سلسهجلسات وبینار کارگاه توانمندسازی اساتید اصول، جهت تدریس حلقات، توسط مدیریت اساتید معاونت حوزۀ علمیه خراسان با همکاری مرکز تخصصی آخوند خراسانی، برگزار شد. حجتالاسلاموالمسلمین محتبی الهی خراسانی، استاد مرکز تخصصی آخوند خراسانی دفتر تبلیغات اسلامی و دبیر میز تخصصی توانمندسازی علوم اسلامی، در نخستین جلسه از این کارگاه با موضوع شخصیت علمی شهید صدر ارائه بحث کرد و بررسی شخصیت شهید صدر را از ضروریات تدریس کتابهای این شهید والامقام دانست. تاکنون دو جلسه از شش جلسۀ این کارگاه برگزار شده است. برای اطلاع بیشتر از این جلسات به اینجا را ببینید.
به مناسبت سالگرد قمری شهادت شهید صدر (٢٢جمادیالاولی)، گزیدهای از بیانات استاد الهی خراسانی درباره شخصیت شهید صدر در ادامه آمده است:
نبوغ و جایگاه خانوادگی شهید صدر
گاهی آنچه درباره شهید صدر گفته میشود، چنان غریب، و از اذهان دور است که تصور مبالغه درباره بعضی از ویژگیهای ایشان میشود. برای اینکه جو مبالغه را بشکنم خاطرهای را نقل میکنم:
یکی از عزیزانی که در درس حلقۀ ثانیه من در سالهای 74 یا 75 شرکت میکرد میگفت: وقتی خدمت مقام معظم رهبری بودیم، از من سؤال کردند چه میخوانی، گفتم: حلقۀ ثانیه را فلان جا میخوانم، ایشان گفتند: «میدانید خیلیها در حوزه یا بیرون هستند که گفته میشود نابغه هستند؛ درحالیکه نابغه نیستند، بلکه آدمهای تیزهوشی هستند با پشتکار زیاد؛ ولی درباره شهید صدر باید با دقت و قاطعیت گفت که ایشان واقعاً یک نابغه بودند».
شهید صدر بهلحاظ امکان خانوادگی هم از خاندان پرآوازه و علمی صدر است. مرحوم آیتالله واعظزاده خراسانی میفرمودند: تحقیق کردم و به این نتیجه رسیدم که در تاریخ اسلام، خاندانی به پرافتخاری و پرثمری برای اسلام و مسلمین بیشتر از خاندان صدر نداریم. سرشاخه خاندان صدر به سید مرتضی(رض) میرسد. بنابراین منظورشان از خاندان صدر خاندانی است که از سید محمدباقر صدر به دورهها و نسلهای قبلی تکیه دارد تا سید مرتضی(رض). درعینحال که اینچنین است، برای تربیت حوزوی خودش [بسیار تلاش کرده است].
جمع بین علوّ نسب و علو همت
علوّ نسبی که عرض کردم و مفاخر خاندان ایشان تا سید مرتضی یک فهرست بلندبالایی از فقها و مفسران و محدثان و فیلسوفان و اصولیان هستند، اما این نسب باعث نشد که شهید صدر به این نسب دل خوش کند و تحرک علمی ایشان را تحتالشعاع قرار دهد. ازاینرو اگر علو نسب داشت، علو همت هم داشت؛ ازاینرو محیطی پر از جهاد و تلاش علمی برای خود فرض کرد؛ برنامهای که برای خودش در نظر گرفت، استفاده از رانت خانوادگی نبود.
شهید صدر حتی در مراودات علمی خودش هم سعی نمیکرد که از این نسب استفاده ببرد. او بهدلیل علوّ همتی که پیش رو گرفته بود، از هیچ تلاشی نمیگذشت: مطالعه و تتبع زیاد؛ پرسش از هرکسی که ممکن بود برای آن پرسشها پاسخی داشته باشد؛ مطالعه کتب متنوع، چه کتب بزرگان تشیع، چه کتب کسانی که در سایر مذاهب حرفی قابلعرضه داشتند و حتی کتابهای کسانی که غیرمسلمان هستند.
