رشد شایسته بشری

آزادی به معنای پاره کردن زنجیرها از دست و پای انسان، ارزشی از ارزش‌ها و چارچوبی برای آن‌ها است، اما آزادی به تنهایی سازنده انسان نیست و نمی‌تواند الگوی آرمانی او قرار گیرد. تو نمی‌توانی با پاره کردن این اسارت‌ها، انسانی بسازی و بگویی حالا هرچه می‌خواهی بکن؛ هیچ کس نیست، نه ارباب، نه کشیش، نه پادشاه و نه طاغوتی که تو را به پذیرش دیدگاهی یا انجام کاری مجبور کند. این به تنهایی کافی نیست، پاره کردن زنجیرها و ‌بندها فقط زمینه و چارچوب رشد شایسته بشری را فراهم می‌سازد. اما بشر نیاز به مضمون و محتوا دارد. صرف توانایی بشر برای انجام دادن هر کار کافی نیست؛ این که انسان بتواند در بازار راه برود کافی نیست؛ چگونه رفتن او و اینکه با چه هدفی به بازار برود، مهم است.

پژوهش‌های قرآنی، ص ١۵٣.