تایپوگرافی مقالات مربوط به شهید صدر با موضوع فقه، اصول، فلسفه، اقتصاد، سیاست و اجتماع

مقاله

رهیافت روش‌شناسانه شهید صدر در موضوع نظریه قرآنی

چکیده: این پژوهش بر آن است تا روش شهید صدر در تبیین نظریه قرآنی «سنت‌های تاریخ» را تحلیل و بررسی نماید. شهید صدر با تقسیم تفسیر به دو نوع ترتیبی و تفسیر موضوعی، معتقد است که با رویکرد موضوعی می‌توان به نظریات قرآن در خصوص مسائل مهم زندگی دست یافت. از دیدگاه وی، قرآن کریم درباره تاریخ و سنت‌های حاکم بر آن دارای نظریه است و این نظریه بر اصالت علمی و پیش‌فرض‌های مسلم استوار می‌باشد. نظریه این مفسر و قرآن‌پژوه، برخوردار از مؤلفه‌هایی هم‌چون نگرش سیستمی و استقراء است که با بهره‌گیری از آن‌ها و تکیه بر قواعد تفسیری پذیرفته شده، نظریه سنت‌های تاریخی در قرآن را تعلیل و تحکیم بخشیده است.

نویسنده: محسن قاسم‌پور، مریم نظربیگی

منبع: پژوهشنامه تفسیر و زبان قرآن، پاییز و زمستان 1392، شماره3، ص27تا44.

1- مقدمه

«تفسیر موضوعی» از رویکردهای معاصر به تفسیر است که گرچه در گذشته در قالب تفسیر آیات الاحکام سابقه‌ای دیرینه داشته به قرن‌های اول اسلامی باز می‌گردد، اما به شیوه رویکرد خاص تفسیری و از نقطه‌نظر اشتمال بر دیگر موضوعات قرآنی روشی نو به شمار می‌آید. بی‌تردید با توجه به تعریف هر مفسر موضوعی از این تفسیر، اصول و قواعد ویژه و همچنین هدف آن متفاوت خواهد بود.

گرچه ‌می‌توان نکات مشترکی میان روش‌های تفسیری مفسران موضوعی دریافت اما به نظر ‌می‌رسد پژوهشی جدی درباره روش‌شناسی تفسیری آنها به منظور ارائه الگوی جامعی از اصول و قواعد ویژه «تفسیر موضوعی» صورت نپذیرفته است. علاوه بر آن که مهم‌ترین مسأله مغفول مانده در روش شناساسی تفاسیر موضوعی، ارتباط میان هدف ارائه شده از سوی مفسر و کاربرد قواعد و اصول تفسیری وجود دارد. نظر به این که شهید صدر را ‌می‌توان در زمره مبدعان تفسیر موضوعی برشمرد، توجه به روش‌شناسی تفسیری او به خصوص در مواجهه با چیستی هدف ترسیم شده از سوی این مفسر از تفسیر موضوعی در خصوص ادعای کشف «نظریه قرآنی» به معنای علمی آن، حائز اهمیت است.

روش‌ها، مکاتب، مناهج، اصول و قواعد خاص تفسیری مجموعه عناوینی هستند که در حوزه تفسیر و علوم قرآن مورد بررسی واقع شده کتب فراوانی پیرامون آن به رشته تحریر درآمده‌اند. توجه به اصول و قواعد خاص تفسیری و کشف و استخراج شیوه‌های تفسیری مفسران از مسائل مهم علم تفسیر به شمار آمده، دستیابی به روش‌های صحیح تفسیر بر مبنای قرآن کریم و روایات وارده بر معصومین علیهم السلام همواره مورد اهتمام مفسران بوده است. علاوه بر آن دیر زمانی است که در دسته‌بندی تفاسیر، دو نوع ترتیبی و موضوعی شکل غالب تفسیری را یافته، شمار فراوانی از رویکردهای تفسیری معاصر را می‌توان در تفسیر قرآن به شیوه موضوعی دریافت.

شهید سید محمد باقر صدر نیز از مفسران و متفکران قرن حاضر است که دارای آثار تفسیری شاخص و ویژه‌ای به روش موضوعی است. جایگاه علمی منحصر به فرد این شهید آراء و نظریه‌پردازی بدیع در حوزه معارف دینی و کاربرد روش‌های ویژه علمی در آثار بر جای مانده از او، لزوم توجه به روش تفسیری ایشان را دو چندان ‌می‌نماید.[1]

گرچه شخصیت علمی شهید صدر بیشتر در حوزه فقه و اصول نمود یافته و آرای علمی ایشان در این زمینه محل مراجعه واقع گردیده است اما تفسیر موضوعی وی و نوع نگرش ایشان به تفسیر و نحوه ورود به مباحث قرآنی از جمله زمینه‌هایی است که از وجه نظریه‌پردازی بدیع و بکر قابل بررسی و محل تأمل است. نظریات تفسیری شهید صدر را به طور عمده ‌می‌توان در دو درس نخستین ایشان در کتاب مقدمات في التفسیر الموضوعی و المدرسة القرآنیة و دیگری دوازده درس گفتار بعدی ایشان در زمینه سنت‌های تاریخی در کتاب مقدمات في التفسیر الموضوعی به عنوان آخرین درس‌های این شهید در موضوع روش تفسیر موضوعی در نجف یافت.

در این پژوهش روش تفسیری شهید صدر بر مبنای مقدمات ایشان از تفسیر و همچنین دروس ایشان در خصوص سنت‌های تاریخ، که در مجموعه المدرسة القرآنیة به چاپ رسیده است، مورد بررسی واقع شده است.

2- تبیین مفاهیم

در پرداخت به روش تفسیری شهید صدر اصطلاحاتی از قبیل «روش»، «پژوهشی تفسیری» و «نظریه قرآنی» برجسته‌اند که تبیین مفهوم آنها در بدو امر ضروری ‌می‌نماید.

1-2- روش

مقصود  از «روش»، استفاده از ابزار یا منبع خاص در تفسیر قرآن است که معانی و مقصود آیه را روشن ساخته و نتایج مشخصی را به دست دهد (رضایی اصفهانی، 1390ش: 2/2) به تعبیر نویسنده‌ای دیگر روش همان منابع و مستندات تفسیر است. (شاکر، 1382ش: 26)

2-2- تحقیق تفسیری

این اصطلاح مرکب از دو واژه «تحقیق» و «تفسیر» است که ابتدا تعریف هر یک ارائه و پس از آن وجه ترکیبی آن تبیین ‌می‌گردد:

تحقیق علمی یا پژوهش؛ عبارت است از تلاش کاوشگرانه‌ای که با آداب خاصی به طور نظام یافته با هدف کشف مجهولی به منظور گسترش قلمرو معرفتی نوع بشر انجام شده و شناخت حاصل از آن مصادیق و با ازای خارجی داشته باشد. این تلاش تحقیقاتی ‌می‌تواند در کلیه حوزه‌های معرفتی بشر اعم از حوزه علوم مادی و انسانی و علوم الهی و ماورای طبیعی انجام پذیرد و چنان که عده‌ای ‌می‌پندارند تحقیق علمی صرفاً در حوزه مادیات و علوم طبیعی مفهوم ندارد.

(حافظ نیا، 1382ش: 12)

تفسیر؛ کشف و پرده‌برداری از ابهامات کلمات و جمله‌های قرآن و توضیح مقاصد و اهداف آنهاست به عبارت دیگر مقصود از تفسیر تبیین مراد استعمالی آیات قرآن و آشکار کردن مراد جدی آن بر اساس قواعد ادبیات عرب و اصول عقلایی محاوره است.

(راغب اصفهانی، 1332ش: 1/636)

تحقیق تفسیری؛ مؤلفان کتب روش‌شناسی تفسیر و دانشمندان این عرصه در تبیین مبانی و روش‌های تفسیری غالباً اصطلاح «تفسیر»، به معنای مشهوری که آمد را استعمال می‌نمایند. در تبیین شهید صدر از تفسیر موضوعی و نوع تلقی ایشان از این نوع تفسیر می‌توان تفسیر را به مثابه پژوهشی دانست که به دنبال یافتن پاسخی برای پرسش‌ها و مسائل مبتلابه جامعه است (صدر، 1428ق: 29) که زمینه‌های پیشرفت علمی نیز همواره پرسش‌های پیش روی جامعه بشری بوده است.

شهید صدر تفسیر موضوعی را فرایندی پویا می‌داند. از نظر ایشان تفسیر موضوعی می‌تواند هر روز همراه با تحولات علمی و دگرگونی زندگی پویا و تحول‌پذیر شود و موضوعات جدید زندگی انسان را پاسخگو باشد. (پیشین، 32 و 30) علاوه بر آن از آنجا که به تفصیل در روش تفسیری ایشان خواهد آمد شهید صدر از ابزارها و روش‌های رایج تحقیق علمی در تفسیر استفاده نموده است که با این تبیین وجه کاربرد اصطلاح «تحقیق تفسیری» در خصوص روش تفسیری ایشان روشن ‌می‌گردد.

3-2- نظریه قرآنی

در تعریف مفهوم نظریه قرآنی توجه به مفهوم علمی «نظریه» حایز اهمیت است. نظریه؛ مفهوم نظریه در تحقیقات علمی از جایگاه ویژه‌ای برخوردار است. ساموئلسون در تعریف نظریه ‌می‌گوید: «یک نظریه مجموعه‌ای از بدیهیات، قوانین و فرضیه‌هایی است که چیزی را درباره واقعیت قابل مشاهده تبیین می‌نماید» (به نقل از حافظ نیا، 1382ش:35) به طور کلی چنین ‌می‌توان گفت یک نظریه علمی دارای ویژگی‌های زیر است:

الف) «مبین ماهیت پدیده یا روابط علت و معلولی بین پدیده‌ها و متغیرهاست.

