حالت اتصال و ارتباط با خداوند افزون بر اینکه یک کمال برای انسان است، بهخودیخود یک نیرو و انرژی برای موفقیت در مسیر کار هم هست؛ زیرا این اتصال پایه اخلاق انسان عامل را تشکیل میدهد. اخلاق انسان عامل فقط زمانی ممکن است در انسان ایجاد شود که انسان بهطور تفصیلی در حالت اتصال با خداوند متعال زندگی کند.
همچنین این حالت اتصال و ارتباط با خداوند باعث میشود که انسان بتواند از خداوند چیزی بخواهد و توقع استجابت هم داشته باشد، اما کسی که در زمان رفاه خدا را فراموش کرده بود، خدا و دینش را رها کرده بود، خدا را با مصیبت دینش تنها گذاشته بود، خدا را با مشکلات دینش تنها رها کرده بود و اصلاً به خدا فکر نمیکرد و فقط و فقط به خودش میاندیشید، نه خدا؛ چنین انسانی ـ وقتی به مصیبتی مبتلا میشود ـ چگونه میتواند توقع داشته باشد که دستانش را بهسوی آسمان دراز کند و خدا دعای او را مستجاب کند؟!
و واقعاً چرا خداوند متعال دعایش را مستجاب کند؟!
چرا به ندای زبانی گوش کند که به ذکر او مشغول نبوده است؟!
چرا به تمنای دستانی توجه کند که در راه اطاعت خدا کاری نکردهاند؟!
چرا به قلبی گوش کند که لحظهای به عشق خدا نتپیده است؟!
ما نمیتوانیم توقع استجابت دعا داشته باشیم، مگر اینکه در حال اتصال با خداوند متعال زیسته باشیم و همه هستی و تواناییهایمان را برای خداوند سبحان بسیج کرده باشیم، فقط در چنین زمانی است که میتوانیم از خداوند متعال توقع امداد و یاری و حل مشکلات و مصائب را داشته باشیم.
بارقهها، ص ۴۸۹.