آثار
جامعه فرعونی و جامعه توحیدی

[vc_row][vc_column][rt_blockquote_style blockquote_author=”پژوهش‌های قرآنی، ص ۱۹۴” blockquote_content=”جامعه ستم‌پیشه و فرعونی، در گذر تاریخ، جامعه‌ای تکه‌پاره و از‌هم‌گسیخته است. هرگاه فرعونیت بر روابط انسان با انسان حاکم شود، تحلیل نیروها، پراکندن گروه‌ها و از‌هم‌پاشیدن ظرفیت‌های جامعه را هدف خود قرار می‌دهد، و آشکار است که در اختلاف، پراکندگی، ازهم‌گسیختگی و تجزیه‌ای این چنین، اعضای جامعه نمی‌توانند نیروهای حقیقی خود را بسیج کنند و همه زمینه‌های نوآوری‌شان را فعال کنند تا در عرصه تعامل با طبیعت و تسخیر آن، به رشد و توسعه طبیعی دست یابند.
این، تفاوت بین الگوهای پست فرعونی و الگوی والای حق، یعنی الگوی توحید خداوند سبحان است. الگوی حق، جامعه را متحد می‌کند و همه تمایزها و مرزها را از بین می‌برد؛ زیرا فراگیری این الگو تمامی مرزها و تمایز‌ها را دربرمی‌گیرد و همه اختلافات را در هم می‌شکند و تمام بشریت را با برابری، متحد می‌سازد و هیچ برتری و امتیازی، اعم از امتیاز نژادی، جنسیتی، قومی، جغرافیایی و طبقاتی، بین آن‌ها باقی نمی‌گذارد.
الگوی والا با جامعیت خود انسان‌ها را متحد می‌سازد، اما الگوهای پست باعث تجزیه و پراکندگی بشریت می‌شوند. بنگرید که الگوی والا چه می‌فرماید:
«این امت شما است، امتی یگانه و من پروردگار شما هستم، پس مرا بپرستید»`{`انبیاء: ۹۲`}`.
این منطق جامعیت و فراگیری الگوی متعالی است که هیچ مرز و مانعی را در خانواده بشریت به رسمیت نمی‌شناسد. در مقابل، به الگوهای پست بنگرید. به جامعه ستم‌پیشه و خدایان آن که چه می‌گویند و قرآن کریم چگونه از آنان سخن می‌گوید:
«همانا فرعون در روی زمین سرکشی کرد و اهل آن‌را دسته‌دسته قرار داد»`{`قصص: ۴`}`.”][/vc_column][/vc_row]

[vc_row][vc_column][rt_blockquote_style blockquote_author=”فدک در تاریخ، ص ۱۰۶” blockquote_content=”اگر فداکاریِ فضیلت‌مدار انسانی را کتابی تلقی کنیم، کارهای علی عنوان این کتاب است که پرتو جاودانگی از آن فرا‌می‌تابد.
اگر اصول آسمانی محمد صلی‌الله‌علیه‌و‌آله نمودی عملی بر روی زمین داشته باشد، علی تجسم زنده آن اصول در طول همه روزگاران و همه نسل‌هاست.
اگر رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌و‌آله علی و قرآن را در میان امتش جانشین ساخته، بدین‌روی بوده که قرآن تفسیر معانی علی بزرگ باشد و معانی علی، تجسمی از الگوهای قرآن کریم قرار گیرد.”][/vc_column][/vc_row]

[vc_row][vc_column][rt_blockquote_style blockquote_author=”پژوهش‌های قرآنی، ص ٢٢۴” blockquote_content=”از قرآن کریم به دست می‌آید که وحی، این پیوند غیبی و پنهانی بین خداوند و برگزیدگان او، سه حالت دارد:
اول: القای معنا در قلب پیامبر یا الهام آن به دل او، به گونه‌ای که احساس کند آن را از خداوند متعال دریافت می‌کند.
دوم: سخن گفتن از پشت حجاب با پیامبر، همچنان‌که خداوند با موسی از پشت یک درخت سخن گفت و او صدایش را شنید.
سوم: همان مفهومی که معمولاً متدینان از شنیدن کلمه وحی می‌فهمند؛ یعنی اینکه فرشته‌ وحی آنچه را که از جانب خداوند سبحان مأمور به ابلاغ آن به پیامبر است، به او القا کند و تفاوتی ندارد که این فرشته به صورت آدمی خود را نشان دهد یا به صورت یک فرشته. خداوند به این سه نوع وحی این‌گونه اشاره فرموده است: «و برای هیچ انسانى ممکن نیست که خدا با او سخن گوید، مگر از راه وحى یا از پشت حجاب، یا رسولى می‌فرستد که به‌فرمان او آنچه را بخواهد وحى می‌کند؛ چرا که او بلندمقام و حکیم است» `{`شوری: ۵۱`}`.
روایات بر این نکته دلالت دارند که وحی‌ای که پیامبر از طریق آن دین خاتم و آیات قرآن مجید را دریافت می‌داشت در بیشتر وقت‌ها به وسیله فرشته بود و در برخی زمان‌ها هم بدون وساطت فرشته، خداوند با بنده و پیامبرش سخن می‌گفت.”][/vc_column][/vc_row]

