جهت‌دهی انگیزه‌های فردی در راستای رسالت اسلامی

جهت‌دهی انگیزه‌های فردی در راستای رسالت اسلامی

سومین عنصر معنوی‌‏ای که هر نهضتی بدان نیاز دارد، انگیزه‌‏های فردی است؛ زیرا انسان‏‌های عادی هرچند دارای انگیزه‌‏های آرمانی باشند، انگیزه‌‏های شخصی آنها اثر بسزایی در زندگی و حرکتشان دارد.
رسالت، انگیزه‌‏های آرمانی و روح ایثار و فداکاری را می‌‏طلبد و دعوت به رسالت نیز مقداری انگیزه‌‏های فردی می‌‏خواهد تا حرارت و نیرو و شور آن را افزایش دهد؛ ازاین‌‏رو می‌بینیم که دعوتگران هر رسالتی بسیاری از اوقات پس از گذشت زمانی اندک یا طولانی از دعوت یا پیروزی‌شان، غرق در انگیزه‌‏های فردی می‏‌شوند؛ آن انگیزه‌‏های آرمانی به‌تدریج فرومی‏‌نشیند و جای خود را به انگیزه‌‏های شخصی می‏‌دهد، و پس از آنکه انگیزه‏‌های آرمانی در نفوس آنان فروکش کرد، رسالت بهانه و وسیله‌‏ای می‌‏شود برای پرداختن به انگیزه‌‏های شخصی.

اما اسلام با دیگر رسالت‏‌ها فرق دارد ؛ زیرا اسلام انگیزه‏‌های خودخواهانه و آرمانی را هم‌زمان به نفع مکتب به خدمت می گیرد. با این توضیح که ماهیت رسالت اسلامی، انسان مسلمان را به این حقیقت قانع می‌سازد که داشتن اخلاص برای این رسالت و دعوت به آن و ایثار و فداکاری در راهش، پیش از آنکه دستاوردی آرمانی یا اجتماعی باشد، فایده‌ای شخصی است، و پیش از آنکه احساس آرمانی یا شوری حماسی باشد، سودی است در جهت پاداش و نعمتی که حدی ندارد. بدین سان رسالت اسلامی همۀ انگیزه‌‏های انسانی را به‌نفع اسلام بسیج می‏‌کند و از انگیزه‌‏های خودخواهانه، انگیزه‏‌های خیرخواهانۀ هم‌ساز با مقتضیات انگیزه‏‌های آرمانی می‏‌سازد.
بنابراین رسالت اسلامی رسالت عقیده و ایمان، رسالت آرزو و امید، و رسالت بسیج همه انگیزه‌‏ها و نیروهای انسانی است.

📚 رسالت ما، ص١١٠-١١١.