اسلام ارزش عمل را با انگیزهها، مقدمات و چارچوبهای فکری عامی که جوانههای هر عملی در آنها شکل میگیرد، مقایسه میکند، ولی سایر مکاتب، ارزش عمل را بر اساس نتایج، منافع و عرصههای معیشتی که عمل در اصلاح آنها نقش داشته است، محاسبه میکنند.
… بر این اساس قرآن بهطور قاطع امکان هرگونه سنجش و مقایسهای را بین این دو عمل، رد میکند: عملی که انسان در چارچوب کلی ایمانی و با انگیزه امیال و عواطف الهی موجود در این چارچوب، انجام میدهد با عملی که از این چارچوب دور است و از امیال و انگیزههای دیگری سرچشمه میگیرد. در بینش قرآنی، عمل اول هرگز نمیتواند با عمل دوم، هرچند نتایج و منافع آن زیاد باشد، مقایسه شود:
«أَجَعَلْتُمْ سِقَایَهَ الْحَاجِّ وَ عِمَارَهَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ کَمَنْ آمَنَ بِاللّهِ وَالْیَوْمِ الآخِرِ وَ جَاهَدَ فِی سَبِیلِ اللّهِ لاَ یَسْتَوُونَ عِندَ اللّهِ وَ اللّهُ لاَ یَهْدِی الْقَوْمَ الظَّالِمِینَ؛ آیا سیراب کردن حجاج و آباد ساختن مسجد الحرام را همانند (عمل) کسى قرار دادید که به خدا و روز قیامت ایمان آورده و در راه او جهاد کرده است؟ (این دو) نزد خدا مساوى نیستند و خداوند گروه ظالمان را هدایت نمىکند.» (توبه: ۱۹)
پژوهشهای قرآنی، ص ۳۵۲ (مقاله: عمل صالح در قرآن).