رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله‌
تنها امید مسلمانان

[vc_row][vc_column][rt_blockquote_style blockquote_content=”امشب یادبود شوم‌ترین شب پس از روز درگذشت رسول گرامی اسلام است؛ زیرا روزی که رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله‌و‌سلم جهان را بدرود گفت، تجربه اسلامی خویش را در گذربادِ تقدیر و در پهنه دسیسه‌هایی بر جا گذاشت که از پسِ اندک زمانی بر آن چیره شدند.
و آن روز که امیرمؤمنان علیه‌السلام ترور شد، روزی بود که واپسین امید برای بازگشت به روند همان تجربه درست از میان رخت بربست؛ امیدی که هنوز در جان مسلمانان آگاه شعله داشت و در این بزرگ‌مرد کالبد یافته بود؛ مردی که از نخستین دم با دغدغه‌ها و دردهای دعوت به سر بُرد و به آتشش سوخت و خشت‌به‌خشت در بنایش هم دست شد و به همراه استاد خویش صلی‌الله‌علیه‌وآله‌و‌سلم کوشک‌به‌کوشک، کاخش را به پا داشت. همو که بیانگر همه این گام‌ها با همه دغدغه‌ها و دشواری‌ها و دردهایش بود.
آن مرد، تنها امید مسلمانان آگاه برای بازگشت تجربه اسلامی به روند روشن و ناب خود و شیوه درست نبوی‌اش، بود؛ زیرا کژروی در درون و ژرفای این تجربه چنان سر کشیده و نیرو گرفته و گستره یافته بود که دیگر هیچ امیدی برای فروکوبی‌اش وجود نداشت؛ جز به دستان یگانه‌مردی همچون علی‌بن‌ابی‌طالب علیه‌السلام.
از این روست که واقعه ترور آن امام همام ـ هنگامی که در چنین روزی بر زمین افتاد ـ به راستی سرنگونیِ واپسینْ امیدِ راستین، تا به روز نامعلوم و ناپیدا، برای برپایی جامعه شایسته اسلامی بر روی زمین بود.

«امامان اهل بیت علیهم‌السلام مرزبانان حریم اسلام»،‌ ص ٢٧۵.”][/vc_column][/vc_row]

[vc_row][vc_column][rt_blockquote_style blockquote_content=”پیشتر گذشت که در گزارش تاریخی تصریح شده که فاطمه کاملاً همانند پدرش صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم گام برمی‌داشت.
حال می‌توان به بررسی ریشه این تقلید دقیق پرداخت. شاید این طبیعت رفتار وی بود که در آن لحظه نیز به شکلی عادی و بی هیچ قصد و توجه خاصی به آن پرداخت. این احتمال بعید نیست؛ زیرا فاطمه علیها‌السلام عادت داشت که به شیوه پدرش رفتار کند و در همه کارها و گفتارهایش همانند وی باشد.
اما شاید این شباهت دقیق وجهی دیگر داشته باشد. آن روز، بهشتی‌بانو با تقلید خویش از پدرش در راه رفتن دارای قصد و التفاتی بود. وی این همانندی را چنان به خوبی و درستی به جای آورد که در راه رفتن هیچ تفاوتی با رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم نداشت.‌ او می‌خواست با این تقلید درخشان بر احساس و عاطفه مردم چیره گردد و آنان را به سفری کوتاه رهسپار سازد تا به گشت‌و‌گذاری کام‌بخش در گذشته نزدیک پردازند و به روزگار نبوت مقدس بازگردند؛ روزگاری که شادمانانه در سایه پیامبر بزرگ خویش صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم می‌زیستند. این برانگیختن احساسات و پرداخت عاطفی آن‌ها، زمینه‌ساز آغاز حرکت زهرا بود و قلب‌ها را برای پذیرش دعوت دادخواهانه او آماده می‌ساخت تا ندای محزون آزادی‌خواهانه وی را به یاری بشتابند و کوشش نومیدانه یا شبه‌نومیدانه او را به ثمر بنشانند.
از این رو، می‌بینید که خود راوی نیز خواسته یا ناخواسته از این جنبه تأثیر پذیرفته و همین او را واداشته تا چگونگی حرکت فاطمه را در گزارش خویش به تصویر کشد.
“][/vc_column][/vc_row]

[vc_row][vc_column][rt_blockquote_style blockquote_content=”همچنین این روح سیاسی والا را در گفتار او با زنان مهاجران و انصار می‌بینیم؛ آن جا‌ که می‌گوید: «خلافت را از کوه‌های استوار رسالت و پایه‌های نبوت و روشنگری و جایگاه نزول روح امین و آگاه به دنیا و دین، به کجا کشاندند؟ بدانید که این زیان آشکار است. از ابوالحسن (علی علیه‌السلام) چه چیزی را نپسندیدند؟ به خدا سوگند! ناخرسند بودند از صلابت شمشیرش و گام‌های استوارش و شدت حمله‌هایش و سرسختی او در راه خدا. به خدا سوگند! اگر از گرفتن مهاری که پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم آن را به علی سپرده بود، خودداری می‌کردند، آن را به ‌راحتی در دست می‌‌گرفت و آنان را چنان به آرامی سیر می‌داد که حتی جای بستن مهار آسیبی نبیند و سوار آن خسته نشود و آنان را بر سر آبی فراوان و گوارا و زلال می‌برد که آب آن از دو سوی نهر لبریز باشد و آنان را در حالی که سرگشته بودند، از آن جا سرمست و سیراب بیرون می‌آورد؛ و خود از آن استفاده نمی‌کرد، مگر به اندازه رفع عطش و دفع شدت گرسنگی؛ و برکات آسمان و زمین بر آنان گشوده می‌شد. پس به زودی خداوند آنان را به آن چه برای خود فرادست آوردند، بازخواست می‌‌‌نماید. هان! بیا و بشنو! و تا زنده هستی، روزگار شگفتی‌ها را به تو نشان خواهد داد. اگر تعجب کنی، مایه‌اش همین رویداد است که به کدام تکیه‌گاه اتکا نمودند و به کدام دستاویز چنگ زدند! چه بد سرپرستی برگزیدند و چه بد دوستانی! و این برای ستمگران چه بد جایگزینی است! به خدا سوگند! پس‌ماندگان را به جای پیشتازان و فرومایگان را به جای معتمدان قرار دادند. بینی‌شان بر خاک مالیده باد اینان که گمان دارند کاری نیک انجام می‌دهند. «بدانید که آنان تباهکارند؛ ولی خود نمی‌‌دانند.»(بقره: ۱۲) وای بر آنان! «آیا کسی که به حق هدایت می‌کند، برای پیروی شایسته‌تر است یا کسی که خودش را هم تا هدایت نکنند، هدایت نمی‌یابد؟ شما را چه شده است؟ چگونه حکم می کنید؟»(یونس: ۳۵)».
گزارش نشده که هیچ یک از زنان رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم درباره میراث خود با ابوبکر به ستیز برخاسته باشد. آیا آنان از فاطمه بیشتر در دنیا زهد می‌ورزیدند و بیش از او به شیوه پیامبر در زندگی نزدیک بودند؟ یا آنان به مصیبت فقدان رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم گرفتار شده بودند و زهرا که پاره تنش بود، گرفتار نشده بود؟ یا شرایط سیاسی میان آنان فرق نهاد و سبب شد که فاطمه به مبارزه‌‌ای سخت و نبردی تند برخیزد؛ اما همسران پیامبر که وضعیت حاکم مایه آزارشان نشده بود، چنین نکنند؟”][/vc_column][/vc_row]