۀ یک اندیشمند دارای دستاوردهای متعددی که می‌تواند زمینه پژوهش ما باشد فراهم کند.

خود ظرفیت‌های پژوهشی شهید صدر نیازمند کار مستقلی است؛ هرکس در رشته خود باید با توجه به این راهنمای اولیه که تقدیم شد نقطه‌های ارتباط را کشف کند؛ این کشف با مطالعه دقیق و منسجم و روش‌مند شهید صدر انجام می‌شود.

 

شایان ذکر است که مدرسه تخصصی کشوری «فرصت صدرخوانی» به‌همت اندیشکدۀ حقوق بشر و شهروندی دانشگاه امام صادق(ع) با همکاری پژوهشگاه تخصصی شهید صدر و دیگر همکاران در ۴ سطح مقدماتی، متوسطه، پیشرفته و اختصاصی (فقه و حقوق) در حال برگزاری است.

به گزارش خبرگزاری ایسنا همایش ملی فلسفه فقه نظام‌ساز با تأکید بر افکار و آرای شهید آیت‌الله محمدباقر صدر(ره) چهارشنبه ٢۵ آبان‌ ١۴٠١ در پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی برگزار می شود.

حجت الاسلام و المسلمین سید سجاد ایزدهی دبیر علمی همایش ملی فلسفه فقه نظام‌ساز در نشست خبری این همایش که  ۲۱ آبان با حضور اصحاب رسانه در خبرگزاری رسا برگزار شد، با بیان اینکه از سنت‌های دیرینه پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی گرامی‌داشت سالروز جهانی فلسفه و بزرگداشت مقام فلاسفه و حکماست، عنوان کرد: نوزدهمین سالی است که پژوهشگاه این افتخار را دارد در سالروز جهانی فلسفه همایشی تحت عناوین فلسفه‌های مضاف برگزار کند.

دبیر علمی همایش ملی فلسفه فقه نظام‌ساز با اشاره به اینکه این همایش با موضوع فلسفه فقه نظام‌ساز با تأکید بر افکار و آرای شهید آیت‌الله محمدباقر صدر برگزار خواهد شد، یادآور شد: در همایش‌های سالروز جهانی فلسفه معمولا از اندیشمندی نیز یاد می‌شود، لذا با توجه به فعالیت‌ها و آثار گران‌بهای شهید صدر که پیشگام در این حوزه هستند این همایش با محوریت مرحوم شهید صدر برگزار می‌شود.

ایزدهی با بیان اینکه این همایش چهارشنبه ۲۵ آبان‌ماه از ساعت ۱۸ تا ۲۱ برگزار می شود، گفت: اساتید بنامی برای این همایش مقالاتی نگاشتند و ارائه کردند و در روز همایش این مقالات در قالب دو جلد رونمایی می‌شود.

وی در خصوص عنوان این همایش بیان کرد: انقلاب اسلامی که عمده بنیادهای آن فقهی است و اصولا بر اساس محوریت نظریه ولایت‌فقیه تبیین شده و داعیه‌دار و راهبر آن فقیه بوده و بعدها نیز فقها آن را راهبری کردند در سالیان اخیر بحثی را مطرح کردند که آیا فقه در قالب احکام می‌تواند یک نظامی را اداره کند و مجموعه‌ی احکام توانایی اداره جامعه را دارد یا آنچه قرار است جامعه را اداره و پیشرانی کند و به‌سمت تحول ببرد و روزآمدی جامعه را تضمین کند آیا می‌تواند فقط به احکام اکتفا کند یا اینکه باید مشتمل بر یک نظامی باشد که آن نظام نیز در تراز اداره جامعه باشد.

دبیر علمی همایش ملی فلسفه فقه نظام‌ساز ادامه داد: کسی ادعا نمی‌کند که فقه فارغ از اینکه امروزه در تراز جامعه است نظام دارد یا ندارد؛ چراکه هر دانشی یک نظام پیشینی و منطق متناسب با خود را دارد اما بحث اینجاست که آیا فقه می‌تواند در تراز نظام سیاسی و اجرایی یک نظام معرفتی پیشینی داشته باشد و به تعبیر مرحوم امام(ره) «حکومت، فلسفه عملی فقه از گهواره تا گور است»، آیا نظام پشتیبانی بر این فقه حکومت می‌کند و احکام جلوه‌ها و نمودهای این حوزه نظام معرفتی هستند یا نه این احکام به‌تنهایی می‌توانند اداره کنند.

