مستضعفان

[vc_row][vc_column][rt_blockquote_style blockquote_content=”💠 عدالت اسلامی در قضاوت

🔸 در تاريخ تجربۀ اسلامى، رئيس حكومت اسلامى، امام على عليه‌السلام در برابر قاضى، در كنار شهروندى كه از او به قاضى شكايت كرده و قاضى هر دو را براى داورى ميان آنها فراخوانده است، مى‌‏ايستد.

🔹 پيش از اين نيز در زمان خلافت عمر شهروندی يهودى كه در حكومت اسلامى مى‌‏زيست شكايتى تسليم خليفه كرد و عمر، آن يهودى و پسرعموى پيامبر صلى‌الله‌عليه‌وآله را با هم در جلسه دادگاه احضار كرد و وقتى سخن هر دو را شنيد، در چهرۀ امام نوعى آزردگى مشاهده كرد و گمان كرد كه امام از اينكه در جلسۀ داورى در كنار يک يهودى قرار گرفته، آزرده شده است. ولى امام به عمر گفت: «من آزرده شدم؛ زيرا تو بين من و او مساوات را رعايت نكردى؛ مرا با كُنيه خطاب كردى و او را نه».

🔸 اين‌چنين حكومت اسلامى برترين نمونۀ برابرى ميان حاكمان و زيردستان در قضاوت و عدالت و همچنين الگوى حقيقى و آرامش روحى تمامى مستضعفان زمين را در زندگى خصوصى حاكمان عينيت بخشيده است؛ زيرا حاكمان مانند هر شهروند معمولى ديگرى زندگى مى‏‌كرده‌‏اند و با كاخ‌‏هاى آسمان‏‌خراش و اتومبيل‏‌هاى آخرين مدل و سفره‌‏هاى رنگين و اثاثيۀ تجملى و جواهرات و زيورآلات، امتيازى بر آنها نداشته‌‏اند.

اسلام راهبر زندگی، ص٢٠٧”][/vc_column][/vc_row]

[vc_row][vc_column][rt_blockquote_style blockquote_author=”اسلام، راهبر زندگى؛ مکتب اسلام؛ رسالت ما، ص ۱۷۳” blockquote_content=”اما مستضعفان: در مفهوم قرآنى، مستضعفانى که با ستم، همراهى کرده، در جهت آن حرکت کنند و در مقابل استثمار فروتن باشند، به خود ستم کرده‌اند و در نتیجه خائنان به امانت الهى قلمداد مى‌شوند و ازاین‌رو شایسته خلافت نیستند. اما مستضعفانى که به خود ستم نمى‌کنند و تسلیم ستم نمى‌شوند، وارثان شرعى جماعت بشرى در خلافت بر روى زمین هستند. چنانکه خداوند متعال فرموده است: «و خواستیم بر کسانى که در آن سرزمین فرو دست شده بودند منّت نهیم و آنان را پیشوایان `{`مردم`}` گردانیم و ایشان را وارث `{`زمین`}` کنیم» `{`قصص: ۵`}`.”][/vc_column][/vc_row]