د) از ترکیب مفاهیم، قضایا و قوانین ویژه خود که به صورت نظام یافته درباره یک واقعیت به وجود می‌آید و تشکیل یک مجموعه واحد را می‌دهد، حاصل آمده است.

ج) قدرت پیش‌بینی و آینده‌نگری را دارد؛ زیرا ماهیت شیء یا رابطه بین متغیرها را بیان ‌می‌کند.

د) مفاهیم و قضایای نظری از مصادیق بیرونی برخوردارند یا قابل آزمایشند تا از این طریق امکان ارزیابی نظریه فراهم آید. نظریه‌ها باید توان آزمون‌های سخت و دشوار را داشته باشند و اگر مورد و مصداقی که ناقض  مفاهیم نظریه باشد کشف شود نظریه ارزش خود را از دست می‌دهد. (حافظ نیا، 1382ش: 35 و 36).

اما درباره نظریه قرآنی باید گفت: طرفداران تفسیر موضوعی و توصیف‌کنندگان این نوع تفسیر غالباً هدف این نوع تفسیر را دستیابی به نظر قرآن درباره موضوعی خاص می‌دانند (مکارم شیرازی، بی تا: 1/21) علاوه بر آن که در انواع تفاسیر موضوعی و تعاریف برخاسته از آن تفاوت‌هایی وجود دارد. (کریمی، 1389ش: 3/ 105-130)، اما مفسران موضوعی به دنبال دستیابی به نظر قرآن کریم درباره یک موضوع هستند که آن را با تعابیری از قبیل «نظر» (مکارم شیرازی، بی تا: 1/21)، «قانون» (رضایی اصفهانی، 1387ش: 2/ 384)، «موضوع و مقصود یک سوره» (رحمانی، 1382ش: 14و17) آورده‌اند، به نظر می‌رسد در کاربرین تعبیر میان مفسران و محققان نوعی مسامحه وجود دارد و آن چه دراین‌باره به ذهن می‌رسد مفهوم عامیانه «نظریه» که همان معنی دیدگاه و نظر است محل توجه بوده است. اصطلاح «نظریه قرآنی» به معنی علمی آن و برخوردار از ویژگی‌های علمی یک نظریه را می‌توان در دیدگاه شهید صدر در خصوص هدف تفسیر موضوعی دریافت.

ایشان نتیجه تفسیر موضوعی را دستیابی به نظریه قرآنی می‌داند و دراین‌باره ‌می‌گوید: «تفسیر موضوعی از استفاده از مدلولات تفصیلی آیات فراتر رفته و تلاش ‌می‌کند ارتباط میان این مدلولات را دریابد به این ترتیب به نظریه قرآنی دست یابد… و این آن چیزی است که ما به زبان امروز نظریه می‌نامیم، و به این ترتیب به نظریه قرآنی از نبوت، یا مکتب اقتصادی یا سنن تاریخی و همچنین آسمان و زمین دست یابیم». (صدر، 1428ق: 34) شواهدی دیگر از این سخن که شهید صدر قرآن را در مسائل زندگی دارای نظریاتی برخوردار از ویژگی‌های نظریات علمی می‌داند در دست است که عبارتند از:

الف) مقابله «نظریه قرآنی» با «نظریه‌پردازی‌های دانشمندان»: شهید صدر در ضرورت پرداخت به تفسیر موضوعی می‌گوید: «با ظهور نظریه‌ها و دیدگاه‌های متفاوتی که در برخورد بین جهان اسلام و جهان غرب پدید می‌آید با این همه سرمایه‌های فکری که در اسلام داریم و این فرهنگ غنی و متنوعی است که در تمام رشته‌های شناخت انسانی قرآن به ما ‌می‌دهد، وقتی برخورد بین یک نفر مسلمان و یک نفر غربی صورت گیرد مسلمان خود را در مقابل نظریه‌های فراوانی ‌می‌بیند که در زمینه‌های مختلف زندگی ابراز شده بنابراین بر او واجب است تا نظر اسلام را بداند و برای این که نظر اسلام را در مقابل این نظرات بداند چاره‌ای  ندارد که از متون اسلامی استفاده کند و در اعماق این متون فرو رود تا پایگاه اسلام را در این مورد نفیاً و اثباتاً در یابد». (همان: 41 و 42).

ب) پیامبر و امتناع از نظریه‌پردازی: شهید صدر در توصیف روش پیامبر در امتناع از ارائه نظریه و بیان ضرورت پرداخت به آن در عصر کنونی ‌می‌گوید: «ما ‌می‌بینیم پیغمبر از ارائه نظریات به عنوان نظریه‌های قاطع و مشخص خودداری کرده ودر یک تعبیر کلی، از دادن این‌گونه نظریات سکوت فرموده و قرآن را به صورت فعلی بر مسلمانان عرضه کرده است پس چه ضرورتی دارد ما خود را به زحمت انداخته و این نظریه‌ها را استخراج کنیم؟» (همان: 39 و 40)

ج) قرآن مبتکر و مبدع نظریه: در دیدگاه شهید صدر قرآن اولین کتابی است که برخی نظریات را کشف کرده است و بسیاری از کشف‌های قرآنی زمینه‌ای برای آگاهی و هوشیاری بشر بوده است، شهید صدر درباره کشف قرآن از سنن تاریخی ‌می‌گوید: «این کشف بزرگ قرآنی، زمینه‌ای برای آگاهی و هوشیاری اندیشه بشر نسبت به فهم و درک نقش عمل تاریخ در زندگی انسان فراهم ساخت تا جایی که هشت قرن پس از نزول قرآن کوشش‌هایی برای این منظور به دست خود مسلمانان آغاز گردید.» (همان: 67) پس از ذکر این دلایل توجه به این مهم ضروری است که در دیدگاه شهید صدر، قرآن کریم درباره تاریخ و سنت‌های حاکم بر آن دارای نظریه است. اصالت علمی و مبتنی بودن نظریه قرآن بر اصول مسلم علمی از پیش فرض‌های تفسیری شهید صدر است. (همان: 69، 71، 96)

شهید صدر ضمن تبیین نظریه سنت‌های تاریخ در قرآن، در موارد عدیده‌ای ویژگی‌های یک نظریه علمی را بر آن مترتب می‌نماید، که شایسته است همه مؤلفه‌های یک نظریه علمی را با نظریه «سنت‌های تاریخ در قرآن» تطبیق دهیم:

الف) مبین ماهیت پدیده یا روابط علت و معلولی بین پدیده‌ها و متغیرهاست. پدیده‌هایی که در منطقه سنت‌های تاریخ قرار ‌می‌گیرند علاوه بر علت فاعلی دارای علت غایی هستند و روابط علّی و معلولی میان خود (علت فاعلی) و در پیوند عمل با هدف (علت غایی) بین آنها حاکم است. (همان: 80)

ب) از ترکیب مفاهیم، قضایا و قوانین ویژه خود که به صورت نظام یافته درباره یک واقعیت به وجود ‌می‌آید و تشکیل یک مجموعه واحد را ‌می‌دهد، حاصل آمده است. سنت‌های تاریخ در قرآن به سه صورت بیان شده است: 1. قضیه شرطیه و به شکل رابطه شرط و جزاء: إنّ الله لا یغیر ما بقوم حتی یغیروا ما بأنفسهم (رعد/ 11)؛ 2. قضیه فعلیه قطعی و تحقق یافته؛ 3. سننی که به گونه‌ای کشش‌ها و گرایش‌های طبیعی حرکت تاریخ انسان قرار گرفته نه به صورت یک قانون قطعی غیر قابل تخلف. (صدر، 1428ق: 89-98)

ج) قدرت پیش‌بینی و آینده‌نگری را دارد؛ زیرا ماهیت شیء یا رابطه بین متغیرها را بیان ‌می‌کند. کلمات خدا تبدیل نمی‌شود، یعنی نشانه‌های وعده‌های الهی در طول تاریخ تغییرپذیر نیست: «ولا مبدّل لکلمات الله» (انعام/ 34) (همان: 61) سنن تاریخی استثناءپذیر نیستند، تکرار سنن نشانه کلیت و عمومیت آنهاست. در استناد به آیاتی مانند: «وما ارسلنا في قریة من نذیر إلّا مترفوها أنا بما ارسلتم به کافرون وقالوا نحن اکثر اموالاً واولاداً و ما نحن بمعذبین». (سبأ/ 34 و 35) (همان: 64)

د) مفاهیم و قضایای نظری از مصادیق بیرونی برخوردارند یا قابل آزمایشند تا از این طریق امکان ارزیابی نظریه فراهم آید. مواردی از قبیل تلاش مشرکان برای بیرون را پیامبر از مکه و ناکامی ایشان بر مبنای آیات 76 و 77 اسراء؛ (همان: 59) هلاکت اقوام گذشته در آیه‌ای مانند: و تلک القری اهلکناهم لما ظلموا وجعلنا لمهلکهم موعداً (کهف/ 59). (صدر، 1428ق: 146) را می‌توان در زمره مصادیقی از نظریه سنت‌های تاریخ برشمرد.