شهید سید محمدباقر صدر حیاتی کوتاه، اما پربار داشت؛ حیاتی که در سال‌های نه چندان طولانی آن توانست در حوزه‌های مختلف، اندیشه‌ها و مفاهیمی ناب را به امت اسلام ارزانی کند؛ اندیشه‌هایی که از لحظه پیدایش، اولین هسته‌های فکری بیداری اسلامی را – که جهان در نیم‌قرن گذشته شاهد آن بوده است – تشکیل داد . تألیفات مؤثر و شناخته‌شده شهید صدر منبع اصلی و چشمه جوشانی بود که فرزندان امت را از زلال اندیشه‌های او سیراب می‌کرد، اما او گاه برای این‌که جرعه‌هایی از افکار خود را به تشنگان حقیقت بنوشاند از مجاری محدودتری همچون مجلات و همایش‌ها نیز بهره می‌گرفت؛ دستاورد این تلاش‌ها مجموعه‌ای از مقالات اجتماعی، سیاسی و اقتصادی بود که گاه بدون اسم نویسنده آن به چاپ می‌رسید.

در این میان شهید صدر از کرسی تدریس نیز برای آگاه کردن طلاب بهره می‌گرفت و آنان را براساس مفاهیمی که اعتقاد داشت مسئولیت آن‌ها بر عهده حوزه علمیه و مرجعیت دینی است، پرورش می‌داد. ثمره این توجه شهید مجموعه‌ای از بیانات ارزشمند اوست که در خلال آن‌ها به بررسی وضعیت حوزه‌ و چگونگی حل مشکلات آن پرداخته است. بی‌شک از آن‌جا که این سخنان از سوی کارشناسی آگاه و باتجربه همچون شهید صدر بیان شده است، از اهمیت فوق‌العاده‌ای برخوردار است.

افزون‌بر این، جای بسی خرسندی است که ما از مواضع سیاسی و اسناد دست نوشته و پراکنده شهید که در آن‌ها برخی از نظریات و مواضع خود را ابراز کرده نیز محروم نیستیم؛ آثاری که تاریخ ، آن‌ها را برای وی جاودانه خواهد کرد.

بر این اساس گروه تحقیق پژوهشگاه علمی – تخصصی شهید صدر، تصمیم گرفت پراکنده‌های خوانِ علم و اندیشه این مرد بزرگ را در کتابی با عنوان «بارقه‌ها» گرد آورد تا در ضمن «مجموعه آثار شهید سید محمدباقر صدر» که این دبیرخانه جمع‌آوری، تنظیم، تحقیق و نشر آن را به عهده داشت، به چاپ برساند. مسئولیت این مهم به گروه پژوهش واگذار شد و این گروه به‌نوبه‌خود هر آن چه را در توان داشت برای اجرای دقیق این مسئولیت مهم به‌کار بست و در این راستا  به نکات زیر توجه کرد:

یک. التزام به اطمینان از انتساب قطعی مقالات، سخنرانی‌ها و یادداشت‌های منسوب به شهید صدر با بهره‌گیری از قرائن موضوعی و روش‌های علمی. آن چه در این مجموعه تحت عنوان آثار شهید گردآوری شده است، عبارت است از :

۱- منشوراتی که در زمان خود شهید و به اسم او منتشر شده؛

۲- سخنان موجود در نوارهای صوتی باقی‌مانده از شهید؛

۳- دست‌خط‌های مورد تأیید اطرافیان و شاگردان شهید؛

۴- هر آن چه به گواهی اطرافیان و شاگردان شهید صدر و یا قرائن موضوعی دیگر، انتساب آن به شهید یقینی بود.

دو. در این جلد تلاش شده است همه آثار پراکنده شهید صدر جمع‌آوری شود. این کار با استفاده از روزنامه‌ها و مجلات قدیمی و نیز نوارهای صوتی موجود در آرشیو «پژوهشگاه علمی – تخصصی شهید صدر» انجام شد. در این میان از مجموعه اسناد پژوهشگاه بهره های فراوان برده شد و یادداشت‌های ارزشمند موجود در آثار مرحوم حجت‌الاسلام‌والمسلمین سید عبدالغنی اردبیلی نیز به آن افزوده شد.

