پدیدآورنده: محمدتقی آخوندزاده
منبع: گلبرگ، فروردین ١٣٨٣، شماره ۴٩
ولادت
در تاریخ 2۵ ذوالقعده 1٣۵٣ قمری، در شهر کاظمینِ عراق، نوزادی دیده به جهان میگشاید که نامش را سیدمحمد باقر میگذارند.
این کودک دومین فرزند خانواده بود. پدر این نوزاد، آیتالله سید حیدر، از مجتهدان بنام و مشهور، و مادرش دخترِ آیتالله شیخ عبدالحسین آل یاسین، از زنان متقی و پرهیزکار بود. پس از چهار سال نوزاد دیگری در این خانواده روحانی به دنیا آمد که نام وی را آمنه بنتالهدی میگذارند. سرنوشت این برادر و خواهر از ولادت تا شهادت درهم آمیخته شد تا حماسه ای شورانگیز شود.
فقدان پدر
چند ماه از ولادت آمنه بنتالهدی، خواهر گران قدر سیدمحمد باقر صدر نگذشته بود که، بر باغ پرشکوفه عمرِ پدر این خواهر و برادر، برگ خزان نشست و گلهای سعادت و خوش بختی این خانواده پژمرده شدند. رنگ یتیمی، در چهره سیدمحمدباقرِ چهار ساله و آمنه نوزاد آشکار شد. از این پس، این برادر و خواهر یتیم، سرنوشتی هم رنگ پیدا کردند و در تمام فراز و نشیبهای زندگیِ پرملال و اندوه، شریک غم و شادی هم دیگر شدند. پس از رحلت پدر، سیدمحمدباقر و آمنه بنتالهدی، در سایه همت و حمایت مادری مهربان و پرهیزکار و برادر گران قدرشان، سید اسماعیل رشد و پرورش یافتند و بزرگ شدند و قدم در راه زندگی و جهاد و مبارزه نهادند.
تحصیل علم
آیتالله سیدمحمد باقر صدر از ابتدای پنج سالگی به مدرسه رفت و از همان ابتدا، آثار نبوغ چشم گیر و درخشانِ او نمایان شد. آوازه نبوغ بی مانند و استعداد سرشار وی از مدرسه فراتر رفت.
مسؤولان امور آموزشی و پرورش عراق که از استعداد بی کران و تیز هوشی سید محمد باقر صدر، آگاهی یافتند، تصمیم گرفتند او را به مدرسه تیزهوشان دولتی بگذارند و سپس به دانشگاههای اروپا اعزام کنند. اما نه تنها مادر و برادرش مخالف این امر بودند بلکه خود ایشان راضی به این کار نشد. سرانجام با راهنماییهای دو دایی فقیه و دانشمندش؛ آیتالله و شیخ محمد و آیتالله در شیخ مرتضی آل یاسین، تصمیم گرفتند که سیدمحمد باقر، به تحصیل علوم حوزوی و اسلامی بپردازد و نبوغ خویش را در راه نشر معارف الهی به کار گیرد.
تحصیل علوم حوزوی
آیتالله سیدمحمد باقر صدر، در راه تحصیل علوم دینی از همان ابتدای نوجوانی تلاش نمود. بسیار از کتابهای درسی فقه و اصول را که طُلاب حوزه در طول چند سال نزد استادان بزرگ میخوانند، بی استاد مطالعه نمود و بدین گونه درسهای دوره سطح را، به طور شگفت انگیزی، در مدتی کوتاه گذراند. آیتالله سیدمحمدباقر صدر در کنار تحصیل، به آموزش و تدریس علوم مختلف به خواهر کوچکش؛ آمنه بنتالهدی پرداخت.
بدین وسیله، بنتالهدی ادبیات، تاریخ، فقه، اصول و قرآن را از برادرش آیتالله سیدمحمد باقر صدر آموخت.
مرجعیت بی سابقه
نایل شدن آیتالله صدر به درجه اجتهاد و فقاهت، پیش از بلوغ شرعی در تاریخ شیعه کم مانند و شگفت انگیز بود، اما مرجعیت این فقیه جوان و تقلیدِ مردم عراق و دیگر بلاد عربی از او بسی شگفت انگیزتر مینمود؛ زیرا او پیش از رسیدن به چهل سالگی از مراجع بزرگ محسوب میشد. بنابراین، مرجعیتِ آیتالله صدر و تقلید مردم از او، در تاریخ مرجعیت شیعه از حادثههای استثنایی و یگانه است.
