پیامبر ص
شب قدر توانست هدفش را محقق کند…

[vc_row][vc_column][rt_blockquote_style blockquote_content=”شب قدر توانست هدفش را محقق کند و به عنوان سرآغاز ورود به والاترين رسالت و بزرگ ترین هدف به زندگی پیامبر پا بگذارد؛ و به حق چه قدری بالاتر از اینکه در لحظه ای از شبی پربرکت، چنان رفعتی پیدا کند که با پیام آسمان زندگی کند و اهداف و مسئولیت هایش را درک کند.
وقتی شب قدر توانست هدفش را در عالی ترین حد ممکن در زندگی پیامبر پیشوا عليها محقق کند، پس این شب قدر همواره برای هر فرد به میزانی که می تواند در آن به دینش رو کند و به سوی پروردگارش تعالی یابد و مقداری از آن قدر عظیمی را که پیشوای بزرگ محقق کرد، تحقق ببخشد، شب قدر خواهد بود.

🔸بارقه‌ها، ص ۲۵۳.”][/vc_column][/vc_row]

[vc_row][vc_column][vc_column_text]با این دو رویداد، در کمتر از یک روز، فاطمه هم پاک‌ترین پیامبر و پدر را از کف داد و هم جاودان‌ترین کانون پیشوایی و راهبری را؛ و بدین‌سان، جان سرگشته در آفاق اندوه و دردش او را به میدان مبارزه و انقلاب کشاند و به پایداری در آن فراخواند.
این حقیقتی است که جای تردید ندارد: هیچ یک از کسانی که با باور و قیام وی موافق بودند، نمی‌توانستند همانند وی موضع گیرند یا چون او در میدان جهاد به دلیری برخیزند، مگر آن که لحظه‌ای بعد دستگاه حاکم – که در آن روزگار فشار و سختگیری را به اوج رسانده بود – آن‌ها را به‌راحتی در کام خود فرومی‌برد و نابود می‌کرد. چه این‌که در آن دوران، اندک اشاره‌ای مجازاتی داشت و کمترین سخن‌ها کیفری و کوچک‌ترین کارها جزایی. آن وضعیت تفاوتی با آن‌چه امروز آن را حکومت نظامی می‌نامیم، نداشت. حالتی که برای استوار کردن پایه و بنیان آن حاکمیت در آن روزگار ضروری بود. اما اگر کسی که بر پای می‌ایستد و به دفاع برمی‌خیزد، دختر و پاره تن محمد صلی‌الله‌علیه‌وآله و نمایی دیگر از چهرۀ درخشان وی باشد، بی‌تردید باید بر او بیم و هراسی نرود؛ زیرا هم از کانون نبوت مقدس برخاسته و هم یک زن است و اسلام برای زن حریم برشمرده و حرمتش را پاسداری نموده و اجازه نداده است که به وی آزار رسانند!

 

فدک در تاریخ، ص ۳۱[/vc_column_text][/vc_column][/vc_row]

[vc_row][vc_column][rt_blockquote_style blockquote_author=”پژوهش‌های قرآنی، ص ٢٢۴” blockquote_content=”از قرآن کریم به دست می‌آید که وحی، این پیوند غیبی و پنهانی بین خداوند و برگزیدگان او، سه حالت دارد:
اول: القای معنا در قلب پیامبر یا الهام آن به دل او، به گونه‌ای که احساس کند آن را از خداوند متعال دریافت می‌کند.
دوم: سخن گفتن از پشت حجاب با پیامبر، همچنان‌که خداوند با موسی از پشت یک درخت سخن گفت و او صدایش را شنید.
سوم: همان مفهومی که معمولاً متدینان از شنیدن کلمه وحی می‌فهمند؛ یعنی اینکه فرشته‌ وحی آنچه را که از جانب خداوند سبحان مأمور به ابلاغ آن به پیامبر است، به او القا کند و تفاوتی ندارد که این فرشته به صورت آدمی خود را نشان دهد یا به صورت یک فرشته. خداوند به این سه نوع وحی این‌گونه اشاره فرموده است: «و برای هیچ انسانى ممکن نیست که خدا با او سخن گوید، مگر از راه وحى یا از پشت حجاب، یا رسولى می‌فرستد که به‌فرمان او آنچه را بخواهد وحى می‌کند؛ چرا که او بلندمقام و حکیم است» `{`شوری: ۵۱`}`.
روایات بر این نکته دلالت دارند که وحی‌ای که پیامبر از طریق آن دین خاتم و آیات قرآن مجید را دریافت می‌داشت در بیشتر وقت‌ها به وسیله فرشته بود و در برخی زمان‌ها هم بدون وساطت فرشته، خداوند با بنده و پیامبرش سخن می‌گفت.”][/vc_column][/vc_row]