رمضان

«همانا خداوند سرنوشت هیچ گروهی را تغییر نمی‌دهد مگر آنکه آن‌ها در خودشان دگرگونی پدید آورند» [رعد: ١١].

«و اگر بر این راه، استواری ‌کنند، ما آبی فراوان به آن‌ها می‌نوشانیم» [جن: ۱۶].

«و ما آن شهرها را وقتی ستم روا داشتند، نابود کردیم و برای نابود ساختن آن موعدی مقرر نمودیم» [كهف: ۵۹].

بنگرید و ببینید که سنت‌های تاریخ نه از بالای سر انسان‌ها، بلکه از زیر دستان آن‌ها جریان می‌یابد؛ چراکه خداوند وضعیت هیچ گروهی را دگرگون نمی‌کند، مگر آنکه خودشان تغییرات لازم را در خود ایجاد نمایند و اگر آنان در راه حق استوار باشند، ‌آب فراوان نصیب آن‌ها خواهد شد. بنابراین، انسان مواضعی ایجابی و اثباتی دارد که آزادی، اختیار و تصمیم‌گیری او را نشان می‌دهد. این مواضع در چارچوب روابط سنت‌های تاریخی، ‌پیامدهای مناسب خود را دارند و نتایج درخوری را به بار می‌آورند. بنابراین در بینش قرآنی درباره سنت‌های تاریخ، اختیار انسان جایگاهی اساسی دارد.

سنت‌های تاریخی در قرآن کریم، ص ۸۵.

شب قدر توانست هدفش را محقق کند و به عنوان سرآغاز ورود به والاترين رسالت و بزرگ ترین هدف به زندگی پیامبر پا بگذارد؛ و به حق چه قدری بالاتر از اینکه در لحظه ای از شبی پربرکت، چنان رفعتی پیدا کند که با پیام آسمان زندگی کند و اهداف و مسئولیت هایش را درک کند.
وقتی شب قدر توانست هدفش را در عالی ترین حد ممکن در زندگی پیامبر پیشوا عليها محقق کند، پس این شب قدر همواره برای هر فرد به میزانی که می تواند در آن به دینش رو کند و به سوی پروردگارش تعالی یابد و مقداری از آن قدر عظیمی را که پیشوای بزرگ محقق کرد، تحقق ببخشد، شب قدر خواهد بود.

بارقه‌ها، ص ۲۵۳.

امام [علی](ع) وقتی در آن لحظه جانکاه چشم گشود و امام حسن(ع) را ديد که می‌گريست و می‌دانست درگذشت پدرش درگذشت همه اميدهاست، خواست ايشان را هوشيار سازد که خط همچنان برجاست و تکليف همچنان ادامه دارد و پيروزیِ دسيسه بدان معنا نيست که سلاح بيندازيم.
آری، دسيسه پيروز شد ای پسرم! و به همين دلیل از ديار خود رانده خواهيد شد و به قتل می‌رسيد، اما بايد بِايستی تا با سم کشته شوی و برادرت حسين(ع) بايد بايستد تا با شمشير کشته شود…
وقتی امت از اراده و شخصيت خود به نفع متکبری از متکبران و فرعونی از فرعون‌ها دست بکشد، در معرض فروپاشی و ذوب شدن در کوره او قرار می‌گيرد. اما اگر تلاش برای بازگرداندن اين وجود به‌طور پيوسته باقی بماند ـ به اين صورت که همان تلاش خط علی و مکتب علی(ع) و شهدا و صدّيقان از ميان فرزندان علی(ع) و شيعيان علی(ع) استمرار پيدا کند ـ پس با اين تلاش اميد خواهد بود که امت وجود خود را بازيابد. دست‌کم اين تلاشِ پيوسته دستاوردی آنی دارد و آن استوارداری امت در برابر انحلال و ذوب شدن کامل در اراده و چارچوب آن حاکم [متکبر] است. و اين چيزی است که درواقع روی داد.

امامان اهل بیت علیهم السلام؛ مرزبانان حریم اسلام، ص ۳۱۴.

قرآن کریم سخنی اعجازی است که از طریق وحی بر پیامبر اکرم ‌صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم‌ فرود آمده، در مصحف‌ها نوشته شده، به تواتر نقل گردیده و به تلاوت آن مأمور شده‌ایم. خداوند متعال برای این سخن اعجازین که به پیامبرش وحی فرموده، نام‌هایی برگزیده است که با نام‌هایی که عرب بر کلام خویش می‌گذاشته است به‌طور کلی تفاوت دارد، از جمله:
کتاب: خداوند می‌فرماید: «آن كتاب با عظمتى است كه شک در آن راه ندارد و مايه هدايت پرهيزكاران است» [بقره: ۲].

قرآن: «و امكان نداشت كه اين قرآن، بدون وحى الهى به خدا نسبت داده شود؛ ولى تصديقى است براى آنچه پيش از آن است (كتب آسمانى)، و شرح و تفصيلى بر آن‌ها است؛ شكى در آن نيست، و از طرف پروردگار جهانيان است» [یونس: ۳۷].

اهتمام به نام‌گذاری‌های مشخص و اصطلاحات جدید برای قرآن کریم متناسب با برنامه‌ای کلی بود که ا‌سلام بر اساس آن حرکت می‌کرد و آن عبارت بود از درپیش گرفتن روشی جدید برای بیان مفاهیم و مطالبی که به ارمغان آورده است و ترجیح آفرینش واژه‌ها و اصطلاحات جدید و متناسب با روح کلی اسلام، بر استفاده از کلمات رایج در عرف جاهلی. این کار دو علت داشت:
اول: واژه‌های رایج در عرف جاهلی به سختی می‌توانستند مفاهیم اسلامی را با امانت‌داری منعکس نمایند؛ زیرا این واژه‌ها زاییده اندیشه جاهلی و نیازهای آن بودند و نمی‌توانستند بیان‌گر مفاهیم و مطالبی باشند که اسلام آورده بود و هیچ پیوندی با آن اندیشه‌ها نداشت.
دوم: ایجاد اصطلاحات و نام‌های مشخص که ویژه اسلام باشد، به فراهم ساختن ماهیت و نشانه‌های خاصی که فرهنگ اسلامی را از سایر فرهنگ‌ها امتیاز ببخشد، کمک می‌رساند.

پژوهش‌های قرآنی، ص ۲۱۳.