شرط اساسى نهضت هر امتى این است که از مکتب و مبناى شایستهاى برخوردار باشد که اهداف و مقاصد آن امت را تعیین و الگوهاى عالى آن را ارائه و جهتگیرى آن امت را در زندگى ترسیم کند. امت در پرتو این شرط اساسى، با اطمینان به رسالت و راهش و با چشمدوختن به آرمانها و اهدافى که هویت معنوى و فکریش ملهَم از آن مبنا و مکتب است، به حرکت خود ادامه مىدهد.
منظور ما از برخوردارى امت از مکتب و مبناى شایسته این است که:
اولًا: مبنا و مکتبى صحیح وجود داشته باشد.
ثانیاً: امت آن مکتب و معنا را فهم کند.
ثالثاً: امت به آن مکتب و مبنا ایمان داشته باشد.
هرگاه امت این عناصر را در خود فراهم کرد، یعنى از مکتب و مبنایى صحیح برخوردار بود و آن را به درستی درک میکرد و به آن ایمان داشت، در این حالت میتواند نهضتى حقیقى را در درون خود تحقق بخشد و تحول فراگیر و کاملى را بر اساس آن مبنا در زندگیش ایجاد کند؛ زیرا چنانکه قرآن حکیم نشان مىدهد خداوند وضعیت مردم را دگرگون نمىکند تا آنکه آنها آنچه در خودشان هست تغییر دهند.
اسلام راهبر زندگى؛ مکتب اسلام؛ رسالت ما، ص ۴۲۹.