وقتی امام حسین علیهالسلام قیام کرد و بر آن شد تا خون خود را در راه اسلام نثار کند، سرآغاز خطی از کژروی را پیش رو داشت. ما اکنون در اوج این خط بهسر میبریم. ما در بحران این خط و بیشترین حد ممکن از اوجگیری سویههای این خط بهسر میبریم. بنابراین فریاد نصرتخواهی اسلام امروز گستردهتر و بزرگتر است.
امروز هر یک از ما و هر یک از مسلمانان همچنان فراخوانده میشود ـ همانگونه که عبیدالله بن حرّ جعفی فراخوانده شد ـ تا از منافع خود، از وجود خود، از هستی خود، از هوسهای خود و از خواستههای شخصی خود برای همدستی در نجات اسلام چشم بپوشیم؛ در راه نجات مسلمانان، در راه بازگرداندن اسلام به زندگی، در راه رفع این وهن از بزرگی و ارجمندیهای مسلمین.
هر مسلمانی میتواند در این روند، کم یا زیاد همدست شود؛ در حدود امکانات و تواناییهایش.
مشارکت فقط به اینگونه نیست که شمشیر برگرفته شود. برگرفتن شمشیر ممکن نیست جز پس از همدستیهای درازمدت. بنابراین گونهای همکاری پیش از برگرفتن شمشیر در کار است.
اگر هر یک از ما بگوید که من نمیتوانم شمشیر برگیرم، بنابراین هیچ تکلیف و مسئولیتی بر من نیست، این بِدان معناست که او هیچ روزی نخواهد توانست شمشیر برگیرد.
برگرفتن شمشیر یک گونه از گونههای همدستی است. این بالاترین گونه همدستی است و ممکن نیست اینگونه به یکباره پدید آید.
باید هر مرد و زن مسلمان به اندازه امکان و شرایط فکری و عملی و اجتماعی خود برای اجابت این کمکخواهی همدست شود. برای پاسخ دادن به این فریاد، برای نجات این مجروحی که هر روز زخم میخورد و هر روز به ریشخند گرفته میشود و هر روز احکامش به چالش کشیده میشود و هر روز تشریعاتش به دیوار کوبیده میشود.
خداوندا ما را از شیعیان امام حسین علیهالسلام و راهیان خط او و اجابتگران فریاد او قرار ده.
امامان اهل بیت علیهمالسلام مرزبانان حریم اسلام، ص ۴۶۴.