آثار

«سرمایه‌داری بیش از هر گرایش دیگری از دارایی اسلام باخبر است و می‌داند اسلام قدرتی نهفته در نفوس بشری دارد و از نظامی برخوردار است که جبروت سرمایه‌داری را از بین خواهد برد. از این رو سرمایه‌داری با هیچ چیز به اندازه اسلام نمی‌جنگد و از هیچ چیز به اندازه سیطره اسلام که یاور ضعیفان و آزادی‌بخش ملت‌ها است، نمی‌هراسد. به همین دلیل با همه توانش با اسلام جنگید و تلاش کرد همه عرصه‌ها را از اسلام خالی کند تا میدان برایش باز شود و بتواند استثمارگری کرده و حقوق ضعیفان را پایمال کند. در این راستا مسلمانان را نسبت به دینشان و اسلامشان، بی‌تفاوت ساخت و تلاش کرد اسلام را در نگاه مسلمانان به یک رابطه سطحی بین انسان و خدا تبدیل کند و همه مظاهر درخشان اسلام را که به‌شدت از آن می‌هراسد و منافع و اهدافش را تهدید می‌کند از آن بگیرد.»

بارقه‌ها، ص٣١٣.

«امامان علیهم‌السلام برای برپایی پایه های حکومت شایسته به دست خود، تنها قیام با شمشیر و پیروزی مسلحانه موقت را کافی نمی‌‌دیدند. برپایی و نهادینه‌‌سازی چنین حکومتی در نظر ایشان تنها بر آماده سازی حمله نظامی متوقف نیست. بلکه پیش از آن بر آماده سازی سپاهی عقیدتی متوقف است که به امام و عصمت ایشان ایمانی مطلق دارد و هدف‌های بزرگ ایشان را کاملاً درک می کند و پشتیبان برنامه ایشان در عرصه حکومت است و از دستاوردهای امام برای امت نگهبانی می نماید».

امامان اهل بیت علیهم‌السلام مرزبانان حریم اسلام، ص١٣١.

«همان‌‌‌گونه که امامت تداوم نقش نبوت به‌شمار می‏‌رود، در عصر غیبت‌، مرجعیت نیز تداوم‌‌‏بخش نقش امامت است و مسئولیت این رسالت بزرگ را بر عهده دارد. در این راستا، مرجعیت در طول تاریخ در جهت برپایی حکومت صالح و یا تمهید مقدمات آن به اشکال مختلف اقدامات گوناگونی انجام داده است. علمای شیعه ـ به همراه تمامی صالحان و مستضعفان این امت شایسته ـ همواره در حال رد و انکار جلوه‌‏های مختلف باطل به سر بردند و در سراسر زندگی‌شان بر وابستگی به حکومت پیامبران و امامان علیهم‌السلام پافشاری نمودند؛ حکومت حق و عدلی که تمامی نیکان و صالحان بشری برای برپایی آن جهاد و مبارزه کردند».

اسلام راهبر زندگی، نگاهی فقهی و مقدماتی به پیش‌نویس قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، ص٢٧.

«… انسانِ حکومت اسلامی، که از آغازین روزهای حیات امت اسلامی، حرکت خود را برای ساختن دوباره تاریخ آغاز کرد، در سراسر آن مدتی که هدف حقیقی او خداوند متعال بود، هرگز شعله حرکت در او خاموش نشد و از عدل مطلقی که این هدف بزرگ مظهر آن است، نیرویی برای مبارزه بی‌‌‌‌امان و حرکت وقفه‌‌‌ناپذیر بر ضد ظلمِ ستم گران و تکبرِ گردن‌‌کشان به دست می‌‌‌‌‌‌‌آورد، آن هم نه تنها در روستا یا جزیره خودش یا در میان افراد قبیله‌‌‌‌‌‌اش، بلکه در سراسر گیتی».

اسلام راهبر زندگی، ص١٩٩.

«ای بانوان مسلمان! شما کسانی هستید که جهان به واسطه شما درک خواهد کرد که علم باید در کنار ایمان باشد، درک خواهد کرد که برهنگی در علم جایی ندارد، اختلاط و اباحیگری در فرهنگ هیچ جایی ندارد و زن می‌تواند در همه عرصه‌ها به بالاترین درجات کمال و وارستگی و رشد و ترقی برسد، بدون اینکه ذره‌ای از یکی از ارزش‌های اسلامی، از میراث اسلامی و از دین پروردگارش، رسالت رب‌العالمین دست بردارد. اروپایی‌ها تلاش کردند چیزی غیر از این را به شما بفهمانند و شما به همه جهان فهماندید که همه آنها در اشتباهند و شما بر حق هستید».

بارقه‌ها، ص ۵٩.

«موج رفاه‌ هر جامعه‌ای را در معرض این خطر قرار می‌دهد که در لذت‌های دنیا غرق شود و مسرفانه به تجملات این دنیای محدود بپردازد و ادراک و احساس شعله‌ور انسان نسبت به ارزش‌های اخلاقی و ارتباط روحی با خدا و آخرت و اهداف والایی که این ارتباط پیش روی انسان می‌گذارد، به کلی خاموش شود».

امامان اهل بیت علیهم‌السلام مرزبانان حریم اسلام، ص‌۵٧٣.

«… پس امتیاز بنیادین نظام اسلامی در این است که اساس آن، فهم معنوی از زندگی و احساس اخلاقی نسبت به آن است و اصل کلی این نظام عبارت است از: در نظر داشتن هم‌زمان فرد و جامعه و تأمین زندگی فردی و اجتماعی به صورت متوازن. پس نه فرد اساس قانون‌گذاری و حکومت است و نه پیکره بزرگ اجتماعی، تنها عنصری است که حکومت به آن نظر می‌کند و فقط به سود آن قانون می‌گذارد».

فلسفه ما، ص۶٢.

«… حکومت اسلامی تنها یک ضرورت دینی نیست، بلکه علاوه بر آن، ضرورتی تمدنی است؛ زیرا حکومت اسلامی تنها راهی است که می‏تواند استعدادهای انسان را در جهان اسلام شکوفا کرده و آن را تا جایگاه طبیعی‌‏اش در عرصه تمدن انسانی بالا برد و از هرگونه تفرقه، وابستگی و سردرگمی که از آن رنج می‏‌برد، نجات دهد».

اسلام راهبر زندگی، ص١٩۵.

«… این ایمان (به مهدی) فقط سرچشمه دلداری و تسلای خاطر نیست، بلکه منبع دِهش و نیرو نیز هست. منبع عطا و دِهش است؛ زیرا ایمان به مهدی، یعنی باور به انکار و رد ظلم و ستم حتی در حالی که بر همه دنیا حکم‌فرما باشد. و منبع انگیزه و نیرویی جاودان است؛‌ زیرا بارقه‌ای است که در وجود انسان با ناامیدی مبارزه می‌کند و هرچقدر هم مشکلات انبوه و ستم‌ فراگیرشود، امید شعله‌ور در سینه او را زنده نگاه می‌دارد».

پژوهشی درباره امام مهدی علیه‌السلام، ص٢۵.