اگرچه تلاش شده است که این جلد از مجموعه آثار، دربردارنده‌ همه آثار متفرقه شهید صدر باشد که در سایر مجلدات به چاپ نرسیده، اما این بدان معنا نیست که همه یادداشت‌های شهید همچون نامه‌های شخصی وی یا تقریظ‌هایی که برای برخی از نویسندگان نگاشته و حاوی مضامین علمی، فکری و فرهنگی خاصی نیست، نیز در این جلد گردآوری شده باشد.

مطالب این مجلد در پنج بخش اصلی گردآوری شده است که عبارتند از :

١- تربیت و اخلاق؛

٢- اندیشه و فرهنگ؛

٣- سیاست و اجتماع؛

۴- حوزه و مرجعیت؛

۵- مطالب متفرقه.

از آن‌جا که مجموع این مطالب چنان بارقه‌هایی از اندیشه تابناک شهید صدر بود، این جلد از مجموعه آثار را «بارقه‌ها» نامیده شد.

استاد شهید آیت‌الله سید محمدباقر صدر در پژوهشی درباره امام مهدی علیه‌السلام  به بررسی شماری از پرسش‌هایی که ذهن علم‌گرا و مادی‌نگر انسان امروز ممکن است نسبت به مهدویت و باور به امام مهدی علیه‌السلام در اندیشه اسلامی داشته باشد، پاسخ می‌دهد. شهید صدر ابتدا این کتاب را به‌عنوان دیباچه‌ای بر کتاب موسوعه الإمام المهدی عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف تألیف شاگردش، شهید بزرگوار آیت الله سید محمد صدر، به ‌رشته تحریر در آورد و بعدها به‌صورت اثری مستقل و با نام «بحث حول المهدی علیه‌السلام» به چاپ رساند.

موسوعه الإمام المهدی عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف اثری ارجمند دربارۀ موضوعات گوناگون مرتبط با اندیشه مهدویت است که چهار جلد چاپ‌شدۀ آن به ترتیب با عناوین تاریخ دوران غیبت صغری، تاریخ دوران غیبت کبری، تاریخ پس از ظهور و روز موعود در اندیشه دینی و مادی، به بررسی جنبه‌های مختلف این اندیشه می‌پردازد.

شهید سید محمدباقر صدر در پاسداشت از این اثر گرانقدر و برای تکمیل جنبۀ‌ تحلیلی و اقناعی آن، مقدمه‌ای برای این کتاب می‌نویسد و در پایان با تأکید بر ویژگی جامعیت و عمق این اثر، آن را دائره‌المعارفی بی‌نظیر در موضوع خود می‌نامد و می‌گوید:

در این جا به همین بیان مختصر از این اندیشه‌ها بسنده می‌کنم و شرح گسترده و مباحث مربوط به آن‌ها را به کتاب ارجمندی وامی‌گذارم که اکنون پیش روی ماست؛ دائره‌المعارفی گران‌بها درباره امام مهدی علیه‌السلام که یکی از فرزندان و شاگردان عزیز ما، یعنی علامه پژوهشگر سید محمد صدر – خدایش نگاه دارد – تألیف نموده است. این کتاب، دائره‌المعارفی است که همانند آن از نظر فراگیری و دربرداشتن جنبه‌های گوناگون مربوط به موضوع امام منتظَر، در تاریخ تألیفات شیعه درباره امام مهدی وجود ندارد. افق گسترده و عمق علمی این کتاب و نکات و اشارات بسیار آن، نشانگر تلاش ارزنده مؤلف در تألیف این دائره‌المعارف بی‌نظیر است. وقتی نقصی را که این اثر برطرف ساخته و چهره‌ای که از دانش و آگاهی و نبوغ نویسنده‌اش به نمایش گذاشته، می‌‌بینم به‌راستی خرسند می‌شوم. از خداوند متعال درخواست می‌‌کنم که چشم مرا به او روشن دارد و او را یکی از بزرگان دین قرار دهد.

در این مقدمه شهید صدر ابتدا با توضیحی کوتاه درباره اندیشه مهدویت و ریشه های آن در تاریخ، شماری از پرسش‌هایی را که ممکن است درباره امام مهدی علیه‌السلام به ذهن برسد برمی‌شمارد و هر یک را در فصلی به میدان بررسی می‌کشد و پاسخ می‌دهد. این پرسش‌ها به‌ترتیب عبارتند از:

چگونه این عمر بلند برای مهدی فراهم شدە است؟

چرا این همه پافشاری برای بلندی عمر مهدی؟

آمادە‌سازی راهبر منتظَر چگونه به انجام رسیدە است؟

چگونه باور کنیم که مهدی وجود یافته است؟

چرا هنوز این راهبر ظهور نکردە است؟

آیا یک فرد می‌تواند این همه نقش ایفا کند؟

روش تغییر در روز موعود چیست؟

مقدمۀ شهید صدر با چکیدگی و درعین‌حال عمق و دقت در جوانب گوناگون و با بهره‌گیری از زبان نو و ادبیات استدلالی، به این پرسش‌ها، نه به‌شکل سنتی و با استفاده از ادلۀ‌ نقلی محض، بلکه به‌گونه‌ای ‌هماهنگ با فضای علمی رایج در جهان معاصر و مبتنی بر روش تجربی پاسخ می‌دهد و بدین‌سان غبار برخاسته از جولان شبهات نو را فرومی‌نشاند تا انسان محاصره‌شده در اندیشه‌ها و گرایش‌های مادی‌ نیز بتواند راه یابد و درخشش این اندیشه را بی‌پرده به تماشا بنشیند.

ازاین‌رو این مقدمه همچون دیگر دستاوردهای فکری شهید صدر مورد توجه ویژه فرهیختگان و اندیشمندان قرار گرفت و به‌شکل مجزا بارها به چاپ رسید و به‌زبان‌های گوناگون ترجمه شد. بیان خردپذیر و استدلال‌های نوین شهید صدر عالمان اهل‌سنت را نیز به شگفتی و تقدیر از این کتاب واداشت و کسانی چون استاد حامد حفنی داود بر این کتاب مقدمه نوشتند. دکتر حامد حفنی، فارغ‌التحصیل الازهر و رئیس گروه زبان عربی دانشکده زبان دانشگاه عین‌شمس قاهره و از چهره‌های برجسته تقریب بین مذاهب اسلامی در مصر بود. مقدمه او دربردارنده مطالبی مهم در تبیین نگرش اهل‌سنت به مهدویت است و نیز به‌خوبی نشان می‌دهد که منطق سلیم و زبان شیوا و بی‌تعریض در بحث از باورهای مذهبی تا چه حد می‌تواند در تقریب بین مذاهب اسلامی مؤثر باشد و فضایی مساعد را برای گفت‌وگو درباره تفاوت‌های فکری و اعتقادی میان مذهب‌های گوناگون اسلامی بگشاید.

پژوهشی درباره مهدی علیه‌السلام به‌رغم حجم اندک، از سطح والایی از نوآوری در محتوا و روش بحث از مسائل اعتقادی برخوردار است و همانند دیگر آثار استاد شهید آیت‌الله سید محمدباقر صدر، جایگاهی والا یافته و همواره مورد توجه و مراجعه علاقه‌مندان و اندیشه‌ورزان بوده و بااین‌همه مایه شگفتی است که  آن شهید والامقام چنان‌که خود بیان می‌کند این اثر گران‌بها را تنها در پنج روز به رشته تحریر درآورده است.

پژوهشی درباره ولایت

 

استاد شهید آیت‌الله سید محمدباقر صدر در روند فکری و علمی خود، با واقع‌نگری و توجه به جریان‌ها و رویکردهای کلان و مکاتب بزرگ در جهان فعالیت می‌کرد. کتاب‌هایی چون فلسفتنا و اقتصادنا، جلوه‌ای از این توجه و آگاهی است؛ کتاب‌هایی که در دوران خود، انقلابی فکری را رقم زدند و یک‌تنه توانستند در برابر هجمه‌های سخت فکری که از غرب و شرق بر جهان اسلام وارد می‌شد، بایستند. اما این کلان‌نگری و توجه به مکاتب بزرگ سبب نمی‌شد که شهید صدر به اتفاقات جزئی‌تر در عرصه معرفت توجه نداشته باشد. او با دقت آخرین دستاوردهای اندیشمندان را رصد می‌کرد و متناسب با وظایف خود نسبت به آن‌ها اقدام می‌نمود. در این راستا یکی از روش‌های او برای تصحیح یا تکمیل دستاوردهای فکری اندیشمندان اسلام، نگارش دیباچه بر کتاب‌های آنان بود و از این رهگذر در صورت امکان، کاستی‌ها یا کژی‌های کتاب را در نوشته‌ای مختصر برطرف می‌نمود و بدین‌سان آسیب‌های احتمالی را از بین ‌می‌برد. «پژوهشی درباره ولایت» نمونه‌ای از این حضور پویای شهید صدر در عرصه علمی است؛ کتابی که در زمان خود با استقبال کم‌نظیر اندیشمندان مواجه شد و برخلاف حجم کوچکش، تأثیراتی بزرگ را در پی داشت.

