گزیده‌ها

اعتقاد ما؛ ایمان به پیام‌دِه و پیامبر و پیام

برخی از علمای بزرگ و بسیاری از طلاب و مؤمنان از من خواسته‌اند در زمینه‌ای که روزبه روز بر اهمیت آن افزوده می‌شود، به علمای گذشته اقتدا کرده و از روش نیکوی آنان پیروی کنم. علمای گذشته معمولاً همراه با رساله عملیه خود یا در ابتدای آن مقدمه‌ای مختصر یا مفصل برای اثبات وجود آفریدگار و اصول بنیادی دین می‌نوشتند؛ زیرا رساله عملیه بیانی اجتهادی از احکام شریعت اسلامی است – که خداوند متعال از سر رحمت بر جهان‌ها و جهانیان خاتم پیامبران را مأمور آوردن آن کرد – و این بیان، از اساس، بر پذیرش اصول بنیادی دین و تسلیم در برابر آنها مبتنی است. پس، ایمان به خدای پیام‌دِه و پیامبر و خود پیام، اساس محتوای هر رسالۀ عملیه و دلیل نیازمندی به آن است.

📚 اعتقاد ما، ص۱۵.

دلايل درنگ اميرمؤمنان علیه‌السلام برای نبرد سياسی با حکومت منحرف

چرا اميرمؤمنان علیه‌السلام برای فعاليت مستقيم در راستای نبرد سياسی تا پس از مرگ خلیفۀ دوم درنگ کرد؟ چرا در روزگار ابوبکر و عمر پا به نبرد نگذاشت؟

اميرمؤمنان علیه‌السلام اهتمام بسياری بر اين داشت که نبرد او نبردی ريشه‌ای و اعتقادی ديده شود که هدف آن نظريه است و نه شخص؛ و معلوم شود که او در اين نبرد در پی استحکام بخشيدن به نظريۀ حقيقیِ اسلام است، نه تحکيم [جايگاه] خود.

امام مصرّانه می‌خواست تا پندارها و بازتاب‌هايی که درباره نبرد ايشان در معرض ديد و لمس مردم قرار می‌گيرد، در سطح نبردی نظری و عقيدتی باشد، نه در سطح نبردی شخصی؛ چون اين موضوع از بزرگ‌ترين ابزار اثبات حقانيت نظريه‌ای بود که ايشان به‌دست می‌داد.

📚 امامان اهل بیت،‌ ص۱۹۱.

حکومت ابزاری برای برده‌سازی نیست

امام نظریۀ انسانیِ اسلام را با روشنیِ تمام توضیح داد، نظریه‌ای که از هرگونه تعصبِ نکوهیده به‌دور است؛ ایشان در سفارش به والی خود فرمود: «آنان دو دسته‌اند: یا برادر تو در دین هستند یا همتای تو در آفرینش».

ایشان در سخنی بسیار شگفت می‌خواهد مفهوم حکومت اسلامی را در ذهن مردم اصلاح کند. در سایۀ این سخن، حکومت اسلامی ابزاری برای برده‌سازی غیرمسلمانان و دشمنی با آنان نیست؛ بلکه مجالی است برای رعایت برادری دینی به‌طور خاص و برادریِ انسانی به‌طور عام.

گرایش اسلام به این نگاه انسانی در سطح شگفت و بی‌نظیری قرار دارد. آن‌چنان‌که علی علیه‌السلام که رئیس حکومت اسلامی است، زره خود را نزد فردی مسیحی می‌یابد و برای آنکه آن را از او بگیرد راهی ندارد جز آنکه همراه با او دربرابر قاضی بایستد.

📚 امامان اهل بیت، ص۳۸۲.

امیرمؤمنان علیه‌السلام برترین اسوۀ جهاد

امام علی علیه‌السلام برترین اسوۀ جهاد در راه هدف بزرگ اسلام بود. زندگی فرخندۀ ایشان از آنجا که در مسجدالحرام آغازش فرمود تا سرانجام که در خانۀ پروردگارش به شهادت رسید سراسر، لهیب نبردی مقدس بود که در راه دین، هیچ نرمی نداشت و در کارِ تکلیف، هیچ سستی نمی‌ورزید و در راستای حق، هیچ کندی نمی‌کرد و هیچ‌چیز را برتر و فراتر از ایثار و فداکاری نمی‌دید.

