گزیده‌ها

رسالت دین؛ حل معضل اصلی جهان۲

تربیت انسان بر اساس این فهم معنوی از زندگی و احساس اخلاقی کار چندان دشواری نیست. ادیان در طول تاریخ بشر، رسالت بزرگ خود را در این زمینه به انجام رسانده‌اند. با بررسی همه مفاهیم معنوی، احساسات اخلاقی، آگاهی‌ها و عواطف متعالی که در جهان امروز جمع شده‌اند، به این نتیجه منطقی می‌رسیم که پایه‌ها و بنیان‌های آن‌ها بر اساس تلاش‌های فراوان ادیان برای تهذیب انسانیت، انگیزه‌های طبیعی انسان، و ضرورت‌های زندگی و عمل او استوار شده است.

پس از اینکه بشریت به سطح خاصی از بینش دست یافت، اسلام این مشعل نورانی را به دست گرفت و نویدبخش بنیانی معنوی و اخلاقی در گسترده‌ترین سطح و دورترین مرزها شد. اسلام بر این اساس، پرچم انسانیت را برافراشت و حکومتی فکری بنا نهاد که در طول یک چهارم قرن، زمام جهان را در دست داشت و می‌خواست همه بشریت را یکپارچه کرده و بر اساس بنیانی فکری و واحد گرد هم آورد تا شیوه و نظام زندگی را ترسیم نماید.

📚فلسفه‌ما، ص۶۳-۶۴.

رسالت دین؛ حل معضل اصلی جهان

در اينجا دين به ايفاى رسالت بزرگ خود مى‏پردازد كه ديگرى نمى‏تواند بار آن را بر دوش گيرد و اهداف سازنده و مقاصد والاى آن رسالت، تنها بر پايه مبانى و قواعد دين استوار مى‏شود. دين است كه ميان معيار اخلاقى برنهاده براى انسان و خوددوستى عمق‌يافته در فطرت او پيوند برقرار مى‏كند. به بيان ديگر، دين ميان آن معيار فطرى كار و زندگى، يعنى خوددوستى، و معيار شايسته كار و زندگى هماهنگى ايجاد مى‏كند تا سعادت و رفاه و عدالت را تضمين نمايد.

📚 فلسفه‌ما، ص۵۸.

معضل اصلی جهان

معضل اصلى جهان كه فكر انسان امروز را انباشته و با واقعيت آن عميقا پيوند خورده، عبارت است از مسئله نظام اجتماعى كه در تلاش براى رسيدن به صادقانه‌‏ترين جواب براى سؤال زير خلاصه می‌‏شود:

نظام مناسب انسان كه او را در زندگى اجتماعى‌‏اش به سعادت مى‌‏رساند، كدام است؟

طبيعى است كه اين مسئله داراى جايگاهى مهم است و به‌سبب پيچيده بودنش و گوناگونى راه‏‌حل‏‌هاى پيشنهادى، منشأ خطر براى انسانيت باشد؛ زيرا نظام زندگى، درون محاسبات حيات بشرى قرار دارد و عميقا بر كيان اجتماعى آن اثر مى‌‏نهد.

اين معضل در گذشته‏‌هاى دور تاريخ بشر ريشه‌‏هاى عميق دارد و از همان هنگام كه زندگى اجتماعى در واقعيت حيات بشر آغاز گشت و زندگى جمعى انسان‌‏ها در قالب گروهى از افراد با پيوندها و روابط مشترک شكل گرفت، انسان با اين معضل روبه‌رو بوده است. اين پيوندها كه به اقتضاى نياز فطرى و طبيعى انسان پديدار شد، طبيعتاً نيازمند جهت‏‌دهى و سامان‌‏بخشى است و آرامش‌‏يابى و سعادتمندى اجتماع انسانى وابسته به ميزان هماهنگى اين سامان‏‌بخشى با واقعيت انسان و مصلحت اوست.

📚 فلسفه‌ما، ص۱۹.

حج برائت

حاج عبدالله ابوزید در سفر خود به عراق، در دیداری با شهید صدر از ایشان درباره جوانان مؤمنی پرسید که با دشمن صهیونیستی می‌جنگند، شهید صدر در جواب گفت: «هرکس کاری را با اعتقاد بر اینکه به اسرائیل زیانی می‌رساند انجام دهد، آن کار فی‌سبیل‌الله است».