وی افزود: در زمان‌های گذشته که جامعه تا این میزان پیچیده نبود و شبکه‌های درهم تنیده بر جامعه حاکم نبود می‌توانستیم با احکام مجزا جامعه را اداره کرد اما در فضای امروز که موضوعات تخصصی و به هم پیوسته شدند آیا می‌توان از این احکام یاد کرد که مرتبط با عرصه دیگری از احکام نباشد.

ایزدهیدبیر علمی همایش ملی فلسفه فقه نظام‌ساز یادآور شد: نگاه همه‌جانبه و منسجم و هدفمند که همه فقه (احکام) را به‌مثابۀ یک سیستم و نظام و مجموعۀ منسجم دارای یک هدف مشخص لحاظ کند که اگر در حوزه فرهنگ کسی حرف می‌زند در مرحله قبل پیوست‌های سیاسی، اقتصادی و امنیتی آن را لحاظ کرده و در نهایت یک منطق را پیگیری می‌کند.

وی اظهار کرد: در حوزه موضوع‌شناسی هم بحث جدی است که آیا احکام فقط به‌تنهایی می‌خواهند اداره کنند؛ به‌عنوان مثال در حوزه اقتصاد احکام در خاستگاه بانک ورود می‌کنند و بانک را اسلامی می‌کنند یا نه، بانک تا وقتی مبتنی بر اصالت سرمایه و توسعه سرمایه، سرمایه‌داران است آیا می‌تواند عدالت را تضمین کند یا اینکه باید در حوزه احکام در مرحله قبل ساختار مشخصی را به بانک ارائه کنیم که متناسب با این احکام باشد، نه اینکه احکام را تابع مقوله وارداتی مبتنی بر اصالت سرمایه داشته باشیم و احکام را به انفعال به آن بچسبانیم طبیعتا در این صورت اسلامیت نظام معلوم نیست.

ایزدهی اضافه کرد: فقه نظامند متناسب با نظام اداره جامعه و فقهی در تراز اداره جامعه در عرصه‌ها مختلف است، لذا فقه نظام به‌معنای این نیست که در گذشته بوده یا نه، بلکه با توجه به اقتضای پیچیدگی جامعه امروز و وارداتی بودن بسیاری از موضوعات طبیعتا فقه نمی‌تواند به‌صورت انفعالی بیاید این موضوعات را از خاستگاه غیراسلامی بگیرد.

دبیر علمی همایش ملی فلسفه فقه نظام‌ساز یادآور شد: طبیعتا چون نیاز جامعه امروز بحث فلسفه فقه مضاف است در نهایت باید رویکرد مناسب بر این دانش حاکم شود و پژوهشگاه با توجه به این ضرورت یکی از مباحث مهم فلسفه که بحث فقه مضاف در حوزه نظام‌سازی باشد را مدنظر قرار داده و سعی کرده جامعه اندیشمندی را درگیر کند.

عضو هیئت علمی گروه علوم سیاسی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی ابراز کرد: این همایش با ارائه مقالات برگزیده و رونمایی از کتاب مجموعه مقالات همایش همراه خواهد بود و آیات رشاد، میرباقری، علیدوست و حجت الاسلام والمسلمین میرمعزی در این همایش به سخنرانی و ارائه مطالب خود خواهند پرداخت.

وی تصریح کرد: محورهای همایش ملی فلسفه فقه نظام ساز عبارت‌اند از: «محورهای سیاسی شیعه و ظرفیت ساختارسازی در نظام سیاسی مطلوب»، «موضع سیاست جنایی اسلام در مسئله حجاب» و «نظام اقتصادی اسلام؛ چیستی، هستی و امکان استنباط آن».

ایزدهی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، مؤسسه آموزش عالی حوزوی امام رضا علیه‌السلام، مرکز جامع علوم اسلامی ولی‌امر(عج)، پژوهشگاه فقه نظام و خبرگزاری رسا را دستگاه‌های همکار برای برگزاری این همایش عنوان کرد.

