دکتر حسن لاهوتیان در نشست «مبانی، رویکردها و نوآوریهای کلامی شهید صدر» به تبیین نوآوریهای کلامی شهید صدر پرداخت.
وی گفت: خیلی متفکران ما دیدگاههای مشابه شهید صدر از حیث کلامی داشتهاند، اما بهخاطر اینکه اینها مبانی خودش را پیدا نکرده، مورد توجه قرار نگرفته است.
وی افزود: مثلاً در مسئلۀ جبر، اصولیین قائلاند مسئلۀ جبر یک پاسخ متفاوتی با آنچه فیلسوفان میگویند دارد. بحثی را تحت عنوان سلطنت بیان میکنند. در آثار محقق نائینی و آقای خوئی نمیتوانیم ارتباطی با این برقرار کنیم، چون اینها مبانی لازم خودش را ندارد.
توسعه شهید صدر در مواد قضایا و طرح عنوان سلطنت
وی ادامه داد: مثلاً در قاعده وجوب: «الشیء ما لم یجب لم یوجد» میگویند این را قبول نمیکنیم. انسان نسبت به افعال خودش سلطنت دارد و وجوب بر او حاکم نیست. ما با نگاه فیسلوفانه قبول نمیکنیم و میگوییم قاعدۀ عقلی قابل تخصیص نیست.
دکتر لاهوتیان افزود: شهید صدر در همین بحث اولا بین مسئله کلامی جبر و مسئله فلسفی جبر تفکیک کرده. از حیث کلامی میپرسیم فاعلِ افعال انسان کیست؟ خدا یا انسان؟ اینجا امر بین الامرین مطرح میشود. اما یک مسئله فلسفی جبر داریم که طبق قاعده وجوب، هر کاری و هر معلولی وقتی موجود میشود که ضرورت پیدا کند. ما هم مثل دیگر علتها در سلسله این علتها وجوب پیدا میکنیم، فعالیت ما هم ضرورت پیدا میکند.
وی افزود: شهید صدر برای سلطنتی که ما بر افعال خودمان داریم در فلسفه مبنای فلسفی درست کرده.
او ادامه داد: در جایی که میگوییم مواد قضایا امتناع، وجوب و امکان است، شهید صدر در این حصر خدشه میکند. نسبت چهارمی تحت عنوان سلطنت بیان میکند که در رابطه بین انسان و افعال خودش است. هر فاعل مختاری با افعال خودش نسبت سلطنت دارد.
طرح توالد ذاتی و جایگاه احتمال در اندیشه شهید صدر
او گفت: مبنای دوم همین نظریه معرفتشناختی و توالد ذاتی است و احتمال کلاً در نظام فکری شهید صدر خیلی نقش ایفا کرده. در نظریه شناخت ایشان هست. در اصولشان احتمال را از باب حقالطاعه استفاده میکند و مطلق احتمال را منجز میداند. یک جای دیگر هم استفاده کرده که کلامی است.
وی ادامه داد: وقتی وارد بحث کلام میشویم و سؤال میکنیم اصلاً چرا باید سمت شناخت خدا و معرفت دین و خدا برویم؟ در کتاب کلامی از قاعده وجوب شکر منعم یا دفع ضرر محتمل که عقلاً واجب است، استفاده میکنند. شهید صدر در بحث حسن و قبح شرعی آنجا که به اشاعره اشکال میشود، از اشاعره دفاع میکند. میگوید نیاز به این دو گزاره نداریم و حتی کسانی که قائل به حسن و قبح عقلی هستند هم آنچه وجوب معرفت را برایشان ایجاد کرد، احتمال بود.
اعم دانستن واقعیت از وجود
دکتر حسن لاهوتیان در ادامه گفت: مبنای سومی شهید صدر دارد و خیلی این مبنا را تکرار میکند. «العالم الواقع اوسع من عالم الوجود»؛ این عبارت خیلی در آثار ایشان تکرار شده. شهید صدر قائل است واقعیت اعم از وجود است. در تاریخ فلسفی و کلامی خودمان معتزله قائل به این هستند. در کتب مرسوم فلسفی، دیدگاه معتزله را در تساوق شیء و وجود مطرح میکنند.
وی ادامه داد: طرح این مطلب که واقعیت اعم از وجود است و واقعیتهایی داریم که موجود نیستند، ممکن است خیلی عجیب به نظر برسد.
دکتر لاهوتیان افزود: گاه اشکال میکنند که شهید صدر بین نفسالامر منطقی و نفسالامر واقعی خلط کرده و نفسالامر را نفهمیده، درحالیکه این در تقریرات درس خارج شهید صدر هست. شهید صدر آنجا بحث فیلسوفان را هم ذکر میکند.