یکی از شاگردان ایشان میفرمود: یکی از کارهای من این بود که به سفارش آقای صدر، در کتاب بازار بغداد میرفتم و کتابهای جدیدی که میآمد و در آن مسائلی که ایشان سفارش کرده بود، اگر تألیفی از فلاسفه غربی میدیدم، حتی گاهی از جامعهشناسان و روانشناسان میدیدم، میخریدم و برای ایشان میآوردم.
کسی در تراز شهید صدر برنامههای مطالعاتی دارد که منابع را در مسیر برنامۀ مطالعاتی خود شناسایی و مصرف میکند.
جمع بین نبوغ ذاتی و جستوجوگری و تعلم
ایشان در سیزده سالگی بر منطق حاشیه نوشته است؛ مادۀ اولیه کتاب فدک را در 12 سالگی نوشته؛ در علم اصول حسب شمارشی که بنده کردم، حداقل حدود 17 یا 18 مبنای اساسی و نزدیک شاید 100 نظریه متفاوت دارد. باز با این حال برنامه مطالعاتی ایشان چنین بود که بنده از آیتالله سید کاظم حائری شنیدم که میفرمودند: آقای صدر در سنینی که ما شاگرد ایشان بودیم، (یعنی در سنین چهل سالگی و بالاتر) به اندازه سه طلبه معمولی کار میکرد و زحمت میکشید، با اینکه خودش نابغه بود. به ایشان گفتم: شما روزی چند ساعت کار میکنید، گفتند: تقریباً روزی چهارده تا شانزده ساعت. گفتم شما با این سنتان از ما که فرزند شما محسوب میشویم، خیلی بیشتر کار میکنید، ایشان فرمودند که من الآن دیگر پا به سن گذاشتم؛ یاد ایام جوانی به خیر که آن موقع پُرکار بودم.
جمع بین شجاعت علمی و انصاف و نقادی
معمولاً کسانی که اهل ابداع و ابتکار هستند، گاهی از انصاف بهدور میمانند؛ ما کسانی را داریم که انتقادهای قابلملاحظه و مهمی را هم برای مثال به شیخ انصاری (رضوان الله علیه ) وارد کردند و باب نقدی علمی ایشان را گشودند؛ اما گاهی جانب ادب و انصاف را رعایت نمیکنند. بعضی را دیدهام که در حدیث مقداری کار کردهاند و هنوز هم حرفهای همه را ندیدهاند و دقت کافی نداشتهاند، با متخصصتر از خودشان به رایزنی و گفتوگو نپرداختهاند، در جلسهای بهعنوان نقد قدما در حدیثشناسی شیخ صدوق را متهم به تدلیس میکنند، شیخ طوسی را متهم به خلط و اغلاط فاحش بیشمار میکنند؛ اینها اصلاً پسندیده نیست.
شهید صدر از معدود کسانی است که در اوج شجاعت و ابتکار و درعینحال اوج انصاف و تواضع علمی است. ملاحظه بفرمایید که در تمام کتابشان تعبیراتشان از مرحوم آیتالله خویی، سیدنا الاستاذ است.
بنده از یکی از فضلای نجف که شاگرد شهید صدر هم نیست، و تقریباً هیچ ارادتی هم به شهید صدر ندارد، شنیدم که ایشان به بنده فرمود: به چشم خودم دیدم که در بازار نجف، آقای صدر در همان اوجی که تمام جوانان حزبالدعوه و دیگران به ایشان توجه داشتند و به اصرار رساله ایشان هم چاپ شده بود، وقتی در بازار نجف به مرحوم آیتالله خویی رسید، جلوی همه تا کمر خم شد و دست آیتالله خویی را بوسید.
