تأثیرات شهید صدر در نظام قانونی جمهوری اسلامی

دکتر محسن اسماعیلی، عضو مجلس خبرگان و عضو سابق شورای نگهبان، در سومین قسمت از فصل جدید برنامۀ تلویزیونی مصیر از تأثیرات شهید صدر در نظام قانونی جمهوری اسلامی می‌گوید.

شهید صدر پیش‌نویسی برای قانون اساسی داشتند؛ اندیشه شهید صدر چه تأثیری بر قانون اساسی جمهوری اسلامی داشت؟

تأثیرات شهید صدر در نظام قانونی جمهوری اسلامی عمیق و گسترده‌ است؛ پیش از پیروزی انقلاب اسلامی، هنوز این انقلاب به پیروزی نرسیده، برخی شاگردان لبنانی ایشان، از ایشان سؤال می‌کنند، این نظام سیاسی که امام خمینی دنبال آن است و می‌خواهند در ایران برپا کنند، چگونه اداره خواهد شد؟ سؤال مطرح آن زمان که هنوز هم در ذهن برخی مطرح است، این بود که چگونه می‌شود یک حکومت سیاسی مدرن را بر اساس نظرات فقهی سنتی اداره کرد؟ آن فاصله‌ای که میان حقوق با فقه هست، چگونه یک نظریه فقهی تبدیل به قانون می‌شود؟  این سؤال خیلی خوبی هم هست هم برای آن موقع و هم برای امروز. شهید صدر پاسخی می‌دهد که این پاسخ هم خیلی تفصیلی نیست، بلکه گزیده‌ای از دیدگاه و نظریات فقهی و حقوقی ایشان است.

وقتی آن نوشته کوتاه ایشان را با قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران مقایسه می‌کنیم، رد پای بیش از هشتاد درصد آن نوشته در قانون اساسی وجود دارد؛ ولایت فقیه، حتی جزئیات اختیارات ولایت فقیه، اینکه قوای مسلح باید زیرنظر ایشان باشد، اینکه انتصاب فقهایی که می‌خواهند قوانین را کنترل کنند با ولی‌فقیه باشد، سیاست‌های کلی نظام، آنچه امروز با این نام معروف شده است را او باید تعیین کند؛ وضعیت رسانه‌ها چگونه باشد؛ حقوق مردم چیست؟ حق انتخاب و رأی مردم در این نظام سیاسی چه جایگاهی دارد از جمله مواردی است که شهید محمد باقر صدر آنها را بیان کرده است.

شهید صدر برای به‌دست‌آوردن اینها، نظام حقوقی مدرن را هم مطالعه کرده بودند یا همه را از نبوغ ایشان بود؟

قطعاً بدون مطالعه نبوده است؛ اما آن مطالعات هرچه بوده، نمی‌توانسته است چنین نتیجه شفاف فقهی در پی داشته باشد، نبوغ ایشان تأثیر فوق‌العاده‌ای داشته است.

ایشان یک طرحی برای قانون اساسی نظام موعود در ایران داده است؛ مقایسه کنیم، خیلی چیزهای آن شبیه هستند، البته در مواردی هم تفاوت‌هایی وجود دارد. درباره آن تفاوت‌ها فکر می‌کنم اگر نظر شهید صدر را ترجیح می‌دادند و در قانون اساسی می‌آورند شاید مفیدتر، مناسب‌تر و کاربردی‌تر بود.

برای مثال کسانی که با فقه و حقوق آشنا هستند، بیشتر می‌توانند این موضوع را لمس کنند: وقتی معتقد هستید که نظام سیاسی مبتنی بر شریعت است طبق آنچه در اصل چهارم قانون اساسی ما آمده؛ اینکه تمام قوانین و مقررات کیفری، حقوقی و اداری و مالی، همه قوانین باید بر اساس فقه باشد و می‌گویید که مرجع تشخیص این، فقهای شورای نگهبان هستند؛ اینجا طبیعتاً این سؤال پیش می‌آید که ملاک و معیار فقهای شورای نگهبان، برای تشخیص شرعی یا غیرشرعی بودن فلان قانونی که مجلس تصویب کرده چیست؟

فتاوا مختلف است؛ ممکن است یک فقیه کاری را واجب بداند و فقه دیگر واجب نداند یا حتی حرام بداند؛ احکام خمسه ممکن است راجع به خیلی از موضوعات وجود داشته باشد؛ حالا کدام یک از این‌ها باید اعمال شود؟

همین الآن وقتی مجلس شورای اسلامی یک قانون تصویب می‌کند، این قانون بنا بر فتوای بعضی از فقهای موجود درست است و بنا بر نظر بعضی از فقها خلاف شرع است؛ حالا فقهای شورای نگهبان بر اساس کدام نظر می‌خواهند بسنجند؟ قانون اساسی فعلی ما می‌گوید که فقهای شورای نگهبان باید نظر خود را بگویند، که در شرایط فعلی نظر مشهور فقها را بررسی می‌کنند و اعلام می‌کنند.

اما شهید صدر در آنجا پیشنهادش این نیست. ایشان می‌گوید فتوای معیار برای سنجش قوانین، کارآمدی است؛ یعنی اگر یک نظر فقهی وجود دارد که به‌حسب ظاهر مشهور نیست، اما طبق ضوابط و معیارهای اصولی است [و برای نظام کارآمدتر است]، این نظر معتبر است؛ ایشان می‌گوید آن نظر را باید بپذیرند؛ نمی‌گوید آن نظر را هم می‌توانند بپذیرند، بلکه می‌گوید که آن نظر را باید بپذیرند، چون نظام حقوقی و سیاسی باید کارآمد باشد.

امروز این نظر کارآمد است، فردا با توجه به شرایط و اوضاع و احوالی که هر روز تغییر می‌کند، ممکن است که یک نظر دیگر کارآمدتر باشد؛ لذا این انعطاف‌پذیری را به آن مرجعی می‌دهد که می‌خواهد میزان تطابق قوانین را با موازین شرعی تشخیص دهد در اختیار او قرار می‌دهد؛ به نظر من این خیلی دست را باز می‌کرد که بتوانیم در قانون‌گذاری انعطاف بیشتری داشته باشیم؛ اما الآن قانون اساسی ما این اجازه را نمی‌دهد.

اما تأثیر شهید صدر در قانون اساسی جمهوری اسلامی می‌تواند یک موضوع پژوهشی برای کسانی باشد که هم با فقه و هم با حقوق آشنا هستند: اول اینکه مقایسه‌ای میان بخش‌های مختلف الگوی پیشنهادی شهید صدر با آنچه قانون اساسی ما می‌گوید داشته باشند؛ دوم و مهم‌تر اینکه پیشنهاد می‌کنم مقایسه و دقتی کنیم در موارد اختلاف آن نظریات و قانون اساسی که چهل سال تجربه کرده‌ایم، که آیا این قانون مفیدتر بود یا اعمال نظر شهید صدر؟

 

ما را در آپارات دنبال کنید