به گزارش روابط عمومی پژوهشگاه شهید صدر، حجت‌الاسلام‌ و‌ المسلمین سعید بهمنی، عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی در پنجمین نشست از سلسله نشست‌های تخصصی تفسیر موضوعی شهید صدر با عنوان «خوانش نظریه سنت‌های تاریخی به مثابه نمونه عملیاتی تفسیر موضوعی شهید صدر» که عصر دیروز در اندیشگاه فرهنگی سازمان اسناد و كتابخانه ملی برگزار و به صورت مجازی پخش شد، نمونه عملیاتی شهید صدر در نظریه‌پردازی قرآنی را تبیین کرد.

عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی توضیح داد: تبیین کامل نمونه‌ای از نظریه‌پردازی قرآنی شهید صدر

حجت‌الاسلام‌ و‌ المسلمین بهمنی مسیر نظریه‌پردازی قرآن‌بنیان شهید صدر درباره مسأله سنت‌های تاریخی را در مقابله با اندیشه ماتریالیسم با جزئیات توضیح داد.

وی که در این جلسه با رویکردی غیر انتقادی سخن می‌گفت درباره دلیل روی آوردن شهید صدر به سنت‌های تاریخی ابراز داشت: در زمان شهید صدر نخبگان فکری جهان که نخبگان جهان اسلام را هم شامل می‌شد، به ماتریالیسم تاریخی مبتلا شدند؛ دیدگاه کمونیسم و ماتریالیسم، دوره‌های تاریخی را با نگاهی جبرگرایانه می‌نگریست و اعتقاد داشت عامل حرکت تاریخ تضاد یعنی تز و آنتی تز است که در تعامل با هم حرکت تاریخ را پیش می‌برند.

وی ادامه داد: جهان روشنفکری در هر قاره تحت تأثیر این ماتریالیسم تاریخی قرار گرفت و سطح وسیعی از نخبگان جهان اسلام را هم درگیر کرد؛ حتی آن‌ها که در ظاهر یا باطن از دین دل نمی‌کندند گرفتار نوعی التقاط شدند و البته کماکان خود را مسلمان می‌خواندند؛ سازمان مجاهدین و احزاب سوسیالیست کشورهای اسلامی از این گروه‌ها بودند.

وی حل این مسأله به وسیله قرآن را راهکار آن روز شهید صدر عنوان کرد و افزود: این شهید قوانین حاکم بر قوانین مورد ادعای مارکس را با قرآن نقد و بررسی می‌کند؛ شهید صدر قوانین رویدادهای اجتماعی و قوانین خاص از سنت‌های تاریخی را مورد ارزیابی قرار می‌دهد؛ البته می‌دانیم که هر سنت تاریخی سنت اجتماعی است ولی هر سنت اجتماعی سنت تاریخی نیست.

وی توضیح داد: سنت تاریخی سنت‌های تمدنی هستند و مانایی و آنچنان گستره جغرافیایی دارند که آن‌ها را تمدن می‌نامیم؛ یعنی اثرگذاری‌شان تنها در یک اقلیم خاص نیست؛ در صنف و زمان خاص نیست؛ این‌ها قوانینی هستند که بر گستره وسیعی از تاریخ حاکم هستند.

وی گام دوم بررسی نظریه پردازی شهید صدر را پیشینه شناسی دانست و گفت: رگه‌های پیشینه‌شناسی شهید صدر ما را تا 440 سال قبل از میلاد مسیح به عقب می‌برد و از دیدگاه‌های تصادفی و حتی لاهوتیان مسیح تا امروز با تاریخچه این سنت‌ها آشنا می‌کند.

وی درباره دیدگاه قرآن درباره سنت‌های تاریخی گفت: شهید صدر در ابتدا با مد نظر قرار دادن آیه «قُلْ سِيرُوا فِي الْأَرْضِ فَانْظُرُوا كَيْفَ بَدَأَ الْخَلْقَ ۚ ثُمَّ اللَّهُ يُنْشِئُ النَّشْأَةَ الْآخِرَةَ ۚ إِنَّ اللَّهَ عَلَىٰ كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ» که اشاره می‌کند خودتان می‌توانید این قوانین را ببینید، دستیابی به این سنت‌ها را قطعی می‌داند؛ این را «الفتح الجلیل» می‌خواند که قرآن با این پیشتازی در بیان سنت‌های الهی یک گشایش گرانقدر در زندگی بشر ایجاد کرده است.

