پاسخ پژوهشگاه تخصصی شهید صدر به بیانات حجتالاسلاموالمسلمین محمد سروش محلاتی دربارۀ اندیشه سیاسی شهید آیتالله سید محمدباقر صدر
پژوهشگاه تخصصی شهید صدر در قم ضمن اعتراض به سخنان حجتالاسلاموالمسلمین محمد سروش محلاتی دربارۀ اندیشه سیاسی شهید صدر، در نامهای خطاب به مهدی رحمانیان مدیرمسئول روزنامۀ شرق آورد:
مدیرمسئول محترم روزنامۀ وزین شرق
جناب آقای مهدی رحمانیان
ضمن عرض سلام و ادب به استحضار میرساند در مصاحبه مورخه ١١دی١٣٩٧ روزنامۀ شرق با جناب حجتالاسلاموالمسلمین سروش محلاتی، نسبتهایی به علامۀ شهید آیتالله سید محمدباقر صدر داده شده است که دستکم دو مورد از آنها کاملاً برخلاف اندیشۀ ایشان و دقیقاً در نقطۀ مقابل تصریحات شفاف و روشن آن عالم گرانقدر در بخشهای مختلف آثارش است. ازاینرو، مستدعی است براساس قوانین جاری، مطلب زیر را در همان صفحه و به همان شکل منتشر فرمایید.
جناب حجتالاسلاموالمسلمین سروش محلاتی در آن مصاحبه، نظریۀ شهید صدر دربارۀ ولایت فقیه را به این شکل تبیین میکند: تلفیقی از ولایت با مبدأ الهی و وکالت از سوی مردم که تفسیری حداقلی از ولایت فقیه بوده و بیشتر نقش نظارت دینی برای آن از سوی شهید صدر در نظر گرفته شده است.
این تبیین قابلیت انتساب به هیچ یک از آثار شهید صدر ندارد؛ اولاً، شهید صدر در هیچیک از آثار خود، ولایت فقیه را وکالت از سوی مردم نشمرده است و ثانیاً، بههیچعنوان نقش ولیفقیه از نظر شهید صدر حداقلی نیست. این برداشت ممکن است از خلط میان معنای اشراف در فارسی و عربی ایجاد شده باشد؛ چراکه اشراف در فارسی بهمعنای نظارت کلی، اما در عربی بهمعنای نظارت کلی نیست، بلکه مدیریت عالی است. معنای مدیریت عالی از کلمۀ قیمومیت (الولایه بمعنی القیمومه علی تطبیق الشریعه) که در متن شهید صدر به آن تصریح شده است نیز کاملاً پیداست و منظور از اشراف را نیز بهخوبی روشن میکند. همچنین شهید صدر در همان متن مورد استشهاد جناب سروش محلاتی، به اختیارات ولیفقیه در نظام جمهوری اسلامی نیز اشاره کرده که این موارد نشان میدهد هرگز نگاه ایشان به ولایت فقیه «تفسیری حداقلی و در حد نظارت» نبوده است. برخی از این موارد عبارتاند از:
بالاترین مقام حکومت؛ فرماندۀ کل قوا؛ تعیین نامزدهای احراز ریاست قوۀ مجریه و یا تأیید نامزدى افرادی که براى ریاست آن قوه داوطلب شدهاند؛ تعیین انطباق یا عدم انطباق قانون اساسى با شریعت اسلامى؛ ایجاد دیوان عالى جهت بررسى هرگونه تخلف احتمالى در زمینههاى یادشده؛ ایجاد دیوان قضایى در کلیۀ شهرها جهت بررسى پروندههاى شاکیان و دادخواهان و اقدام مناسب در آن موارد. (الإسلام یقود الحیاه، چاپ مرکز الأبحاث، ص٢١)
همچنین جناب سروش محلاتی در بخش دیگری از مصاحبه خود در تبیین نظریۀ منطقهالفراغ شهید صدر میگوید: «شهید صدر این قلمرو را قلمروی آزادی انسان و اختیار او برای شیوۀ زندگی میداند. این قلمرو در اختیار انسان است؛ یعنی شهروندان نسبت به آن تصمیم میگیرند» و این را در مقابل نظر آیتالله شاهرودی قلمداد میکند و میگوید: «آقای شاهرودی این قلمرو را بیشتر در اختیار حکومت قرار میدهد و میگوید حکومت در احکام الزامی شرع دستش بسته است، ولی در منطقهالفراغ دستش باز است».
برای اثبات خلاف واقع بودن مطلبی که جناب سروش محلاتی به شهید صدر نسبت داده است، نقل چند جمله از ایشان درباره منطقهالفراغ بسنده است:
مکتب اقتصادی اسلام دو بخش دارد: یک، بخشی که از سوی اسلام بهصورت قطعی و غیرقابل تحول و جایگزینی پر شده است؛ دو، منطقهالفراغ که اسلام مسئولیت پر کردن آن را به حکومت یا ولیامر سپرده است و آنها براساس اقتضائات اهداف کلی اسلامی و مقضیات هر زمان آن را پر میکنند. (اقتصادنا، چاپ مرکز الأبحاث، ص۴۴٣)
منطقهالفراغ بهمعنای وجود نقص در شکل تشریعی یا اهمالی از سوی شریعت نسبت به برخی از رویدادها و حوادث نیست؛ بلکه بهمعنای احاطۀ کامل شکل تشریعی و قدرت شریعت بر همگامی با عصرهای مختلف است؛ زیرا شریعت منطقهالفراغ را بهشکلی که دال بر نقص یا اهمال باشد، رها نکرده است؛ بلکه احکام منطقهالفراغ را کاملاً تعیین کرده است؛ به این صورت که به هر رویدادی یک صفت تشریعی اصلی بخشیده و به ولیامر نیز این صلاحیت را داده است که براساس شرایط به آن صفت تشریعی ثانوی بدهد. (اقتصادنا، چاپ مرکز الأبحاث، ص٨٠۴)