این نوشته (با شهید صدر از دیدگاه اقتصادی) با استفاده از هوش مصنوعی ترجمه شده و ممکن است از دقت کامل برخوردار نباشد. نسخه اصلی این مطلب با عنوان «مع الشهيد الصدر اقتصادياً» در بخش عربی وبسایت منتشر شده است.
نویسنده: سيد محمد الحسينی
بیشترِ اهتمام حوزه بزرگ نجف از دایره فقه و اصول و آنچه با آن دو ارتباط دارد، آن هم به شیوهای سنتی و کلاسیک، فراتر نمیرود. اما حوزههای جدید مورد توجه عالمان این مدرسه بزرگ قرار نگرفته است، با آنکه شریعت اسلامی به جهت شمول و جامعیت خود توانایی هدایت جامعه و ساخت تمدن انسانی را داراست. در این زمینه جز گروهی نخبه از عالمان آگاه کسی وارد نشده است که در رأس آنان امام شهید صدر قرار دارد؛ او پیشگام این جنبش نو در عرصه دگرگونی و کشف عظمت اسلام و نشان دادن توان آن در رهبری جامعه از رهگذر ارائه نظامی جامع برای سعادت انسانیت بهشمار میرود.
و از جمله این حوزهها «اقتصاد» است؛ حوزهای که پیش از این هیچکس نظریه و منهج اسلام را در آن عرضه نکرده بود، با آنکه عناصر لازم برای چنین پژوهشی در احکام اسلامی موجود بود. این احکام همچنان در گروِ کتابهای کهن باقی مانده بود که جز علما و فقها توان پرداختن به آنها را نداشتند. و پس از آنکه شهید صدر (قدسسره) کتاب «فلسفتنا» را نگاشت ـ اثری که حاصل تلاشهای پیوسته طی ده ماه بود و در آن زمان بهسبب ضرورت فوری مقابله با موج سرخ پدید آمد ـ نظریه و فلسفه اسلام را عرضه کرد.
و چندی نگذشت که حسّ مسؤولیت او را به دفاع از رسالت اسلامی برانگیخت، پس شتابان و با عزمی استوار گام برداشت تا نظریه اقتصادی اسلام را به امت اسلامی عرضه کند، و بدینگونه در زمانی اندک و در پاسخ به خواست فرزندان امت اسلامی، شاهکار خود را نگاشت و آن را به زیباترین صورت عرضه کرد.
شهید صدر (قدسسره) پس از اتمام کتاب «فلسفتنا» در نظر داشت نظریه اسلام را در زمینه جامعه، دولت و دیگر مباحث علم اجتماع ارائه کند؛ چنانکه این مقصود در پایان کتاب «فلسفتنا» آشکار است، آنجا که میگوید: «و ما در (مجتمعنا) طبیعت این تطبیق و حدود آن را در پرتو مفاهیم اسلام درباره جامعه و دولت مطالعه خواهیم کرد، زیرا این از مسائل اساسی در بررسی و تحلیل جامعه است، و در آن پژوهش همه جهاتی را که در بحث ادراک بهاختصار از آنها سخن گفتیم، بهتفصیل بررسی خواهیم کرد».[1]
پس چرا این پژوهش منتشر نشد و در گوشههای کتابخانهاش یا در قالب آرزویی در انتظار تحقق باقی ماند؟
نیاز جامعه بود که شهید (قدسسره) را از تحقق این طرح بازداشت، و خواستِ فرزندان اسلام مانع تحقق خواست او شد؛ ازاینرو به برآوردن آرمان پیشگامان مسلمان گردن نهاد و فرمود (قدسسره): «ما برآورد کرده بودیم که (مجتمعنا) دومین پژوهش از مجموعه تحقیقات ما باشد، تا در آن اندیشههای اسلام را درباره انسان و زندگی اجتماعی او، و شیوه اسلام در تحلیل ترکیب اجتماعی و تفسیر آن بررسی کنیم، و از آنجا به مرحله سوم برسیم، یعنی به نظامهای اسلامیِ زندگی که با اندیشههای اجتماعی اسلام مرتبط است و بر بنای عقیدتیِ ثابت آن استوار است. اما خواستِ فوری خوانندگان چنین بود که نگارش (مجتمعنا) به تأخیر افتد و ما نگارش (اقتصادنا) را آغاز کنیم، زیرا آنان مشتاق بودند هرچه زودتر با پژوهشی تفصیلی دربارۀ اقتصاد اسلامی، فلسفه، مبانی، خطوط کلی و تعالیم آن آشنا شوند».[2]
و سید شهید (قدسسره) نظریه اقتصادی در اسلام را عرضه کرد، در حالیکه پیش از او هیچکس بدین کار دست نزده بود. ازاینرو تلاش او (قدسسره) بنیانی بود که همچنان در انتظار اندیشههای ژرف و توانهای اسلامی است تا آنچه را شهید (قدسسره) ارائه کرده، مطالعه و پروژه او را تکمیل کنند. خودِ سید شهید نیز همین دیدگاه را دارد، زیرا پروژهاش را کوششی ابتدایی میداند، هرچند کتابش از موفقیت و عناصر نوآوری بسیاری برخوردار باشد.