📚 السیرة و المسیرة، ج٣، ص۴۴۶.

غیرت اسلامی

بیایید – پیش از این‌که به گذشته بازگردیم و به این‌که چه انجام داده‌ایم بنگریم – از مسئله اول آغاز کنیم؛ یعنی احساسمان نسبت به بلا. پیش از هرچیز باید این احساسات را پاک کنیم، باید احساسمان به بلا را اصلاح کنیم و آن را به احساسی اسلامی تبدیل کنیم که آکنده از غیرت به اسلام باشد، نه غیرت بر منافع شخصی….

مشکل، مشکل این فرد یا آن فرد نیست، بلکه مشکل وجود کلی همۀ این افراد است. این طور نیست که این کیان، به‌رایگان به‌دست ما رسیده باشد که ما بتوانیم یا حتی اجازه داشته‌ باشیم، به‌بهانۀ شکست روحی آن را به‌راحتی از دست بدهیم، به اختیار خودمان از آن پا پس بکشیم و به‌دست خودمان نابودش کنیم. این کیان وجودی است که از پس تاریخی آکنده از فداکاری و سرشار از تلاش و جهاد صالحانه به‌دست ما رسیده است.

📚 بارقه‌ها، ص۴۴٠-۴۴۴.

قطاری از خون لازم است.

انقلاب حسين علیه‌السلام يک مرحله تاريخی نبود، بلکه تعبيری بود از حالت امتی که به اين وضعيت اسفبار افتاد و به چنين جنايت تاريخی نفرت‌آوری دست يازيد. امروز اين حالت باز تکرار شده است. امت اسلامی در همان وضعيتی به‌سر مي بَرد که امت در زمان امام حسين علیه‌السلام در آن به‌سر می‌بُرد…
پس ناچار اين حرکت، حسينی جديد، زينبی ديگر و مردانی همچون ياران حسين علیه‌السلام می‌خواهد؛ که اين امری محال است؛ زيرا برای هيچ انسانی ممکن نيست همه ويژگی‌های حسين علیه‌السلام و عناصر انقلاب او را به‌طور کامل داشته باشد.

چون اين امر محال است، پس بايد قطاری از خون به راه افتد و انبوه هنگفتی از فداکاری به‌پا شود که در مجموع خود بخشی از عناصر سوگنامۀ طفّ را شکل دهد، تا وجدان اين امت مرده را تکان دهد و احساسات و عواطفش را بيدار کند .

بر عهده مسلمانان است که همواره در اوج آمادگی برای اجابت ندای اسلام باشند تا هرگاه فرياد برآورد، به ياری‌اش بشتابند. شايد بازگشت به واقعيت رسالتی ارزشمند در قطار خون نهفته باشد .

📚 امامان اهل‌بیت، ص۴٩٢-۴٩٣.

ضرورت اسلامی‌سازی نظام

🔻 نظام اسلامی به دلایل زیر نیاز ضروری ما، به‌عنوان مسلمان، است:

یک. ایجاد انسجام بین قانون‌گذاری و اعتقاد؛ زیرا نظام اسلامی در احکام شریعت اسلامی ریشه دارد؛ احکامی که مسلمانان به حکم اعتقادشان و ایمان به اینکه اسلام دینی است که از آسمان بر خاتم پیامبران نازل شده، به تقدس و احترام و وجوب اجرای آن معتقدند؛ برخلاف دیگر نظام‌ها و قانون‌ها که از دیدگاه مسلمانان و بنا به عقایدشان تقدس و احترام و پشتوانه شرعی ندارد….

دو. برای ایجاد سازگاری میان جنبه معنوی و جنبه اجتماعی زندگی انسان مسلمان؛ زیرا نظام‌های اجتماعی دیگر، غیر از اسلام، تنها به جنبه روابط اجتماعی زندگی بشر می‌پردازند و اغلب، جنبه معنوی را رها می‌کنند….

سه. گردن نهادن امت به نظام اسلامی – که به اعتقاد و تاریخ او پیوند خورده است – به‌جای تبعیت از نظام‌ها و مکاتب اجتماعیِ دیگر می‌تواند در نبردی که امت از لحظه یورش لشکر نظامی و فکری کافران استعمارگر به جهان اسلام وارد آن شده، نقش بسیار مؤثری ایفا کند….

