شهید صدر سرمنشأ بسیاری از فعالیت‌های اسلامی در لبنان

سید حسن نصرالله در جشن نیمه‌شعبان و هم‌زمان با چهلمین سالگرد شهادت شهید صدر:

شهید سید محمدباقر صدر فیلسوف و اندیشمند اسلامی بزرگی بود که همه بر نبوغ و خارق‌العادگی و نوآوری و تحول‌آفرینی‌اش در عرصه فلسفه و اندیشه اجماع‌نظر دارند.

«سید حسن نصرالله» دبیرکل حزب‌الله لبنان، شب گذشته (١٩فروردین ١٣٩٩) به‌مناسبت فرارسیدن نیمه شعبان (سالروز میلاد باسعادت حضرت صاحب العصر و الزمان مهدی موعود عج) به سخنرانی پرداخت و در آن به مهم‌ترین موضوعات فرهنگی فعلی در منطقه و لبنان پرداخت. وی در ابتدای سخن خود با اشاره به ‌هم‌زمانی این مناسبت با سالگرد شهادت استاد شهید آیت‌الله العظمی سید محمدباقر صدر به بزرگداشت این عالم گرانقدر و بررسی شماری از ویژگی‌های او پرداخت. مشروح سخنان او درباره شهید صدر بدین شرح است:

نهم آوریل مصادف با سالگرد حادثه‌ای دردناک و درعین‌حال ارجمند است؛ یعنی سالگرد شهادت آیت‌الله العظمی سید محمدباقر صدر و خواهر فاضل، عالم، مجاهد و فداکار ایشان سیده آمنه صدر که به بنت‌الهدی معروف است. این حادثه شهادتی عظیم و نیز مصیبت و فاجعه‌ای بزرگ بود. باید در این مناسبت به نسل‌های فعلی که با این امام بزرگ زندگی نکردند و در دوران او نبودند، یادآوری کنیم و بگوییم که شهید سید محمدباقر صدر فیلسوف و اندیشمند اسلامی بزرگی بود که همه بر نبوغ و خارق‌العادگی و نوآوری و تحول‌آفرینی‌اش در عرصه فلسفه و اندیشه اجماع‌نظر دارند. او مرجعی بزرگ و رهبری شجاع و انقلابیِ بی‌باکی بود که باقدرت در قلب حوادث عراق، منطقه و جهان اسلام حضور داشت و دستاورهای بزرگی،‌ به‌ویژه برای دفاع از اسلام در آن دوران، به ثمر رساند و قدرت و تأثیرات و ثمرات بی‌پایان آن دفاع همچنان ادامه دارد. از جمله دستاوردهای او این بود که قدرت اسلام برای پیشبرد زندگی بشر را اثبات نمود و نیز جوانان مسلمان را بیدار کرد که باید عهده‌دار مسائل و دغدغه‌های امت شوند و تا سرحد شهادت برای امت مجاهدت کنند.

چه‌بسا بزرگ‌ترین ویژگی او که ـ همواره و امروز بیش از فردا ـ نیاز داریم از آن درس بگیریم اخلاص شدید او برای خدا، اسلام و امت بود. او کاملاً خود را فنا کرده بود؛ برای او «من»‌ و منیت و شخص و مناسبات و اعتبارات شخصی و فردی هیچ جایی نداشت و همه زندگی‌اش فقط برای خدا و اسلام و هدف بود. او همواره آماده بود که آبرو و جایگاه و خون پاکش را در این راه بدهد و درنهایت نیز چنین کرد.

بزرگترین شاهد اخلاص و فنا و ذوب شدن شهید صدر در هدف این بود که وقتی انقلاب اسلامی ایران به رهبری امام خمینی پیروز شد، او این اتفاق را این‌طور تبیین کرد که امام خمینی آرمان‌های انبیای الهی را تحقق بخشیده است و نیز تأکید کرد که ایشان همان هدفی را محقق کرد که شهید صدر در تمام زندگی‌اش برای آن تلاش می‌کرد. از این رو بود که شهید صدر از خاستگاه اخلاص اسلامی، امام خمینی و انقلاب و جمهوری اسلامی در ایران را به شکل مطلق تأیید کرد و وجود خود را در خدمت امام خمینی به‌عنوان پیشوا و رهبر امت و آرمان اسلامی و نیز رهبر مظلومین و مستضعفین و مجاهدان و انقلابی‌های سراسر جهان قرارداد.

