شب قدر

شب قدر توانست هدفش را محقق کند و به عنوان سرآغاز ورود به والاترين رسالت و بزرگ ترین هدف به زندگی پیامبر پا بگذارد؛ و به حق چه قدری بالاتر از اینکه در لحظه ای از شبی پربرکت، چنان رفعتی پیدا کند که با پیام آسمان زندگی کند و اهداف و مسئولیت هایش را درک کند.
وقتی شب قدر توانست هدفش را در عالی ترین حد ممکن در زندگی پیامبر پیشوا عليها محقق کند، پس این شب قدر همواره برای هر فرد به میزانی که می تواند در آن به دینش رو کند و به سوی پروردگارش تعالی یابد و مقداری از آن قدر عظیمی را که پیشوای بزرگ محقق کرد، تحقق ببخشد، شب قدر خواهد بود.

بارقه‌ها، ص ۲۵۳.

امام [علی](ع) وقتی در آن لحظه جانکاه چشم گشود و امام حسن(ع) را ديد که می‌گريست و می‌دانست درگذشت پدرش درگذشت همه اميدهاست، خواست ايشان را هوشيار سازد که خط همچنان برجاست و تکليف همچنان ادامه دارد و پيروزیِ دسيسه بدان معنا نيست که سلاح بيندازيم.
آری، دسيسه پيروز شد ای پسرم! و به همين دلیل از ديار خود رانده خواهيد شد و به قتل می‌رسيد، اما بايد بِايستی تا با سم کشته شوی و برادرت حسين(ع) بايد بايستد تا با شمشير کشته شود…
وقتی امت از اراده و شخصيت خود به نفع متکبری از متکبران و فرعونی از فرعون‌ها دست بکشد، در معرض فروپاشی و ذوب شدن در کوره او قرار می‌گيرد. اما اگر تلاش برای بازگرداندن اين وجود به‌طور پيوسته باقی بماند ـ به اين صورت که همان تلاش خط علی و مکتب علی(ع) و شهدا و صدّيقان از ميان فرزندان علی(ع) و شيعيان علی(ع) استمرار پيدا کند ـ پس با اين تلاش اميد خواهد بود که امت وجود خود را بازيابد. دست‌کم اين تلاشِ پيوسته دستاوردی آنی دارد و آن استوارداری امت در برابر انحلال و ذوب شدن کامل در اراده و چارچوب آن حاکم [متکبر] است. و اين چيزی است که درواقع روی داد.

امامان اهل بیت علیهم السلام؛ مرزبانان حریم اسلام، ص ۳۱۴.

وقتی مسلمانان در ماه مبارک رمضان و شب قدر، مراسم برپا می‌کنند در واقع در این مراسم لحظات یادبود میلاد دین بزرگی را سپری می‌کنند که این امت را پدید آورد و محتوای کامل آن را در صحنه تاریخ به او بخشید. پس این ماه مبارک رمضان و به طور خاص شب قدر است که شاهد ولادت این دین و نزول آن بر انسان که در قرآن متجلی شد، بوده است. به همین دلیل شب قدر از هزار ماه بهتر است؛ چرا که یک روز از زندگی امتی دینی که در دستان خود دینی دارد که برایش راه را روشن و اهداف را معین می‌کند، در زندگی امت‌ها و ملت‌ها از هزار ماه زندگیِ امتی گم‌شده که نه هدفی دارد و نه راهی، پر خیر و برکت‌تر است …
قرآنی که خداوند متعال در شب قدرِ ماه مبارک رمضان فروفرستاد، بدین جهت در این شب مبارک نازل شد که رهبر دینی را به وجود بیاورد و از این رو مجموع قرآن در ماه مبارک رمضان بر شخص پیامبر نازل شد تا او را با دین بپروراند و برای رهبری امت در نبرد با جاهلیت‌های زمین، آماده کند، سپس (دوباره) در طول بیست و سه سال از عمر تبلیغ دین به تدریج نازل شد تا امت را پرورش دهد و لشکری آگاه بسازد که بتواند از دین جدید پاسداری کند. بدین‌سان قرآن کریم دو بار نازل شد؛ یک بار مجموع قرآن و برای آماده‌سازی رهبر و یک بار جزء‌جزء و تدریجی برای آماده ساختن امت.
… همان‌طور که قرآن دو بار، یک بار برای آماده‌سازی رهبر و یک بار برای مهیا کردن امت نازل شد و از این رهگذر، نقش عظیم خود را ایفا کرد امروز نیز چنین است و باید برای این‌که قرآن بار دیگر نقش خود را ایفا کند، ابتدا رهبران صالح و سپس امت آگاه ایجاد شود؛ بنابراین تنها راه پیش روی مسلمانان این است که قرآن با عقول آن دسته از آنها که برای تعالی به سطح رسالت اسلامی و ذوب شدن در چارچوب آن توانایی دارند، به‌خوبی آمیخته شود تا از این رهگذر بتواند رهبری آگاهی را بیابد که راه آن را به سوی قلوب و عقول مردم هموار کند و بدین‌سان، قرآن به تدریج به ساخت و تربیت امت بپردازد.

بارقه‌ها، ص ٢۶١ـ٢۶۵.