شهید صدر نسبت به تحلیل حرف بزرگان زود نمیگذرد و مثلاً میگوید شاید منظور محقق نایینی در ایجادیت این باشد، شاید منظور فلان بزرگ این باشد؛ شما در تمام تقریرات یا تألیفات ایشان یک کلمه بیادبی به احدی از بزرگان نمیبینید یا اینکه بگوید این مطلبی است که ما اولین کسی هستیم و قبل از ما احدی این را نگفته. با اینکه بسیاری از آثار ایشان واقعاً اولین است.
جمع بین رسالت علمی و رسالت اجتماعی
شهید صدر کسی است که هم ساعات متمادی، روزانه، دهههای مختلف عمر شریف خود را بر روی تفکر و مباحث علمی گذاشته است و هم رسالت اجتماعی خود را فراموش نکرده است.
درباره تفکر و رسالت علمی یکی از شاگردان ایشان میفرمود: آقای صدر به ما میگفت شماها از همه وقتتان برای تفکر استفاده کنید. میگفت: من خبر دارم آقای صدر در جوانی نحوه مطالعه و تفکرش اینچنین بود که بخشی از مطالعه خود را در حرم امیرالمؤمنین علی (ع) میگذاشت و میگفت آنجا مسائل علمی برایم حل میشود و بهتر حل میشود. به شاگردانش فرموده بود فکر نکنید در مسیر رفتوآمد یا در مجلسی که شرکت میکنید، چون جلسه درسوبحث و وقت مطالعه نیست، میتوانید وقتتان را به امور کماهمیت اختصاص دهید؛ در راه سعی کنید که فکر کنید.
شخصی با اینهمه دغدغه علمی و اینهمه اهتمام به امور علمی، درعینحال از جامعه فاصله نگرفته و در را به روی خود نبسته که مثلاً میخواهم فکر کنم. دغدغه اجتماعی ایشان باعث تأسیس حزب الدعوة الاسلامیة شد. حلقههای مبارزاتی تشکیل میداد، ارتباطات با جوانان، ترغیب برای راهاندازی مجلات، و ایشان تا سالها بیانیه برخی از علما را برای امور اجتماعی تنظیم میکردند.
جمع بین سنت و روزآمدی
جمع بین سنت و روزآمدی در شهید صدر خیلی عجیب است. ایشان از شیوه درسش تا تعلقخاطرش به میراث علمی شیعه، وفاداری ایشان به سنتهای حوزههای علمیه یا آنچه از آن به میراث خالص شیعی در عقیده و باور و مناسک تعبیر میکنیم، درعینحال روزآمدترین آرا را دارد، جدیدترین آرا را هم میخواند.
ایشان در باب حساب احتمالات، نظریاتی را مطرح میکند که هم در معرفتشناسی و هم در ریاضیات و هم در منطق واقعاً اوج محسوب میشود و قابلرقابت با بسیاری از نظرات مطرح در آن علوم است.
جمع میان نیازمداری و تکلیفمحوری
بعضیها از نیازهای جامعه غافل میشوند و بعضی هم رویکردشان تکلیفمداری است؛ دو نگاه به دین وجود دارد، یک نگاه تکلیف مداری عبودیتمحور است که همهچیز را از در تکلیف و مأموریت میبیند و یک نگاه هم نیاز. جمع بین این دو خیلی عجیب است که در اندیشه شهید صدر است؛ اگر کسی بخواهد این را ببیند در دو جا این دو جریان را میتواند ببیند، یکی در رساله مختصر عقیدتی در مقدمۀ الفتاویالواضحه، و یکی هم در بحث نظریه خلافت انسان: در یک جا کاملاً عبودیتی و در یک جا کاملاً نیازمحور به نگاه به دین پرداخته است. ما به جمع بین این دو بسیار نیاز داریم که هم روح ایمان را و هم روح نیاز و عقلانیت را همزمان تقویت کند.