قطاری از خون لازم است.
انقلاب حسين علیهالسلام يک مرحله تاريخی نبود، بلکه تعبيری بود از حالت امتی که به اين وضعيت اسفبار افتاد و به چنين جنايت تاريخی نفرتآوری دست يازيد. امروز اين حالت باز تکرار شده است. امت اسلامی در همان وضعيتی بهسر مي بَرد که امت در زمان امام حسين علیهالسلام در آن بهسر میبُرد…
پس ناچار اين حرکت، حسينی جديد، زينبی ديگر و مردانی همچون ياران حسين علیهالسلام میخواهد؛ که اين امری محال است؛ زيرا برای هيچ انسانی ممکن نيست همه ويژگیهای حسين علیهالسلام و عناصر انقلاب او را بهطور کامل داشته باشد.
چون اين امر محال است، پس بايد قطاری از خون به راه افتد و انبوه هنگفتی از فداکاری بهپا شود که در مجموع خود بخشی از عناصر سوگنامۀ طفّ را شکل دهد، تا وجدان اين امت مرده را تکان دهد و احساسات و عواطفش را بيدار کند .
بر عهده مسلمانان است که همواره در اوج آمادگی برای اجابت ندای اسلام باشند تا هرگاه فرياد برآورد، به ياریاش بشتابند. شايد بازگشت به واقعيت رسالتی ارزشمند در قطار خون نهفته باشد .
📚 امامان اهلبیت، ص۴٩٢-۴٩٣.
غیرت اسلامی
بیایید – پیش از اینکه به گذشته بازگردیم و به اینکه چه انجام دادهایم بنگریم – از مسئله اول آغاز کنیم؛ یعنی احساسمان نسبت به بلا. پیش از هرچیز باید این احساسات را پاک کنیم، باید احساسمان به بلا را اصلاح کنیم و آن را به احساسی اسلامی تبدیل کنیم که آکنده از غیرت به اسلام باشد، نه غیرت بر منافع شخصی….
مشکل، مشکل این فرد یا آن فرد نیست، بلکه مشکل وجود کلی همۀ این افراد است. این طور نیست که این کیان، بهرایگان بهدست ما رسیده باشد که ما بتوانیم یا حتی اجازه داشته باشیم، بهبهانۀ شکست روحی آن را بهراحتی از دست بدهیم، به اختیار خودمان از آن پا پس بکشیم و بهدست خودمان نابودش کنیم. این کیان وجودی است که از پس تاریخی آکنده از فداکاری و سرشار از تلاش و جهاد صالحانه بهدست ما رسیده است.
📚 بارقهها، ص۴۴٠-۴۴۴.