آثار

صحیفۀ سجادیه، نسخۀ درمان امت

برای امام زین‌العابدین علیه‌السلام چنین مقدر شده بود که پس از شهادت پدر ارجمندش مسئولیت‌های رهبرانه و روحانی خود را به عهده گیرد‌. این مرحله از حساس‌ترین مراحل زندگی امت در آن برهه بود؛ زیرا این مرحله، موج اول فتوحات را در پی داشت.

[و این اتفاق مسلمانان را] در معرض دو خطر بزرگ بیرون از حوزۀ سیاسی و نظامی قرار داد: خطر نخست از آنجا ناشی شد که جهان مسلمانان به روی فرهنگ‌های گونه‌گون و عرف‌های قانون‌گذاری و وضعیت‌های اجتماعی مختلف گشوده شد.

اما خطر دیگر از موج رفاهی ناشی شد که به‌دنبال گسترش شگفت سرزمینی، جامعۀ اسلامی را درنوردید؛ زیرا موج‌های رفاه هر جامعه‌ای را در معرض خطر همراهی با خوشی‌های دنیا و زیاده‌روی در زینت‌های زندگیِ محدود قرار می‌دهد….

امام علی‌بن‌حسین علیه‌السلام این خطر را احساس و درمانش را آغاز کرد‌. ایشان از دعا بنیانی برای این درمان نهاد‌؛ «صحیفۀ سجادیه» برایند این درمان بود‌. در سیرۀ امام علیه‌السلام آمده است که ایشان در هر جمعه برای مردم خطبه می‌خواند و آنان را اندرز می‌داد و به زهد در دنیا فرامی‌خواند و به عمل برای آخرت برمی‌انگیخت و با آن قطعه‌های هنری از گونه‌گونۀ دعا و ثنا و ستایش گوش آنان را می‌نواخت.

📚 امامان اهل‌بیت، ص۵٧٢-۵٧۴ با تلخیص

باید به خود القا کنیم که آماده‌ایم تا هرگاه اسلام از ما خواست، جان خود را ارزانی داریم.

چنان‌که امروز در فلسطین و در بسیاری از کشورهای امت اسلام که اسلام و مسلمین در آنجا به مصائب و بلایا و بدبختی‌ها گرفتارند، از ما خواسته می‌شود.

باید همیشه به خود القا کنیم از ما همان چیزی خواسته می‌شود که از امام حسین علیه‌السلام خواسته شد؛ زیرا ما در خط امام حسین علیه‌السلام و اهل‌بیت ایشان حرکت می‌کنیم‌.

📚امامان اهل‌بیت، ص٣٧١.

حكومت اسلامى دو وظيفه دارد: يكى تربيت انسان بر آن مبناى فكرى و تنظيم رويكردها و احساس‏هايش بر اساس آن؛ و ديگرى كنترل كردن وى از بيرون و بازگرداندنش به همان مبنا، آن‏گاه كه وى در عمل از آن انحراف يابد. ازاين‌رو، بينش سياسى اسلام تنها شامل بخش ظاهرى زندگى اجتماعى نيست؛ بلكه نوعى بينش سياسى عميق است كه به نگاهى فراگير و كامل درباره زندگى، هستى، اجتماع، سياست، اقتصاد و اخلاق بازمى‌‏گردد. اين نگاه فراگير، همان بينش كامل اسلامى است.

📚 فلسفه ما، ص۶۴.

اسلام به محکوم کردن اهداف جاهلی و ارزش‏های آن از زندگی اکتفا نمی‏کند، بلکه به جای این هدف‏ها ، هدف متعالی که باید انسان‏ها در مسیر آن حرکت کنند قرار می‏دهد….

قرآن به جای مال فزون‏تر و ثروت جاودانه‌تر، عمل بهتر را ایده‏آل و هدف اول قرار داده است و جماعت بشری را ـ که پیامبران الهی متولی تربیت و آماده‏سازی آن‌ها بوده اند ـ در پیشی گرفتن به‌سوی این هدف و رقابت در عمل صالح، تشویق کرده است….

برای اینکه این هدف جدید بر پایه‏ای واقعی و استوار قرار گیرد، اسلام دیدگاه جدیدی درباره صحنه زندگی دنیوی ارائه داده و آن را به جهانی فراتر از جهان محسوسات پیوند داده و به‌جای جاودانگی مال و ثروت، سخن از جاودانگی عمل به میان آورده و بر این نکته تأکید دارد که عمل به اعماق جان آدمی گسترش می یابد و در پایان ، بر پایه روشی که اعمال در آن جهان حقیقت نظم می یابند، شکل می‌گیرد.

📚 اسلام راهبر زندگی، ص۵٧.