و این موضوع مورد تأیید علما و دانشمندان بزرگ قرار گرفت و تلاشهای شگرف سید شهید (قدسسره) مورد تحسین واقع شد، از جمله آنچه دکتر محمد المبارک، رئیس دانشکده شریعت دمشق و رئیس بخش شریعت و مطالعات اسلامی مکه مکرمه، بیان میکند: «به نظر من تلاش علامه سید محمد باقر صدر کوششی جسورانه از این نوع بود که گامهای بزرگی برداشت و مطالعهای علمی و پیشگامانه ارائه کرد. امیدواریم کارشناسان اقتصاد نظر خود را درباره آن ارائه دهند، و فقهای متبحر و متفکران اسلامی نیز بتوانند در پژوهش آن مشارکت کنند، زیرا این پروژهای بالغ است که توسط متفکری بزرگ و فقیهی برجسته از میان علمای معاصر اسلام عرضه شده است».[3]
و با اینکه این تلاش ابتدایی بود، هیچ یک از علمای اسلام پروژهای کامل و نظریهای جامع در باب اقتصاد اسلامی ارائه نکردهاند، حتی پس از گذشت نزدیک به یکچهارم قرن از انتشار کتاب «اقتصادنا». این امر نشان میدهد که کوشش امام صدر (قدسسره) تنها یک تلاش ابتدایی و بنیانی نبوده، بلکه جایگاه برجستهای در کتابهای اقتصادی تا زمان حاضر یافته است. و این همان نکتهای است که معلم پیشین به آن اشاره کرد؛ یعنی عمق و شمولیتی که مدرسه شهید صدر (قدسسره) بدان شناخته میشود، بهگونهای که هرگاه به حوزهای از دانش وارد شود، پژوهش خود را بهطور کامل و جامع انجام میدهد و هیچ خلأیی باقی نمیگذارد تا پس از او وارد آن شود.
و تلاش سید شهید (قدسسره) صرفاً گردآوری احکام اسلام مرتبط با اقتصاد و سازماندهی زندگی اقتصادی، همچون احکام عقود خرید و فروش، اجاره، قرض و شرکت، که مرسوم پیشینیان در نگارش در حوزه اقتصاد بود، نبود. این شیوه با تلاش سید شهید (قدسسره) سازگار نیست؛ بلکه او چنین رویکردی را به عنوان کشف مذهب اقتصادی نمیپذیرد و میگوید: «و هنگامی که مطالعه ما درباره آن احکام و عرضه آنها جزئی از فرآیند کشف مذهب اقتصادی باشد، ارائه صرف مفردات برای کشف مذهب کافی نیست، حتی اگر بسیاری از پژوهشگران اسلامی به همین مقدار اکتفا کرده باشند. بلکه لازم است فرایند ترکیب میان آن مفردات انجام شود؛ یعنی هر یک از آنها بهعنوان بخشی از یک کل و جنبهای از یک قالب کلی مرتبط بررسی شود، تا در نهایت به کشف قاعده کلی برسیم که از طریق کل یا ترکیب آن میدرخشد و برای تبیین و توجیه آن مناسب است. اما با روش تجزیه و نگاه منفرد، به کشف نخواهیم رسید».[4]
بنابراین، تلاشی که سید شهید (قدسسره) انجام داد، یکتا، جسورانه و پیشگامانه بود ـ همانگونه که دکتر محمد المبارک آن را توصیف کرده است ـ و شهید (قدسسره) شایسته انجام این تلاش بود، زیرا از برجستهترین و مشهورترین فقهای قرن بیستم بهشمار میرفت.
فرآیند کشف مذهب اقتصادی در اسلام بسیار دشوار و همراه با خطرات فراوان بود که همواره پیش چشم سید شهید (قدسسره) قرار داشت و مهمترین آن خطر ذاتی بود. او تلاش خود را صرف اجتناب از این خطرات و جلوگیری از بروز آنها در چنین پژوهشی کرد و میگوید: «خطر مرتبط با فرایند کشف که بر اساس اجتهاد در فهم احکام و مفاهیم از متون استوار است، خطر عنصر ذاتی و نفوذ خودمحوری به فرآیند اجتهاد است؛ زیرا هرچه کشف با عینیت بیشتری همراه باشد و از منابع خودمحوری فاصله گیرد، دقیقتر و موفقتر در دستیابی به هدف خواهد بود. و اما اگر پژوهشگر در طول فرآیند کشف و فهم متون، چیزی از خود بیفزاید و در عرضه آن مشارکت کند، پژوهش با این کار اعتبار عینیت و ماهیت واقعی کشف خود را از دست میدهد.»[5] سید شهید (قدسسره) منابع خطر ذاتی را در مواردی مانند توجیه واقعیت، تلفیق متن در چارچوب خاص، تجرید دلیل از شرایط و ضوابط آن، و اتخاذ موضعی مشخص پیش از مواجهه با متن، مشخص کرده است.
بنابراین، سید شهید (قدسسره) فرآیند اجتهاد و ارائه صور متعدد و متفاوت برای مذهب اقتصادی در اسلام را رد نمیکند، مادامی که این امر مجاز باشد؛ بلکه هشدار میدهد نسبت به نفوذ خودمحوری در این علم، زیرا چنین نفوذی میتواند این فرایند والا و کوشش ارزشمند را به خطر اندازد.
و سید شهید (قدسسره) برخی ملاحظات را برای روشن ساختن روش کتاب خود ارائه کرده است:[6]
1ـ آراء اسلامی در زمینه جنبههای فقهی اقتصاد اسلامی در کتاب بهصورت انتزاعی و بدون رجوع به روشهای استدلال و پژوهش علمی در مطالعات فقهی گسترده ارائه شده است. و هنگامی که این آراء با منابع اسلامی از آیات و روایات مستند میشوند، مقصود از آن استدلال علمی بر حکم شرعی نیست؛ زیرا برهان آوردن بر حکم با آیه یا روایت تنها به معنای ذکر آنها نیست، بلکه نیازمند عمق، دقت و درک جامع است، امری که با هدف اصلی تألیف این کتاب همخوانی ندارد. هدف از ارائه این آیات و روایات گاه ایجاد تجربهای عمومی برای خواننده نسبت به منابع اسلامی است.