3- مبانی تفسیری شهید صدر

در رویکردها و روش‌های تفسیری مفسران مبانی تفسیری ویژه‌ای مورد نظر است که به مبانی صدوری و دلالی شهرت یافته‌اند. (رک: هادوی تهرانی، 1377ش: ص31) در پرداخت به روش تفسیری شهید صدر نیز توجه به مبانی تفسیری ایشان حایز اهمیت است. این مبانی در مواردی از قبیل «امکان فهم قرآن» (صدر، 1417ق: 129) «حجیت ظواهر قرآن» (صدر، بی تا: 1/88- 89) و «قدسیت و الهی بودن قرآن» (حکیم، 1417ق: 26)، از سوی خود ایشان بیان شده است، علاوه بر آن برخی محققان کوشیده‌اند تا مبانی تفسیری شهید صدر را استخراج  و در قالب مجموعه‌ای مدوّن گرد آورند. (نکـ الأزرقی، 1432ق؛ حکیم، 1417ق) نظر به این که در این پژوهش روش تفسیری ایشان از نقطه‌نظر کشف و استنباط نظریه قرآنی مورد بررسی واقع شده، مبانی ملهم این رویکرد از مقدمات شهید درباره تفسیر موضوعوعی استخراج گردیده‌اند که ‌می‌توان ارتباط قابل تأملی میان این مبانی و بیان تفسیری شهید صدر در مثل نظریه سنت‌های تاریخ از دیدگاه قرآن برقرار نمود.

4- مبانی معرفتی

1-4- جامعیت قرآن و نسبت آن با علوم

«جامعیت» یعنی اشتمال قرآن به رهنمودهایی که در سعادت ابدی و هدایت معنوی انسان نقش اساسی دارد و چون کسب حیات معنوی و سعادت سایه مسائلی است که در همین دنیا مطرح است و عقل، ناتوان در دستیابی بدان‌ها ‌می‌باشد، دین خود را ملزم به بیان آنها و ترسیم رابطه میان آخرت و دنیا ‌می‌نماید و نیازهای انسان را در جهت کسب حیات معنوی و تأمین آنها نشان ‌می‌دهد. (ایازی، 1378ش: 19)

سخن از جامعیت قرآن منبعث از آیاتی است که به  جهت معرفی قرآن به عنوان «تبیاناً لکل شیء» (نحل/ 89) و «تفصیل کل شیء» (یوسف/ 111) ملهم جامعیت آن گردیده، به علت وجه تفسیری این آیات و همچنین به سبب ضرورت تعیین قلمرو دین و انتظار بشر از آن موجب ایجاد شبهات و پرسش‌های قابل توجهی در این رابطه شده است. (ایازی، 1378ش: 20 و 21 و 57)؛ پرسش‌هایی از قبیل اینکه: آیا ارائه اطلاعات قرآن اعمّ از مسائل دینی و غیر دینی است؟ و آیا قرآن به مسائل فیزیک، شیمی، نجوم و علوم دیگر پرداخته و اصولی از نظام آفرینش را بیان کرده است؟ یا قلمرو تعالیم قرآن مسائل هدایتی و تربیتی و تبشیر و انذار و احکام مربوط به آن است؟ در این دست قرار ‌می‌گیرند که منجر به پیدایش سه رویکرد در پاسخ به مسأله جامعیت قرآن گردیده است:

  1. گستردگی دین در همه علوم و روش‌ها (همان: 59)؛ 2. جامعیت در ذکر کلیات و بیان ارزش‌ها (همان، 68)؛ 3. تعدیل در دو نظریه پیشین (همان: 80 و 81)

شهید صدر در این خصوص معتقد به دیدگاه اعتدالی است. (هادوی‌نیا، 1385ش) ایشان پس از آن که به تفصیل در خصوص نسبت قرآن با علوم سخن ‌می‌گوید، قرآن را کتاب هدایت دانسته بهره‌برداری از علوم در تفسیر را تا آن جا که برای هدایت نیاز است مجاز دانسته است. (صدر، 1428ق: 49) در این بین شبهه‌ای مطرح است که قرآن کتاب اکتشافات علمی نیست و کتاب هدایت انسان و تربیت و دگرگون‌سازی انسان است و نباید از قرآن انتظار مباحث علمی را داشت و نظریه شهید صدر در تبیین جواز کشف سنن تاریخی در قرآن به عنوان یک بحث علمی ممکن است با چنین شبهه‌ای نسبتی داشته باشد.

مرحوم صدر  به ایراد این شبهه پرداخته و در پاسخ به آن ‌می‌گوید: «هرچند این ایراد در جای خود ایرادی به جا و صحیح است، یعنی قرآن کتاب علمی نیست و نمی‌خواهد نیروهای رشد و ابتکار و کاوش انسان را از بین ببرد و کتاب هدایت است، ولی با این وصف یک فرق اساسی بین زمینه‌های علمی تاریخ و سایر علوم جهان وجود دارد با توجه به این تمایز بنیادین، قرآن از تاریخ و قوانین و سنت‌های حاکم بر آن شیوه‌ها و خط مشیی را ارائه ‌می‌کند که با رسالت قرآن به عنوان کتاب هدایت ارتباطی وثیق پیدا ‌می‌کند بر خلاف زمینه‌های دیگر و میدان‌های دیگر علوم و معارف انسان.

جان کلام این که قرآن کتاب هدایت و ایجاد تغییر مطلوب در انسان است. این تغییر مطلوب قرآن عبارت است از: «بیرون راندن مردم از تاریکی‌ها به سوی نور یخرجهم من الظلمات إلی النور» (بقرة/ 257) (صدر، 1428ق: 49).

در مبنای تفسیری شهید صدر، همان طور که گذشت رسالت قرآن ایجاد تغییر و تحول در انسان است. شهید صدر معتقد است که این تحول دارای دو بعد است، از نظر ارتباطش با شریعت و وحی عملی است ربانی و فراتاریخی و به جهت ارتباطش با یک زمینه تاریخی و کوشش انسانی، ضوابط و قوانین تاریخی بر آن مترتب ‌می‌گردد (همان). که قرآن کلیاتی در این باره ارائه کرده و شایسته نیست که از قرآن انتظار داشت مانند یک کتاب درسی همه تفصیلات و جزئیات را ارائه دهد. (همان: 53) نکته قابل توجه در این مبنای تفسیری شهید صدر این است که از بین علوم و نظریاتی که ‌می‌باید از قرآن استخراج شود علومی مدنظر است که در کار تغییر مطلوب مؤثرند ایشان در این باره ‌می‌گوید: «قرآن حتی نمی‌تواند چیزهایی که در کار تغییر مطلوب پیامبر اکرم(ص) مؤثر نبوده است را متعرض شود هرچند سنت‌های تاریخ را بر آنها نیز شامل بدانیم، زیرا قرآن تنها به کارهای اساسی و مهم توجه دارد.» (همان)

درباره نسبت قرآن با علوم نیز تفسیر علمی را ‌می‌توان در سه سطح دانست: 1. استخدام علوم جهت اثبات اعجاز قرآن کریم، 2. تطبیق آیات قرآن با علوم، 3. استخراج علوم از ظواهر قرآن (رضایی اصفهانی، 1390ق: 2/186 و 187) که این شیوه‌ها در تفاسیر علمی معاصر غلبه یافته و بیشتر در حوزه علوم طبیعی راه یافته‌اند حال آن که در دیدگاه شهید صدر علوم تنها بستر استخراج نظریه قرآنی به شمار آمده (صدر، 1428ق: 30) محور تفسیر شهید صدر حوزه علوم انسانی است. (هادوی‌نیا، 1385ش) شهید صدر در این شیوه در صدد اثبات اعجاز قرآن و یا تطبیق آیات با علوم نیست بلکه علوم را استخدام ‌می‌نماید تا به واسطه آن نظریات قرآنی را که راهگشای مسائل زندگی بشر است دریابد. او در این باره ‌می‌گوید: «قرآن علوم گذشته و آینده است. قرآن داروی دردهاست و مایه نظم امورمان را در قرآن ‌می‌توانیم یافت. از این راه است که در مقابل تجارب زمینی در هر موضوع نظر الهی و موقعیت آسمانی را ‌می‌توان دانست.» (صدر، 1428ق: 31). همچنین در نسبت میان نظریات قرآن و تجارب بشری ‌می‌گوید: «مایه‌های تفسیر موضوعی تجارب بشر است. این مواد در برابر قرآن مطرح ‌می‌شود و این تنها راهی است که ما را قادر ‌می‌سازد تا در مقابل موضوعات مختلف زندگی به نظریه‌های اساسی اسلام و قرآن دست یابیم» (همان: 30)

2-4- مبنای جادانگی قرآن

درباره هویت عصری یا فراعصری قرآن سه فرض قابل تصور است: 1. قرآن صرفاً حقیقتی آسمانی و الهی است که هیچ‌گونه ربط و نسبتی با زمینه‌های اجتماعی عصر نزول خود ندارد. 2. قرآن به عنوان پدیده‌ای مانند دیگر پدیده‌های انسانی مولودی انسانی و تراوشی از خاستگاه‌های درونی گوینده است و تابعی از متغیر‌های بیرونی و درجه فکر، فهم و فرهنگ عصر نزول به شمار ‌می‌آید. 3. قرآن در عین ناظر بودن به واقعیات عینی زندگی مخاطبان عصر نزول، در اساس دارای هویتی ماورایی و معلول مشیت الهی است نه معلول متغیرها و شرایط بیرونی تا با دگرگونی آنها دگرگونی پذیرد. (سعیدی روشن، 1389ش: 311 و 312)

