ساختاری شایسته

قرآن کریم … می‌فرماید: «وَمِنَ النَّاسِ مَن یُعْجِبُکَ قَوْلُهُ فِی الْحَیَاهِ الدُّنْیَا وَیُشْهِدُ اللّهَ عَلَى مَا فِی قَلْبِهِ وَهُوَ أَلَدُّ الْخِصَامِ. وَإِذَا تَوَلَّى سَعَى فِی الأَرْضِ لِیُفْسِدَ فِیِهَا وَیُهْلِکَ الْحَرْثَ وَالنَّسْلَ وَاللّهُ لاَ یُحِبُّ الفَسَاد؛ و از میان مردم کسی است که سخنش در زندگی این دنیا خوشایند تو است، و خدا را بر آنچه در دل دارد گواه می‌گیرد و حال آنکه او سخت‌ترین دشمنان است. و چون ریاستی یابد کوشش می‌کند که در زمین فساد نماید و کِشت و نسل را نابود نماید و خداوند تباه‌کاری را دوست ندارد» (بقره: ۲۰۴-۲۰۵)
این آیه می‌خواهد بگوید: انسان اگر فرآیند تغییر را تا درون قلب خود و اعماق روحش، ژرفا نبخشد و خود را به گونه‌ای شایسته نسازد، هرگز نمی‌تواند سخنان شایسته‌ای را مطرح نماید؛ سخنان شایسته تنها زمانی می‌توانند تبدیل به ساختاری شایسته در جامعه شوند که از دلی آکنده از ارزش‌های بیان شده توسط این سخنان، ناشی شده باشند، وگرنه این سخنان، الفاظی توخالی و بدون محتوا باقی می‌مانند. بنابراین تنها دل است که به کلمات معنا می‌بخشد و به شعارها جان می‌دهد و به ساختارهای خارجی هدف و مسیر می‌بخشد.

پژوهش‌های قرآنی، ص ۱۳۴.