شهید صدر و یاد سالار شهیدان
پس از رحلت آیتالله العظمی حکیم، در سال 1٣٩٠ قمری، دوران مرجعیت آیتالله صدر آغاز شد و بسیار از مردم عراق از او تقلید کردند. ایشان روزهای جمعه از صبح تا شب و در روزهای دیگر، یک ساعت قبل از اذانِ ظهر، درِ خانه اش را به روی مردم باز میکرد و آنان برای حلّ مشکلات فکری و علمی خویش به خانه او میرفتند.
چهارشنبه هر هفته، بعد از نماز مغرب و عشا، مجلس عزا و روضه خوانی به یاد سالار شهیدان، امام حسین علیه السلام ، در خانه اش بر پا میشد. بسیار از عالمان و جوانان و دانش جویان در این مجلس شرکت میکردند. به این وسیله آیتالله صدر فرهنگ حماسه و شهادت و فلسفه عاشورا را زنده نگه میداشت.
دستگیری آیتالله سیدمحمد باقر صدر
در سال 1٣٩2 قمری، رژیم بعث عراق، دستگیری و شکنجه مبارزان مسلمان را افزایش داد. شهید آیتالله صدر که از رهبران مبارزان مسلمان بود و به نفع اسلام و مسلمین تبلیغ مینمود. بر اثر بیماری در بیمارستان بستری گردید اما حکومت عراق، در بیمارستان هم ایشان را راحت نگذاشت و بر آن شد که ایشان را دستگیر کند. ابتدا بیمارستان را محاصره کرده و سپس آیتالله صدر را با همان بیماری و ضعف، به بخش زندانیان بیمارستان کوفه بردند و دستبند زدند، ولی مدتی نگذشت که مردم مسلمان با اجتماع پرشکوه و اعتراض به دستگیری ایشان، سبب آزادی آیتالله صدر و شکست دشمنان اسلام شدند.
فتوای آیتالله شهید صدر
پیش از پیروزی انقلاب اسلامی ایران، شهید آیتالله سیدمحمد باقر صدر، از انقلاب اسلامی ایران حمایت میکرد و روز به روز رابطه خویش را با حضرت امام خمینی رحمهم الله افزایش میداد. نامه ای به امام، در پاریس نوشت و از انقلاب شکوه مند ایران ستایش کرد و آمادگی خود را با تمام شجاعت اعلام نمود. در این راه، فتوای تاریخی خود را درباره انقلاب اسلامی صادر نمود:
بسم الله الرحمن الرحیم. کسانی که در ایران برای دفاع از اسلام و مسلمین قیام کرده و کشته میشوند، شهید هستند و خداوند آنان را با امام حسین علیه السلام ، در بهشت محشور میگرداند. ان شاءالله تعالی. سیدمحمد باقر صدر.
فتوای جهاد
پس از آن که حکومتِ عراق، ظلم و ستم خویش را افزایش داد و به کشتار مردم مسلمان و روحانیان ادامه داد. آیتالله سیدمحمدباقر صدر در فتوایی اعلام جهاد نمود و فرمود:
بسم الله الرحمن الرحیم. بر همه ملت مبارز و مسلمان عراق واجب کفایی است که به قیام مسلحانه علیه حزب بعث و سردمداران آن دست زنند… تا خود را از چنگال این دژخیمان خون خوار نجات دهند. سیدمحمدباقر صدر.
پس از صدور این فتوا، حکومت عراق وحشت کرد و بی درنگ منزل شهید صدر را محاصره نمودند.
پیام بنتالهدی
بنتالهدی، خواهر آیتالله شهید صدر که همواره، هم گام و دوشادوش شهید صدر، در راه زنده نگه داشتن اسلام، مبارزه میکرد، در پیامی شورانگیز چنین گفت:
به خدا سوگند! من در آرزوی شهادت در راه خدا زنده ام. من تا زمانی که مطمئن هستم، کارم برای خداست، به راه خود ادامه خواهم داد؛ چه در این راه بمیرم و چه زنده بمانم، امّا شهادت آرزویی است که مُدام مرا به سوی خود میکشد. تا خدا چه خواهد.