در میان سه فرض مذکور شهید صدر قایل به نظر سوم است به این معنی که ایشان قرآن را فراعصری دانسته تعالیم آن را محدود به زمان یا مکان خاصی نمی دانند. ایشان در این باره ‌می‌گوید: «قوانین قرآن فراتر از جوی است که قرآن در آن فرود آمده و گسترده‌تر از فردی است که برای رسالت آن فرستاده شده است». (صدر، 1428ق: 49)

همچنین شهید صدر مخاطبان قرآن را نوع بشر ‌می‌داند. ایشان در مقام تبیین بعد هدایت‌بخشی و تحول‌آفرینی قرآن ‌می‌فرماید: «کار تغییر و تحول، که قرآن بررسی ‌می‌کند و پیغمبر(ص) آن را بررسی کرده دارای دو جنبه است. از نظر ارتباطش با شریعت و وحی و مصدر وحی، عملی است ربانی و فوق تاریخ… و وقتی قرآن سخن از زاویه دید مردم ‌می‌راند یعنی جنبه دوم عمل تغییر را بررسی ‌می‌کند سخن از مردم به میان آورده است سخن از بشر مطرح کرده است نه از رسالت آسمانی، به عنوان این که آنها بشری هستند مانند دیگر مردم و قوانین حاکم بر دیگران بر آنها نیز حاکم است.» (همان: 50)

براساس این مبنای تفسیری قرآن امروز نیز پاسخگوی پرسش‌ها و مسائل بشر است. آن چنان که در بیان ضرورت کشف نظریات قرآنی از دیدگاه شهید صدر ایشان معتقد است که گرچه پیامبر از ارائه نظرات منفک در حوزه‌های مختلف در عصر خود اجتناب نموده و اصحاب ایشان نیز این نظریات را به طور ارتکازی و اجمالی دریافت نموده‌اند ولی امروزه با ظهور نظریه‌ها و دیدگاه‌های متفاوتی که در برخورد بین جهان اسلام و غرب پدید ‌می‌آید بر مسلمانان واجب است که این نظریه‌ها را استخراج نمایند. (همان: 104)

3-4- امکان و جواز فهم قرآن برای غیر معصوم

امکان فهم قرآن برای غیر معصومین علیهم السلام از مباحث مهم مبانی تفسیری به شماره ‌می‌آید. برخی چون اخباریون به عدم حجیت ظواهر قرآن تصریح داشته و مرجعیت قرآن را بدون رجوع به سنت انکار نموده‌اند. (استرآبادی، 1424ق: 104)، برخی دیگر نیز راه افراط پیموده در نظریه اختصاصی بودن فهم قرآن به پیامبر و صحابه مناقشه نموده معتقد به فهم‌پذیری عام قرآن هستند که جریان تفسیری معتزله از آن دسته به شمار ‌می‌آیند. (معتزلی، 1960: 16/ 369)

مرحوم صدر علاوه بر آن که در جای خود در آثار مختلف علمی‌اش درباره ظواهر و امکان فهم قرآن سخن گفته (صدر، 1417ق: 129؛ حکیم، 1417ق: 220) به دیگر سخن وی نه تنها به جایگاه رفیع روایات در فهم مفاد و مضامین قرآنی اعتقاد داشته بلکه در مواردی نیز به مدد روایات، حجیت ظواهر و امکان فهم قرآن را اثبات نموده است. (نکـ حکیم، 1417ق: 241)

از آن چه گفته شد در مجموع رویکرد شهید صدر درباره روایات و جایگاه آن در تفسیر آشکار است. اما آن چه در این بین محل دقت و توجه است این که گرچه شهید صدر نقش روایت در تفسیر را نقشی مهم دانسته و حتی توجه به آن را از عوامل پیشرفت تفسیر ترتیبی ‌می‌داند. (صدر، 1428ق: 24) اما از نظر این مفسر در رویکرد موضوعی و در دریافت نظریات قرآنی توقف بر روایات تفسیری نمی تواند مفید به مقصود باشد.

وی دراین‌باره ‌می‌گوید: «یکی از عواملی که باعث پیشرفت تفسیر تجزیه‌ای شد و این عمل قرن‌های متمادی معمول گردید، گرایش به روایات و احادیث در تفسیر قرآن بود، زیرا تفسیر در حقیقت در آغاز پیدایش بخشی از حدیث یا صورتی از آن بود… از این رو هیچ‌گاه نمی‌توانست از مرزی که روایات به وسیله صحابه و تابعین از پیغمبر(ص) و ائمه معصومین علیهم السلام برایش تعیین کرده‌اند گامی فراتر نهد و هیچ گاه به خود اجازه نمی‌داد روی مفاهیم قرآن مستقلاً دقت و موشکافی به عمل آورده آنها را با هم مقایسه کند و از معانی لفظی آیات نظریاتی استخراج نماید». (همان: 24)

شهید صدر به این نکته رهنمون ‌می‌شود که تفسیر به شیوه استفاده از رایات فقط تفسیر لفظی است که در آن برخ مفردات تفسیر شده و برخی مفاهیم قرآنی با شأن نزول آیات تطبیق ‌می‌شد که در نقد این روش ‌می‌گوید: «این کار نمی‌توانست نقش سازنده کوشا و پویایی داشته باشد و مطلب تازه‌ای خارج از مفاهیم و معانی لغوی و لفظی در خود بپروراند و بدینوسیله نمی‌توانست ما را به افکار اساسی قرآن که بین آیات متفرق آن پراکنده است واقف سازد». (همان: 25)

4-4- مبانی روش‌شناختی

شهید صدر پیش از ورود به تفسیر در بحث سنت‌های تاریخ در قرآن مقدماتی درباره تفسیر ترتیبی که ایشان آن را تفسیر تجزیه‌ای ‌می‌نامد و تفسیر موضوعی و نسبت میان آن دو بر ‌می‌شمرد که ‌می‌توان آنها را به عنوان مبانی روش‌شناختی در دیدگاه این عالم قرآنی دانست که پیش از ورود به تبیین روش تفسیری ایشان ذکر اجمالی آن ضروری ‌می‌نماید.

5- تفسیر ترتیبی و مؤلفه‌های آن از نظر شهید صدر

شهید صدر این تفسیر را تفسیر تجزیه‌ای ‌می‌نامد و در معنای آن ‌می‌گوید: «این تفسیر کشف معانی لفظی آیه مورد نظر است که هدف آن فهم مدلول لفظی آیه‌ای است که مفسر با آن مواجه است و با تمام وسایل ممکن ‌می‌کوشد به این هدف دست یابد. در تفسیر تجزیه‌ای ارتباط و همبستگی میان آیات مورد توجه نیست هرچند در بعضی از موارد ارتباط برقرار ‌می‌شود». (صدر، 1428ق: 22 و 23)

وی ویژگی‌های تفسیر ترتیبی را به شرح زیر بیان ‌می‌کند: 1. تنظیم برنامه مفسر در چارچوب خود قرآن. 2. تفسیر به وسیله ابزارهای مورد اطمینان برای تفسیر که عبارتند از: ظهور لفظی آیه، روایات، حکم عقل، سیاق و استفاده از آیات دیگر. 3. اصالت الفاظ: در تفسیر ترتیبی در درجه اول توجه به الفاظ است. (همان: 20)

6- تفسیر موضوعی و نظریه قرآنی از منظر شهید صدر

تفسیر موضوعی از دیدگاه شهید صدر دارای جایگاه ویژه‌ای است. شهید صدر این نوع تفسیر را توحیدی ‌می‌نامد (همان: 23) و در توصیف آن ‌می‌گوید: «روش دوم در تفسیر قرآن روش موضوعی و یا توحیدی است. در این روش آیات قرآن تقطیع نمی‌شود، و بررسی روی آیات به طور مسلسل یعنی آیه به آیه و مرتب انجام نمی‌گیرد. بلکه مفسر موضوعی ‌می‌کوشد تحقیقات خود را روی یک موضوع از موضوعات زندگی، اعتقادی، اجتماعی و جهانی که قرآن متعرض آن شده متمرکز سازد و درباره آن موضوع، از قرآن استفاده کند. برای مثال عقیده به توحید یا سنت‌های تاریخ و…». (همان)

از نظر شهید صدر تفسیر موضوعی زمینه‌ای برای دستیابی به نظرات قرآنی است: «تفسیر توحیدی یا موضوعی در این بررسی‌ها ‌می‌خواهد نظر قرآن را کشف کند تا رسالت اسلام را در این موضوع‌ها از لحاظ زندگی و وضع جهانی روشن سازد». (همان: 34)

با توجه به این مطالب مبنای دریافت نظریات قرآنی از دیدگاه شهید صدر تفسیر موضوعی است نه ترتیبی، شهید صدر توقف در روش تفسیر ترتیبی را عامل رکود و مانع پیشرفت تفسیر برمی‌شمرد، حال آن که روش موضوعی را عامل در پیشرفت و نوآوری در تفسیر قرآن کریم و مؤثر در گسترش میدان حرکت اجتهادی در مسیر فهم بهتر از این کتاب آسمانی ‌می‌داند. (همان: 29) تفسیر موضوعی در این دیدگاه نوعی محاوره و گفتگوی فعال با قرآن و گرفتن پاسخ نظام‌مند و قاعده‌مند از آن است نه یک عکس‌العمل منفی و غیرفعال یعنی تأثیرپذیری صرف در مقابل قرآن. (همان: 30)

1-6- رابطه تفسیر ترتیبی و موضوعی از دیدگاه شهید صدر

در تحلیل‌هایی که از روش تفسیری شهید صدر صورت پذیرفته است، محققان غالباً بر مبنای نظر شهید صدر معتقدند که ایشان تفسیر ترتیبی مبنای تفسیر موضوعی ‌می‌دانسته‌اند (ایازی، 1383ش: 36-48؛ عزیزی، 1379ش: 59-66) گرچه این مطلب در جای خود صحیح است و شهید صدر در مقدمات تفسیر متذکر آن شده‌اند ولی با ژرف‌نگری بیشتری در نوشته‌های ایشان در همان مقدمه چنین ‌می‌نماید که نظر وی در نسبت میان تفسیر ترتیبی و موضوعی در سه محور قابل تقسیم‌بندی است:

الف) تفسیر ترتیبی پایه تفسیر موضوعی است.