امام با دعوت اسلام هم‌روزگار شد و با روح و عقل و فکر و همه احساس و عاطفۀ خویش در آن درآمیخت و از نخستین ساعت از عمر فرخندۀ این دعوت با آن همگام شد؛ دعوتی که با قدرت و قوت آغاز شد تا تاریخ را بسازد و جهانی نو دراندازد و به‌دست انسان، رسالتی را که از برایش آفریده شده بود، برآوَرَد .

📚 امامان اهل بیت، ص۳۷۵.

دو نمود زندگی امیرمؤمنان علیه‌السلام

زندگی جهادگرانه امام دو نمود داشت:
باری ایستاد تا با قوای کفر نبرد کند؛ قوای کفرِ آشکار و بی‌پرده‌ای که اسلام را به‌عنوان یک دین و مبنا انکار و به‌عنوان یک دولت با آن دشمنی می‌کردند. امام با ایستادگی‌های بُرّای خود دربرابر آنان شگفت‌ترین پیروزی‌ها را برای اسلام و دعوت اسلام به ثبت رسانید.

بار دیگر در موضع جهادگرانۀ جاوید خویش در روزگار خلافت خود ایستاد تا ذهن مسلمانان را نسبت به مفاهیم اسلام اصلاح کند و سدی دربرابر کژروی از اهداف والا و نظامِ نمونۀ اسلام شود؛ یعنی دربرابر کجروان و تأویلگرانی که می‌خواستند نظام اسلام را بازیچۀ خود سازند و آن را فراخور اندیشه‌های جاهلی و شهوات پست خود تحریف کنند و شعارهای جدیدی سر دهند که هیچ پیوندی با اسلام نداشت.

📚 امامان اهل بیت، ص۳۷۷.

اسلامی که هیچ ارتباطی با این عرف‌ها ندارد

جنبش نوسازى‌اى كه بر پايه اسلام استوار است و ارتباط محكمى با منابع حقيقى آن در ميان امت دارد و اسلام را در حكومتى تجسم مى‌‏بخشد كه به نيكى امر و از زشتى نهى مى‌‏كند، قادر است به نفعِ سازندگى و نوسازى، بخش اعظمى از محافظه‌‏كاران را جذب كند.
[…] بسيارى از نيروهاى منفى، در فرايند سازندگى به نيروهاى مثبت تحول مى‏‌يابند. به‌عنوان مثال وضعيت عقب‏‌مانده‏‌اى را كه [اینک به‌سبب دوری از اسلام حقیقی] بر زن مسلمان و مناسباتش با جامعه و مردان حاكم است در نظر بگيريد.

به‌جاى اينكه براساس مفاهيم بى‌‏حجابى و ديدگاه تمدن غربى در مورد رابطه مرد و زن به نبرد با اين عقب‌ماندگى پرداخته شود، بايستى مبارزه‏‌اى براساس مفاهيم دينى صورت گيرد و اين مبارزه بايد از آگاه ساختن مسلمانان از تفاوت گذاشتن بين عرف‏‌ها و شرايط اجتماعى‌‏اى كه موجب اين عقب‏‌ماندگى براى زن مسلمان شده و بين اسلامى كه هيچ ارتباطى با اين عرف‏‌ها ندارد، شروع شود.

از اين طريق مى‏‌توان ارزش‏‌هاى اخلاقی‌دينى‏‌اى كه طى شرايط عقب‌‏ماندگى چهره‌‏اى منفى گرفته، تصحيح و آنها را از چهرۀ منفى به چهرۀ مثبت شايسته اسلامى تبديل نمود.

📚 اسلام راهبر زندگی، ص۲۲۵.

وجودش دلیل و برهانی بر درستی عقیدۀ ماست

امام جواد(ع) همو که خداوند متعال مقدر فرمود تا وجود هُمامش در طول زندگی اهل بیت(ع) دلیل و برهانی باشد بر درستی عقیده‌ای که ما درباره اهل بیت(ع) به آن ایمان داریم. پدیده‌ای که با این امام پدیدار شد، آن بود که ایشان به امامت رسید حال آن که هنوز در سن کودکی بود.

[…] این بِدان معناست که ایشان پیشوایی طایفه شیعه را از نظر روحی و دینی و علمی و فکری به عهده گرفت حال آن که بیش از هفت سال نداشت. اگر این پدیده را که برای نخستین بار در زندگی امامان(ع) در امام جواد(ع) نمود یافته، بر اساس حساب احتمالات بررسی کنیم، هر آینه درخواهیم یافت که این پدیده به تنهایی کافی است تا حقانیت خطی را که امام جواد(ع) نمایندگی می‌کرد، بپذیریم؛ زیرا چگونه ممکن است با پیش فرضی جز پیش فرض امامت واقعی بتوانیم به کسی بنگریم که بیش از هفت سال سن ندارد و در عین حال، پیشواییِ این طایفه را در همه زمینه‌های روحی و فکری و فقهی و دینی به عهده گرفته است؟!