امت اسلامی به حكم حساسيت‌های برخاسته از دوران استعمار، نمی‌تواند نهضت‌ نوين خود را جز بر اساس بنیان اصيلی پی‌ريزی کند كه در ذهن امت پيوندی با همان كشورهای استعمارگر نداشته باشد؛ این بنیان اصیل جز در خود اسلام یافت نمی‌شود. اسلام در جایگاه بنیان نهضت جدید، و نظام اسلامی به‌عنوان ساختار آن، یگانه راهی است که امت اسلام می‌تواند پا به آن بگذارد و هیچ خطری از آن احساس نکند و سرانگشتان آنهایی را در آن نبیند که کرامتش را لگدمال نموده و استعمارش کردند.

🔰 رسالت ما، ص٧٨-٨٢ با تلخیص

خداوند متعال مقدر فرمود تا وجود هُمام این امام (امام جواد علیه‌السلام) در طول زندگی اهل‌بیت علیهم‌السلام دلیل و برهانی باشد بر درستی عقیده‌ای که ما درباره اهل‌بیت علیهم‌السلام به آن ایمان داریم. پدیده‌ای که با این امام پدیدار شد، آن بود که ایشان به امامت رسید حال آنکه هنوز در سن کودکی بود؛ بر این اساس که تاریخ، اتفاق و اجماع دارد که وقتی پدر ارجمند امام جواد علیه‌السلام درگذشت، ایشان بیش از هفت سال سن نداشت.

این بِدان معناست که ایشان پیشوایی طایفۀ شیعه را از نظر روحی و دینی و علمی و فکری به عهده گرفت حال آنکه بیش از هفت سال نداشت. اگر این پدیده را که برای نخستین بار در زندگی امامان علیهم‌السلام در امام جواد علیه‌السلام نمود یافته، بر اساس حساب احتمالات بررسی کنیم، درخواهیم یافت که این پدیده به‌تنهایی کافی است تا حقانیت خطی را که امام جواد علیه‌السلام نمایندگی می‌کرد، بپذیریم؛ زیرا چگونه ممکن است پیش‌فرضی جز پیش‌فرض امامت واقعی را درباره کسی بپذیریم که بیش از هفت سال سن ندارد و درعین‌حال پیشواییِ این طایفه را در همۀ زمینه‌های روحی و فکری و فقهی و دینی به عهده گرفته است؟!

برای مطالعه چهار پیش‌فرض محتمل و اثبات حقانیت تشیع بر اساس شیوه حساب احتمالات به کتاب امامان اهل‌بیت علیهم‌السلام مرزبانان حریم اسلام،‌ ص۶٣٧-۶۴٢ مراجعه کنید.

وقتی امامان را همچون يک کل بررسی می‌کنيم و ميان اين فعاليت‌ها پيوند برقرار می‌کنيم و می‌بينيم که اين سه فعاليت (حفظ اصل دستاوردهای اسلامی، تربیت گروه شایسته، تلاش برای به‌دست گرفتن حکومت) در سه نسل انجام پذيرفته، خود را برابر برنامه‌ای پيوسته می‌يابيم که هر بخشش بخش ديگر را کامل می‌سازد و هدفش آن است که تواتر اين روايات را در گذر نسل‌ها حفظ کند تا به سطحی از روشنی و شهرت برسند و دسيسه‌های پنهان و آشکار را به چالش بکشند.

به عقيدۀ من، وجود نقش مشترک در کارکرد تمامی امامان تنها يک فرض نيست که ما برای اثبات آن در پی توجيه‌های تاريخی باشيم، بلکه اين امری است که عقيده و انديشۀ امامت به‌خودی‌خود آن را فرض می‌دارد؛ چون امامت در همۀ موارد، نظر به مسئوليت‌ها و شروطش امری واحد است. پس هرقدر هم نمودهای ظاهری‌اش به‌سبب شرايط و ملزومات گوناگون باشد، بايد در رفتارها و نقش‌های امامان بازتابی واحد يابد.

بنابراين امامان بايد مجموعه واحدی با اجزای پيوسته بسازند تا هر جزء از آن واحد، نقش جزء ديگر را پی گيرد و کارکردش را کامل کند.

امامان اهل‌بیت علیهم‌السلام، ص۱۲۲.