ب) نمی‌توان حد و مرز مشخصی میان این دو قائل شد. این نسبت در میان گزارش‌ها دیده نشده است. شهید صدر دراین‌باره ‌می‌گوید: «این مطلب باید روشن شود که فرق بین این دو روش تفسیر قرآن مانند هر کار عملی دیگر و یا هر واقعه تاریخی، حدود و مرزی مشخص ندارد و احیاناً هر دو روش، گاهی با هم مربوط ‌می‌شود، زیرا در تفسیر موضوعی در آغاز باید معانی لغات و الفاظ قرآنی را از تفسیر تجزیه‌ای آیات مورد نظر به دست آورد تا آنها را در زمینه مورد بحث به کار گرفت. چنان که در تفسیر جزء جزء آیات اتفاق ‌می‌افتد که در وسط کار به یک حقیقت از حقایق قرآن برخورد شود در این صورت باید این مسأله از مسائل زندگی دقیقاً تشریح و توضیح گردد در اینجا تفسیر گرایش موضوعی پیدا ‌می‌کند». (صدر، 1428ق: 23و 24)

ج) استقلال دو روش از یکدیگر: شهید صدر در مجموع این دو روش را به لحاظ خصوصیات هر یک و هدف‌های هر کدام و بار فکری خاص از یکدیگر مستقل ‌می‌داند. (همان: 24) که این مورد نیز در گزارش‌ها دیده نمی‌شود.

7- روش تفسیری شهید صدر

پس از شرح مختصری از مبانی معرفتی و روش‌شناسی تفسیری شهید صدر، در این بخش روش پژوهش تفسیری ایشان به طور خاص مورد بررسی قرار ‌می‌گیرد. در خصوص جایگاه روش تفسیری شهید صدر در بین اندیشمندان باید گفت بیشتر محققان روش تفسیری شهید صدر را موضوعی دانسته و ایشان را مبتکر نوع خاص و ویژه‌ای از تفسیر موضوعی معرفی کرده‌اند. (ایازی، 1378ش: 36-48؛ عزیزی، 1379ش: 59-66) و برخی تفسیر ایشان را تفسیر علمی برون‌گرا (هادوی‌نیا، 1385)، موضوعی علمی (پیشین) دانسته‌اند، همچنین بر اساس تلقی شهید صدر از تفسیر موضوعی، که ‌می‌گوید: تفسیر موضوعی آهنگ آن را دارد که تحلیل قرآن را پیرامون مسائل اجتماعی و مجموعاً مسائل زندگی، منعکس و بازگو کند. (صدر، بی تا: 54)، ‌می‌توان تفسیر ایشان را از انواع تفاسیر اجتماعی به شمار آورد.

نکته قابل تأمل دیگر این که در برخی از سلسله کتبی که پیرامون روش‌های تفسیری نگاشته شده‌اند تفسیر شهید صدر در هیچ یک از انواع تقسیم‌بندی‌ها جایگاهی نداشته کتب ایشان به عنوان مصادیقی از تفسیر موضوعی مورد بررسی واقع نگردیده است.[2] صرفنظر از این که تفسیر شهید صدر را در زمره کدام یک از انواع تفاسیر به شمار آوریم، موضوعی، علمی، اجتماعی و یا اجتهادی، که در جای خود مطلب حائز اهمیتی است، روش تفسیری شهید صدر را در سنت‌های تاریخ در قرآن ‌می‌توان از دو زاویه مورد بررسی قرار داد:

1-7- اصول و قواعد تفسیری

در روش تفسیر هر مفسری پیروی از اصول و قواعد صحیح تفسیری مورد نظر است که مورد اتفاق همه مفسران بوده و هر مفسری ملزم به رعایت آنهاست. در سطور تفسیری شهید صدر این قواعد در مواردی به چشم ‌می‌خورد که در ذیل به آنها ‌می‌پردازیم:

الف- توجه به مفاهیم کلمات: آگاهی از معانی و مفاهیم کلمات و مفردات قرآن کریم از شرایط ضروری هر مفسر است. (سیوطی، 1407ق: ج1/355، زرکشی، 1310ق: 1/369) مفسر باید از مفاهیم مفردات قرآن کریم آگاه شود و با توجه دقیق به خصوصیات مفاهیم مفردات به تفسیر آیات بپردازد. (بابایی، 1379ش: 81) شهید صدر در تفسیر از سنت‌های تاریخ در قرآن و در بیان این که خط سیر همه موجودات به سوی ایده‌آل مطلق است آیه شریفه «یا ایها الانسان إنّک کادح إلی ربک کدحاً فملاقیه» (انشقاق/ 6) را شاهد آورده و در تفسیر لغوی کدح ‌می‌گوید: «کدح یعنی یک حرکت و بسیج پیگیر آمیخته با رنج و درد و سوز و گداز» (صدر، 1428ق: 141) که این همان معنایی است که در منابع لغت‌شناسی قرآن کریم برای این واژه آمده است. (راغب اصفهانی، 1332ق: 1/704)

ب- توجه به سیاق آیات: سیاق نوعی ویژگی برای واژگان یا عبارت و یا یک سخن است که بر اثر همراه بودن آنها با کلمه‌ها و جمله‌های دیگر به وجود می‌آید». (بابایی، 1379ش: 120) شهید صدر در روش تفسیری خود در مواردی از سیاق آیات بهره گرفته است، ایشان در بیان تفاوت بین عمل فردی و اجتماعی در قرآن معتقد است که همان‌گونه که دو کارنامه در روز قیامت وجود دارد یکی برای فرد و یکی برای امت، که به موازات هم ‌می‌آید، (صدر، 1428ق: 83) در برابر خدای تعالی هم دو احضار وجود دارد، یکی احضار فرد و دیگری احضار امت (همان: 85) و در خصوص احضار جماعت و امت در برابر خدای تعالی آیه «تری کل أمّة جاثیة تدعی إلی کتابها»  را شاهد آورده و در تفسیر آن ‌می‌گوید: «از سیاق آیات استیناس ‌می‌شود این احضار دومی به خاطر بازگشت روابط گذشته امت به حدود و موازین حق و مقتضای قانون است».(همان)

ج- توجه به دلالت‌های کلام: از جمله قواعد قابل توجه در تفسیر قرآن کریم توجه به دلالت‌های آیات است. دلالت در لغت به معنی چیزی است که به وسیله آن به شناخت چیز دیگر نایل ‌می‌شویم، (راغب اصفهانی، 1332ق: 1/316) و در اصطلاح دلالت بودن چیزی به حالتی است که وقتی انسان به آن آگاه شد ذهن او به وجود چیز دیگری منتقل ‌می‌شود. (مظفر، 1388ش: 36) دلالت الفاظ که برخی آن را استلزامات عقلی نامیده‌اند. (بابایی، 1379ش: 314) از موارد مشترک میان علم منطق و تفسیر است که دارای اقسامی از قبیل مطابقی، تضمنی و التزامی (مظفر، 1388ش: 39 و 40) ‌می‌باشد که تفصیل آن مجال دیگری ‌می‌طلبد. ولی در تفسیر قرآن لازم است به دلالت آیات توجه شود و پس از آن که مراد استعمالی و دلالت تصوری الفاظ به دست آمد، برای بدست آوردن مراد جدی خدا به قواعد عام و خاص، مطلق ومقید، محکم و مجاز و … توجه کنیم تا مراد نهایی خدا به دست آید و تفسیر بر اساس آن صورت گیرد. (رضایی اصفهانی، 1390ش: 1/316)

شهید صدر معتقد است که قرآن کریم در بیان سنت‌های تاریخ دارای روش‌های گوناگون است و دلالت آیات شاهد بر سنت‌های تاریخ دو گونه است: 1. آیاتی که دلالتش بر مقصود واضح است. 2. آیاتی که نوع دلالتش بر مقصود کمتر است ولی با روح تعالیم قرآن در این فکر کاملا هماهنگی دارد و ‌می‌تواند مؤید و یاری دهند این فکر باشد. یک نمونه از آیات قرآن که این اندیشه را به طور کلی اظهار کرده و تاریخ را دارای سنت‌ها و ضوابطی معرفی ‌می‌کند، این دو آیه است: «لکل أمة أجل إذا جاء أجلهم فلا یستأخرون ساعة ولا یستقدمون» (یونس/ 49)، «لکل أمة أجل فإذا جاء أجلهم لا یستأخرون ساعة ولا یستقدمون» (اعراف/ 34) (صدر، 1428ق: 55) و در این موضوع ‌می‌توان چنین گفت که این برداشت شهید صدر نوعی کاربرد دلالت التزامی است. به این معنی که استفاده قواعد کلی از آیات قرآن، پس از الغای خصوصیت از شدن نزول و زمان و مکان و اشخاص از موارد مدلول التزامی غیر بین است. (رضایی اصفهانی، 1390ش: 1/313).

