آثار

ضرورت پیاده‌سازی اقتصاد اسلامی

«وَ أَعِدُّوا لَهُمْ مَا اسْتَطَعْتُمْ مِنْ قُوَّةٍ» (انفال:۶) هرچه نیرو در توان دارید براى [رويارويى‏ با] آنان فراهم كنيد.

در اين آيه شريفه، خداوند متعال براى حفظ هستى و سيادت امت، به بسيج همۀ نيروها، از جمله نيروى اقتصاد، كه سطح توليد نمايانگر آن است، به‌‏عنوان بخشى از مبارزه و جهاد امت فرمان داده است.

در اينجا، اهميت اقتصاد اسلامى به‌‏عنوان شيوه‌ای اقتصادى آشكار مى‌شود؛ شيوه‌‏اى كه قادر است از خلق‌وخوى انسانِ جهانِ اسلامى بهره جويد و آن را به نيروى بزرگ حركت‌‏آفرين و سازنده در فرايند رشد، و عاملى مهم در توفيق يک برنامۀ درست براى زندگى اقتصادى تبديل نمايد.

اگر نظام اسلامى را برگزينيم، از اين خلق‌وخو بهره خواهيم جست و خواهيم توانست آن را در مبارزه بر ضد عقب‏‌ماندگى، عامل قدرت قرار دهيم؛ به‌‏عكس آن‏كه شيوه‌‏هاى اقتصادى ديگرى را انتخاب كنيم كه از نظر روحى و تاريخى با زمينۀ اخلاقى ديگرى پيوند دارند.

📚 اقتصاد ما، ج١، ص٣١

فاطمه سلام الله علیها یک اسوه بود

فاطمه زهرا عليها السلام در اسلام يك اسوه بود، در جهاد براى اسلام، در صبر بر مصائب اسلام، الگو بود؛ در همه سختى‏ها، در همه مشكلات، در كنار پدرش بود، در جنگ‏ها همراه پدرش شركت مى‏كرد، زخم‏هايش را مداوا مى‏كرد، غصه‏هايش را برطرف می‌ساخت، همواره در كنارش بود، رسول خدا صلى الله عليه وآله در سختى‏ها با بودن او آرامش مى‏گرفت، در لحظات بسيار طاقت‏فرسا با او قوت مى‏گرفت؛ او به معناى حقيقى كلمه يك زن مسلمان مجاهد بود.

📚 بارقه‌ها، ص۵۴.

قرآن کریم؛ یگانه کتاب

قرآن كريم يگانه كتاب در اختيار ما است كه جنبه جامعيت را براى انسان فراهم مى‏كند و ازاينرو نبايد كتاب ديگرى را جايگزين آن نمود؛ چه اين‏كه اگرچه برخى از پژوهش‏هاى مربوط به اصول و مسائل عقايدى و يا انديشه اسلامى مواردى است كه انسان به يادگيرى آنها نياز دارد، اما به هيچوجه نمى‏توان از قرآن كريم به عنوان منبع اصلى انديشه جامع اسلامى، غافل شد؛ زيرا جامعيت در هيچ كتابى جز كتاب خداوند متعال وجود ندارد.

📚 بارقه‌ها، ص۲۲۶.

واقعۀ طف همچون قضيه‌ای غم‌بار و برانگيزاننده آمد تا وجدان امت را تکان دهد و آن را سوی رسالتش بازگرداند و دوباره شخصيت عقيدتی‌اش را برانگيزاند. بايسته بود که اين نقش را مجموعه‌ای از مردم ايفا کنند؛ کسانی که می‌توانستند، با نيروها و عناصری که داشتند، نقش خود را به‌شکلی کارساز و مؤثر در زندگی اين امتِ مرده و با درک وضعيت آن، ايفا کنند؛ وضعيتی که فرزدق در سخن خود به امام تصوير کرد و گفت: «شمشيرهايشان عليه تو و دل‌هایشان با توست».

📚 امامان اهل‌بیت، ص۴٨۴.

