آیا شریعت اسلام دارای نظام است

استاد قاسم علیدوست در همایش ملی فلسفۀ فقه نظام مطرح کرد: آیا در شریعت مطهر اسلام، (یعنی شریعت بالمعنی الاخص) ورای صدها و هزاران گزاره و ورای مقاصدالشریعه و ورای قواعد و ابرقواعد، چیزی به نام “نظام” و “سیستم” داریم یا نه؟ آیا شریعت اسلام دارای نظام است؟

به گزارش اداره روابط عمومی و اطلاع‌رسانی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه، همایش ملی فلسفه فقه نظام به مناسبت روز جهانی فلسفه در آذر ماه ١٣٩٨ به‌همت پژوهشکده نظام‌های اسلامی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی با حضور طلاب و فضلای حوزه و اساتید دانشگاه در تالار اندیشۀ پژوهشگاه در شهر مقدس قم برگزار شد.

آیت‌الله علیدوست در ابتدای سخنان خود درباره اینکه «آیا شریعت اسلام دارای نظام است»، بیان کرد: نظام به معنای مقاصد نیست. مقاصد نهایی شریعت، اهدافی هستند که در بعثت رسل، نزول کتب و تشریع مقررات مطرح شده‌اند. این اهداف نه احکام و نه گزاره‌های اتمیک هستند. گزاره‌هایی که جداگانه دیده می‌شوند و حتی قواعد و ابر قواعد هم نیستند. برای مثال، استصحاب یک ابرقاعده است که با آن می‌توان هزاران فرع فقهی را در شبهات حکمیه و غیر حکمی حل کرد، اما به استصحاب نمی‌گویند نظام.

در واقع، نظام یعنی آیا در بخش‌های مختلف، مانند اقتصاد، یک انسجامی داریم که جدا از گزاره‌ها باشد و مانند نخی این گزاره‌ها را به هم مرتبط کند و مجموعه‌ای را شکل دهد که بگوییم این گزاره‌ها برای رسیدن به آن نظام بوده‌اند؟ همانطور که در اقتصاد، نظام‌هایی مانند کاپیتالیسم یا سوسیالیسم وجود دارند، آیا در اسلام نیز چنین نظام‌هایی در حوزه‌هایی مانند اقتصاد، سیاست، خانواده یا مجازات داریم؟

استاد علیدوست به بررسی دو دیدگاه درباره وجود نظام در فقه پرداخت و به دو دیدگاه در این باره اشاره کرد: برخی از گفتمان‌ها، بر این عقیده‌اند که ما در شریعت، مفهومی به نام نظام نداریم و احکام و گزاره‌های مختلف شریعت تنها مجموعه‌ای از دستوراتی هستند که بدون هیچ‌گونه هدف کلی و نظام واحدی برای انسان‌ها تعیین شده‌اند. برخی از اشاعره نیز همین نظر را دارند و جز چند گزاره شرعی چیزی را نمی‌پذیرند. برخی از بزرگان ما مانند فضل بن شادان، زراره، جمیل بن دراج و یونس بن عبدالرحمان که متهم به قیاس‌گرایی شده‌اند، به این دلیل بوده که نوعی نظام خاص را در نظر داشتند که مخالفان، به دلیل عدم درک درست از مفهوم نظام، آن‌ها را به قیاس متهم کردند.

استاد درس خارج حوزۀ علمیه قم در اشاره به گفتمان دوم این‌گونه ادامه داد: در عین حال، کسانی نیز وجود دارند که به وجود نظام با آن معنای خاصی، یعنی چیزی فراتر از گزاره‌های اتمیک، قواعد، ابرقواعد و مقاصد، اعتقاد دارند. این گروه در حقیقت چیزی بین مقاصد و احکام شریعت را موردتوجه قرار می‌دهند.

این گروه که به نظامات شرعی اعتقاد دارند، در یک تقسیم‌بندی کلان، به دو دسته تقسیم می‌شوند: دسته اول کسانی هستند که معتقدند فقیه تکلیفی نسبت به استخراج نظامات ندارد. در این دیدگاه گفته می‌شود که اگر فقیه به استنباطات اتمیک و جزیره‌ای بپردازد، به‌طور خودکار به نظامات مطلوب شریعت دست خواهد یافت.

دسته دوم کسانی هستند که معتقدند فقیه باید به استنباط نظامات بپردازد. از جمله افرادی که می‌توان به‌عنوان مثال به آن‌ها اشاره کرد، مرحوم شهید سید محمدباقر صدر است. ایشان از کسانی بودند که به نظام اعتقاد داشتند. هرچند که گاهی در کلمات ایشان ممکن است اشاره‌ای به این مفهوم وجود نداشته باشد، اما در واقع، او به این نظر تصریح کرده است که فقیه باید به دو نوع استنباط بپردازد: یکی استنباطات اتمیک که همان استنباطات فقهی معمول است و دیگری استنباطات سیستمیک و نظامات که به فقه نظام نزدیک‌تر است.

این استاد حوزه در پایان در مقام جمع‌بندی مباحث اشاره کرد: در مجموع، باید تأکید کرد که استنباط نظامات یک ضرورت خطرناک است؛ در دیدگاه ما فقیه اگر دقت نکند به واقع نمی‌رسد، پس به توجه و دقت نیاز دارد؛ پس خطرناک است زیرا اگر رها شود در نهایت به اجتهاد غیرمنضبط و ژورنالیستی و پوپولیستی و بی‌قاعده دست یابیم که در نهایت به قیاسی بینجامد که از آن نهی شده‌ایم.

 

صوت بیانات را اینجا بشنوید