از دیگر نمونه‌های بهره‌گیری شهید صدر از دلالت آیات این که شهید صدر در بیان این که سیر همه چیز و از جمله حرکت و تکاپوهای انسان به سوی ایده‌آل مطلق است، مصادیقی از قبیل «سبیل الله»، «صراط» و «صراط الله» در آیات قرآن را دالّ بر وجود راهی ‌می‌داند که باید در آن حرکت کرد. دراین‌باره ‌می‌گوید: «انسانیت برای رسیدن به خدا، تلاش ‌می‌کند با این تلاش، صعود به نردبان کمال و رسیدن به تکامل خود و پیشرفت او به مقام انسانیت برتر انجام ‌می‌گردد. بدیهی است این حرکت پرتلاش و پیگیر به ناچار احتیاج به راهی دارد که از بشر رهنورد به سوی کمال شروع ‌می‌شود و تا رسیدن به هدف و طی راه ادامه دارد. این همان راهی است که در آیات قرآن به «سبیل الله»، و «صراط» و «صراط الله» در موارد متعدد از آن یاد شده است.» (صدر، 1428ق: 142).

2-7- بهره‌گیری از مبانی و اصول مسلم علمی در تبیین نظریه قرآنی

گزاره‌ها و قضایای علمی اگر قطعی باشند ‌می‌توانند قرینه‌ای برای درستی و دست‌کم ترجیح یک برداشت از آیه بر برداشت‌های دیگر باشد. (بابایی، 1379ش: 316؛ رضایی اصفهانی، 1390ش: 2/232) شهید صدر از برخی اصول مسلم علمی از قبیل «قانون علّیت»، «عمومیت و کلیت» و «براهین عقلی آشکار در قالب قضایای شرطیه» بهره برده است:

1-2-7- قضایای تاریخی قرآنی و تبعیت از اصل علّیت

شهید صدر پدیده‌هایی که در محدوده سنت‌های تاریخ قرار دارند را نسبت به سایر پدیده‌های جهان دارای امتیاز ویژه‌ای می‌داند که در دیگر پدیده‌های جهان وجود ندارد. ایشان معتقد است که پدیده‌های جهان و طبیعت همه زیر بار قانون علیت ‌می‌روند و رابطه علتی را که خود معلول علت دیگر است تحمل ‌می‌کنند تا در نتیجه فراهم آمدن مقدماتی، معلول پدید آید. به نظر شهید صدر این رابطه در تمام مظاهر جهان و عالم طبیعت موجود است. (صدر، 1428ق: 80) شهید صدر ضمن تبیین اصل علیت در پدیده‌های جهان و ذکر مثال‌هایی دراین‌باره، در باره پدیده‌های میدان تاریخی در نسبت با دیگر پدیده‌های جهان امتیاز ویژه‌ای قایل است و آن این که این پدیده‌ها علاوه بر علت فاعلی دارای علت غایی هستند یعنی پیوند میان آنها پیوند به سوی هدف است که پدیده‌ها حرکت و فعالیت خود را به خاطر رسیدن به مقصود تنظیم ‌می‌کنند. (همان) شهید صدر در استفاده از اصول مسلم علمی در تبیین نقش علت غایی در پدیده‌های تاریخی ‌می‌گوید: «در اصطلاحات فلاسفه امتیاز بین علت فاعلی و علت غایی و علت مادی که در فلسفه ارسطو آمده است زیاد مورد بحث و گفتگو است. ما در اینجا از این اصطلاح برای توضیح این اندیشه استفاده کرده ‌می‌گوییم؛ جامعه علت مادی عمل را تشکیل می‌دهد. یعنی زمینه عمل را فرم ‌می‌کند. برای این خصوصیت اجتماعی، عمل را عمل تاریخی ‌می‌شناسیم و لازم می‌دانیم عمل تاریخی برای امت و جامعه صورت گرفته باشد، هرچند فاعل مستقیم آن یک یا چند فرد باشد ولی به لحاظ موجی که ایجاد ‌می‌کند عمل اجتماعی ‌می‌شود. بنابراین عمل تاریخی که سنت‌های تاریخی بر آن حاکم است، عملی است که دارای بار ارتباط با هدف باشد و در عین حال زمینه‌ای گسترده‌تر از حدود فردی داشته باشد. موجی ایجاد کند که جامعه علت مادی‌اش را تشکیل دهد و به این ترتیب عمل اجتماعی می‌شود. (همان: 82)

2-2-7- سنت‌های تاریخی قرآن و جنبه عمومی و کلی داشتن

مهمترین ویژگی قوانین علمی عمومیت و کلیت آنها است. (همان: 69) در دیدگاه شهید صدر قرآن کریم بر کلیت داشتن و عمومی بودن سنت‌های تاریخی تاکید دارد که این عمومیت به سنن تاریخی جنبه علمی ‌می‌بخشد. شهید صدر دراین‌باره ‌می‌گوید: «اولین حققت در سنن تاریخ، عمومیت داشتن آن است. یعنی سنت‌های تاریخ روابطی اتفاقی و کورکورانه نیست. وضعی ثابت و غیرقابل تخلف دارد… عمومیت و کلیت این قوانین، سنن تاریخ را جنبه علمی ‌می‌بخشد زیرا قوانین علمی مهمترین امتیازش این است که فراگیر است و کلیت دارد و قابل تخلف نیست.» (همان: 69)

شهید صدر در ادامه بیان ‌می‌کند که قرآن بر ویژگی عمومیت و کلیت سنت‌های تاریخی تاکید دارد: «قرآن بر اثر پافشاری که روی کلیت داشتن و عمومی بودن سنت‌های تاریخی به عمل ‌می‌آورد، آن را مایه علمی می‌بخشد و در انسان‌های مسلمان، احساسی بر می‌انگیزد تا  حوادث تاریخی را پی‌گیری کنند و با بصیرت و آگاهی آنها را بپذیرند… «شما برای سنت الهی هیچ‌گونه تغییر و تبدیلی نخواهید یافت.» (احزاب/ 62) «سنت ما را دگرگونی نیست.» (اسراء/ 77) «چیزی که کلمات خدا را تبدیل سازد وجود ندارد» (انعام/ 34) این متون صریح قرآن ما را به خصوصیت استمرار و کلیت قوانین الهی واقف ‌می‌سازد، و به آنها جنبه اصالت علم ‌می‌بخشد. و با شدت به کسانی که ‌می‌اندیشند یا طمع دارند از سنت‌های تاریخ مستثنی باشند، حمله ‌می‌کند.» (صدر، 1428ق: 69-70)

3-2-7- براهین عقلی آشکار در قالب قضایای شرطیه

شهید صدر در مقام بیان صور مختلف سنن تاریخی قرآن، به نوعی از بیان قرآن از این سنن در قالب و شکل قضیه شرطیه اشاره ‌می‌نماید و این که قرآن رابطه میان دو پدیده یا دو مجموعه از پدیده‌ها در میدان تاریخ را به صورت رابطه شرط و جزا به هم متکی ‌می‌سازد. در مثل آیاتی چون «إنّ الله لا یغیر ما بقوم حتی یغیروا ما بأنفسهم (رعد/11)؛ «وألّو استقاموا علی الطریقة لاسقیناهم ماءاً غدقاً (جن/16). (همان: 89-92) و در اهمیت بیان هر قانون به صورت قضیه شرطیه ‌می‌گوید: «هر قانونی که به صورت قضیه شرطیه تنظیم و عرض شود، در زندگی انسان ارزش سازندگی دارد و از اینجا معلوم ‌می‌شود چه حکمت مهمی در اظهار آن به صورت قضیه شرطیه وجود دارد و چرا خداوند جهان، نظام عالم را بر وفق قوانین کلی و نظام‌های پایدار و عمومی و سنت‌های ثابت برقرار کرده است. زیرا خداوند ‌می‌خواهد با توجه دادن به نظام ثابت به هم بسته شده، جای پای انسان را در این نظام نشان دهد و او را به وسائلی که در راه ساختن محیط زندگی‌اش مؤثر است، آشنا سازد تا نیازهای او را به دست خودش مرتفع گرداند.» (همان: 90-91)

3-7- استقراء

استقراء در لغت به معنی از پی چیزی رفتن، جستن، قریه به قریه گشتن، اقتراء و تتبع گرفته‌اند. (دهخدا، 1377ش: 2/2174) ارسطو در تعریف استقراء ‌می‌گوید: «ره یافتن به یک کلی از راه برشمردن و بررسی‌کردن افراد یا جزئی‌ها را استقراء ‌می‌نامند». (ارسطو، بی تا: 51)

یکی از عوامل پیشرفت تمدن اسلامی در سده‌های چهارم و پنجم هجری و تمدن غربی در سده‌های اخیر، به کاربرد روش استقراء (تجربه) در کشف قوانن طبیعت مربوط ‌می‌شود. از سوی دیگرف استفاده از روش‌های تجربی قرن‌هاست که از جوامع شرقی و به ویژه ایران اسلامی رخت بربسته و از رونق افتاده است. (ذکیانی، 1389ش: 10)

شهید صدر نه به عنوان یک دانشمند تجربی یا مخالف دین، بلکه به عنوان فقیه جامع الشرایط، اصولی نوآور و مفسر جامعه‌شناس به سراغ استقراء رفته است و علاوه بر این که در کتاب الأسس المنطقیة للاستقراء طرح جدیدی برای حل مسأله استقراء ارائه نموده است، اعتقاد به استقراء و حس را در همه آثار از جمله گفتارهای تفسیری خویش جاری ساخته و در نظام معرفتی شهید صدر، به عنوان روش تحقیق در همه آثار ایشان مورد استفاده قرار گرفته است.

