هر یک از ما پیش از اینکه بخواهد به حساب دیگران برسد، باید از خودش حساب بکشد، باید به دردها و واکنشهای درونیاش، بیاندیشد و ببیند که آیا این واکنشها برای خدا است یا برای منافع خودش؟
اگر دردها و واکنشهایش برای منافعش باشد دیگر نباید از خدا توقعی داشته باشد، حتی نباید از خدا انتظار ثواب داشته باشد؛ چون او برای خودش غصهدار شده است، نه برای خدا، پس چرا خدا به او ثواب بدهد؟ برای چه کاری خدا او را پاداش بدهد؟ او حتی از ثواب هم محروم است، چه برسد به اینکه فرج و گشایش هم شامل حال او بشود، حتی از ثواب قیامت هم محروم است. اما اگر درد و رنج او حقیقتاً برای خدا باشد، اگر غصه او واقعاً برای خدا باشد، نفس و وجود او گستردهتر خواهد بود، افق او گستردهتر خواهد بود و به کل جهان اسلام و به کل مسلمانان و به کل مشکلات با نگاهی یکسان، نگاه میکند.
بارقهها، ص ۴۸۱.