نقد تلقی رایج از معقولات فلسفی
وی افزود: مبنای چهارم تعریفی است که از معقولات فلسفی دارند. معروف است که معقولات فلسفی عروضشان در ذهن است و اتصافشان در خارج. شهید صدر بارها با این مخالفت کرده و گفته این بیمعناست. صدرا هم همین حرف را دارد که با اعتراض حاجی سبزواری مواجه شده. شهید صدر هم مثل ملاصدرا همین تعریف را از معقولات فلسفی دارد.
وی گفت: معقولات فلسفیای که صدرا ارائه میدهد، در حاشیه محقق سبزواری اعتراض میکند که این حرف کلاً قواعد فلسفی را به هم میریزد. میگوید این خلاف بداهت هم هست. طبق مبنای شهید صدر این اشکال سبزواری به ملاصدرا شاید وارد باشد، اما به شهید صدر وارد نمیشود. اشکال این است که قائلاید امور عدمی هم باید در خارج باشد. شهید صدر میگوید امور عدمی هم در خارج هستند. حاجی میگوید این خلاف بداهت است.
برهان نظم
دکتر لاهوتیان گفت: برهان نظم برای شهید صدر جایگاهی پیدا میکند که برهان صدیقین برای صدرا دارد. این برهان اینقدر برای او اهمیت دارد.
نقد شهد صدر بر استدلال بر نبوت
وی افزود: در بحث اثبات نبوت، شهید صدر از همین توالد ذاتی استفاده کرده. یک اشکالی دارد به برهانی که از ابتدای علم کلام بوده و از آن استفاده میشده. متکلمین میگویند معجزه دلیل بر نبوت است، چون اگر خدا به یک فرد کاذب معجزه دهد، او مردم را گمراه میکند. گمراه کردن مردم قبیح است. خدا هم فعل قبیح انجام نمیدهد. این استدلال معروفی است که در باب رابطه معجزه و نبوت است.
دکتر لاهوتیان ادامه داد: شهید صدر میگوید این مقدمه قبح اضلال به چه درد استدلال شما میخورد؟ آنکه میآید معجزه میآورد و میخواهد گمراه کند، آیا معجزهاش دلالت بر نبوت میکند یا نه؟ اگر کرد نیازی به قبح تضلیل نداریم. قبل از اینکه بحث هدایت و تضلیل مطرح شود، بحثمان این است که آیا معجزه دلالت بر نبوت میکند یا نه. اگر کرد که کرد. اگر دلالت میکند، پس یک منشأ دیگری دارد. خود ایشان با توالد ذاتی نبوت را اثبات میکند. بحث جالبی هم در باب اعجاز قرآن دارند.
وی تأکید کرد: در امامت هم توالد ذاتی قابل پیگیری است. برخی شاگردان شهید صدر این را پیگیری کردهاند.
حسن و قبح در اندیشه شهید صدر
دکتر لاهوتیان همچنین گفت: از ولایت و سلطنت در بحث حسن و قبح استفاده میکنند. شیهد صدر حسن و قبح را خیلی جامع و متقن بحث کرده. نظر خودشان در ابتدا حسن و قبح عقلایی بود و متمایل به دیدگاه محقق اصفهانی بودند. در چند ماهی که درسشان حسن و قبح بود، از طرفداران حسن و قبح عقلی شدند. دیدگاه خود شهید صدر در واقع با این بحثها متحول شد. بحثهای بسیار دقیقی است.
وی افزود: بحث معناشناسی اخلاقی و معنای حسن و قبح را بحث میکنند. معنای مشهوری هست که حسن فعلی است که فاعل آن مستحق مدح است. قبیح نیز فعلی است که فاعل آن مستحق قدح است. شهید صدر این تعریف را رد میکنند و تعریف دیگری ارائه میدهند. حسن و قبح ضرورتهای اخلاقی هستند که در لوح واقع ثابتاند. از جمله واقعیاتی هستند که وجود نیستند. برخی واقعها واقع بالوجود هستند و برخی واقع بالذات. حسن و قبح واقع بالذات است. در خارج نباید دنبال آنها بگردیم.
وی تأکید کرد: برخی اساتید ما مثل آقای مصباح، حسن و قبح را ضرورت بالقیاس و یا برخی مثل دکتر حائری ضرورت بالغیر میدانند.
نتیجهگرایی اخلاقی در اندیشه شهید صدر
دکتر حسن لاهوتیان گفت: شهید صدر برای اولین بار در تاریخ فلسفه به نفع غایتگرایی و نتیجهگرایی اخلاقی برهان میآورند و نقد میکنند. اینجا میتوان نتیجه گرفت ملاصدرا واقعگرای اخلاقی است.
وی افزود: در معرفتشناسی اخلاقی، مباحث عقل عملی را با وظیفهگرایی کانت مقایسه کنید. اشکالاتی که به کانت شده را با نگاه شهید صدر میتوان پاسخ داد.