وی تصریح کرد: بنده چهار دور تورات و انجیل را برای پیدا کردن سنت‌های آسمانی در آن‌ها مرور کردم؛ اشاره شهید صدر به پیشتازی قرآن، آوردن پیشینه شناسی و مقایسه قرآن با دیگر کتب ادیان الهی است.

وی درباره مسأله اصلی شهید صدر گفت: این اندیشمند جهان اسلام به جهان‌بینی مارکسیسی یا ماتریالیسم تاریخی اشاره می‌کند که قواعدی را بر تاریخ حاکم می‌دانند و این قوانین را می‌شمارد و می‌گوید این ماتریالیسم تاریخی را شناخته‌شده‌ترین، پر نفوذترین و مؤثرترین مکاتبی هستند که درباره رویدادهای تاریخی سخن گفته‌اند؛ این ترین‌ها نشان می‌دهد که مقیاس جهانی دارند و شهید صدر می‌خواهد این مسأله را به وسیله قرآن بررسی کند.

وی ادامه داد: هدف شهید صدر دستیابی به نظریه قرآنی درباره این مسأله و دستیابی به رسالت‌ها، رسیدن به حقایق و رسیدن به بایدها است؛ یعنی قصد دارد از هست‌ها به بایدها منتقل شود؛ اول معرفت توصیفی و بعد معرفت دستوری است؛ مرحله بعدی طرح سئوال است.

وی درباره نخستین سوال شهید صدر ابراز داشت: آیا در فرآیند تاریخ بشری، سنت‌هایی در مفهوم قرآن کریم وجود دارد؟ یعنی قرآن کریم رویدادهای بشری را سنت‌مند می‌داند؟ دومین سوال این است که سنت‌هایی که بر تاریخ بشری حکم می‌رانند کدامند؟ البته چون با تعبیر ماهیت سوال می‌کند هم سوال از کمیت است و هم از چیستی می‌پرسد که نیازمند تعریف است.

وی سومین سوال شهید صدر را درباره چگونگی و دارای سه ردیف به وجود آمدن، رشد و تحول تاریخ بشری عنوان کرد و درباره سوال چهارم افزود: عوامل اصلی در نظریه تاریخ کدام هستند و محرک تاریخ چیست؟ پنجم اینکه نقش انسان در فرآیند تاریخ چیست؟  سوال دیگر هم اینکه موضع گیری آسمان یا نبوت در ساحت اجتماعی چیست؟ موضع‌گیری یعنی اظهار موضع‌گیری سلبی یا ایجابی که می‌تواند با سوال‌های پیشین هم‌پوشانی داشته باشد؛ هشتم اینکه پیشینه تاریخی چه خلأ‌هایی را درباره سنت‌های تاریخی نشان می‌دهد؟

وی درباره فرضیه‌سازی شهید صدر گفت: شهید صدر در المدرسه القرآنیه نامی از فرضیه نمی‌برد، ولی چند صد بار در آثار دیگر خود از فرضیه سخن می‌گوید و تلقی روشنی از فرضیه به معنی امروزی دارد؛ در صفحه 275 فلسفتنا آن را تعریف می‌کند.

وی تصریح کرد: استنباط شخصی من در بازسازی انجام شده در این نظریه‌پردازی این است که شهید صدر دو فرضیه می‌سازد؛ نخست این فرضیه اثباتی که تاریخ سنت‌مند است؛ فرضیه دوم اینکه رسالت قرآنی برآمده از سنت‌های تاریخی جهاد اکبر و جهاد اصغر برای اقامه دین است.

وی درباره نحوه نظریه‌پردازی قرآن بنیان شهید صدر اظهار داشت: بعد از این مقدمات فنی و علمی برای استنطاق به سراغ قرآن می‌رویم؛ در اولین گام، تبیین اجتهادی منهج را طلب می‌کند؛ وقتی می‌گوید ظاهر قرآنی مقدم است یا خبر واحد؟ مشخص می‌شود مرادش از منهج همین قواعد هستند.

