اعتقاد ما؛ ایمان به پیامدِه و پیامبر و پیام
برخی از علمای بزرگ و بسیاری از طلاب و مؤمنان از من خواستهاند در زمینهای که روزبه روز بر اهمیت آن افزوده میشود، به علمای گذشته اقتدا کرده و از روش نیکوی آنان پیروی کنم. علمای گذشته معمولاً همراه با رساله عملیه خود یا در ابتدای آن مقدمهای مختصر یا مفصل برای اثبات وجود آفریدگار و اصول بنیادی دین مینوشتند؛ زیرا رساله عملیه بیانی اجتهادی از احکام شریعت اسلامی است – که خداوند متعال از سر رحمت بر جهانها و جهانیان خاتم پیامبران را مأمور آوردن آن کرد – و این بیان، از اساس، بر پذیرش اصول بنیادی دین و تسلیم در برابر آنها مبتنی است. پس، ایمان به خدای پیامدِه و پیامبر و خود پیام، اساس محتوای هر رسالۀ عملیه و دلیل نیازمندی به آن است.
📚 اعتقاد ما، ص۱۵.
اگر انسان وجدانی آزاد و رها میداشت…
انسان از دیرباز حتی پیش از اینکه به مرحلهای از تجرید فکری و فلسفی برسد یا به فهمی تکاملیافته از شیوههای استدلال دست یابد به خدا ایمان آورد و او را خالصانه پرستید و ارتباط عمیقی را با او احساس کرد.
این ایمان نه زاییدۀ تضاد طبقاتی بود، نه ساختۀ استثمارگران ستمگر برای استوار کردن استثمارشان و نه آفریدۀ استثمارشدگان ستمدیده برای عقدهگشایی و کاستن از رنج هایشان؛ زیرا ایمان به خدا، پیش از تضادها و اختلافاتی از ایندست در تاریخ بشر وجود داشته است.
[…]
اگر انسان، وجدانی آزاد و رها میداشت، سادهترین گونههای استدلال بر اثبات وجود آفریدگار حکیم هم برای ایمان آوردن او کافی بود «أَمْ خُلِقُوا مِنْ غَيْرِ شَيْءٍ أَمْ هُمُ الْخالِقُون» (آیا از هیچ آفریده شدهاند یا خود، آفریدگار خویشاند؟!) اما از دو قرن پیش تاکنون، اندیشه مدرن، مانع شده است وجدان بشر آزاد و بیآلایش بماند. به همین علت استدلال برای کسی که با اندیشه مدرن و شیوههای پژوهشی آن آشناست، باید عمیقتر باشد و به اشکالهایی پاسخ دهد که استدلالهای ساده و بدیهی پاسخگویی به آنها را بر عهده وجدان آزاد بشر میگذاشتند.
📚 اعتقاد ما، ص۱۶و۲۱.