اگر کسی که بر پای می‌ایستد، دختر و پاره تن محمد صلی‌الله‌علیه‌وآله باشد…

[vc_row][vc_column][vc_column_text]با این دو رویداد، در کمتر از یک روز، فاطمه هم پاک‌ترین پیامبر و پدر را از کف داد و هم جاودان‌ترین کانون پیشوایی و راهبری را؛ و بدین‌سان، جان سرگشته در آفاق اندوه و دردش او را به میدان مبارزه و انقلاب کشاند و به پایداری در آن فراخواند.
این حقیقتی است که جای تردید ندارد: هیچ یک از کسانی که با باور و قیام وی موافق بودند، نمی‌توانستند همانند وی موضع گیرند یا چون او در میدان جهاد به دلیری برخیزند، مگر آن که لحظه‌ای بعد دستگاه حاکم – که در آن روزگار فشار و سختگیری را به اوج رسانده بود – آن‌ها را به‌راحتی در کام خود فرومی‌برد و نابود می‌کرد. چه این‌که در آن دوران، اندک اشاره‌ای مجازاتی داشت و کمترین سخن‌ها کیفری و کوچک‌ترین کارها جزایی. آن وضعیت تفاوتی با آن‌چه امروز آن را حکومت نظامی می‌نامیم، نداشت. حالتی که برای استوار کردن پایه و بنیان آن حاکمیت در آن روزگار ضروری بود. اما اگر کسی که بر پای می‌ایستد و به دفاع برمی‌خیزد، دختر و پاره تن محمد صلی‌الله‌علیه‌وآله و نمایی دیگر از چهرۀ درخشان وی باشد، بی‌تردید باید بر او بیم و هراسی نرود؛ زیرا هم از کانون نبوت مقدس برخاسته و هم یک زن است و اسلام برای زن حریم برشمرده و حرمتش را پاسداری نموده و اجازه نداده است که به وی آزار رسانند!

 

فدک در تاریخ، ص ۳۱[/vc_column_text][/vc_column][/vc_row]