«… (در این قیام) نقش فاطمی در این خلاصه میشد که صدیقه از صدیق بخواهد تا اموالی را که از او گرفته بود، بازپس دهد و این درخواست را دستاویزی برای مناقشه درباره مسئله بنیادین، یعنی خلافت، قرار دهد و این حقیقت را به مردم بفهماند که آن لحظه که از علی به سوی ابوبکر روی گرداندند، لحظه هوسرانی و انحراف بوده و بدین سان، به ناکامی گراییده و با کتاب خداوندگارشان مخالفت ورزیده و در پی سراب رفتهاند…
این مبارزه فاطمی را میتوان در چند جلوهگاه خلاصه نمود:
١. فرستادهای را نزد ابوبکر فرستاد تا در مسأله میراث با وی بستیزد و حق حضرت زهرا علیهاالسلام را طلب کند. این نخستین گامی بود که حضرت زهرا علیهاالسلام برداشت تا زمینه اقدام شخصی خود وی را فراهم سازد.
٢. رویارویی خود او با ابوبکر در دیداری خصوصی. هدف وی از این دیدار آن بود که مطالبه خویش درباره خمس و فدک و جز آن دو را شدت بخشد تا میزان آمادگی خلیفه برای مقاومت در این زمینه را ارزیابی کند.
ضرورتی ندارد که مراحل مطالبه وی را به نحوی بچینیم که درخواست هدیه (نبوی) بر درخواست ارث تقدم داشته باشد؛ چنانکه عالمان شیعه بر این باورند؛ بلکه به باور من، درخواست ارث تقدم دارد؛ زیرا گزارش تاریخی تصریح دارد که فرستاده زهرا درخواست میراث را بیان نمود. آنچه بیشتر با نقش آن پیام به عنوان اولین گام تناسب داشت همین بود و روند مراحل طبیعی این مبارزه نیز همین را اقتضا میکرد. همچنین ادعای ارث، نزدیکترین راه برای رسیدن به حق بود؛ زیرا ارثبری در شریعت اسلامی به شکل قطعی اثبات گشته است. بنابراین، روا بود که زهرا نخست میراث پدری خویش را درخواست کند که به باور خلیفه، شامل فدک میشد؛ زیرا خلیفه از این که پیامبر فدک را به دخترش بخشیده، خبر نداشت. این درخواست هرگز با اینکه پیامبر فدک را به فاطمه بخشیده، ناسازگار نیست؛ زیرا درخواست ارث فقط درباره فدک نبود، بلکه بهطور کلی به همه اموال بازمانده از رسول خدا صلیاللهعلیهوآلهوسلم بازمیگشت.
٣. ده روز پس از وفات رسول خدا صلیاللهعلیهوآلهوسلم حضرت زهرا در مسجد خطبه خواند؛ چنان که در شرح نهجالبلاغه اثر ابنابیالحدید آمده است.
۴. هنگامی که ابوبکر و عمر به دیدار حضرت زهرا آمدند تا از او عذر بخواهند، وی در گفتوگو با آن دو، خشم خویش را اعلان نمود و اظهار کرد که آن دو، خدا و رسولش را بدین سان خشمگین ساختهاند.
۵. آن گاه که زنان مهاجران و انصار نزد وی آمدند، برای آنان خطابهای خواند.
۶. وصیت نمود که هیچ یک از کسانی که از ایشان دادخواهی نموده، در کفن و دفن وی حضور نیابد. این وصیت، واپسین اعلان وی برای ناخشنودی از خلافت حاکم بود».
فدک در تاریخ.