آثار

«موج رفاه‌ هر جامعه‌ای را در معرض این خطر قرار می‌دهد که در لذت‌های دنیا غرق شود و مسرفانه به تجملات این دنیای محدود بپردازد و ادراک و احساس شعله‌ور انسان نسبت به ارزش‌های اخلاقی و ارتباط روحی با خدا و آخرت و اهداف والایی که این ارتباط پیش روی انسان می‌گذارد، به کلی خاموش شود».

امامان اهل بیت علیهم‌السلام مرزبانان حریم اسلام، ص‌۵٧٣.

«… پس امتیاز بنیادین نظام اسلامی در این است که اساس آن، فهم معنوی از زندگی و احساس اخلاقی نسبت به آن است و اصل کلی این نظام عبارت است از: در نظر داشتن هم‌زمان فرد و جامعه و تأمین زندگی فردی و اجتماعی به صورت متوازن. پس نه فرد اساس قانون‌گذاری و حکومت است و نه پیکره بزرگ اجتماعی، تنها عنصری است که حکومت به آن نظر می‌کند و فقط به سود آن قانون می‌گذارد».

فلسفه ما، ص۶٢.

«… حکومت اسلامی تنها یک ضرورت دینی نیست، بلکه علاوه بر آن، ضرورتی تمدنی است؛ زیرا حکومت اسلامی تنها راهی است که می‏تواند استعدادهای انسان را در جهان اسلام شکوفا کرده و آن را تا جایگاه طبیعی‌‏اش در عرصه تمدن انسانی بالا برد و از هرگونه تفرقه، وابستگی و سردرگمی که از آن رنج می‏‌برد، نجات دهد».

اسلام راهبر زندگی، ص١٩۵.

«… این ایمان (به مهدی) فقط سرچشمه دلداری و تسلای خاطر نیست، بلکه منبع دِهش و نیرو نیز هست. منبع عطا و دِهش است؛ زیرا ایمان به مهدی، یعنی باور به انکار و رد ظلم و ستم حتی در حالی که بر همه دنیا حکم‌فرما باشد. و منبع انگیزه و نیرویی جاودان است؛‌ زیرا بارقه‌ای است که در وجود انسان با ناامیدی مبارزه می‌کند و هرچقدر هم مشکلات انبوه و ستم‌ فراگیرشود، امید شعله‌ور در سینه او را زنده نگاه می‌دارد».

پژوهشی درباره امام مهدی علیه‌السلام، ص٢۵.

«… بنابراین هرگاه بخواهیم رفتار یک انسان را تغییر دهیم باید نگاه او را نسبت به لذت و منفعت تغییر دهیم و رفتار پیشنهادی خود را در چارچوب عمومی غریزه حب ذات وارد کنیم».

اسلام راهبر زندگی، ص٧٩.

«… همچنین نقش ایجابی امامان علیهم‌السلام از سویی در تأمین و تغذیه عقیدتی امت نمود می‌یابد که با شخصیت رسالتی و فکری ایشان صورت می‌پذیرفت و از دیگر سو با ایستادگی ایشان در برابر جریان های فکری خطرساز برای رسالت و فروپاشاندن آن‌ها در آغاز شکل‌‌‌گیریشان. در واقع امامان علیهم‌السلام از چنان دانش همه‌جانبه و فراگیری برخوردار بودند که به ایشان این قدرت را می‌داد که این آغازهای خطرناک را احساس کنند و اهمیت و پیامدهای منفی آن ها را برآورد نمایند و برای از میان بردنشان برنامه بریزند.
ما در پرتو این نقش، اقدام امام حسن عسکری علیه‌السلام را تفسیر می‌کنیم. ایشان در مدینه بود که از پروژه تألیف کتابی به قلم «کندی» درباره تناقضات قرآن در عراق آگاه شد. ایشان به وسیله برخی از منتسبان به مکتب کندی با او در ارتباط شد و این تلاش را بی‌فرجام نمود و مکتب کندی را قانع کرد که بر خطاست».

امامان اهل بیت علیهم‌السلام مرزبانان حریم اسلام، ص١٢٨.

«… با این وضعیت تا امت اسلام درکش را نسبت به مفهوم صبر تغییر ندهد و باور نکند که صبر، عبارت است از شکیبایی در انجام وظیفه و تحمل سختی‌‏ها در راه مقاومت در برابر ظلم و سرکشی و صرف نظر کردن ازدغدغه‏‌‌های کوچک به خاطر دغدغه‌‌های بزرگ، هرگز نخواهد توانست جنبشی فراگیر را در حیاتش محقق سازد».

اسلام راهبر زندگی، ص٢٢۵.

«شایان توجه است که مصلحت اسلامی که به معنای بهترین وضعیت برای اسلام و مسلمانان است، ممکن است در هر کشور و هر شرایطی متفاوت باشد… گاهی ممکن است، عدم عقد قرارداد توسط حکومت اسلامی با یک کشور دیگر، بهترین وضعیت برای اسلام به عنوان مبنای حکومت باشد؛ به این جهت که ممکن است آن معاهده باعث نفوذ کشور دیگر در دستگاه حاکم بر کشور اسلامی شود که این امر خطر بزرگی را برای مبنای اسلامی آن کشور ایجاد می‌کند. گاهی نیز ممکن است امضای یک قرارداد اقتصادی خاص با کشور یا کشورهایی از جهت اقتصادی بهترین وضعیت برای مسلمانان باشد که در این صورت عقد آن قرارداد یک مصلحت اسلامی است».

بارقه‌ها، ص ٣٠٢.

«… پس اسلام از سیاست جدا است و با آن مغایرت دارد؛ اما نه آن سیاست پاکی که معنای اصطلاحی کلمه «سیاست» است، بلکه سیاست هتک کرامت و سلب حقوق انسان و توطئه بر ضد امنیت آن … سیاست در اسلام، فقط به عده‌ای افراد سیاست‌پیشه مربوط نمی‌شود، بلکه به مکتبی خاص، یعنی اسلام، مرتبط است که از همه مکتب ها و گرایش‌ها والاتر است؛ بنابراین، هر مسلمان کاملی باید از فهم سیاسی صحیح به معنای اسلامی آن برخوردار باشد و این فهم خود را بر مبنای اسلامی بنا کند؛ چه‌اینکه هر مسلمان بنا به ماهیت اسلامیش، باید مسئله امت و شئون آن را، مسئله اول در زندگی خود قرار دهد و با تمام توان و امکانات خود، در آن نقش ایفا کند؛ زیرا پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله‌و‌سلم فرمود: «همه شما سرپرست هستید و همگی نسبت به رعیتتان مسئولید». همچنین باید از دیدگاه اسلامی خالص و از منظر اسلام به این مسئله بنگرد؛ دیدگاهی که به جهان روشنی می‌دهد و تلاش می‌کند که عالم را به ساحل صلح و آرامش حقیقی برساند».

بارقه‌ها، ص ٣۴٢.