📚 امامان اهل بیت، ص۶۳۷ـ۶۳۸.

امام باقر(ع) سرآغاز مرحله دوم امامت

اکنون ما درباره امامی سخن می گوييم که سرآغاز نقش دوم از نقش‌های سه‌گانه است؛ يعنی امام باقر(ع) . ايشان زماني به عرصه آمد که نقش نخست به پايان رسيده بود و ديگر همه مسلمانان می‌دانستند که پدران اين بزرگ‌مرد کسانی بوده‌اند که جان و خون و زندگی خود را فدا کرده‌اند و از آسايش و فراخی و همه سويه های دنيا دست کشيده‌اند تا در برابر اين کژروی بايستند و به مردم ـ دست کم ـ بگويند که اين، اسلام نيست، بلکه چيزی جز اسلام است، و اين اجرا چيزی جز آن نظريه است، و اين واقعيت بيرونی چيزی جز ادعايی است که می شود، و مفهومی که کتاب و سنت به دست می دهند، چيزی جز اين نمودی است که در دستگاه اين پيشوايان کجرو پيکره يافته است .

پس از آن که اين مهم از گذر نقش نخست به انجام رسيد، امام باقر(ع) آمد تا بگويد: اين نقشی که به انجام رسيد، فقط يک سری اعمال شخصی نبوده که کسانی جداجدا برای مصلحت اسلام انجام داده باشند و تنها تعصب بر سر اسلام وجه مشترک آن‌ها باشد، بلکه اين نقش در حقيقت نما و نمودی است از يک گروه آگاه که به طور صحيح و آگاهانه به اسلام ايمان دارد . اين جماعت و اين گروه، همان گروه نجات يافته‌ای است که رسول خدا ذکر فرمود. اين گروه نشانه‌های ويژه و چارچوب ويژه و شرايط ويژه خود را دارد و در برابر شاخه‌های گوناگون معارف اسلامی روز، موضع ويژه خود را دارد .

📚 امامان اهل بیت، ص۵۸۶ـ۵۷۸.

مراحل تاريخ امامان اهل‌بیت علیهم‌السلام (١)؛ مرحلۀ اول و دوم

تاريخ علیهم‌السلام را پس از درگذشت رسول الله(ص) می‌توان به سه مرحله بخش کرد:
مرحلۀ نخست: مرحلۀ مصون سازی در برابر آسيب کژروی

[…] اين مرحله همان مرحله‌ای است که رهبران اهل بيت علیهم‌السلام در آن با لطمه ناگوار کژرویِ تجربۀ اسلامی پس از درگذشت رسول خدا(ص) به سر بردند. اين کژرویِ ناگوار و معضل‌آفرين، با ويرانی‌ها و بدبختی‌ها و پيامدهايی که داشت، ممکن بود تا نابودی اسلام و منابع آن و امت اسلام پيش رود و آن را در روند پيوستۀ زمان به داستانی تاريخی تبديل کند که هيچ موجوديتی برای آن باقی نماند.

[…] اين همان مرحله نخست است که از بعد درگذشت پيامبر اعظم(ص) آغاز می‌شود و تا زندگانی امام چهارم، يعنی امام زين‌العابدين(ع) ادامه می‌يابد.

مرحلۀ دوم: مرحله تشکيل گروه شايسته
[…] در مرحلۀ دوم اهل‌بیت علیهم‌السلام پس از آنکه [در مرحلۀ نخست] طرح‌های لازم را به انجام رساندند و از ساختِ ضمانت‌های اساسی دربرابر آسيب کژروی فارغ شدند، آغاز به تشکيل گروه کردند؛ تشکيل گروهی که به پيشوايی اهل‌بيت علیهم‌السلام ايمان داشته باشند و زير لوای ايشان گرد آيند و مفهومی را که اهل‌بيت علیهم‌السلام از اسلام ارائه کرده‌اند، با تمام مرزها و بُعدهايش درک کنند.

[…] اين کار را امام باقر و امام صادق(ع) در بالاترين سطح انجام دادند و گفتيم اين مرحله تا زمان امام کاظم(ع) ادامه داشت.

📚 امامان اهل‌بیت، ص۱۳۸ـ۱۴۰.