«صحبت صدر٣؛ روایت نا» برگزار شد

به گزارش ایکنا، سومین نشست از سلسله نشست‌های «صحبت صدر»، با عنوان «صحبت صدر٣؛ روایت نا» شامگاه جمعه، ۳۰ آبان‌ماه، به صورت مجازی و با حضور حجت‌الاسلام‌والمسلمین محمدرضا جوان‌آراسته، نویسنده و پژوهشگر حوزه دین و فرهنگ و مهدیه پالیزبان، عضو مؤسسۀ فرهنگی تحقیقاتی امام موسی صدر و پژوهشگر حوزه تاریخ شفاهی و با اجرای فاطمه نباتیان در لایو اینستاگرام صفحۀ پژوهشگاه شهید صدر برگزار شد.

حجت‌الاسلام جوان‌آراسته اظهار کرد: کتاب «نا» کتابی مختصر است که با قلم خوبی نوشته شده و نویسنده کتب دیگری را نیز در مورد برخی شهدا نوشته است و در مجموع قلم پخته‌ای دارد. البته کتاب فصل‌بندی کوتاهی دارد که خواندن آن را ساده و روان می‌کند؛ وقفه اضافه و زیاده‌گویی ندارد و سبب می‌شود، لُب مطلب سریعاً به مخاطب منتقل شود. ضمن اینکه صفحه‌آرایی معمولاً در کتب مورد توجه نیست، ولی در این اثر به خوبی دیده می‌شود و سبب ارتباط مؤثر با خواننده و همراهی او با اثر می‌شود.

وی افزود: آغاز کتاب با نوشته‌ای از نویسنده درباره چرایی نوشتن این اثر همراه است؛ او این مقدمه را به زبان روایت نوشته که فوق‌العاده جذاب است، ولی بعد از پیش‌گفتار تمامی متن در قالب گزارش روان نوشته شده است . البته اگر همه متن براساس روایت نوشته شده بود، بهتر بود و شاهد همدلی بیشتری می‌شدیم. البته ایشان شاید خواسته حجم کتاب کم شود و این قالب را برگزیده است.

شهید صدر نگاه فلسفی به دین را الحاد نمی‎دانست

جوان‌آراسته در نشست «صحبت صدر٣؛ روایت نا» با بیان اینکه شهید صدر مخاطب دین را انسان معاصر و نه فقط مسلمین می‌دانست، اضافه کرد: شهید صدر در خانواده‌ای زیست کرده که همه به علم و تقوا شهره بودند، ما در مورد کسی صحبت می‌کنیم که از خانواده مرجعی و حوزوی است؛ در کنار این تاریخ را هم ببینیم، ما در مورد فردی صحبت می‌کنیم که مربوط به چند دهه قبل است؛ هنوز عراق کمونیستی بود و انقلاب ایران رخ نداده بود؛ او آن دوره در مورد فلسفه نوشت، در حالی که امروز هم نگاه فلسفی به دین با گلایه همراه است. ایشان در چند دهه قبل فلسفتنا، اقتصادنا و مجتمعتنا را نوشت، در حالی که ما بعد از ۴۰ سال از انقلاب به فکر اقتصاد اسلامی افتاده‌ایم؛ بنابراین صدر از زمان خود جلوتر بود.

پژوهشگر حوزه تصریح کرد: شخصیتی که نگاه فلسفی به دین را الحادی نمی‌داند، طبیعتاً روشنفکر است؛ سال‌ها بعد او از شریعتی تمجید می‌کند؛ زیرا او بلد است با مردم حرف بزند؛ صدر مسئله ارتباط با جامعه را می‌بیند و مشکلات را حس کرده و برای آن پاسخ می‌یابد نه صرفاً دست به تحقیق کتابخانه‌ای بزند. طبق مطلب کتاب «نا» صدر وقتی رساله عملیه می‌نویسد، بخش‌هایی از آن را که نوشت به اقشار مختلف مردم و به خصوص دانش‌آموزان داد تا نظر آنها را بگیرد که می‌فهمند یا خیر؛ یعنی رساله می‌نویسد تا مخاطب آن را بفهمد، در حالی که همین الان رساله عملیه داریم که مخاطب نمی‌تواند آن را بفهمد.