استعمار و تهی‌سازی امت

بدون شک انسان جهان اسلام به اسلام به‌عنوان دين و رسالتى الهى ایمان دارد كه خداوند آن را به آخرين پيامبرش فرو فرستاده و به كسانى كه خالصانه از آن پيروى مى‏كنند وعدۀ بهشت و به كسانى كه از آن سرپيچى مى‏كنند وعدۀ آتش داده است.

اين ايمان كه طى دوران انحراف و به‌خصوص پس از آنكه جهان اسلام وارد عصر استعمار شد و استعمارگران تلاش كردند تا آن را نابود كرده، از محتواى انقلابى متكاملش تهى كنند، در بخش بزرگى از مسلمانان به‌عنوان عقيده‏اى سطحى حيات دارد كه بسيارى از حرارت و گرمابخشى خود را از دست داده است.

به همين جهت، مسلمانان، از اين به بعد ديگر ترجمانى از امت اسلامى كه خداوند آن را امت وسط قرار داده تا گواه بر جهان و بهترين امتى باشند كه براى مردم پديدار شده، به‌شمار نمى‏روند؛ زيرا مقصود از امت اسلامى، تنها گرد آمدن فيزيكى شمارى از مسلمانان نيست، بلكه امت اسلامى به معنى تحمل مسئوليت الهى بر روى زمين، از سوى افراد آن امت است.

📚 اسلام راهبر زندگی، ص٢١۵.

سیاست استعماری برای ترویج بی‌بندوباری

از شصت سال پیش که استعمارگران به جهان اسلامی ما پا گذاشتند، در پی این بودند که به پسران و دختران جوان ما بقبولانند که فرهنگ نوعی هوس‌بازی و نوعی برهنگی و اختلاط و تلاش برای ارضای امیال و شهوات است؛ فرهنگ عبارت است از اباحی‌گری و دوری از مسجد و اسلام و مرجع تقلید و نماز.

به پسران و دختران جوان ما گفتند: انسان پیشرفته کسی است که با این‌ امور هیچ ارتباطی نداشته باشد و تا سر، غرق در شهوات و لذات شود.

استعمارگران از شصت سال پیش دنبال این بودند که به جان‌های دختران طاهر و پسران پاک ما این مفهوم غلط از پیشرفت و فرهنگ را تزریق کنند.

📚 بارقه‌ها، ص۵٣-۵۴

تربیت اسلامی بر پایۀ ایثار و یاری مستضعفان

تربيت اسلامى فرد در جامعۀ اسلامى بر اساس:
– احسان
– ايثار
– طرحِ منطقى جديد براى مبادله و متفاوت از منطق معامله مالى و مادى (كه در اصطلاح قرآنى تجارتى زوال‏‌‌ناپذير است)
– تشويق مؤكد بر يارى مستضعفان
-قرض دادن به نيازمندان همراه با روح محبت و برادرى و به‌خاطر پاداش و آمرزش گناهان [است].

تمامى اين موارد بستر معنوى و روانى بى‏‌نظيرى فراهم مى‏‌كند كه در فضاى خاص آن، انگيزه‌‏هاى كار خير رشد مى‏‌كند و بسيارى از مردم، با علاقه و رغبت به اعطاى قرض خيرخواهانه اقدام می‌ورزند.

اين، در جامعۀ اسلامى يک فرض آرمانى نيست، بلكه حقيقتى است كه نشانه‌‏هاى متعددى براى آن وجود دارد و يكى از آنها صندوق‏‌هاى قرض‌‏الحسنه است كه قبل از برپايى حكومت اسلامى به‌وجود آمد و به‌دليل روحيۀ نيكوكارى و ايثارگرى توسعه يافت كه شمار زيادى از مردم را بر آن داشت تا با ميل خود بخشى از اموال خود را بدون چشم‌داشت سودى به ديگران قرض دهند.

📚 اسلام راهبر زندگی، ص٢۴۵-٢۴۶

تجربه ملت ایران در منازعه تاریخی

بخش غربی تمدن اروپایی می‌گوید: اروپا پیشرفت نکرد، مگر هنگامی که دین را از زندگی جدا ساخت؛ و بخش شرقی این تمدن می‏‌گوید: دین افیون توده‌‏هاست و برای اینکه توده‏‌‌ها بتوانند برای آزادی خویش مبارزه کنند، باید از دین دست بکشند.