از شهیدصدر دو عبارت معروف است. عبارت اول این است که به همه باورمندان به خودش و بلکه به همه مؤمنان گفت: «در امام خمینی ذوب شوید؛ همان‌طور که او در اسلام ذوب شده است». این فراخوان به ذوب شدن در امام خمینی به این معنا بود که باید در ولایت و رهبری امام ذوب شوند و بپذیرند که امام خمینی پرچمدار اسلام در این زمان است و همه ما باید زیر پرچم او باشیم و این کاری بود که خود شهید صدر نیز انجام داد و به همین دلیل نیز عبارت دوم را گفت و آن اینکه «اگر امام خمینی به من دستور دهد که در یکی از روستاهای ایران ساکن شوم و در همان‌جا به اسلام خدمت کنم، ذره‌ای در قبول این دستور درنگ نمی‌کنم. سید خمینی همان چیزی را محقق کرده است که من برای محقق‌شدنش تلاش می‌کردم». خوب؛ گوینده این سخن کیست؟ آیا ‌طلبه‌ کوچکی مثل من چنین حرفی را زده است یا یکی از مراجع بزرگ چنین سخنی گفته است؟ و می‌دانیم که معمولاً یا غالباً وقتی کسی در جایگاه مرجعیت قرار می‌گیرد خودش را اعلم از دیگران می‌داند یا دست‌کم خود را از نظر علمی هم‌ردیف دیگران می‌شمارد. حال این مردی که قلۀ علم و فکر و فهم و فقه و اصول و فلسفه و تاریخ‌شناسی و بصیرت و پیشوایی بود، می‌گوید: «اگر تشخیص امام خمینی که من به رهبری‌اش سر سپرده‌ام این باشد که به روستایی در ایران بروم و عالم یا امام جماعت آن روستا باشم، من حاضرم این کار را بکنم». این گواه اخلاص و پاکی و طهارت است. در روایت است که ابلیس هشت‌هزار سال خدا را عبادت کرد تا جایی که ملائک، دیگر او را از اجنه نمی‌دیدند و او را از فرشتگان می‌دانستند. اما ابلیس در آزمون «من» و شخصیت شکست خورد؛ او در امتحان تکبر و خودپسندی مردود شد. این چیزی است که قرآن درباره آن با ما سخن می‌گوید. چرا در چند فراز قرآنی در سوره‌های مختلف بر یادکرد داستان آدم و ابلیس اصرار شده است؟ زیرا درس تربیتی و تاریخی آن، همین است. ابلیس نپذیرفت بر آدم سجده کند؛ چون خود را از آدم برتر می‌دانست. شاهد اخلاص این است که وقتی خودت را داناتر و بالاتر و تواناتر و شایسته‌تر می‌دانی و پیشینه بلندبالایی هم داری، اما تشخیص می‌دهی که باید از فلان رهبر یا پیشوا پیروی کنی و در دستاوردی که او به بار آورده دنباله‌رواش باشی، چنین کاری را بکنی و تسلیم او باشی. این کاری است که شهید سید محمدباقر صدر رضوان‌الله‌علیه انجام داد. این درس بزرگ اوست که در این روز باید یادآوری کنیم.

همچنین باید لطف و منّتی را که این امام شهید بر ما در لبنان دارد نیز یادآوری کنیم و به آن توجه داشته باشیم؛ زیرا بسیاری از فعالیت‌های اسلامی و جهادی و دینی و معنوی در لبنان وجود دارد، از این امام شهید نشأت گرفته است و ریشه آن به دوران پس از شهادت او و به سال ١٩٨٢ باز می‌گردد که حزب‌الله تأسیس شد؛‌ زیرا اکثریت کسانی که نسل مؤسس حزب‌الله را شکل دادند از شاگردان یا شاگردانِ شاگردان و مقلدان شهید صدر بودند و او مرجع دینی آن‌ها بود. اکثر آن‌ها ـ احتیاط می‌کنم و می‌گویم اغلب و اکثر آن‌ها ـ از پیروان مکتب فکری او بودند و به رهبری فکری و سیاسی او در امت باور داشتند. چنین افرادی اغلبیت کسانی را شکل می‌داند که این حرکت ایمانی و جهادی مستمر و مبارک را به راه انداختند. همین‌ها نیز اولین کسانی بودند که دعوتِ اخلاص امام شهید سید صدر را که به ذوب شدن در امام خمینی فراخوانده بود، مخلصانه به گوش گرفتند و در امام و رهبری و ولایت او ذوب شدند و به جزیی جدایی‌ناپذیر از این حرکت بزرگ تبدیل شدند؛ حرکتی که ا‌ن‌شاءالله زمین را برای صاحب این شب و مناسبت مبارک، یعنی نیمه‌شعبان آماده می‌کند.

برای شهید عظیم و خواهر عالم و شهیدش، علو درجات و رحمت و ریحان و رضوان الهی را مسئلت می‌کنیم و همواره با او عهد می‌بندیم که تا زنده هستیم قلب‌ها و عقل‌های ما از فکر و اخلاص و ایمان و ندا و پیام‌های او آکنده خواهد بود.