آیا میدانید وقتی در حال استخراج نظام اقتصادی اسلام از فقه اسلامی بودم، چقدر احساس مشقت کردم و چقدر این کار، سخت بود؟ وقتی شروع به این کار کردم، احساس کردم فقه اسلامی نیازمند توسعه افقی است و خلأهای بسیارْ بسیار زیادی وجود دارد که فقها به دلیل پیروی از همان روش فقهی موروثی معینی که هیچ کم و زیاد نشده است، آنها را پر نکردهاند و امروز باید این خلأها را که به خاطر تبعیت فقها از روش ثابت سنتی، بهجا ماندهاند، به صورت و روشی فقهی، پر کرد و البته پر کردن فقهی این خلأها کار بسیار دشواری است؛ چون این خلأها مناطق جدیدی هستند که باید با فکری فقهی پر شوند، زمینهای بکری هستند که پژوهشگر فقهی برای اولین بار به آنها قدم میگذارد و آنها را کشف میکند و این، سختی و حساسیت کار را چند برابر میکند و ایجاب میکند که یک ذهن فقهی بسیار دقیق به آن بپردازد. شخص یا اشخاصی میتوانند کار توسعه افقی فقه را به انجام برسانند که در بالاترین حد از رشد و پیشرفت فکری باشند و در امتداد عمودی فقه به اوج رسیده باشند. فقط این افراد که در رشد فکری در بالاترین سطح هستند و در سیر عمودی فقه به اوج رسیدهاند، میتوانند در طول زمان، فقه را افقی گسترش بدهند و این توسعه افقی در همان سطح عالی از عمق و دقت (موجود در پیشرفت عمودی) انجام گیرد و همان ضمانتهایی را داشته باشد که فقه در دایره سنتی خود از آنها برخوردار است.
بارقه ها، ص ۴١٩.