مفهوم وسيعِ خلافتِ ربانىِ جماعتِ بشرى بر روى زمين، عناصر و ويژگى‌‏هاى ذيل را ايجاب مى‏‌كند:

١. انتساب جماعت بشرى به محورى واحد و ايمان به حاكم و مالكى واحد براى هستى كه خداوند متعال باشد؛

٢. برپايى مناسبات اجتماعى بر اساس بندگىِ خالصانه نسبت به خداوند و آزادى انسان از بندگى نام‌هايى كه مظهر انواع بهره‌‏كشى و نادانى و طاغوت هستند؛

٣. عينيت بخشيدن به روح برادرىِ همگانى در تمامى مناسبات اجتماعى پس از نابودى هرگونه بهره‌‏كشى و سلطه‏‌جويى؛

۴. خلافت و جانشينى که به‌معناى سپردن امانت است. به همين خاطر قرآن كريم، از خلافت به «امانت» تعبير كرده است و امانت مسئوليت‌‏آور بوده، احساس وظيفه را بر انسان مقرر مى‏‌كند؛ زيرا چنانچه انسان احساس مسئوليت نكند، نمى‌‏تواند مسئوليت‌‏هاى امانت‏دارى را به دوش بكشد يا نقش خلافت و جانشينى را ايفا كند.

📚 اسلام راهبر زندگی، ص١۵١-١۵٢ باتلخیص

احکام شریعت مقدس احکامی ثابت هستند…. ازآنجاکه این احکام دارای قالبی مشخص‌اند و شامل همۀ شرایط و حالات می‌شوند، هیچ گونه تغییر یا تبدیل آن‌ها جایز نیست و باید بدون هیچ تصرفی به‌اجرا درآیند.

برای نمونه الزام امت اسلامی به آمادگی کامل نظامی و قدرت‌افزایی تا حد ممکن برای رودررویی با دشمنان یکی از این احکام است. این حکم حکمی شرعی است که شریعت با برخی از نصوص خود مانند «وَ أَعِدّوا لَهُمْ مَا اسْتَطَعْتُمْ مِنْ قُوّةٍ» (هر نيرويى در توان داريد، براى مقابله با آن‌ها [دشمنان‏]، آماده سازيد) به آن تصریح کرده است؛ ازاین‌رو این حکم ثابت است و همۀ شرایط و حالات را دربرمی‌گیرد.

📚 بارقه‌ها، ص٢٧٨-٢٧٩.

اسلام برای همه بشریت مسئله مرگ و زندگی است. بشریت بی‌شک دیر یا زود، به اسلام خواهد رسید؛ زمانی که به شکست تجربه‌هایی ایمان بیاورد که در دوران بسیار درازمدت خود انجام داده؛ دورانی که در پی یافتن آیین زندگی پشت‌سر گذاشت و همچنان این دوران را ادامه می‌دهد تا اینکه در نهایت در ساحل اسلام،‌ دین طبیعت و حیات، لنگر اندازد.

پس شما ای مسلمانان، اولین کسانی باشید که در این ساحل لنگر می‌اندازید و جامعه اسلامی را برپا می‌کنید؛ جامعه‌ای که پرتوهای عدالت و حق را بر همۀ جهان می‌تاباند و معجزه‌ای را که بشریت از تحقق آن ناتوان بود محقق می‌سازد و کرامت فرد و حقوق جامعه را تأمین می‌کند و در این راه نه آزادی و طبیعت فرد را و نه حیات و سعادت جامعه را فدا می‌کند؛ چه اینکه هر نظامی که بر پایۀ توحید محض و شاخه‌های این توحید بنا نشود که همۀ جوانب زندگی را دربر می‌گیرد، نمی‌تواند این آرمان را برآورده سازد.

📚 بارقه‌ها، ص٣١۴-٣١۵

ضمانت اجرای درونی

با بررسی دوره‌های تاریخ بشریت، درمی‌یابیم که زندگی بشریت همواره پیرو نظامی مشخص بوده و هر اندازه ضمانت‌های اجرایی برای پایبندی افراد به این نظام بیشتر باشد، آرامش و ثبات بیشتری در زندگی انسان‌ها برقرار خواهد بود.

برخی از این ضمانت‌ها بیرونی و برخی دیگر، ضمانت‌های ذاتی و درونی است.

هرچند ضمانت‌های بیرونی در کنترل و مهار رفتار افراد نقش مهمی دارد، ولی در بسیاری از اوقات اگر همراه با ضمانت‌های ذاتیِ برخاسته از احساس مسئولیت درونی فرد نباشد، به‌تنهایی کافی نیست.

برای اینکه احساس مسئولیت درونی، واقعیتی زنده، پویا و کاربردی در زندگی انسان باشد، باید آدمی ایمان داشته باشد که پیوسته تحت نظارتی است که حتی ذره‌ای در آسمان‌ها و زمین از قلمرو آن بیرون نیست. همچنین باید تمرینی عملی وجود داشته باشد که این احساس مسئولیت درونی را در وجود انسان تقویت و تثبیت کند. تمرین عملی برای تقویت احساس مسئولیت درونی نیز از راه فعالیت‌های عبادی حاصل می‌شود.

📚 انسان و عبادت، ص ۵۴-۵۵

حکومت اسلامی، ضرورت تمدنی

حكومت اسلام تنها يک ضرورت دينى نيست، بلكه علاوه بر آن، ضرورتى تمدنى است؛ زيرا حكومت اسلامى تنها راهى است كه مى‌‏تواند استعدادهاى انسان را در جهان اسلامى شكوفا كند، او را تا كانون طبيعى‌‏اش در عرصۀ تمدن انسانى بالا برد و آن را از هرگونه تفرقه، وابستگى و سردرگمى كه از آن رنج مى‌‏برد، نجات دهد.

📚 اسلام راهبر زندگی، ص١٩۶.