2ـ آراء فقهی که در کتاب ارائه میشوند، لزوماً نباید از خود مؤلف استخراج شده باشند؛ ممکن است کتاب به آراءی بپردازد که از نظر فقهی با اجتهاد نویسنده در آن مسأله متفاوت باشند. ویژگی کلی که در این آراء مشاهده میشود، این است که نتیجه اجتهاد یکی از مجتهدان باشند، بدون توجه به تعداد موافقان آن رأی و موضع اکثریت نسبت به آن.
3ـ نویسنده ممکن است احکام شرعی را بهطور کلی عرضه کند، بدون پرداختن به جزئیات آنها و برخی فرضیات خارج از موضوع، زیرا کتاب ظرفیت پرداختن به همه جزئیات و تفریعات را ندارد.
نگاهی به «اقتصادنا»
همانطور که پیشتر اشاره کردیم، ویژگی اصالت در مدرسه شهید صدر (قدسسره) و عدم آمیختن با توجیه و ترمیم در نوشتهها و پژوهشهای او کاملاً مشهود است و این امر در آثار او در حوزه اقتصاد بهوضوح نمایان است. کتاب «اقتصادنا» اصالت اسلامی را تثبیت میکند و بازتابدهنده اندیشه مستقل در شریعت اسلامی است. ازاینرو، شهید صدر (قدسسره) نگاهی دقیق به وضعیت امت اسلامی و مکاتب اقتصادی وارداتی دارد و جامعه مسلمان و میزان قابلیت آن برای تعامل با این مکاتب را تحلیل میکند، در حالی که نشان میدهد جامعه اسلامی با عقیده و رسالت خود همگام است. بدین ترتیب، مذهب اقتصادی در اسلام تنها راهحل موفق برای رفع عقبماندگی اقتصادی در کشورهای اسلامی بهشمار میرود.
و سید شهید (قدسسره) در بیان خطرات وابستگی اقتصادی و ناکامی رهبری این مکاتب وارداتی و کارآمدی آنها در جامعه مسلمان به تفصیل سخن میگوید و میفرماید: «و وارد کردن نظام سرمایهداری نمیتواند مشکل را حل کند، بلکه این نظام با موفقیت مواجه نخواهد شد، همانگونه که درگیری سیاسی امت با استعمار نشان داد. این امر برخی را بر آن داشت که نظام سوسیالیستی را بهعنوان متضاد نظام سرمایهداری تجربه کنند، ولی آن نیز قادر به موفقیت نیست. روشن است که هیچیک از این دو نظام نمیتوانند مشکل را حل کنند، زیرا نیاز به توسعه اقتصادی به یک روش اقتصادی صرفاً به معنای نیاز به چارچوبی از چارچوبهای سازمان اجتماعی که دولت آن را اتخاذ کند، نیست؛ هرچند میتوان توسعه را در این یا آن چارچوب قرار داد با شرط آنکه دولت آن را بپذیرد و به آن پایبند باشد، اما توسعه اقتصادی و مبارزه با عقبماندگی تنها زمانی میتوانند نقش مورد انتظار خود را ایفا کنند که چارچوبی کسب شود که امت را در آن جای دهد و بر مبنایی باشد که با آن تعامل کند. هر دو نظام فوق، جامعه اسلامی را نسبت به خود دچار ترس و نگرانی میکنند، بنابراین امکان شکوفایی نیروهای امت در این نبرد سازندگی وجود ندارد.»[7] و بهسبب این واقعیتی که سید شهید (قدسسره) بیان کرده است، برای کشف مذهب اسلامی به صورتی اصیل و زدودن هر آنچه به سبب تلاش برخی نویسندگان و پژوهشگران مزوّر به آن الصاق شده، او نامگذاریهای رایج را که در دورهای ظاهر میشد و گویی نظام اسلامی ترکیبی از نظام سرمایهداری و سوسیالیستی است، رد میکند و میگوید: «از اینرو، غلط است که جامعه اسلامی را جامعهای سرمایهداری بنامیم، حتی اگر مالکیت خصوصی برای برخی از سرمایهها و وسایل تولید مجاز باشد، زیرا مالکیت خصوصی اساس کلی نیست. و همچنین غلط است که جامعه اسلامی را جامعهای سوسیالیستی بنامیم، حتی اگر اصل مالکیت عمومی و مالکیت دولت بر بخشی از ثروتها و سرمایهها اعمال شود، زیرا شکل سوسیالیستی مالکیت اساس کلی نیست. و نیز اشتباه است که جامعه را مزاجی مرکب از این و آن بدانیم، زیرا تنوع شکلهای اصلی مالکیت در جامعه اسلامی به معنای آن نیست که اسلام ترکیبی از دو مذهب سرمایهداری و سوسیالیستی است و بخشی از هر یک را گرفته است؛ بلکه این تنوع در اشکال مالکیت بیانگر طراحی مذهبی اصیل است که بر اصول و قواعد فکری مشخصی استوار است و در چارچوبی ویژه از ارزشها و مفاهیم قرار دارد که با اصول، قواعد و ارزشها و مفاهیم سرمایهداری آزاد و سوسیالیسم مارکسیستی در تضاد است».[8]
و مطالعات سید شهید (قدسسره) با ویژگی عینیت و بیطرفی روانی نسبت به مخالفانش شناخته میشود؛ او نتایج را پیشاپیش قضاوت نمیکند و پیش از بحث و اثبات، مذهب رقیب را محکوم به شکست نمینماید. ازاینرو، در بحث خود درباره ماتریالیسم میگوید: «و اگر ماتریالیسم تاریخی آزمون علمی خود را بگذراند و موفق شود، مرجع عالی تعیین مذهب اقتصادی و نظام اجتماعی هر دوره تاریخی از زندگی انسان خواهد بود و ضروری است که هر مذهب اقتصادی و اجتماعی در پرتو قوانین آنها و بر اساس آنها مطالعه شود. اما اگر قوانین سخت و جاودان جوامع بشری شکست بخورند، طبیعی است که مارکسیسم مذهبی مبتنی بر آن فروپاشد و در آن زمان بهطور عملی ممکن است فرد مذهب مورد تایید قوانین ماتریالیسم تاریخی را نپذیرد، مانند مذهب اسلامی، و به آن دعوت کند و حتی برای آن وسعت و قدرت شمول قائل شود که با منطق مارکسیسم تاریخی سازگار نیست. ازاینرو، پژوهشگر مذهبی در حوزه اقتصادی ملزم است که نگاه جامع به ماتریالیسم تاریخی داشته باشد تا دیدگاه مذهبی خود را توجیه کند و بتواند درباره مارکسیسم مذهبی حکم اصلی و جامع صادر نماید».[9]
بنابراین، سید شهید (قدسسره) به مکاتب رقیب اجازه میدهد که از خود دفاع کنند و اگر نتوانستند، آنها را محکوم به شکست میکند، اما پیش از شنیدن دفاع، حکم صادر نمیکند.