شهید صدر ابتدا این کتاب را به عنوان دیباچه‌ای بر کتاب «تاریخ الشیعه الامامیه و اسلافهم؛ منذ نشأه التشیع حتى مطلع القرن الرابع الهجری» تألیف دکتر عبدالله فیاض نگاشته است. دکتر فیاض در سال ١٩٧٠م (١٣۴٨ش) این کتاب را تألیف کرد و در آن به موضوع پیدایش شیعه و مراحل حیات آن در طول تاریخ پرداخت. به نظر می‌رسد استاد شهید ضمن آن‌که این اثر را کتابی ارزشمند یافت، در آن اشکالاتی اساسی دید و برای رفع این اشکالات، تصمیم گرفت با نوشتن مقدمه‌ای بر کتاب، نگاهی دیگر را جز آن‌چه مؤلف در تحلیل شکل‌گیری شیعه گفته ‌است به خوانندگان ارائه کند.

این دیباچه با استقبال مؤلف روبه‌رو شد و او آن را پیش از مقدمه خود در کتاب به چاپ رساند و خود در مقدمه‌اش نوشت:

«به حکم وفا باید از علامه گران‌قدر سید محمدباقر صدر که لطف کرد و بر این کتاب مقدمه نوشت و نظرات ارزشمندش را درباره شیعه و تشیع شرح داد، تشکر کنم. ایشان اشاره کرده است که برخی از نظراتش با نظرات من در این کتاب اختلاف دارد. من بسیار خوشحال شدم که دیدم برخی، نظراتی متفاوت با شماری از دیدگاه‌های من در این کتاب دارند؛ زیرا اختلاف سازنده است و…».

سه سال بعد این مقدمه به‌شکل مستقل و با‌ نام «التشیع و الاسلام» به چاپ رسید و بدین‌سان فصلی جدید را در پژوهش درباره مسئله ولایت در اسلام گشود.

پس از انتشار التشیع و الاسلام، حجت‌الاسلام‌والمسلمین شیخ علی حجتی کرمانی این کتاب را _ در سال ١٣۵٢ش _ ابتدا با نام «تشیع و اسلام» و سپس با نام «تشیع مولود طبیعی اسلام» به فارسی ترجمه کرد. با انتشار کتاب، دکتر علی شریعتی آن را مطالعه کرد و نقدها‌یی را درباره آن برای مترجم فرستاد؛ نقدهایی که به دو بخش تقسیم می‌شد؛ ستایشِ نیمۀ اول کتاب (تشیع چگونه پدید آمد) و اشکالاتی درباره بخش دوم آن (شیعه چگونه پدید آمد) که در واقع نگرانی‌های دکتر شریعتی از برداشت‌های احتمالی از برخی عبارات آن بود. خود او در این باره می‌نویسد: «بی‌شک این مسائل نه بر استاد صدر پوشیده است و نه بر شما. درعین‌حال، فکر می‌کنم به‌عنوان یادآوری و نیز توجه دادن شما به اینکه یک خواننده روشنفکر بی‌طرف یا تاریک‌فکر باطرف و باغرض، چگونه تلقی‌هایی از نوع برداشت‌ها یا تعبیرهای کتاب ممکن است داشته باشد،‌ لازم بود».

دکتر شریعتی نوشته خود درباره کتاب را با ستایشی بلیغ از نویسنده و کتاب او آغاز می‌کند: «در باب کتاب تشیع مولود طبیعی اسلام، نوشته استاد متفکر و نویسنده آگاه زمان ما،‌ سید محمدباقر صدر که خوشبختانه با آثار نو و گران‌قدر وی چون فلسفتنا و اقتصادنا آشنایی یافته‌ایم و نشان داده است که علاوه بر فرهنگ اسلامی، هم فهم زمان ما را دارد و هم درد زمانه ما را حس می‌کند و هم با زبان مردم این زمان حرف می‌زند و با شیوه کار علمی عصر حاضر نیز آشناست؛ اینهاست آنچه یک عالم اسلامی در عصر ما بدان نیازمند است و این است آن عالم اسلامی که عصر ما به او محتاج. طرح مسئله «چگونگی تولد شیعه در قلب اسلام و متن دعوت پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله و نیز ضرورت منطقی و فوریت حیاتی وصایت که هم سرنوشت انقلاب اسلامی و هم سرگذشت امت انقلابی بدان پیوسته است»  در افقی بسیار وسیع، با نگرشی دقیق و بسیار علمی و روشی تحلیلی آغاز شده است و نویسنده آگاه و پژوهنده و حاکم بر زمینه کار و مطمئن از سرانجام بحث، همه عناصر را بیرون ریخته و در صحنه‌ای بسیار وسیع گسترش داده و تمامی احتمالات و فرضیات موجود و ممکن را با جرأت مطرح کرده و همه جوانب مختلف واقعیت را بررسی نموده و به هر راهی رفته و به هر جایی سر زده و این منشور را از همه سو دیده و هر پرتویی را بر آن تابانده و در پایان، هوشیارانه و با مهارت بسیار، همه را سر به‌هم آورده و خوب تمام کرده و در نهایت موفق بیرون آمده است. تا اینجا که فصل اول کتاب است و سخن از چگونگی ظهور تشیع و به‌ویژه مسئله وصایت _ در برابر «بلاتکلیفی» و یا «شورا» _ دیدگاه وسیع [است]، طرح مطلب استادانه، شیوۀ بررسی علمی و تحلیلی و زبان، پخته و استدلال نیرومند است، و گذشته از این‌ همه، فشردگی مطلب است که غالب نوشته‌های فضلای مذهبی ما _ به‌ویژه در این زمینه _ آن را فاقد است. خواننده احساس می‌کند که بحری را در کوزه‌ای ریخته و همچون مرغی دورپرواز با اینکه تمامی این شهر عظیم را دیده است، به‌شتاب از آن گذشته است».

