پیشتر گذشت که در گزارش تاریخی تصریح شده که فاطمه کاملاً همانند پدرش صلیاللهعلیهوآلهوسلم گام برمیداشت.
حال میتوان به بررسی ریشه این تقلید دقیق پرداخت. شاید این طبیعت رفتار وی بود که در آن لحظه نیز به شکلی عادی و بی هیچ قصد و توجه خاصی به آن پرداخت. این احتمال بعید نیست؛ زیرا فاطمه علیهاالسلام عادت داشت که به شیوه پدرش رفتار کند و در همه کارها و گفتارهایش همانند وی باشد.
اما شاید این شباهت دقیق وجهی دیگر داشته باشد. آن روز، بهشتیبانو با تقلید خویش از پدرش در راه رفتن دارای قصد و التفاتی بود. وی این همانندی را چنان به خوبی و درستی به جای آورد که در راه رفتن هیچ تفاوتی با رسول خدا صلیاللهعلیهوآلهوسلم نداشت. او میخواست با این تقلید درخشان بر احساس و عاطفه مردم چیره گردد و آنان را به سفری کوتاه رهسپار سازد تا به گشتوگذاری کامبخش در گذشته نزدیک پردازند و به روزگار نبوت مقدس بازگردند؛ روزگاری که شادمانانه در سایه پیامبر بزرگ خویش صلیاللهعلیهوآلهوسلم میزیستند. این برانگیختن احساسات و پرداخت عاطفی آنها، زمینهساز آغاز حرکت زهرا بود و قلبها را برای پذیرش دعوت دادخواهانه او آماده میساخت تا ندای محزون آزادیخواهانه وی را به یاری بشتابند و کوشش نومیدانه یا شبهنومیدانه او را به ثمر بنشانند.
از این رو، میبینید که خود راوی نیز خواسته یا ناخواسته از این جنبه تأثیر پذیرفته و همین او را واداشته تا چگونگی حرکت فاطمه را در گزارش خویش به تصویر کشد.