ویژگی مدرسه شهید، امانت و صداقت است؛ در بحثهای خود با مارکسیسم، او به یک شاهد یا گفته یک نویسنده مارکسیستی اکتفا نمیکند تا بر آن برای رد مارکسیسم تکیه کند، و بخشی از عبارت او را جدا نمیکند تا بهعنوان دلیل علیه رقبایش استفاده کند، همانگونه که بسیاری از نویسندگان عمل میکنند. او این موضوع را چنین توضیح میدهد: «و برای آنکه بتوانیم روشهایی را که مارکسیسم برای اثبات مفهوم مادی خود از تاریخ بهکار میگیرد، بشناسیم، باید مجموعه عظیمی از افکار و نوشتههای ماتریالیسم تاریخی را درک کنیم، زیرا روشها بهصورت پراکنده و توزیعشده در نوشتههای مارکسیسم ارائه شدهاند».[10]
و عشق سید شهید (قدسسره) به حقیقت او را از تردیدهای رایج در میان محافل مخالف مارکسیسم بازمیدارد، مگر آنکه از صحت آنها مطمئن شود. در این زمینه میگوید:
«در محافل نویسندگان مخالف اندیشههای مارکسیستی، دو بحث درباره مارکسیسم تاریخی، بهعنوان نگاهی کلی به تاریخ، مطرح است. اول: اگر تاریخ تابع عامل اقتصادی و نیروهای تولیدکننده باشد و طبق قوانین طبیعی از فئودالیسم به سرمایهداری و سپس به سوسیالیسم پیش رود، پس چرا مارکسیسم این همه تلاش عظیم برای جمعآوری بیشترین تعداد ممکن بهمنظور انجام یک انقلاب قطعی علیه سرمایهداری میکند؟! چرا مارکسیستها قوانین تاریخ را رها نمیکنند تا این وظیفه دشوار را خود قوانین انجام دهند؟!
دوم: هر انسان بهطور ضروری احساس میکند که انگیزههای دیگری دارد که ارتباطی با عامل اقتصادی ندارد و گاهی برای آنها حتی منافع اقتصادی و زندگی خود را فدا میکند؛ پس چگونه میتوان عامل اقتصادی را محرک تاریخ دانست؟!
و پژوهش علمی عینی اقتضا دارد که دیدگاه خود را درباره این دو بحث بهوضوح ثبت کنیم؛ زیرا آنها بیشتر نشاندهنده عدم درک مفهوم مارکسیستی تاریخاند تا نشاندهنده اشتباه خود مفهوم».[11]
بنابراین، خصومت فکری میان او و مارکسیسم مانع آن نشد که این بحثها را نادرست بداند، اما او نادرستی آنها را بیش از نادرستی خود مفهوم (ماتریالیسم تاریخی) میداند.
و انتشار کتاب «اقتصادنا» نقطه عطف تاریخی در ماهیت منازعه میان نظام اسلامی و نظام مارکسیستی بود؛ زیرا نوشتهها و پژوهشهایی که پیش از «اقتصادنا» منتشر شده بودند، صرفاً بلندگوهایی برای تخریب مارکسیسم و نظام سوسیالیستی در اتحاد جماهیر شوروی بودند و بازتاب آنچه سرمایهداری غرب ادعا میکرد. این موضوع، از دید سید شهید (قدسسره) شایسته ذکر نیست؛ بلکه انتشار کتاب او انتقال از جایگاههای منازعه موهوم، که در آن علمای اسلام و متفکرانش گویی ابزار تبلیغاتی سرمایهداری غرب بودند، به جایگاههای منازعه فکری، تمدنی و علمی بهطور همزمان بود.
