مالکیت خصوصى

استخلاف‏ و جانشینى‏ انسان‏ بر روى زمین طى دو مرحله انجام مى‌شود:
… مرحله دوم: مرحله دوم از جانشینى انسان، جانشینى افرادى است که مالکیت آن‌ها به لحاظ فقهى و حقوقى، شکل مالکیت خصوصى به خود مى‌گیرد. جانشینى در اینجا جانشینى فرد از طرف جامعه است. ازاین‌رو در آیه شریفه یاد شده، اموال افراد به مردم و جامعه نسبت داده شده است (اموالکم). براین‌اساس هیچ مالکیت خصوصى ثروت که با جانشینى جامعه و حق او به مثابه یک کل تعارض داشته باشد، قابل تأیید نخواهد بود و از آنجاکه مالکیت خصوصى، جانشینى فرد از طرف جامعه است، طبیعى است که فرد نسبت به تصرفاتى که در اموالش انجام مى‌دهد، در برابر جامعه احساس مسئولیت کند و تصرفات وى با مسئولیت‌هایى که جامعه در قبال خداوند دارد و همچنین مقتضیات خلافت عمومى‌اش، هماهنگ باشد. روشن است که هرگاه فرد، مالکیت خصوصى را وسیله‌اى براى ضرررسانى به جامعه و تجاوز به دیگران قرار دهد، نماینده قانونى جامعه حق داشته باشد در صورتى که راه دیگرى وجود نداشته باشد، مالکیت خصوصى او را لغو کند. چنان‌که رسول خدا (صلى الله علیه و آله) در داستان سمره بن جندب چنین کرد.

اسلام راهبر زندگی؛ مکتب اسلام؛ رسالت ما، ص ۵۲.