شما ملت ایران تواناترین مردم برای رد این یاوه‌‏های بی‏‌اساس هستید؛ چراکه شما از طریق واقعیت زندگی و تجربه‌‏های خود به این یاوه‌‏گویی‌‏ها، پاسخ می‏‌دهید. تجربه شما ثابت کرد که مانع پیشرفت ملت مسلمان ایران و رشد حقیقی‌اش چیزی جز دوری از اسلام، و سلطۀ نظام شاهنشاهی و اندیشه‌‏ها و ارزش‏‌های جاهلی برخاسته از آن نبوده است و هیچ نیرویی جز دین و اسلام، ملت ایران را به انقلاب و درهم شکستن طاغوت فرانخواند؛ همان اسلامی که شما مردم ایران آن را به‌عنوان برنامه زندگی و راهی برای سازندگی انتخاب خواهید کرد.

تحصیل‌‏کرده‌‏های غربی و غربزدگان، زیاد این جملات را تکرار می‏‌کنند که اسلام یک «دین» است نه اقتصاد؛ اسلام عقیده است، نه برنامه‏‌ای برای زندگی؛ اسلام رابطه بین انسان و خدای او را بیان می‏‌کند و صلاحیت ندارد که بنیاد یک انقلاب اجتماعی در ایران قرار گیرد. غافل از اینکه اسلام انقلابی است که در آن، زندگی از عقیده و بُعد اجتماعی و از امور معنوی جدا نیست. از‌این‌‌رو اسلام همواره در طول تاریخ، انقلابی بی‌‏همتا بوده است.

📚 اسلام راهبر زندگی، ص۴۴.

علی علیه‌السلام، تجسم دین محمد صلی‌الله‌علیه‌وآله

رسول خدا همان‌سان که توانست بت‌پرستی را محو سازد، توانست علی را در پرتو حقایقی که از وجود خویش بر او افاضه می‌نمود به چشم همیشه‌بیداری تبدیل کند که پاسدار دین خداوند بود؛ چه این‌که حیات دنیایی با خواست‌ها و احساس‌های مخصوصش در وی فرومُرده و او تنها با دین و اعتقادش زندگی می‌کرد.

اگر اصول آسمانی محمد نمودی عملی بر روی زمین داشته باشد، علی تجسم زندۀ آن اصول در طول همۀ روزگاران و همۀ نسل‌هاست.

اگر رسول خدا علی و قرآن را در میان امتش جانشین ساخته، بدین‌روی بوده که قرآن تفسیر معانی علی بزرگ باشد و معانی علی، تجسمی از الگوهای قرآن کریم قرار گیرد.

اگر خداوند علی را در آیه مباهله، نفْس [یعنی خود] رسول خدا شمرد، از آن روی بود که مسلمانان دریابند که او امتداد طبیعی محمد صلی‌الله‌علیه‌وآله و پرتوی فراتابیده از روح بزرگ اوست.

اگر پیامبر برای هجرت، بیمناکانه از مکه بیرون آمد و علی را بر بستر خویش باقی نهاد تا به جای او بر آن کشته شود، بدین معناست که تنها این دین مقدس بود که مسیر زندگی‌ این دو انسان بزرگ را ترسیم می‌نمود.

اگر آسمان جوانی علی را ستوده و رضایت ذات الهی را از آن آشکار نموده و منادی بانگ برآورده که «شمشیری جز ذوالفقار و جوانی جز علی نیست» مقصودش آن است که فقط جوانیِ علی آن نیرویی است که زمینۀ استواری عقیدۀ قرآنی را بر روی زمین فراهم می‌آورد و تنها همین جوانی، کمال مردانگی است که آدمیان، دیگر به بلندای آن دست نمی‌یابند و دلیری پهلوانان و اخلاص مخلصان تا افق آن اوج نمی‌گیرد.

فدک در تاریخ، ص١٠۶.