اما: ممکن است سید شهید (قدسسره) ناچار شود درباره عملیات پاکسازی که در اتحاد جماهیر شوروی رخ داد و با خشونت همراه بود و برجستهترین رهبران شوروی از وزرا و اعضای کمیتههای مرکزی و اعضای حزب را هدف قرار میداد، بدون توجه به پاکسازی دشمنانشان، سخن بگوید؛ اما او این موضوع را با سرعت بسیار بالا بازگو میکند و پس از آن میگوید: «و مقصود ما از این بیان، تخریب نهاد حاکم در جامعه سوسیالیستی نیست ـ و تخریب هدف این کتاب نیست ـ بلکه هدف تحلیل علمی مرحله سوسیالیستی است تا دریابیم چگونه ذات مادی و دیکتاتوری آن به شرایط طبقاتی میانجامد که از آن انواع هولناک منازعه برمیخیزد؟! و اینگونه است که تجربهای که برای نابودی طبقاتی شکل گرفته بود، خود دوباره آن را پدید آورد».[12]
ارزش «اقتصادنا»
اگرچه مطالعات اسلامی متعددی در حوزه اقتصاد اسلامی منتشر شده است، اما ارزش کتاب «اقتصادنا» و جایگاه آن در میان این مطالعات چیست؟
برای پاسخ به این پرسش، دو متن از نویسندگان اسلامی نقل میکنیم که ویژگیهای ممتاز پژوهش شهید صدر (قدسسره) و تفاوت آن با مشابههایش را، با وجود گذشت یکچهارم قرن از تألیف، نشان میدهد.
دکتر محمد المبارک در بررسی مطالعات انجامشده در زمینه اقتصاد اسلامی میگوید: «میتوان از میان این تألیفات چهار نمونه را ذکر کرد که شاید بهترین آنها در موضوع باشند، با تفاوتهایی در ویژگیها و شرایط تألیفشان:
1ـ «عدالت اجتماعی در اسلام» اثر سید قطب (رحمهالله) که کتابی پیشگام در جهان عرب و اسلام بود و تأثیر عمیق و گستردهای داشت. این کتاب به بسیاری از زبانهای اسلامی ترجمه شد و همچنان ارزش خود را حفظ کرده است، زیرا شامل خطوط عمیق و مفاهیم روشن همراه با تعیین هدفی است که برای آن تدوین شده بود، و همانگونه که خود نویسنده میگوید، هدف «سیاست مالی» در ارتباط با عدالت اجتماعی بود، نه نگارش درباره «نظام اقتصادی در اسلام».
2ـ «اسلام و نظامهای اقتصادی معاصر» اثر استاد ابوالاعلی مودودی، که شاید استاد مودودی از نخستین مؤلفان مسلمان در نگارش درباره این موضوعات بود. او این مباحث را در رسائل و پژوهشهایی به زبان اردو منتشر کرد و پس از سالها به عربی ترجمه شد و در کشورهای عربی منتشر گردید. همچنین او پژوهشها و تألیفات ارزشمند دیگری دارد، از جمله کتابی درباره ربا و دیگری درباره مالکیت زمین، و آثارش با ارائهای فکری و عینی متمایز میشوند.
3ـ «سوسیالیسم اسلام» اثر دکتر مصطفی السباعی (رحمهالله)، که با غنای محتوا و نظم آن و شدت دعوت به نظام اسلام متمایز است. هرچند بر او گرفته شده که در تفسیر برخی متون با شبیهسازی به سوسیالیسم، بهدلیل تلاش برای دفع آن و سد راه آن، وسعت به خرج داده است؛ اگرچه رحمتالله علیه، پیش از وفات خود، قصد داشت چاپی از کتاب را منتشر کند که برخی از آرای او تعدیل و مقاصدش روشن شود تا سوءتفاهمها رفع گردد، چنانکه خود از او آموختهایم.
4ـ «اقتصادنا» اثر پژوهشگر و متفکر اسلامی، سید محمد باقر صدر، که نخستین تلاش علمی یکتا برای استخراج نظریه اقتصادی اسلام از احکام شریعت است. در این کتاب، احکام شریعت بهصورت تفصیلی مورد بررسی قرار گرفته و مؤلف در آن اصالت فقهی را با مفاهیم و اصطلاحات علم اقتصاد ترکیب کرده است. کتاب در دو جلد بزرگ تدوین شده است: جلد اول به معرفی و نقد علمی مکاتب سرمایهداری و مارکسیستی اختصاص دارد و جلد دوم به استخراج اصول نظریه اسلامی در اقتصاد میپردازد».[13]
و بهوضوح پیداست که ویژگی متمایز «اقتصادنا» نسبت به دیگر مطالعات، اصالت و جامعیتی است که بسیاری از پژوهشها، بلکه اکثر آنها، از آن بیبهرهاند. زیرا پژوهشهای اقتصادی پیش و پس از انتشار «اقتصادنا» محدود به ارائه برخی مفاهیم اسلامی در حوزه اقتصاد یا بررسی برخی مسائل اقتصادی و مقایسه آنها با احکام اسلامی بوده است، در حالی که «اقتصادنا» نظریهای کامل و یکپارچه از اقتصاد اسلامی ارائه میدهد، امری که در مطالعات پیش از «اقتصادنا» و حتی پس از آن بیسابقه است.
اقبال آساریا در مقالهای درباره تحلیل و نقد کتاب «اقتصاد در اسلام» پروفسور سید نواب نقوی مینویسد: «مطالعات اقتصاد اسلامی در بیست سال گذشته مسیر رشد و شکلگیری یافتهاند و بیشتر این مطالعات در دو دسته متمایز قرار میگیرند:
اول: مطالعاتی که توسط آگاهان به فقه اسلامی تدوین شدهاند. این مطالعات شامل رسائل پراکندهای است که به گردآوری مجموعهای از احکام اسلامی مربوط به سازماندهی زندگی اقتصادی پرداختهاند، اما به سطح تلاش برای کشف چارچوب نظری مشخصی برای اقتصاد اسلامی نرسیدهاند. این آثار بیشتر شبیه فصلهایی است که مورخان مسلمان اولیه در حوزه مسائل اقتصادی نوشتهاند و بنابراین، این مطالعات فراتر از ارائه منابع و اسنادی که پژوهشگران در حوزه اقتصاد اسلامی از آنها بهرهمند شوند، نمیروند.
