« علی بر سر یک دوراهی قرار داشت که هر دو برایش سخت و دشوار بود:
۱- در برابر خلافت ابوبکر، انقلاب مسلحانه اعلان نماید.
۲- خار در چشم و استخوان در گلو، صبر پیشه کند.
حرکت انقلابی چه نتایجی در پی داشت؟ این چیزی است که میخواهیم در پرتو وضعیت تاریخی آن لحظه حساس آشکار سازیم.
حاکمان آن زمانه کسانی نبودند که با کوچکترین مخالفت، از قدرت خویش دست کشند. دانستیم که ایشان به خلافت بسیار دلبسته بودند. این بدان معنا است که آنها حتماً به دفاع از قدرت تازه خویش میپرداختند. در این حال، کاملاً معقول بود که سعد بن عباده از فرصت استفاده کند تا در راه هوسهای سیاسی خود، جنگی تازه به راه اندازد. میدانیم که وقتی از وی بیعت خواستند، حزب پیروز را تهدید به حرکت انقلابی نمود و گفت: «نه؛ به خدا سوگند! با شما بیعت نخواهم کرد تا همه تیرهایم را به سوی شما بیفکنم و سرنیزهام را به خون آغشته سازم و شمشیر زنم و همراه خاندان و فرمانبرانم با شما به نبرد برخیزم. حتی اگر همه آدمیان و جنیان همراهتان گردند، با شما بیعت نخواهم کرد.» اما به گمان قوی، او از پرداختن به این انقلاب هراس داشت و جرأت نمیورزید که نخستین کسی باشد که در برابر دستگاه حاکم شمشیر از نیام برکشد. او فقط به تهدیدی سخت که به منزله اعلان جنگ بود، بسنده کرد و به انتظار آن نشست که اوضاع آشفته گردد تا او هم در میان دیگران شمشیر بکشد. پس اگر بانگی نیرومند را میشنید که آشکارا ندای انقلاب برمیآورد، این قابلیت را داشت که هیجان و حمیتش برانگیخته شود و هراسش فروریزد و حزب حاکم در نظرش کوچک جلوه کند و شورش را از سر گیرد و «مهاجران را با شمشیر از مدینه بیرون سازد»؛ چنان که کسی به نیابت از او همین سخن را در مجلس سقیفه بر زبان راند.
افزون بر این، نباید امویان و تشکل سیاسی آنها برای دستیابی به قدرت و مقام را فراموش کنیم. همچنین نباید از یاد ببریم که آنان در واپسین سالهای جاهلیت، در مکه دارای نفوذ بسیاری بودند؛ زیرا ابوسفیان، سرکرده ایشان در رویارویی با اسلام و حکومت پیامبر بود و در آن لحظه (درگذشت پیامبر) نیز عتاب بن اسید بن ابوالعاص بن امیه، امیر شهر بود که همگی از او فرمان میبردند.
… بدین سان، انقلاب علوی در آن لحظه به معنای راه انداختن جنگی خونین بود که نبردهای خونین پیاپی با اهداف متفاوت را در پی داشت و زمینه اوضاعی را فراهم میآورد که ابتدا فتنهگران و سپس منافقان از آن سؤاستفاده میکردند».
فدک در تاریخ.