وقتی با این ملت بزرگ ، یعنی ملت بزرگ مسلمان ایران که با جهاد ، خون و قهرمانی بینظیرش ، تاریخ اسلام را از نو نگاشت و نمونهای گویا و زنده از روزگار نخستین اسلام در تمامی عرصههای شجاعت و ایمان و حماسه، به جهان ارائه داد، سخن میگویم، احساس افتخاری بزرگ، مرا فرا میگیرد .
هم چنین وقتی که این ملت را در برابر برههای عظیم که نه تنها نقطه عطفی در تاریخ این ملت، بلکه نقطه عطفی در حیات تمامی امت اسلامی به شمار میرود، مییابم، احساساتم عمق بیشتری مییابد . در این برهه، ملت مجاهد ایران بهپا خواهد خاست تا به جمهوری اسلامی مطرح شده از طرف رهبری این قیام یعنی امام خمینی، رأی مثبت دهد و با این رأی مثبت ، از نو بر ایمانش به اسلام ، که قبلاً با دادن قربانیها و انواع ایثار و جهاد ، اظهار کرده بود، تأکید ورزد و با کلمه «آری» که ملّت مجاهد ایران، به جمهوری اسلامی خواهد گفت، مرحله جدیدی را در حیات مسلمانان آغاز کند؛ مرحلهای که آن ها را از تاریکیهای جاهلیت به نور توحید و از بهرهکشی انسان از انسان به بندگی خالصانه خداوند متعال رهبری کند که بنیاد حقیقی آزادی ، عدالت و برابری را تشکیل می دهد … شریعت اسلامی گزینه ای میان دو گزینه نیست، بلکه گزینه ای است که انتخابی جز آن وجود ندارد؛ زیرا این شریعت، حکم و فرمان خدا بر روی زمین و قانونی است که جایگزینی ندارد . خداوند متعال فرموده است : وَمَا کَانَ لِمُؤْمِنٍ وَلَا مُؤْمِنَهٍ إِذَا قَضَى اللهُ وَرَسُولُهُ أَمْرًا أَن یَکُونَ لَهُمُ الْخِیَرَهُ مِنْ أَمْرِهِمْ (و هیچ مرد و زن مؤمنی را نرسد که چون خدا و فرستاده اش به کاری فرمان دهند برای آنان در کارشان اختیاری باشد ). اما امام خمینی چنین خواست که ملت مسلمان ایران، بار دیگر با آگاهی و قاطعیت، اختیار، اراده و شایستگی خود را برای تحمل بار این امانت بزرگ به اثبات برساند .
اسلام راهبر زندگی، ص۴۴.