[vc_row][vc_column][rt_blockquote_style blockquote_content=” امام حسین(ع) چند موضع عملی پیش رو داشت که میتوانست هر یک از آنها را اتخاذ کند؛ پس از این که معاویه به هلاکت رسید و با یزید بیعت شد و از ایشان خواسته شد تا با یزیدبنمعاویه بیعت کند:
موضع نخست: با یزیدبنمعاویه بیعت کند، همچنان که امیرمؤمنان(ع) با ابوبکر و عمر و عثمان بیعت کرد.
موضع دوم: بیعت یزیدبنمعاویه را رد کند، اما در مکه یا مدینه بماند؛ در یکی از دو حریم: در حریم رسول خدا ـ یعنی در خانه و شهر ایشان ـ یا به مکه نقل مکان کند و آنجا در حریم خداوند متعال پناه گیرد تا قضای نافذ الهی سر رسد.
موضع سوم: به گوشهای از جهان اسلام پناه برد. به یکی از سرزمینهای جهان اسلام پناه برد، هم چنان که برادر ایشان محمدبنحنفیه به ایشان پیشنهاد داد و عرض کرد: به یمن بروید، یا به یکی دیگر از سرزمینهای مسلمین. و در آن جا جمعیت و جامعه ای برای خود بسازد و از جامعه بزرگتری که سرزمینهای دیگر مسلمین را در بر میگرفت، جدا شود. تا وقتی توانست امارت خود را استوار سازد، بکوشد تا پیش رود و سرزمینهای دیگر را به سرزمین خود پیوند دهد.
موضع چهارم: بیعت را رد کند و بهپا خیزد و سوی کوفه رود تا نامههایی را که از کوفیان رسیده بود، اجابت کند. سپس کشته شود و به شهادت برسد؛ به همان شیوهای که روی داد.
امام حسین(ع) باید موضعی را برمیگزید که با آن این چهار دسته از امت اسلام را `{`که پیشتر گذشت`}` درمان کند. هیچ موضعی نمی توانست اینهمه را برآورده سازد جز موضع آخر.
امامان اهلبیت، ص۴۶٩”][/vc_column][/vc_row]