رشد

این که عدل، اصل دوم از اصول دین قرار داده شده و به این وسیله از دیگر صفات الهی متمایز گردیده، اتفاقی نبوده است، بلکه این کار به این دلیل بوده است که به مدلول عملی یکی از مهم ترین صفات خداوند و نقش آن درجهت‌‏دهی به خط سیر انسان تأکید شود؛ زیرا عدل ، در مسیر تکامل انسان و قیام این مسیر بر اساس قسط، شرط اساسی برای رشد هر ارزش والای دیگری است و جامعه بدون عدل و قسط، فضای ضروری برای پویایی آن ارزش ها و بروز استعدادهای والا را از دست خواهد داد.

اسلام راهبر زندگی، ص١۵٧.

رشد و پیشرفت حقیقی در اسلام، آن است که انسان ـ خلیفه خدا بر روی زمین ـ در خودش ارزش‌هایی را تحقق بخشد که ایمان دارد همگی آن‌ها با ویژگی وحدت در خداوند عزوجل جمع است، خداوندی که او را «خلیفه» خود کرده و سکان هستی را به او سپرده است. بنابراین صفات و اخلاق خداوند (از قبیل: عدل، علم، قدرت، مهربانی نسبت به مستضعفان و انتقام از جباران و بخشش بی‌انتها) شاخصه‌های رفتار انسان در جامعه خلافت و اهداف انسانِ خلیفه است. در حدیث آمده است: «تَشبّهوا بأَخلاق الله»(۱)؛ یعنی از اخلاق خداوند سرمشق بگیرید.
از آن‌جا که این ارزش‌ها در ذات الهی، مطلق و نامحدود است و از طرف دیگر انسانِ خلیفه خداوند، موجودی محدود است، طبیعی است که فرایند محقق شدن این ارزش‌ها در انسان، در حرکتی مستمر به‌سوی آن موجود مطلق و سیری بی‌وقفه به‌سوی خدا، عینیت یابد.
هر اندازه که انسان بتواند در طی حرکتش به سوی خدا، در تحقق این الگوها، سیر صعودی داشته باشد و عدالت، قدرت، رحمت، بخشش، جبروت و ظلم‌ستیزی خداوند را هر چه بیشتر در زندگی خود تبلور بخشد، دستاوردی را در معیارهای خلافت ربانی، ثبت خواهد کرد و در مسیر طولانی‌اش که جز با پایان یافتن دوران خلافت در زمین، پایان نمی‌یابد، به خدا نزدیک‌تر خواهد شد. که: « یَا أَیّهَا الْإِنسَانُ إِنّکَ کَادِحٌ إِلَى رَبِّکَ کَدْحًا فَمُلَاقِیهِ؛ ای انسان، حقا که تو به‌سوی پروردگار خود به‌سختی در تلاشی و او را ملاقات خواهی کرد» (انشقاق: ۶).

(۱) بحار الأنوار، ج ۶۱، ص ۱۲۹. در آن‌جا آمده است: تخلّقوا بأَخلاق الله.

اسلام راهبر زندگی، ص ۱۵۶.