دوم: مطالعاتی که توسط روشنفکران مسلمان، که اقتصاد را در دانشگاههای غربی آموختهاند، نوشته شده است. این مطالعات تلاش کردند برخی از احادیث و آیات قرآن را برای پشتیبانی از دیدگاهی که به آن رسیدهاند بهکار گیرند و بر آن، ادعایی با صبغه اسلامی ببخشند. خلاصه پژوهشهای این گروه، کشاندن اقتصاد اسلامی به ذوق و روش سازماندهی اقتصادی در جهان سرمایهداری است، با تأکید بر مسئولیت دولت اسلامی در تحقق رفاه اجتماعی برای فرزندان امت و کوشش برای یافتن راههایی بهمنظور رهایی از معاملات ربوی که معمولاً نظام سرمایهداری با آن مواجه است. علاوه بر این دو نوع، تلاشهای پراکنده دیگری نیز برای کشف نظریهای منسجم از نظام اقتصادی اسلام صورت گرفته است که از آن جمله، دستاورد قابل توجه شهید محمد باقر صدر در «اقتصادنا» است. با اینکه پژوهشهای این کتاب در حدود یکچهارم قرن گذشته انجام شده، «اقتصادنا» همچنان تازهترین مطالعات در حوزه مفهوم مالکیت، بهویژه مالکیت زمین در اسلام، محسوب میشود و نخستین تلاش برای ارائه چارچوب نظری محکم برای نظام اقتصادی در اسلام است که بر اساس جمعآوری و سازماندهی احکام مختلف اسلامی مرتبط با سازماندهی زندگی اقتصادی استوار است».[14]
عجیب است که یک تلاش تأسیسی و بدوی ـ به تعبیر سید شهید (قدسسره) ـ پس از گذشت یکچهارم قرن از تألیف و رحلت مؤلف آن، همچنان تازهترین مطالعات در حوزه اقتصاد اسلامی باقی مانده و هنوز نیازمند توجه اندیشمندان برای ادامه مسیر است که شهید صدر (قدسسره) در تلاش برای کشف نظریه اسلامی در اقتصاد گشوده بود. و آنچه یک نویسنده اسلامی در اینباره گفته، زیباست: «اقتصادنا کتاب و نویسندهای مظلوم است که تاکنون نقطه آغازین آن مورد توجه قرار نگرفته و مسیرش در سطح پژوهش و تحقیق پیگیری نشده، با وجود اثر فرهنگیای که این کتاب هدفمند ایجاد کرده و میکند».[15]
ملاحظاتی درباره «اقتصادنا»
مکتب اسلامی پیش از این از مطالعات نوین، از جمله مطالعات اقتصادی، بیبهره بود و نیاز به چنین پژوهشهایی پس از هجوم فرهنگهای غربی و شرقی آشکار شد، بهگونهای که برخی از فرزندان امت اسلامی با حرارت و علاقه آنها را وارد کردند. در این میان، علمای فاضل برای استخراج مفاهیم اسلامی در این حوزههای نوین اقدام کردند و در رأس آنان امام صدر (قدسسره) بود که در پژوهشهای مختلف خود در آن زمان، پیروزی بزرگی برای اندیشه اسلامی بهدست آورد و دیدگاههای وارداتی، با پذیرش شکست و ناامیدی، عقبنشینی کردند.
و انتشار کتاب او «اقتصادنا» پاسخگویی به نیاز و ضرورت اسلامی بود و به منبعی برای مطالعات اسلامی در حوزه اقتصاد تبدیل شد که استادان و اندیشمندان در پژوهشها و مطالعات اقتصادی خود از آن بهره میگرفتند.
استاد یحیی الحاج عثمان، دبیر کمیته علما در حزب اسلامی مالزی، درباره پروژه سید شهید میگوید: «در آغاز تدریسم در دانشگاه، مأمور شدم درس «مالیه عمومی» را تدریس کنم که دروس اقتصادی بود و نوشتهها درباره اقتصاد اسلامی در دهه هفتاد اندک و نوین بودند. در کتاب او «اقتصادنا» و پیش از آن در مقالاتش که با اشتیاق دنبال میکردیم، بهترین راهنمایی و پشتوانه علمی را برایمان فراهم یافتم».[16]
سید شهید (قدسسره) در اوج جوانی خود به ضعف آگاهی و فرهنگ اسلامی در حوزههای مختلف، از جمله فرهنگ اقتصادی و دیدگاه اسلامی در این حوزه، که امروزه یکی از مهمترین زمینههای مرتبط با زندگی انسان است، پی برد. از این رو، او به پژوهش، نگارش و نظریهپردازی پرداخت و این احساس در مقالات و پژوهشهایش نمود یافت که مهمترین آنها کتاب «اقتصادنا» است.
سید شهید (قدسسره) با تمام توان و ارادهای راسخ برای مشارکت در نظریهپردازی جهت ایجاد بانک اسلامی، دعوت مسئولان پروژه «بيت التمويل الإسلامي» در کویت را پذیرفت و طرح خود را ارائه داد که در کتاب او «البنك اللاربوي في الإسلام» منعکس شد[17] و این اثر از مهمترین و دقیقترین پژوهشهای ارائهشده به شمار میرود. همچنین او در تدوین خطوط اصلی اقتصاد اسلامی نقش داشت[18] و این را در پژوهشی کوتاه برای نهادهای ذیربط در جمهوری اسلامی تازهتأسیس ایران ارائه کرد تا در تدوین قانون اساسی اسلامی مشارکت داشته باشد.
