مصیبت و بلا
مواجهه مسئولانه با بلا(۲)

[vc_row][vc_column][rt_blockquote_style blockquote_content=”آیت الله شهید سید محمدباقر صدر:

«فساد، در خشكى و دريا به خاطر كارهايى كه مردم انجام داده‏‌اند، آشكار شده است؛ تا خدا بعضى از اعمالشان را به آنان بچشاند»`{`روم: ۴۱`}`.
خداوند متعال می‌فرمايد: تا عملشان را به آنان بچشاند. خود عمل انسان‏ها به مصيبت تبديل می‌شود، به ابتلا تبديل می‌شود، اين عملى كه فرد در رفاه انجام می‌داد و نمی‌دانست كه همين عمل چطور پيش خواهد رفت، چطور پيچيده خواهد شد و همين عمل چطور به چيزى بر ضد او تبديل خواهد شد. خيال می‌كرد كه اين كار، عملى ساده و در سطحى معمولى است، گمان می‌كرد يک آشوب ساده در يک ماجراى خاص است، يک بلوا در ماجرايى خاص است، يک غيبت ساده از يک شخص معين است، يک بی‌حرمتى و پرده‏‌درى ساده نسبت به يک فرد مشخص است، اما همين اتفاق‏‌ها به‏‌تدريج متراكم می‌شود. سپس خود همين كارها به مصيبت، به ابتلا و به بلا تبديل می‌شود. وقتى اين كارها به ابتلاها و مصائب تبديل شد، اينجا است كه انسان پيامد و اثر آن‏ها را احساس می‌كند. لِيُذِيقَهُمْ بَعْضَ الَّذِي عَمِلُوا؛ تا خدا بعضى از اعمالشان را به آنان بچشاند.
ما اگر واقعا به قرآن كريم ايمان داريم، بايد احساس كنيم كه هر مصيبتى كه بر سر مسلمانان می‌آيد، جزئى از `{`جزاى‏`}` كارى است كه خود مسلمانان انجام داده‏‌اند و ما هم جزئى از مسلمانان هستيم‏.

بارقه‌ها، ص ۴۳۲

“][/vc_column][/vc_row]

[vc_row][vc_column][rt_blockquote_style blockquote_content=”بخشی از گفتارهای شهید صدر درباره محنت و مصیبت.
بی‌شک بازخوانی این گفتارها در زمانی‌که جهان اسلام غرق در مصیبت‌های گوناگون است، آموزنده و راهگشا خواهد بود.
«… بیایید ـ قبل از اینکه به گذشته بازگردیم و به اینکه چه انجام داده‌ایم بنگریم ـ از مسأله اول آغاز کنیم، یعنی احساسمان نسبت به بلا. پیش از هر چیز باید این احساسات را پاک کنیم، باید احساسمان نسبت به بلا را اصلاح کنیم و آن را به یک احساس اسلامی تبدیل کنیم که آکنده از غیرت نسبت به اسلام باشد، نه غیرت بر منافع شخصی. آکنده از غیرت نسبت به کیان اسلام باشد، نه مملو از غیرت نسبت به این وجود و آن وجود و آن وجود دیگر؛ زیرا ـ آن گاه که ما در بحبوحه یک امتحان سخت و دردناک هستیم ـ تا زمانی که این احساس را نپالاییم، تا زمانی که نتوانیم حداقل در نبرد تغییر این احساس و ایجاد یک احساس پاک نسبت به امتحان، پیروز شویم، اگر نتوانیم حداقل همین مقدار ناچیز از وجودمان را تغییر بدهیم، چگونه میخواهیم خودمان را به عنوان یک مجموعه، بسازیم؛ چگونه میخواهیم مسلمانان را به عنوان یک مجموعه بسازیم؟ بنابراین، نقطه آغاز سخن، این احساس است، این احساسی که انسان مبتلا نسبت به مصیبتش دارد. این احساس چگونه است؟
خیلی وقت‌ها مصیبت و بلایی به وجود می‌آید و این بلا احساسات مختلفی را می‌آفریند و اگرچه این بلا، یکسان است اما بسته به تفاوت سطح دریافت‌ها، اندیشه‌ها، روحیه‌ها و گرایش‌ها، درجات و سطوح این احساسات فرق می‌کند و حتماً این اختلافِ احساس به اختلاف موضعی که شخص مبتلا نسبت به این مصیبت اتخاذ می‌کند، منجر میشود؛ (یعنی) بسته به کیفیت و چگونگیِ احساس، موضعی متناسب با آن احساس گرفته می‌شود …»

بارقه‌ها، ص ۴۶٧.”][/vc_column][/vc_row]