«شهید الاُمة و شاهدُها» اثر شیخ محمدرضا نعمانی از شاگردان و همراهان شهید سید محمدباقر صدر است. او تنها کسی بود که توانست بهدور از چشم مزدوران بعثی در دوران حصر، همراه شهید صدر و خانوادهاش باشد و این فرصت استثنایی سبب شد او تنها کسی باشد که روایتهایی دست اول را از یکی از مهمترین دورههای زندگانی آن شهید والامقام ثبت و ضبط کند.
شیخ محمدرضا نعمانی در مقدمه کتاب مینویسد:
هنوز آن عصری را که با استاد بالای پشتبام منزلشان رو به گنبد منور حرم امیرالمؤمنین علیهالسلام نشسته بودیم به یاد دارم. به خودم جرئت دادم و از این آرزو با او صحبت کردم و گفتم: «من احساس میکنم باید خودتان زندگینامهتان را بنویسید. شما بهتر از هر کس دیگری میتوانید این کار را بکنید، چون سیرۀ علمی و سرگذشت جهادی و سختیهای زندگی شما بهگونهای است که اگر کسی غیر از خودتان آنها را بنویسد، باورش برای دیگران سخت است». نمونههایی از این اتفاقات را هم برشمردم و گفتم: «اهلبیت علیهمالسلام هم بارها بهدلیل ضرورتهایی از خودشان سخن گفتهاند و مثلاً امیرالمؤمنین علیهالسلام بر فراز منبر از خودش و پیشینۀ جهادش در راه اسلام سخن گفت. امام حسین و امام سجاد علیهماالسلام هم همین کار را کردند و این کارها هرگز به خودخواهی و شهرتطلبی تفسیر نشد. درباره شما هم چنین نخواهد شد؛ بهویژه اینکه شما معتقدید پایان کارتان شهادت خواهد بود».
شهید صدر با اندکی درنگ، پاسخ داد: «خون من سرگذشت مرا شرح خواهد کرد. من جز خدمت به اسلام چیز دیگری نمیخواهم و امروز اسلام به خون من بیشتر از شرححالم نیاز دارد؛ اما تو که سالها با من زندگی کردی و در این ابتلائات حضور داشتی و در مراحل مختلف مبارزه بودی، اگر خدا خواست و زنده ماندی چیزهایی که دیدی و شنیدی را بنویس».
شیخ محمدرضا نعمانی پیش از این، خاطرات خود را در کتابی با نام «سنوات المحنة و ایام الحصار» گرد آورده بود، اما دسترسی به اسناد گردآوریشده در پژوهشگاه شهید صدر، فرصتی را فراهم آورد که در اثر جدید با تکیه بر این اسناد کتابی گستردهتر، دقیقتر و موثقتر درباره زندگانی شهید صدر به رشتۀ تحریر درآورد.
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.