سید شهید (قدسسره) در ارتقای سطح فرهنگی جامعه اسلامی در حوزه اقتصاد نیز کوتاهی نکرد و حلقه درسی تشکیل داد که پیش از آن در دانشگاه نجف الأشرف سابقه نداشت؛ دانشگاهی که محدود به تدریس فقه و اصول بود و به دیگر حوزههای فکری و فرهنگی توجهی نمیکرد. این حلقه برای نخستین بار در مسجد آل جواهری تشکیل شد تا کتاب او «اقتصادنا» تدریس شود.[19]
این احساسات صادقانه و مسئولانه که امام صدر (قدسسره) در ساختن جامعهای آگاه اسلامی داشت، پیش از آن توسط اندیشمندان اسلامی مورد توجه قرار نگرفته بود. مسیر علمی که سید شهید (قدسسره) پیمود، هنوز ادامه نیافته است و این خود راز رکود در نگارشهای مربوط به مسائل اقتصادی است. نظریه اقتصادی اسلامی یکپارچهای که باید توسط اندیشمندان و علمای اسلامی مورد بررسی و تحقیق قرار میگرفت، هنوز به آن توجه نشده است، هرچند سید شهید (قدسسره) مایل بود در برخی مطالب کتاب خود گسترش بیشتری دهد، اما موفق به این کار نشد و این امر بر مسئولیت اندیشمندان اسلامی میافزاید.
پس از گذشت زمان طولانی از انجام تلاش سید شهید (قدسسره)، تنها برخی ملاحظات بر کتاب «اقتصادنا» منتشر شده است که فراتر از نقد روش ارائهشده در کتاب نیست. در اینجا به دو ملاحظه اشاره میکنیم:
اولین مورد، نظر دکتر محمد المبارک است که میگوید: «خوب بود اگر مؤلف در ارائه آراء فقهی که بدانها استناد کرده، تنها به مذهب جعفری اکتفا نمیکرد، چنانکه اغلب این کار را کرده، و آن را شامل دیگر مذاهب فقهی نیز مینمود. در این صورت تصویر کاملتر و تمامتری پدید میآمد، هرچند این امر از ارزش کتاب بهعنوان بیانگر نظریه اسلامی نمیکاهد، زیرا این آراء تقریباً در همه مذاهب مشترک است، اما گسترش چارچوب، دلالت و اثر مفید وسیعی دارد».[20]
و پاسخ به این نکته آن است که شهید صدر (قدسسره) گهگاه آراء فقیهان از مذاهب فقهی مختلف را نقل میکرد، مانند مسأله تعیین «أرض السواد» و غیره. آنچه دکتر محمد المبارک آورده، پیش از آنکه پاسخی به سید شهید باشد، نقد خود اوست، زیرا در کتاب «الاقتصاد: مبادئ وقواعد عامة» تنها به آراء مدرسه اهل بیت (عهم) پرداخته نشده، بلکه اغلب بر دیدگاه و سخن یک فرد، یعنی ابنتیمیه، تمرکز شده است، با وجود مشکلات و ضعفهای فراوان در ارزیابی صحیح آن آراء.[21]
علاوه بر این، انتخاب سید شهید (قدسسره) برای ارائه و تمرکز بر آراء مدرسه اهل بیت (عهم) باعث میشود که بررسی گستردهتری از اجتهادات مختلف فراهم شود، در حالی که این اجتهادات در دیگر مذاهب فقهی محدود است، بهدلیل بسته بودن باب اجتهاد در آنها و باز بودن اجتهاد در مدرسه اهل بیت (ع).[22]
و به نظر میرسد که اشکالی که دکتر محمد المبارک مطرح کرده، جنبه سلیقهای و مزاجی دارد یا بهتر بگوییم، نسبی است. زیرا در حالی که دکتر المبارک کتاب «اقتصادنا» را کمارجاع به آراء دیگر مذاهب فقهی دانسته، دکتر أحمیده النیفر کتاب «اقتصادنا» را شاهدی بر عبور شهید (قدسسره) از اختلافات فرقهای میداند، چرا که او از منابع اهل سنت بسیار استفاده کرده است[23] این موضوع اهمیت اشکال مطرحشده را کاهش میدهد.
