حق

علی علیه‌السلام یاران خود را چنین پروراند که یاران اهداف باشند نه یاران شخص او. او همواره به این فرامی‌خواند که انسان باید پیش از آن‌که یار شخص معینی باشد، یار حق باشد. علی علیه‌السلام کسی است که فرمود: «حق را بشناس تا اهلش را بشناسی» به مقداد و ابوذر و سلمان و عمار و جز ایشان می‌فرمود: حق را بشناسید و سپس درباره علی حکم کنید که آیا او با حق است یا نه، علی یا عمر یا ابوبکر یا سعد یا هر کس دیگری را نگیرید و او را معیار برای حق بگذارید، بلکه حق را بگیرید و سپس بر علی و جز او در چارچوب آن حق حکم کنید .
این نهایت اخلاصی است که یک پیشوا می‌تواند در راه اهداف خود از خود نشان دهد؛ این‌که همواره به یاران و یاوران خود تأکید کند ـ که البته همه مخلصان باید به خود و به پیروان خود بر این نکته تأکید کنند ـ که معیار، حق است و شخص نیست. معیار اهداف است و شخص نیست؛ هر چقدر هم آن شخص والا باشد.
آیا کسی والاتر از علی بن ابی طالب علیه‌السلام هست؟ هیچ کس والاتر از ایشان نیست به جز استاد ایشان. با این وجود ایشان معیار را حق می گذارد نه خود.

امامان اهل بیت علیهم‌السلام؛ مرزبانان حریم اسلام، ص ۲۵۵.

آیا کسی والاتر از علی بن ابی طالب علیه‌السلام هست؟ هیچ کس والاتر از ایشان نیست به جز استاد ایشان (صلی‌الله‌علیه‌وآله). با این وجود ایشان معیار را حق می‌گذارد نه خود.
وقتی آن شخص نزد ایشان آمد و در جنگ جمل درباره حق از ایشان پرسید که آیا حق با این سپاه است ـ آن مرد در دوگانگی میان عایشه و علی علیه‌السلام بود ـ و خواست میان علی علیه‌السلام و عایشه بسنجد که کدام برتر هستند تا حکم کند که آیا عایشه با حق است یا علی علیه‌السلام و آیا تلاش‌های عایشه برای اسلام برتر است یا تلاش‌های علی علیه‌السلام. آن‌گاه امام به او فرمود: «حق را بشناس تا اهلش را بشناسی».
علی علیه‌السلام همواره اصرار داشت که به عملکرد شخصی خود، صبغه رسالت‌مند دهد نه صبغه بهره‌جویی‌های شخصی.

امامان اهل بیت علیهم‌السلام؛ مرزبانان حریم اسلام، ص ۲۵۶.