جواب کوبنده
وقتی شهید آیتالله صدر را، حکومت عراق دستگیر کرد، رئیس سازمان امنیت نجف، از ایشان پرسید که تو عرب هستی، چرا از ایران و انقلاب آن طرف داری میکنی و چرا همه فعالیتهای خودت را در راه کمک به ایران و خمینی منحصر کرده ای. چرا برای مطهری که یک آخوند فارسی زبان ایرانی بود، در نجف مجلس ختم بر پا میکنی و برای چه با خمینی رحمهم الله مکاتبه میکنی؟ آیتالله صدر با خشم گفت:
من یک مسلمانم و در برابر همه مسلمانانِ جهان، مسؤول هستم و باید به مسؤولیت جهانی خویش عمل کنم. و این مربوط به عرب و عجم، ایران و غیر ایران نیست. و از این راه یک قدم به عقب نخواهم گذاشت.
پیام بنتالهدی صدر
هنگامی که آیتالله سیدمحمدباقر صدر، توسط رژیم بعث عراق دستگیر شد، یکی از یاران و دوستان آیتالله صدر به بنتالهدی خواهر شهید صدر پیشنهاد کرد که مدتی سکوت نماید و پنهان شود و در برابر ظلم و ستم رژیم عراق اعتراض نکند، اما بنتالهدی در جواب چنین گفت:
مسؤولیت شرعی، ما را بر آن میدارد که در برابر ظلم و ظالم، این چنین موضع گیری کنیم. دیگر زمان سکوت به سر آمده است. ما باید صفحه دیگری از جهاد و مبارزه بگشاییم. ما سالهای متمادی سکوت کرده ایم و هر چه بیشتر سکوت کنیم.
دشمنان ما گستاخ تر میشوند. چرا باید ساکت باشیم؟
آن گاه بنتالهدی به سوی مرقد مولا علی میرود و پس از زیارت، در بازار شهر ندای اللّه اکبر سر میدهد و علیه رژیم بعث عراق، برای مردم تبلیغ میکند.
شهادت
رژیم بعث عراق، در تاریخ 1۶ فروردین 1٣۵٩، آیتالله سیدمحمدباقر صدر و خواهرش بنتالهدی را دستگیر و به بغداد میبرد. رئیس سازمان امنیت کشور عراق، آیتالله صدر را به مرگ تهدید میکند و از ایشان میخواهد که چند کلمه، علیه انقلاب اسلامی ایران بنویسد تا از مرگ نجات یابد. اما آیتالله صدر مخالفت کرده و میگوید: «من آماده شهادتم.» آن گاه این خواهر و برادر مجاهد و عالم را به شکنجه گاه میبرند و به شهادت میرسانند. سرانجام در تاریخ 1٩ فروردین 1٣۵٩، در نیمههای شب جنازه آن دو شهید را به خانواده شان تحویل میدهند.
راهشان هم چنان پُر ره رو و پایدار باد!
پیام امام خمینی و شهادت آیتالله صدر
پس از شهادت آیتالله سیدمحمد باقر صدر و خواهر گران قدرش بنتالهدی صدر، حضرت امام خمینی در پیامی فرمود:
بسم الله الرحمن الرحیم. انالله و انا الیه راجعون. با کمال تأسف… مرحوم آیتالله شهید سیدمحمد باقر صدر و هم شیره مکرّمه مظلومه او که از معلمین دانش و اخلاق و مفاخر علم و ادب بود… با وضع دل خراشی به درجه رفیعه شهادت رسیدهاند… . این جانب برای بزرگ داشت این شخصیت علمی و مجاهد که از مفاخر موزههای علمیه از مراجع دینی و متفکران اسلامی بود، از روز چهارشنبه سوم اردیبهشت به مدت ٣ روز عزای عمومی اعلام میکنم…. و از خداوند متعال، خواستار جبران این ضایعه بزرگ میباشم.
دوم اردیبهشت 1٣۵٩. روح الله الموسوی الخمینی.
آثار علمی شهید آیتالله صدر
اگر چه شهید آیتالله سیدمحمدباقر صدر، همواره در سنگر جهاد و مبارزه بود، با این وجود، 22 اثر گران بهایی از او به جای مانده که مهم ترین آنان عبارتند از:
1ـ فَدَکْ در تاریخ.
2ـ نهایت اندیشه در علم اصول.
٣ـ فلسفه ما.
۴ـ اقتصاد ما.
۵ـ فتوای روشن.
۶ـ بانک بدون ربا در اسلام.
٧ـ امام مهدی، حماسه ای از نور.
8ـ ولایت از نظر عقل و فطرت.
٩ـ نقش امامان در اسلام.
1٠ـ نظام عبادت از دیدگاه اسلام.