مترجم کتاب نقد‌ها و نکات دکتر شریعتی را برای نویسنده فرستاد و در چاپ بعدی ترجمه کتاب نیز آن نقد‌ها را به کتاب افزود و خود، برخی از اشکالات دکتر شریعتی را پاسخ داد.

همچنین پس از آن‌که نقدهای دکتر شریعتی به استاد شهید رسید، ایشان نقدهای وی را به تفصیل پاسخ داد و به‌شکل کتابچه‌ای به‌ ایران فرستاد تا به چاپ برسد. ازآنجاکه شهید صدر به‌شکلی واقعی به کار جمعی و مشورت‌پذیری باور داشت و به‌طور خاص همه امور مربوط به ایران را با جمعی از شاگردان و یاران موثق خود در ایران هماهنگ می‌کرد ،از آنان خواست که نظر خود را درباره این کتابچه بیان کنند. آنان نیز با توجه به شرایط خاص آن دوران اعلام کردند که با چاپ این جوابیه موافق نیستند و پاسخ‌های مترجم را در این زمینه بسنده می‌دانند. هرچند شهید صدر نظر آنان را درست نمی‌دانست و در نامه‌هایی به تفصیل به ایشان توضیح داد که اشتباه می‌کنند، نظرشان را پذیرفت و از چاپ پاسخ در ایران خودداری کرد. اما در چاپ‌های بعد، بخش‌هایی را که در واقع پاسخ به آن نقدها بود، به متن نخست کتاب افزود.

از آن پس این ‌کتاب به‌همراه افزوده‌های شهید صدر بارها و با نام‌های گوناگون به چاپ رسید. البته خود نویسنده در نامه‌های گوناگون از این اثر با نام «بحث حول الولایه» یاد کرده و تمایل داشته این کتاب هم‌نام و در تراز پژوهش دیگرش یعنی «بحث حول المهدی علیه‌السلام» به چاپ برسد؛ کتابی که آن هم دیباچه‌ای از این دست بوده است.

این اثر به‌رغم حجم اندک، در نوع خود بی‌نظیر است و افزون بر محتوای غنی، نمونه‌ای زیبا از هم‌افزایی فکری و الگویی خردپسند و دلپذیر از پاسداری مرزهای مذهب را به‌ نمایش می‌گذارد.

صدر در این کتاب با روشی نو و با تکیه بر مسلمّات تاریخی به اثبات این مطلب می‌پردازد که تشیع رهاورد طبیعی اسلام است، نه اینکه در گذر زمان و بر اثر حوادث سیاسی و یا اجتماعی پدید آمده باشد. او در سه فصل که درواقع هریک احتمالات ممکن برای ادامه حیات سیاسی اسلام پس از پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله است، به‌گونه‌ای روشن و خدشه‌ناپذیر این موضوع را بررسی می‌کند که تنها از دروازه عناد می‌توان به مقابله با آن پرداخت. دکتر الأسعد بن علی التونسی که تشیع خود را مدیون این کتاب می‌داند در کتاب «التَّجدید الکلامی عند الشَّهید محمد باقر الصَّدر قراءه فی المعالم المنهجیَّه؛ نوآوری کلامی شهید صدر؛ بررسی شاخصه‌های روش‌شناختی»، ص٧٧، می‌نویسد: «محمدباقر صدر با درنظرگرفتن ریشه‌های تاریخی به تکامل زمانی نبوت پرداخته و کتاب «بحث حول الولایه» نمونه‌ای دیگر از این تعامل تاریخی با نبوت است که البته در این کتاب نه به پیشینه، بلکه به آینده نبوت و تکامل و استمرار پسینی آن پرداخته است و با روشی نو، بی‌نظیر و مبتنی‌بر حساب احتمالات، ضرورت ولایت را به‌عنوان استمرار خط نبوت در تاریخ اثبات کرده است.»