دوم: که توسط یکی از نویسندگان اسلامی مطرح شده است. او میگوید:
«نکتهای که در اینجا قابل توجه است آن است که روش بهکاررفته در «اقتصادنا» برای کشف نظریه اقتصادی اسلام، خود را از تأثیرات شخصی خالی نمیسازد و بهعنوان یک مبنای محکم که پژوهشگران مختلف بتوانند در فرآیند کشف، بیطرفی را تضمین کنند، عمل نمیکند. اگرچه ما استثنای فقیهی مانند شهید صدر (قدسسره) را قائل شده و بحق برای او ظرفیت درک فضای کلی شریعت و رفتار صحیح در نزدیک شدن به واقعیتهای شریعت را تصدیق میکنیم، اما هنگامی که روش «اقتصادنا» را بهعنوان یک رساله روششناسانه عمومی برای مطالعه اقتصاد اسلامی مورد قضاوت قرار دهیم، مییابیم که فرایند تفسیر احکام به شیوه ارائهشده در «اقتصادنا» تضمینکننده جلوگیری از آشفتگی دیدگاهها نیست، زیرا درِ پژوهش برای سایر محققان باز است. دیدگاههای متعدد در فقه اسلامی، راه را برای اجتهادات نظری گوناگون در تعیین جهتگیری مذهبی اقتصاد اسلامی هموار میکند».[24]
به نظر میرسد این ملاحظه بر اساس مشروعیت اجتهاد چندان محکم نیست و سید شهید (قدسسره) نیز بر این نکته تأکید کرده است. او میگوید: «چون تصویری که ما از مذهب اقتصادی شکل میدهیم، مبتنی بر احکام و مفاهیم است، انعکاسی از یک اجتهاد خاص به شمار میآید، زیرا آن احکام و مفاهیم که تصویر بر آنها متکی است، نتیجه اجتهادی خاص در فهم متون و شیوه هماهنگی و جمعآوری آنهاست. از آنجا که تصویری که از مذهب اقتصادی شکل میدهیم، اجتهادی است، لزوماً تصویر واقعی نیست، زیرا خطا در اجتهاد ممکن است رخ دهد. به همین دلیل، ممکن است اندیشمندان اسلامی مختلف، تصاویر متفاوتی از مذهب اقتصادی ارائه دهند، زیرا این تصاویر بیانگر فرآیند عملی اجتهادی است که اسلام آن را مجاز دانسته، تصویب کرده و برای آن روشها و قواعدی قرار داده است».[25]
سید شهید (قدسسره) ضرورت وجود عنصر شخصیّت در اجتهاد را میپذیرد، مشروط بر آنکه این اجتهاد در چارچوب اسلامی باشد؛ یعنی فرآیند اجتهاد مشروع است، مادامی که محدود به چارچوب کتاب و سنت و مطابق با شرایط عمومی باشد که تجاوز از آن جایز نیست. ضرورت تعدد اجتهادات نیز در تقویت اقتصاد اسلامی نقش دارد، زیرا این اجتهادات سرمایهای ارزشمنداند که میتوان از همه آنها بهعنوان مشروعیت اسلامی بهره برد و نویسنده میتواند قویترین و هماهنگترین اجتهادها با واقعیت شریعت را انتخاب کند. هرچند این نوع از شخصیت و اجتهاد، آزادی کامل نیست، اما آزادی در محدوده اجتهادات مختلف است، به تعبیر سید شهید (قدسسره).
بله! سید شهید (قدسسره) از آن نوع از خودمحوری و ذهنینگری که منابع آن پیشتر ذکر شد—شامل ترکیب متن در چارچوب خاص، انتزاع آن از شرایط و مقتضیاتش، و اتخاذ موضع از پیش تعیینشده نسبت به متن—هشدار میدهد و از آن پرهیز میکند.
[1]. فلسفتنا، ص۴۰۰.
[2]. مقدمة الطبعة الأولى من كتاب اقتصادنا، ص۲۷.
[3]. نظام الإسلام ـ الاقتصاد: مبادئ وقواعد عامة، دکتر محمد المبارک، ص۱۲، چاپ مؤسسه همکاری ریاست در امور روابط بینالملل در سازمان رسانهای اسلامی در ایران.
[4]. اقتصادنا، ص۳۹۵.
[5]. اقتصادنا، ص۴۰۴.
[6]. اقتصادنا، ص۳۳.
[7]. مقدمه چاپ دوم کتاب اقتصادنا.
[8]. اقتصادنا، ص۲۹۷.
[9]. اقتصادنا، ص۴۰.
[10]. اقتصادنا، ص۷۰.
[11]. اقتصادنا، ص۱۰۲.
[12]. اقتصادنا، ص۲۳۷.
[13]. الاقتصاد: مبادئ وقواعد عامة، دکتر مبارک، ص۲۰.
[14]. مجلة الفجر، ص۱۶۰ (شماره اول سال اول ۱۴۰۳هـ)، از مقالهای از استاد حید آل حیدر.
[15]. همان منبع، ص۱۶۱.
[16]. جريدة الجهاد، ص۱۲، شماره ۷۱، ۹ ربیعالثانی ۱۴۰۳هـ.
[17]. سید شهید (ره) در ارائه طرح خود برای تأسیس بانک اسلامی، دو حالت را متمایز کرد: حالت اول ارائه طرح بانک اسلامی در فضای فاسد، یعنی در شرایط غیاب حکومت اسلامی، و حالت دوم ارائه طرح بانک اسلامی در فضای حکومت اسلامی. وی طرح خود را نماینده حالت اول دانست و از این رو، از امت اسلامی خواست که طرح دوم را در چارچوب حکومت اسلامی جدید ارائه دهند، که شهید صدر (ره) موفق به ارائه آن نشد.
[18]. پاسخ سید شهید (ره) به پرسشی از نخبگان علما لبنان درباره طبیعت قانون اساسی اسلامی، که در پنج حلقه تحت عنوان «الإسلام يقود الحياة» نوشته شد.
[19]. مجلة الجهاد، ص۷۷، شماره ۲۱، ۱۴۰۳هـ، از مقالهای از سید حسن شبر.
[20]. الاقتصاد: مبادئ وقواعد عامة، ص۲۱، محمد المبارک.
[21]. در یادداشت شیخ محمد علی التسخری در حاشیه کتاب دکتر مبارک.
[22]. مجلة الفجر، ص۱۶۱، شماره ۱، ۱۴۰۳هـ.
[23]. رجوع شود به ص۷۵ همین تحقیق.
[24]. مجلة الفجر، ص۱۵۶، شماره ۱، ۱۴۰۳هـ.
[25]. اقتصادنا، ص۴۰۳.