عدالت اسلامی در قضاوت
در تاريخ تجربۀ اسلامى، رئيس حكومت اسلامى، امام على عليهالسلام در برابر قاضى، در كنار شهروندى كه از او به قاضى شكايت كرده و قاضى هر دو را براى داورى ميان آنها فراخوانده است، مىايستد.
پيش از اين نيز در زمان خلافت عمر شهروندی يهودى كه در حكومت اسلامى مىزيست شكايتى تسليم خليفه كرد و عمر، آن يهودى و پسرعموى پيامبر صلىاللهعليهوآله را با هم در جلسه دادگاه احضار كرد و وقتى سخن هر دو را شنيد، در چهرۀ امام نوعى آزردگى مشاهده كرد و گمان كرد كه امام از اينكه در جلسۀ داورى در كنار يک يهودى قرار گرفته، آزرده شده است. ولى امام به عمر گفت: «من آزرده شدم؛ زيرا تو بين من و او مساوات را رعايت نكردى؛ مرا با كُنيه خطاب كردى و او را نه».
اينچنين حكومت اسلامى برترين نمونۀ برابرى ميان حاكمان و زيردستان در قضاوت و عدالت و همچنين الگوى حقيقى و آرامش روحى تمامى مستضعفان زمين را در زندگى خصوصى حاكمان عينيت بخشيده است؛ زيرا حاكمان مانند هر شهروند معمولى ديگرى زندگى مىكردهاند و با كاخهاى آسمانخراش و اتومبيلهاى آخرين مدل و سفرههاى رنگين و اثاثيۀ تجملى و جواهرات و زيورآلات، امتيازى بر آنها نداشتهاند.
اسلام راهبر زندگی، ص٢٠٧.