عواطف
لحظه تجلی و گشایش

[vc_row][vc_column][rt_blockquote_style blockquote_content=”هیچ انسانی نمی‌تواند صددرصد محمدی زندگی کند، وگرنه همه مردم در شمار شاگردان راستین او بودند. هیچ انسانی محمدی زندگی نمی‌کند جز در لحظه‌هایی مشخص که به اندازه هم‌کنشی او با رسالت حضرت محمد صلی‌الله‌علیه‌و‌آله کم و زیاد می‌شود. بنابراین در آن لحظه‌هایی که بر هر یک از ما می‌گذرد و ما حس می‌کنیم که دلمان برای حضرت محمد صلی‌الله‌علیه‌و‌آله گشایش یافته و حس می‌کنیم که عواطف و احساساتمان سراسر از نور رسالت این پیامبر والا برافروخته شده، در آن لحظه‌ها فرصتی مغتنم هست تا انسان ذخیره‌سازی کند. من به این روند ذخیره‌سازی ایمان دارم. یعنی ایمان دارم که اگر انسان در این لحظه اندیشه‌هایش را متمرکز سازد و بر مضمونی معین تأکید ورزد و آن را در خود ذخیره کند، این ذخیره در لحظه‌های ضعف بر او گشوده خواهد شد. بدین‌گونه که پس از گذشت این تجلی والا و بازگشت انسان به زندگی روزمره‌اش این دریافت به تدریج ژرفا می‌یابد. بذری را که او در لحظه تجلی در خود نهاده، یعنی در لحظه گشایش مطلق به سوی ارجمندترین رسالت آسمان، به موقع او را در بر می‌گیرد و به او می‌گوید: بپرهیز از کژروی! بپرهیز از نافرمانی! مبادا که سر سوزنی از راه محمد صلی‌الله‌علیه‌و‌آله به بیراهه روی!

امامان اهل بیت علیهم‌السلام؛ مرزبانان حریم اسلام، ص ۹۴. “][/vc_column][/vc_row]

[vc_row][vc_column][rt_blockquote_style blockquote_content=”دلیل پیوند بین مفاهیم و عواطف در اسلام کاملًا روشن است؛ زیرا اسلام مفاهیم و افکار را جداى از عمل و پیاده شدن نمى‌خواهد، بلکه آنها را به‌عنوان نیروهاى محرکه‌ای براى ساخت یک زندگى کامل در چارچوب و قلمرو آن مفاهیم و افکار مى‌خواهد و بدیهى است که افکار و مفاهیم چنین کارکردى نخواهند داشت مگر اینکه شکلى عاطفى به خود بگیرند. وقتى افکار و مفاهیم، احساساتى مناسب خود و عواطفى پشتیبان خود ایجاد کنند، این عواطف و احساسات نقشی مثبت در جهت‌دهى حیات عملى و رفتار کلى انسان‌ها پیدا خواهند کرد. به‌عنوان مثال مفهوم مساوات که یکى از مهم‌ترین مفاهیمى است که اسلام بدان نوید داده است، نمى‌تواند در حوزه عملى، ثمره و نتیجه مطلوبى داشته باشد مگر آن‌که از آن، عاطفه و احساسى مانند حس برادرى همگانى برآید؛ همان حسى که اسلام آن را در مسلمانان پدیدار کرد و آن را به مفهوم خاص خود از مساوات، پیوند داد تا این مفهوم در قالب احساسی تپنده‌ قرار گیرد که توان ایجاد حرکت و هدایت انسان‌ها بر اساس اقتضائات آن مفهوم را داشته باشد.

رسالت ما (جلد پنجم گزیده آثار)، ص ۴۴۵.”][/vc_column][/vc_row]