فرمول شهید صدر  در حل مسائل جامعه

جوان‌آراسته افزود: شهید صدر به طلاب خود توصیه می‌کرد مسائل روز را احصا و با دانش فقهی و اصولی آن مسئله را حل کنند؛ خود او کناری می‌نشست و تمرین طلاب برای مواجهه با جامعه را می‌دید؛ او اصرار داشت طلاب به صورت کار تیمی و با استفاده از متون دینی، تفسیر و فقه و اصول به حل مسائل بپردازند؛ صدر تأکید می‌کرد که بیش از آنکه مطالعه کنید، فکر کنید. او قائل به ۹۰ درصد اندیشه و فکر و ۱۰ درصد مطالعه بود؛ روش شهید صدر مطالعه به اضافه انبوهی از تفکر است. او وقتی با بقال محله حرف می‌زد و سوار تاکسی می‌شد و داده‌هایی را می‌دید با تفکر درصدد حل آنها بود. این رویه در شهید مطهری هم دیده می‌شود.

این پژوهشگر مطالعات دینی با بیان اینکه شهید صدر حتی از روی تقیه می‌توانست علی‌الظاهر با انقلاب همراهی نکنند و وارد این همه دشواری در مواجهه با رژیم عراق نشود، در نشست اینستاگرامی «صحبت صدر٣؛ روایت نا» تصریح کرد: براساس «کتاب نا» ابوعلی، فرستاده رژیم بعث عراق، به سراغ شهید صدر رفت و از او خواست که از انقلاب ایران حمایت نکند و فتوای حرمت همکاری با حزب بعث را با حزب‌الدعوة جایگزین کند و در این صورت رئیس‌جمهور به دست‌بوسی می‌آید و رأی صدر در ادارات عراق نافذ می‌شود و … . ابوعلی حتی به او پیشنهاد داد که با یک روزنامه مصاحبه کند و طوری حرف بزند که از انقلاب ایران حمایت نشود، ولی صدر نپذیرفت؛ این رفتار صدر حتی سبب گریه فرستاده رژیم عراق شد.

وی افزود: صدر سیاست به خرج نداد و حتی حاضر نشد تلویحاً طوری حرف بزند که در حمایت از انقلاب نباشد؛ این نشان می‌دهد که رژیم بعث در موضع انفعال است؛ البته صدام او، خواهرش و حتی دکتر معالج او را اعدام کرد، ولی اگر از مدرسه امام حسین(ع) نگاه کنیم، همان طور که امام حسین(ع) زیر بار زور نرفت، او هم نرفت. او  در مدرسه امام حسین(ع) درس خوانده که زنده بودن و شهادتش پیروزی است. این شخصیت رفیع‌تر از آن بود که زیر بار این رژیم برود.

نگاه شهید صدر در مورد مهدویت

این استاد و پژوهشگر دینی در مورد نگاه شهید صدر در مورد مهدویت تصریح کرد: اگر کسی در تاریکی فریاد نزند همه به ظلمت و تاریکی عادت می‌کنند؛ اگر صدر فریاد نمی‌زند مردم عراق به ظلمت دوره صدام عادت می‌کردند، او لازم بود تا مرز بین ظلمت و نور را تفکیک کند. در مورد مهدویت هم باید آن را به حاکمیت وصل کنیم؛ بخشی از علما معتقدند که قبل از ظهور و در دوره غیبت اجازه تشکیل حکومت نداریم، ولی صدر در جبهه مقابل است؛ او در مبانی اندیشه‌ای نزدیک به امام و معتقد است که باید حکومت تشکیل شود؛ او حزب‌سازی کرد که عجیب است؛ امروز سخن نمی‌گوییم که حزب امری عادی است، او در جامعه سوسیالیستی و دیکتاتوری و در چند دهه قبل از حزب سخن گفت. او دنبال ایجاد حکومت بود تا جامعه را برای رساندن به جامعه مهدوی آماده کند؛ لذا از این منظر به جریان انقلاب و دیدگاه‌های امام نزدیک بود.

