از خداوند خواستارم که ما را چنان نکند که امام حسین علیهالسلام را بکشیم حال آن که بر او می گرییم. ما را چنان نکند که اهداف حسین علیهالسلام را بکشیم در حالی که بر او می گرییم.
امام حسین علیهالسلام انسانی محدود نیست که از فلان سال زیست و در فلان سال جان سپرد. امام حسین علیهالسلام، کلیت اسلام است. امام حسین علیهالسلام کل اهدافی است که این امام والا به خاطرش از خود گذشت. این اهداف، امام حسین علیهالسلام است؛ چراکه اینها روح ایشان و اندیشه ایشان و دل ایشان و عواطف ایشان است. کل محتوای امام حسین علیهالسلام این اهداف است، این ارزشها است که در اسلام نمود یافته است.
همچنان که کوفیان حسین علیهالسلام را میکشتند و گریه میکردند، این خطر بزرگ هست که ما هم به همان بدبختی دچار شویم؛ این که حسین علیهالسلام را بکشیم در حالی که می گرییم. باید مطمئن شویم که دستکم قاتل گریان حسین علیهالسلام نباشیم.
گریستن به این معنا نیست که ما از قاتلان حسین علیهالسلام نیستیم؛ زیرا اگر گریه به تنهایی به این معنا باشد که کسی از قاتلان حسین علیهالسلام نیست، بنابراین عمر بن سعد هم قاتل حسین علیهالسلام نبود، چون عمر بن سعد خودش هم گریست.
وقتی زینب ـ که درود و سلام بر او باد ـ آمد و بر کاروان اسیران و قربانیان گذر کرد، وقتی رو سوی برادرش کرد، وقتی رو سوی رسول خدا صلّیاللهعلیهوآله کرد تا از ایشان یاری بخواهد و کمک طلبد، یا که ایشان را از پیکر امام حسین علیهالسلام که زیر آسمان بود، خبر دهد، از اسیران که به هر سو پراکنده بودند، از کودکان که در زنجیر بودند، وقتی جد خود را از این همه خبر داد، غریو گریه همه قاتلان برخاست، خونخواران گریستند و آنانی که چنان جنایاتی کرده بودند، گریستند؛ خود آنان هم گریستند.
بنابراین گریه به تنهایی ضامن نیست، عاطفه به تنهایی ضامن نیست تا ثابت کند این ـ دارنده عاطفه ـ در موقعیتی قرار ندارد که امام حسین علیهالسلام را یا اهداف امام حسین علیهالسلام را بکُشد.
امامان اهل بیت علیهم السلام مرزبانان حریم اسلام، ص ۵۱۷.