 

 

[vc_row][vc_column][rt_blockquote_style blockquote_author=”پژوهش‌های قرآنی، ص ۲۱۹.” blockquote_content=”در قرآن کریم و سنت صحیح تشویق بسیار برای فراگیری قرآن، تدبر در معانی آن و نیز اندیشه در اهداف و مقاصد آن آمده است. خداوند متعال می‌فرماید: «آیا آن‌ها در قرآن تدبّر نمی‌کنند، یا بر دل‌هایشان قفل نهاده شده است؟!» `{`محمد: ۲۴`}`.
در این آیه شریفه ادا نکردن حق قرآن از طریق بی‌توجهی و کوتاهی در تدبر در آن به شدت توبیخ شده است.
ابو عبدالرحمن سلمی می‌گوید: یکی از اصحاب که به ما قرائت قرآن می‌آموخت گفت که آنان ده آیه از پیامبر اکرم ‌صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم‌ می‌گرفتند و تا مفاهیم علمی و عملی آن را نمی‌آموختند، ده آیه دیگر را از آن حضرت دریافت نمی‌داشتند.
… این موضع اسلام، امری طبیعی است. اسلام با همه ابزارهای انگیزشی‌اش مسمانان را تشویق می‌کند تا در فراگیری قرآن و تدبر در آن بکوشند؛ زیرا قرآن دلیل جاویدان بر نبوت، قانون ثابت و آسمانی برای امت اسلامی در تمام عرصه‌های زندگی و کتابی هدایت‌گر برای بشریت است که جهان را از تاریکی‌ها به سوی نور راهنمایی می‌کند. این کتاب امتی را ساخت، به آن‌ باورهای دینی آموخت، نیرو و توانش بخشید، با مکارم اخلاقی رشدش داد و بزرگترین تمدنی را که بشریت تا به امروز شناخته است برایش بنا نهاد.
“][/vc_column][/vc_row]

کتاب «اعتقاد ما» مقدمه‌ای اعتقادی است که استاد شهید آیت‌الله سید محمدباقر صدر برای رسالۀ عملیۀ‌ خود، با نام الفتاوی‌الواضحه نگاشته بود. او به‌هدف ارائۀ احکام اسلامی به مسلمان معاصر و با تلاش برای ارائۀ شیوه‌ای جدید و به‌روز در عرضۀ شریعت اسلامی الفتاوی‌الواضحه را به رشتۀ تحریر درآورد. پس از چاپ اول رساله و استقبال بی‌نظیر از آن، شماری از بزرگان و طلاب حوزه و نیز عموم مؤمنان از شهید صدر درخواست کردند که او به تأسی از پیشینیان، مقدمه‌ای در اثبات اصول عقاید نوشته و در چاپ جدید رساله به آن بیفزاید. او این درخواست را پذیرفت و برای چاپ جدید، مقدمه‌ای با نام موجز فی اصول الدین و در سه فصل «المرسل»، «الرسول» و «الرساله» نوشت.

استاد شهید آیت‌الله سید محمدباقر صدر در این مقدمه به تبیینی استدلالی از اصول عقاید شیعه پرداخته و در استدلال‌های خود به‌جای بهره‌گیری از روش‌های کلامی و فلسفی مرسوم، روش علمی رایج در علوم تجربی را به‌کار گرفته است. خود او در توضیح معنای «دلیل علمی» می‌نویسد: «دلیل علمی هر دلیلی است که بر حس و تجربه تکیه دارد و از روش استقرایی مبتنی بر حساب احتمالات پیروی می‌کند».

البته شهید صدر در فصل اثبات وجود خداوند متعال از دلیل فلسفی نیز بهره می‌گیرد؛ این دلیل او ریشه در استدلال‌های دیرین فلسفی دارد، اما به‌شکلی کاملاً‌ نوآورانه ارائه شده است. او با توجه به غلبۀ اندیشۀ مدرن و شیوه‌های پژوهشی آن بر ذهن فرهیختگان زمانۀ خود، در تطبیق‌های این دو استدلال از مثال‌هایی دقیق و روزآمد در علم جدید و فلسفۀ مدرن استفاده می‌کند و درعین‌حال، تلاش می‌کند مطالب برای عموم خوانندگان مفید باشد.

این مقدمه پس از انتشار بارها به‌شکل مستقل و با نام‌های مختلف به چاپ رسید و به‌ زبان‌های گوناگون ترجمه شد. همچنین استاد شهید آیت‌الله سید محمدباقر صدر درصدد آن بود که این مقدمه را در قالب کتابی مستقل و با تبیین و تفصیل بیشتر به رشتۀ تحریر درآورد که اوضاع سیاسی و فشارهای حکومت بعثی عراق مانع از تحقق این مهم شد.