وی در بیان دومین گام استنطاق گفت: دومین گام استنتاج در داده‌ها یا معطیات قرآن است؛ ابتدا باید داده‌ها را استخراج کرد؛ در کتاب نظریه‌پردازی الگوهایی را برای استخراج داده از قرآن و مدل آن تقدیم کرده‌ام؛ هر کسی بخواهد این کار را انجام دهد نیازمند مدل سازی است.

وی توضیح داد: نخستین سوالی که برای سوال کننده پیش می‌آید، این است که کدام یک از این همه داده استخراج شده به مسأله من مربوط است؟ استنطاق از اینجا شروع می‌شود و این هسته مرکزی استنطاق است؛ هر چه در این قسمت موفق‌تر باشید و مدالیل بیشتری به دست می‌آورید در دستیبابی به نظریه و در نتیجه در پنج مرحله استنطاق موفق‌تر خواهید بود.

وی ادامه داد: باید بدانیم هر کدام از این داده‌ها بر کدام مدالیل دلالت دارد؟ هم بر مبنا، هم بر اهداف دلالت دارد و هم راهکارها را فرموله می‌کند؛ اینطور شما بعد از داده‌ها به مدالیل تفصیلی می‌رسید. شهید صدر در این 14 درس به 101 آیه استناد می‌کند.

وی مرحله بعد از دستیابی به مدالیل را اجتهاد نوآورانه خواند و گفت: هر چند همه این کارها اجتهادی است، اما وقتی مدالیل را دارید اجتهادی نوآورانه پیش می‌آید؛ شهید صدر به مقایسه افکار، نظریه‌ها، انتاجات، تجربه بشری، مقوله فکری می‌پردازد و در دو جا هم مواقف الاسلام، مواضع التی عالجت التجارب البشریه، اشاره می‌کند به طور خاص در یک تقسیم بندی قرآن، آثار دانشمندان اسلامی، تفکر اروپایی و همه مسلمانان را می‌آورد.

وی از هشت نوع مقایسه شهید صدر در بیاناتش خبر داد و تعریف کرد: نخست مقایسه قرآن با رفتار مسلمانان، دوم مقایسه رویکرد قرآنی و لاهوتی سوم خاستگاه نظریه از ابعاد چهارگانه و سه‌گانه ارتباط انسان در نگاه اومانیستی، چهارم مقایسه الگوهای برتر، مقایسه دیگر عامل حرکت تاریخ در اسلام و قرآن، با ماتریالیسم تاریخی است؛ رسالت اسلام و نظریات بشری را مقایسه می‌کند؛ مقایسه‌ای بین حب الله نگاه اسلامی و حب الدنیای نگاه ماتریالیستی دارد.

وی درباره اصطلاحات به کار رفته به وسیله شهید صدر گفت: اصطلاحات سنت الله، تغییر، دین و فطرت از اصطلاحاتی است که در قرآن آمده است و استخلاف و استیمان اصطلاحاتی است که شهید صدر آن‌ها را از قرآن برداشت کرده است؛ دیگر اصطلاحات نیز خارج از قرآن است.

وی مرحله بعد را رسالت دانست و گفت: شهید صدر زیاد به رسالت نپرداخته است؛ سنت‌هایی که شهید صدر صورت بندی می‌کند، سنت دین و سنت استخلاف است که وجه اعطایی خلافت است، سنت استیمان نیز وجه قبول خلافت است؛ نظریه الگوی چهار بعدی در برابر ابعاد سه‌گانه ارتباط انسان است؛ سنت استیمان، سنت تغییر و سنت اصالت تأثیر آرمان‌ها بر حرکت انسان است.

وی درباره سنت‌های برآمده از نظریه گفت: شهید صدر در این باره هم زیاد سخن نگفته است اما دو رسالت جهاد اصغر و جهاد اکبر برای اقامه دین را رسالت برآمده از سنت‌های تاریخی می‌داند و از تغییر و تحول به وسیله دین سخن می‌گوید؛ هر کس عامل به دین شود، می‌تواند تحول مورد انتظار خلیفه الهی را در درون خود ایجاد کند.

وی توضیح داد: جهاد اصغر همین درگیری‌های سخت است و جهاد اکبر تهذیب نفس و رویارویی نرم است؛ حب الله که در درون ما شکل گرفت ما به محبوب‌های الهی علاقمند می‌شویم.

 

صوت جلسۀ پنجم را اینجا گوش کنید (مخصوص شرکت‌کنندگان در دوره)