مهدیه پالیزبان، عضو مؤسسه امام موسی صدر، نیز با بیان اینکه استقبال از کتاب «نا» (نوشته مریم برادران درباره زندگی شهید صدر) نشان می‌دهد که مخاطبان زیادی دوست دارند که چنین شخصیت‌هایی را بشناسند، گفت: جامعه با همه تحولات رخ داده نیاز به شناخت چنین شخصیت‌ها و اندیشه‌هایی دارد؛ لذا باید به اشکال مختلف به این کار بپردازیم. البته این کتاب نقاط قوت زیاد و نقاط ضعف‌هایی هم دارد.

نویسنده کتاب‌های آدم‌ربایی در لیبی و ایام غربت با اشاره به ارتباط میان شهید صدر و امام موسی صدر، اضافه کرد: امام موسی صدر چند سال در نجف بودند و هر دو بزرگوار با هم مباحثه داشتند؛ هر دو شخصیت در فقه نوآور و صاحب اندیشه درخشانی بودند؛ فکر روشنی داشتند و تیزبین بودند طبیعتاً جنس فعالیت‌های آنها متفاوت بود به خصوص وقتی امام موسی وارد لبنان می‌شود؛ البته این ارتباط در آنجا هم حفظ می‌شود؛ ولی در دوره تاریخی که شهید صدر در فشار حکومت بود امکان نامه‌نگاری زیاد نبود، ولی با این حال پیغام‌هایی میان آنها رد و بدل می‌شد. امام موسی شهید صدر را آینده حوزه و بسیار برجسته و متفکر می‌دانست؛ البته متأسفانه سند و مدرک زیادی از ارتباط ایشان باقی نمانده، ولی هر کدام در بخشی از اندیشه‌ها مشترک بودند و در برخی موارد هم روش مختلفی در اصلاح جامعه داشتند؛ امام موسی در جایگاه مجلس اعلا در برهه‌هایی که فشار بر صدر زیاد بود تلاش کرد تا این فشارها کم شود.

وی تصریح کرد: امام موسی در نوع فعالیت‌ها و نفوذی که داشت همچنین وجود این تفکر که آزادی همه افراد ولو مخالف او باشند باید محترم شمرده شود بنابراین به نظر می‌رسد اگر ایشان ربوده نمی‌شدند قطعا حمایت زیادی از صدر می‌کردند و تلاش‌های منطقه‌ای و بین‌المللی را رقم می‌زدند. برخی می‌‌گویند که امام موسی صدر چون در جامعه لبنان بود و این کشور به تنوع فرهنگی مشهور است، مجبور بود که مشی خاص فکری را دنبال کند؛ بنده معتقدم این زاویه نگاه به وی درست نیست؛ موسی صدر مسیر خود را آگاهانه انتخاب کرد؛ او اگر در حوزه می‌ماند آینده درخشانی داشت.

عضو مؤسسه امام موسی صدر  در «صحبت صدر٣؛ روایت نا»اضافه کرد: بزرگانی هم از وی خواستند که در حوزه بمانند، ولی او فضای حوزه را برای خود قانع‌کننده نمی‌دانست؛ لذا قبل از آن که چیزی بر او تحمیل شود لبنان و فعالیت منطقه‌ای اسلامی را انتخاب کرد؛ شهید صدر هم آگاهانه حوزه را انتخاب کرد تا وضعیت حوزه و مرجعیت را ساماندهی کند. این طور نبود که همه چیز بر این دو شخصیت تحمیل شده باشد و صدر مجبور باشد در حوزه بماند و امام موسی در لبنان و دیگر کشورهای اسلامی فعالیت کند، بلکه خودشان با آگاهی این مسیر را انتخاب کردند و هر دو مسیر الهی و وظیفه و تکلیف را پیمودند. امروز هم مهم‌ترین کار ما نشان دادن مؤلفه‌های دینداری حقیقی به تبعیت از اندیشه چنین شخصیت‌هایی است.