شهید صدر استقراء را این چنین تعریف ‌می‌کند: «استدلالی که سیر نتیجه‌گیری در آن از خاص به عام است» (صدر، 1402ق: 25) شهید صدر معتقد است  تعریف او از استقراء هم شامل استنتاج بر اساس مشاهده است و هم استنتاج علمی را که بر اساس آزمایش و تجربه است در بر ‌می‌گیرد. منظور او از مشاهده صرف نظاره امور واقعی در عالم بدون دخالت در آنهاست و مقصود از تجربه، بررسی و مطالعه امور و پدیده‌های عالم با دخل و تصرف در آنهاست. (همان) از عمده‌ترین ملزومات روش استقراء، استقاده از داده‌های حسی و به طریق اولی معتبر شمردن ابزار حسی است. مسأله استقراء در روش تفسیری شهید صدر از سنت‌های تاریخ را ‌می‌توان از دو زاویه مورد بررسی قرار داد:

1-3-7- استقراء، روش مورد تأکید در قرآن

مواردی که شهید صدر استقراء را به عنوان یکی از روش‌های مورد تأکید قرآن معرفی ‌می‌کند و این که قرآن به ضرورت استقراء در حوادث تاریخی متذکر شده است: «آیاتی از قرآن تاکید بر این دارد که روی حوادث تاریخی، استقراء به عمل آورید، دقت و تأمل و تدبر کنید تا از طریق استقراء، نوامیس طبیعت و سنن جهان، حقایقی در زمینه علم تاریخ و سنن تاریخی بر شما روشن گردد: (افلم یسیروا في الارض فینظروا کیف کان عاقبة الذین من قبلهم دمّر الله علیهم و للکافرین امثالها؛ محمد/ 10)»[3] (صدر، 1428ق: 66) در جای دیگر در بیان این که قرآن به شیوه‌ها و صورت‌های مختلف در زمینه قوانین تاریخی سخن گفته است و پس از آن که شیوه‌ها را بر ‌می‌شمرد در تاکید قرآن بر روش استقراء ‌می‌گوید: «در برخی دیگر از آیات، [قرآن] ترغیب و تشویق به استفاده از حوادث گذشته ‌می‌کند، و همت‌ها را برای ایجاد عمل استقراء تاریخی به کار گرفته و چنان که ‌می‌دانید استقراء حوادث، خود یک کار علمی است و در آن ‌می‌خواهد قانون را بیابند و برای یافتن آن جزئیات را کاوش کنند. (صدر، بی‌تا: 54)

2-3-7- صدر و استفاده از روش استقراء در تفسیر

همان‌گونه که گفته شد شهید صدر از این روش در تفسیر خود بهره‌گیری کرده است. از نمونه‌های این کاربرد نیز استقرای ایشان در عرصه تاریخ درباره داستان‌های قرآنی است. وی بر این عقیده است که داستانهای قرآنی به مثابه یکی از منابع مهم در تبیین سنت‌های تاریخی پرتوافکنی کرده و جنبه‌های گونه‌گون و پیدا و پنها این سنت‌ها را مکشوف ‌می‌سازد. او در این زمینه چنین گفته است: «عرصه تاریخ مانند هر میدان دیگر پر از مجموعه‌ای از نمودها و ظواهر است. همان‌گونه که میدان‌های کیهانی، فیزیکی، گیاهی از این نمودها تشکیل شده است همینطور در عرصه تاریخ به معنایی که در ادامه از تاریخ توضیح خواهیم داد پر است از مجموعه‌هایی از این نمودها و نمادها…» (صدر، بی تا: 46- 47)

از دیگر نمونه‌های استقرای شهید صدر در تاریخ، استقرای او از حوادث و وقایع تاریخی و تعیین حدود قلمرو سنت‌های تاریخ به مدد آن است. ایشان با تأکید بر این که نمی‌توان همه حوادث و وقایع تاریخ را که مورخان به هم مربوط ‌می‌سازند در قلمرو تاریخی وارد نمود ‌می‌گوید: «صحیح این است که بخش معینی از این حوادث و وقایع در حیطه سنن تاریخ قرار دارد. بسیاری از حوادث وجود دارد که خارج از سنت‌های تاریخ است. و به جای آن، قوانین فیزیکی و شیمیائی، فیزیولوژیکی یا قوانین دیگر در زمینه‌های مختلف عالم بر آنها حاکم است.» (صدر، بی‌تا: 77) شهید صدر مواردی از قبیل مرگر ابوطالب و خدیجه (علیهما السلام) و همچنین طول عمر زندگی عثمان بن عفان را جزء حوادث تاریخی ‌می‌داند که گرچه ممکنند اثر زیادی بر رویدادهای تاریخی داشته باشند ولی به دلیل تبعیت از قوانین طبیعی و فیزیولوژیکی داخل در سنت‌های تاریخ نیستند. (صدر، بی‌تا: 77-78) شهید صدر با استقرای در وقایع تاریخی چنین نتیجه ‌می‌گیرد که: «در هر صحنه‌ای سنت‌های تاریخی حکومت نمی‌کند. وقایعی که طبری در تاریخش آورده سنت‌های تاریخی بر همه آنها حاکم نیست، بلکه میدان معینی است که سنن تاریخی تنها در همان میدان معین حکومت دارد». (صدر، بی‌تا: 78)

به همین ترتیب است استقرای ایشان از ملت‌هایی که به جای ایده‌آل حقیقی ایده‌آل‌های پست را، که مصداق آنها را در آیه (إنّ هي إلّا أسماء سمیتموها انتم وآباؤکم ما انزل الله بها من سلطان) (نجم/23) معرفی کرده، برگزیده‌اند: «جوامع و ملت‌هایی که ایده‌آل‌های مادی و پست را ‌می‌پرستند در یک حالت تکراری زندگی ‌می‌کنند. …از اینجاست که وقتی گامی در تحلیل و بررسی و مشاهده اوضاع این ملت‌ها که مانند این قبیل ایده‌آل‌ها را برای خود بر می‌گزینند به جلو برداریم ‌می‌بینیم این امت‌ها خیلی زود وابستگی شان را به این ایده‌آل‌ها نیز از دست ‌می‌دهند و نمی‌توانند به آنها چنگ بزنند…» (صدر، 1428ق: 128)

4-7- تفکر سیستمی و نگرش مجموعه‌ای

واژه “System” در لغت به معنای دستگاه، سیستم، نظام، قاعده، دستگاه حکومت و … ‌می‌باشد. (حق‌شناس، 1387ش: 1699) سیستم در اصطلاح مجموعه‌ای از اجزا و روابط میان آن‌هاست که توسط ویژگی‌های معین، به هم وابسته یا مرتبط ‌می‌شوند و این اجزا با محیط‌شان یک کل را تشکیل ‌می‌دهند (رضاییان، 1375ش: 27) مانند یک کارخانه یا بدن انسان. این اجزاء در راه تحقق یک هدف حرکت ‌می‌کنند و یکدیگر را در جهت تحقق این هدف کامل ‌می‌نمایند. البته در فارسی معمولا از واژه نظام به عنوان معادل سیستم استفاده ‌می‌شود. (زورق، 1386ش: 41)

جامعه‌شناسی با رشته‌های پیوسته‌اش اساساً مطالعه گروه‌ها یا سیستم‌های اجتماعی است. از گروه‌های کوچک مانند خانواده یا گروه کارکنان سازمان‌های رسمی و غیر رسمی گرفته تا بزرگ‌ترین واحدهایی چون ملت‌ها، بلوک‌های قدرت و روابط بین‌المللی. (برتالنفی، 1366ش: 230) جامعه‌شناسی مبتنی بر نگرش سیستمی به کلیه عناصر و اجزاء جامعه (نظیر گروه‌ها، اقشار و طبقات اجتماعی، نهادها و سازمان‌های اقتصادی، اجتماعی و سیاسی و فرهنگی) به عنوان عناصر سیستم‌های باز اجتماعی که با محیط پیرامون خود در یک سلسله روابط متقابل‌اند. ‌می‌نگرد و در نهایت در پی کشف قانونمندی حاکم بر آنها از طریق یک تحلیل جامع و کلی مجموعه عناصر یاد شده و تأثیرات متقابل آنان با بهره گیری از مجموع روش‌های تحقیق است. (گلابی، 1369ش: 18)

از ویژگی‌های روش تفسیری شهید صدر و بهتر است بگوییم مکتب فکری ایشان ارائه منابع و معارف دینی به شکل سیستمی و سامان‌مند است. گرچه این نگرش به طور برجسته در کتاب «اقتصادنا»ی ایشان و در زمینه بررسی مسائل اقتصادی نمود یافته ولی به عنوان روش عام‌پژوهشی ایشان در دیگر اثار سیاسی، اجتماعی و فرهنگی و از جمله تفسیر قابل مشاهده است. که به نمونه‌ای از آن در تفسیر از سنت‌های تاریخی اشاره ‌می‌نماییم:

شهید صدر با استفاده از تفکر سیستمی، به روشنی نسبت میان اصول پنج‌گانه شریعت یعنی توحید، معاد، نبوت، عدل و امامت را با تنظیم راه بشر به سوی ایده‌آل مطلق تبیین ‌می‌کند. (صدر، 1428ق: 153-156) در این بینش، این اصول با توجه به عناصر خود مجموعه به هم پیوسته‌ای هستند که یک هدف را پی ‌می‌گیرند. شهید صدر پس از تبیین نسبت میان آنها با یکدیگر و با مقصود نهایی یعنی همان ایده‌آل مطلق ‌می‌گوید: «بنابراین اصول دین در حقیقت و به عبارت تحلیلی در پرتو آنچه یاد گردید همه عناصری هستند که در ساختمان این ایده‌آل و در دادن علاقه اجتماعی به عنوان تاریخی‌اش،… سهم دارند.» (صدر، بی تا، ص155)

8- بحث و نتیجه‌گیری

این پژوهش حامل دستاوردهایی به شرح ذیل است:

– قرآن در خصوص مسائل مهم زندگی بشر دارای «نظریه» به مفهوم علمی آن است.