شایان ذکر است که بخش بسیاری از توضیحات مربوط به مسائل حساب احتمالات در کتاب «الأسس المنطقیه للإستقراء» آمده است و درک دقیق‌تر مسائل مربوط به استدلال‌های علمی، مبتنی بر یادگیری آن مباحث است. همچنین دربارۀ اطلاعات علمی موجود در متن شهید صدر باید توجه داشت که این اطلاعات مربوط به حدود ۵دهۀ پیش از این است و چه‌بسا در برخی از جزئیات تغییراتی در دیدگاه دانشمندان ایجاد شده باشد. در هر حال، به‌دلیل جلوگیری از تفصیل در کتاب که بر خلاف هدف نویسنده از نگارش آن بوده است، تا حد ممکن از هرگونه شرح و توضیح پرهیز شده است و تنها در مواردی که ترجمه اقتضا داشته، توضیحاتی از سوی گروه ترجمه افزوده شده است؛ ازاین‌رو پاورقی‌های افزوده‌شده توسط گروه ترجمه با ذکر عنوان «مترجم» از پاورقی‌های نویسنده متمایز شده است.
در هر حال مجموعه ویژگی‌های این کتاب و نویسندۀ آن سبب می‌شود که اعتقاد ما کتابی منحصربه‌فرد باشد که خواندن و دقت در ظرافت‌های آن برای عموم اهل مطالعه و به‌ویژه متخصصان علوم اسلامی رهاوردهای فراوانی به ارمغان بیاورد.

[vc_row][vc_column][rt_blockquote_style blockquote_author=”اسلام، راهبر زندگى؛ مکتب اسلام؛ رسالت ما، ص ۱۷۳” blockquote_content=”اما مستضعفان: در مفهوم قرآنى، مستضعفانى که با ستم، همراهى کرده، در جهت آن حرکت کنند و در مقابل استثمار فروتن باشند، به خود ستم کرده‌اند و در نتیجه خائنان به امانت الهى قلمداد مى‌شوند و ازاین‌رو شایسته خلافت نیستند. اما مستضعفانى که به خود ستم نمى‌کنند و تسلیم ستم نمى‌شوند، وارثان شرعى جماعت بشرى در خلافت بر روى زمین هستند. چنانکه خداوند متعال فرموده است: «و خواستیم بر کسانى که در آن سرزمین فرو دست شده بودند منّت نهیم و آنان را پیشوایان `{`مردم`}` گردانیم و ایشان را وارث `{`زمین`}` کنیم» `{`قصص: ۵`}`.”][/vc_column][/vc_row]

[vc_row][vc_column][rt_blockquote_style blockquote_author=”اسلام، راهبر زندگى؛ مکتب اسلام؛ رسالت ما، ص: ۲۲۸.” blockquote_content=”حکومت اسلامى نگرش عمیق به آسمان را از انسان نمى‏‌گیرد، بلکه نگاه صحیحى از آسمان به او ارائه مى‏‌دهد و به کار در پهنه زمین، به‌عنوان مظهرى از مظاهر خلافت الهى بر هستى، نشان شرعى بودن و واجب مى‏‌زند و به این وسیله نگرش یاد شده را نیرویى براى سازندگى مى‏‌کند و در همان وقت از آن به‌عنوان تضمینى براى اینکه نیروى سازندگى به نیروى بهره‏‌کشى انسان از انسان تبدیل نشود، بهره می‌برد.
بنابراین مسلمانان که به آباد کردن زمین- به‌عنوان بخشى از آسمان که چشم‏ بدان دوخته‏‌اند- دست می‌زنند و به اعتبار اینکه خلیفه خدا بر روزى زمین هستند، در رشد و توسعه ثروت کوشش مى‏‌کنند، از زهد منفى که انسان را از ایفاى نقشش در خلافت بر روى زمین بازمى‏‌دارد، بسیار دورند و به زهد مثبتى که آنان را سرور دنیا نه بنده آن قرار مى‏‌دهد و آنان را از تبدیل شدن به طاغوت‏‌هایى جهت بهره‏‌کشى از دیگران بازمى‏‌دارد، بسیار نزدیکند: «همان کسانى که چون در زمین به آنان توانایى دهیم، نماز برپا مى‏‌دارند و زکات مى‏‌دهند و به کارهاى پسندیده وامى‏‌دارند و از کارهاى زشت بازمى‏‌دارند و فرجام همه کارها از آنِ خداست»`{`حج: ۴۱`}`.”][/vc_column][/vc_row]