– نظریات قرآنی دارای ویژگی‌های علمی بوده و الهی بودن هر یک از این ویژگی‌ها آنها را از اصالت علمی خارج نمی‌سازد.

– در تفسیر موضوعی علاوه بر اصول و قواعد ویژه تفسیری ‌می‌بایست به فراخور موضوع مورد بحث از سایر روش‌های علمی – پژوهشی نیز بهره برد؛ چرا که در دیدگاه تفسیری شهید صدر، تفسیر به مثابه پژوهشی با پرسش‌های نو‌به‌نو شونده جامعه بشری است.

– «استقراء» و «نگرش سیستمی» از ویژگی‌های برجسته روش تفسیری شهید صدر به شمار ‌می‌آید که ‌می‌توان آن دو را به عنوان دو روش مهم قابل تأمل در تفسیر موضوعی به شمار آورد.

– توجه به «دلالت‌های التزامی آیات» در دریافت نظریات اساسی قرآن دارای جایگاه ویژه‌ای است.

منابع

– ارسطو (بی تا). متافیزیک. ترجمه شرف الدین خراسانی. تهران: حکمت.

– الازرقی، احمد زبون (1432ق). منهج الفهم القرآن عند الشهید الصدر. قم: منشورات المحبین.

– استرآبادی، محمد امین (1424ق). الفوائد المدنیة قم: مؤسسه نشر اسلامی.

– ایازی، محمد علی (1383ش). تفسیر موضوعی از نگاه شهید صدر. پیام جاویدان. سال اول شماره دوم.

– ­­­­­­­­­­­­­­­­­_________ (1378ش). جامعیت قرآن (پژوهش استنادی و تحلیلی از مسأله جامعیت و قلمرو آن). تهران: کتاب مبین.

– بابایی، علی اکبر و دیگران (1379ش). روش‌شناسی تفسیر قرآن. قم: پژوهشگاه حوزه و دانشگاه.

– برتالنفی، لودویگ فون (1366ش). مبانی تکامل  کاربردهای نظریه عمومی سیستم‌ها. ترجمه کیومرث پریانی. تهران: تندر.

– پوپر، کارل ریموند (بی‌تا). منطق اکتشاف علمی؛ ترجمه سید حسین کمالی. تهران: انتشارات علمی و فرهنگی.

– حافظ نیا، محمد رضا (1382ش). مقدمه‌ای بر تحقیق در علوم انسانی. تهران: نشر سمت.

– حق‌شناس، علی محمد و همکاران (1387ش). فرهنگ معاصر انگلیسی فارسی. تهران: فرهنگ معاصر.

– حکیم، محمد باقر (1417ق). علوم القرآن. قم: مجمع الفکر الاسلامی. چاپ سوم.

– دهخدا، علی اکبر (1377ش). لغت نامه دهخدا. تهران: انتشارات دانشگاه تهران. چاپ دوم.

– ذکیانی، غلامرضا و محبوبه جان‌نثاری (1389ش). مبانی منطقی استقراء و جایگاه آن در آرای کلامی شهید صدر. تهران: نشر علم.

– راغب اصفهانی، محمد (1332ش). المفردات في غریب القرآن. تهران: المکتبة المرتضویة.

– رضایی اصفهانی، محمد علی (1390ش). منطق تفسیر قرآن. قم: مرکز بین المللی ترجمه و نشر المصطفی. چاپ چهارم.

– رضاییان، علی (1375ش). تجزیه و تحلیل و طراحی سیستم. تهران، نشر سمت.

– زرکشی، بدرالدین (1310ق). البرهان في علوم القرآن. بیروت: دارالمعرفة.

– زورق، محمد حسن (1386ش). ارتباطات و آگاهی (مفاهیم. مبانی و روش‌ها). تهران: انتشارات دانشکده صدا و سیما.

– سعیدی روشن، محمد باقر (1389ش). زبان قرآن. قم: پژوهشگاه حوزه و دانشگاه و سمت.

– سیوطی، جلال الدین (1407ق). الاتقان في علوم القرآن. بیروت: دارالکتب العلمیة.

– شاکر، محمد کاظم (1382ش). مبانی و روش‌های تفسیری. قم: مرکز جهانی علوم اسلامی.

– صدر، محمد باقر (1428ق). المدرسة القرآنیة. قم: مرکز الابحاث والدراسات التخصصیة للشهید الصدر. چاپ چهارم.

– ___________ (بی تا). سنت‌های تاریخ در قرآن. ترجمه جمال موسوی اصفهانی. قم: انتشارات اسلامی.

– ­­­­­­­­­­­­­­­­­­­___________(1417ق). نشأة الشیعة والتشیع. تحقیق دکتر عبدالجبار شرارة. قم: مرکز الغدیر للدراسات الاسلامیة. چاپ دوم.

– ____________(بی تا). دروس في علم الاصول. قم: موسسة نشر اسلامی.

-____________(1402ق). الأسس المنطقیة للإستقراء بیروت: دارالتعارف للمطبوعات.

– ____________ طبرسی، فضل بن حسن (1395ق). مجمع البیان في تفسیر القرآن. تهران: المکتبة الاسلامیة. چاپ پنجم.

– عزیزی، غلامعلی (1379ش). «تفسیر موضوعی قرآن کریم از دیدگاه شهید صدر». معرفت. شماره 35. مرداد و شهریور.

– کریمی، مصطفی (1389ش). «ماهیت تفسیر موضوعی». قرآن شناخت. سال سوم. شماره دوم. پاییز و زمستان.

– گلابی، سیاوش (1369ش). سازمان، مدیریت و توسعه منابع انسانی (جامعه‌شناسی توسعه ایران). تهران: فردوس.

مظفر، محمد رضا (1388ق). المنطق قم: موسسة مطبوعاتی اسماعیلیان، چاپ سوم.

– معتزلی، قاضی عبدالجبار (1960م). المغنی. تحقیق باشراف طه حسین وابراهیم مدکور. مصر: وزارت الثقافة والارشاد القئمی.

– مکارم شیرازی، ناصر (بی تا). پیام قرآن. قم: انتشارات نسل جوان.

-‌ هادوی تهرانی، مهدی (1377ش). مبانی کلامی اجتهاد در برداشت از قرآن. قم: موسسه فرهنگی خانه‌ی خرد. چاپ اول.

– هادوی‌نیا، علی‌اصغر (1385ش). «شهید صدر و روش تفسیر موضوعی – علمی قرآن کریم با رویکرد اقتصاد اسلامی». همایش بین‌المللی بررسی اندیشه‌های اقتصادی آیت الله صدر. قم: دانشگاه مفید.

[1]. شهید آیة الله سید محمد باقر صدر در بیست و پنجم ذي القعدة سال 1353 ه ق مصادف با 1313 ه ش در شهر کاظمین به دنیا آمد. پدرش سید حیدر صدر از دانشمندان بزرگ شیعه عراق و مادرش دختر عبدالحسین آل یاسین از مردان برجسته علمی و مذهبی عراق بود. شهید صدر در سن 17 سالگی به درجه اجتهاد رسید و در سن 25 سالگی تدریس خود را در دروس عالی برای دانش‌پژوهان حوزه آغاز کرد و از عالی‌ترین کرسی تدریس برخوردار گشت. وی بیش از 24 کتاب در زمینه‌های مختلف علوم دینی و اجتماعی به رشته تحریر درآورد که برخی از آنان عبارتند از: 1- اقتصادنا 2- الأسس المنطقیة للاستقراء 3- الاسلام یقود الحیاة 4- البنک الاربوی في الاسلام 5- بحوث حول الولایة 6- فلسفتنا 7- العالم الجدید الاصول 8- فدک في التاریخ 9- بحوث حول المهدی (ع) 10- الفتاوی الواضحة و …

[2]. در کتبی چون التفسیر و المفسرون معرفت، مکاتب تفسیری بابایی، مبانی و روش‌های تفسیری عمید زنجانی، منطق تفسیر قرآن رضایی اصفهانی.

[3]. همینطور آیات 109 یوسف و 45 و 46 حج.

این پایگاه با هدف گردآوری جامع آثار صدرپژوهان، همه آثار ارزشمند این عرصه را منتشر می‌کند و این انتشار به‌معنای تأیید محتوا از سوی پژوهشگاه تخصصی شهید صدر نیست‌.